نام ابومسلم خراسانی برای خیلی از ماها آشنا است و اکثر ما مردم نام وی را شنیده ایم. ولی آیا تا به حال با خود اندیشیده ایم که این فرد چگونه انسانی است؟ آیا تا به حال به تاریخ مراجعه کرده ایم که ببینیم ایشان چه شخصیتی هستند؟ آیا تا به حال با خود اندیشیده ایم که چرا در نظام جمهوری اسلامی نام این شخصیت ها بر تیم ها باشد؟ آیا تا به حال با خود اندیشیده ایم که چرا مسئولین امر به این نکات نمی اندیشند؟ آیا با خود اندیشیده ایم که چرا دشمنان را بزرگ می کنیم و بزرگانمان را کوچک می کنیم؟
برفرض که این شخصیت از هر اتهام تاریخی مبرا باشد(برفرض). اما من می گویم که چرا روزه شک دار بگیریم، مگر قحط الرجال است!!!! مگر ما ایرانی مسلمان تاثیر گذار کم داریم!!! مگر ما اندیشمند مسلمان کم داریم!!! آیا صرفا و فقط برای تاریخچه یک تیم باید از اعتقادات خود دست برداریم؟؟؟ به راستی وقتی که این مطلب را راجع به ابومسلم خراسانی شنیدم، باور آن برای من بسیار سخت آمد، یعنی می شود در نظام اسلامی باشیم و نام این افراد بر سر زبا نها باشد؟؟؟؟
از آن جا که این بحث، یک بحث تاریخی و تخصصی است از قلم اساتید این علم برای تنویر بهتر افکار عمومی کم می گیرم، و امیدوارم که مسئولین ذی ربط پیگیری کنند.
مصاحبه خبر آنلاین با دکتر رسول جعفریان: "دکتر
رسول جعفریان گفت: ابومسلم به رغم آن که یک شخصیت بزرگ تاریخی است اما هرگز یک
ایرانی وطن دوست نبوده است.
بدنبال انتشار برخی خبرها در مورد تغییر احتمالی نام تیم ابومسلم خراسان،
خبرآنلاین در گفت وگوی کوتاهی با حجت الاسلام والمسلمین دکتر رسول جعفریان، دیدگاه
وی را در باره هویت تاریخی ابومسلم سوال کرد.
این کارشناس تاریخ اسلام گفت:صرفا از باب
اطلاع جوانان عزیز و وطن دوست و اسلام خواه عرض می کنم که ابومسلم با اینکه شخصیتی
مهم در تاریخ ماست و حرکت او موجب شد تا دولت اموی از میان برود اما دو مشکل اساسی
دارد.نخست این که او هیچ گاه یک ایرانی وطن دوست نبود و تنها عاملی در دست شماری
از قبایل عربی خراسان بود که دوست داشتند امویان سرنگون شده و حکومت دست شاخه
دیگری قرار گیرد. در این ماجرا از ایرانیان به عنوان ابزار استفاده شد و بس.
دوم آن که ابومسلم هیچ گاه یک شیعه علوی نبود بلکه شیعه عباسی بود که به امامان
معصوم خیانت ورزید و جانب عباسیان را گرفت، عباسیانی که اندکی بعد پس از تسلط بر
امور هم او را کشتند و هم امامان معصوم را.
دکترجعفریان همچنین گفت: ابومسلم در آدم کشی نیز فردی حرفه ای بود و بر اساس منابع متقن تاریخی شمار زیادی از مردم خراسان و نواحی دیگر را کشت. او قیام شیعی شریک بن شیخ را هم سرکوب کرده وی و یارانش را به قتل رساند.
رئیس سابق کتابخانه مجلس شورای اسلامی همچنین اظهار داشت: بر اساس دلایل متقن تاریخی، ارزشی ندارد که مردم شریف خراسان که امام رضا (ع) میهمان آنهاست و مسلما دلش از ابومسلم خون است، از این نام حمایت کنند و آن را روی تیم محبوب و دلخواه خود بگذارند.خراسانیان میتوانند نامی را برگزییند که سمبل خراسان بزرگ و یادآور ادب و فرهیختگی باشد. پوریای ولی(اهل خوارزم)، رودکی، فردوسی و هزاران چهره دیگر که خراسان با نام آنان شناخته میشود."
مرکز پاسخگویی به شبهات دینی: " ترديدي نيست
كه ابومسلم دست كم تا وقتي كه اميدوار بود عباسيان به مواعيدي كه خود و داعيانشان
به مردم داده بودند وفا ميكنند با علويان كه به خلافت آل علي (ع) دعوت ميكردند
دشمني ميورزيد. وي عبدالله بن معاويۀ علوي را در حبس کشت،ابوسلمه خلال با موافقت
او كشته شد و قوم شريك بن شيخ المهري را كه به خلافت اهل بيت (ع) دعوت ميكرد به
خون كشيد. لذا اگر راست باشد كه ابومسلم عاقبت به علويان تمایل پیدا کرد
وابوالعباس از آن جهت برادرش منصور را در سفر حج با وي همراه كرد كه مانع تماس او
با علويان مدينه و مكه باشد،اين گرايش به احتمال زياد به دليل سياسي بوده نه
مذهبي.
جنایات و خونریزی های وی در راه به قدرت رسیدن عباسیان،مخالفت وی با اهل بیت(ع) و
دلدادگی او به عباسیان را بهتر بیان خواهد کرد:
مورخان مى نویسند: تعداد کسانى که ابومسلم در دوران حکومت خود به قتل رساند، بالغ بر ششصد هزار نفر بود!(1)
او خود به این جنایات اقرار مى کرد: هنگامى که
از ناحیه منصور بیمناک شد، طى نامه اى به وى نوشت: «برادرت (سفاح) به من دستور داد
که شمشیر بکشم، به مجرد سؤ ظن دستگیر کنم، به بهانه کوچکترین اتهامى به قتل
برسانم، هیچ گونه عذرى را نپذیرم. من نیز به دستور وى بسیارى از حرمتها را که خدا
حفظ آنها را لازم کرده بود هتک کردم، بسیارى از خونها را که خدا حرمتشان را واجب
کرد. بر زمین ریختم، حکومت را از اهل آن ستاندم و در جاى دیگر نهادم ...».(2)
منصور نیز به این مطلب اعتراف کرد. وى هنگامى که مى خواست ابومسلم را به قتل
برساند، ضمن برشمردن جنایات او، گفت: «چرا 600 هزار تن را با زجر و شکنجه به قتل
رساندى؟»
ابو مسلم بى آنکه این قضیه هولناک شود، پاسخ داد: اینها همه به منظور استحکام پایه
هاى حکومت شما بود.(3)
در جاى دیگر ابو مسلم تعداد قربانیان خود را
در غیر از جنگها صد هزار نفر یاد کرده است.(4)
ابومسلم حتى از یاران دیرین خود نیز نگذشت، چنانکه «ابوسلمه خلال» همکار و دوست
خود را نیز که به «وزیر آل محمد» ملقب شده بود، و در پیروزى عباسیان سهم بزرگى
داشت و در حقیقت بازوى اقتصادى انقلاب بود، به قتل رسانید.(5)
پی نوشتها:
(1) .
ابن کثیر، البدایه و النهایه، ط 2، بیروت، مکتبه المعارف، 1977 م، ج 10، ص
72 - ابن خلکان، و فیات الاعیان، تحقیق: دکتر احسان عباس، ط 2، قم، منشورات الشریف
الرضى، 1364ه'.ش، ج 3، ص 148 - ابن اثیر، الکامل فى التاریخ، بیروت، دارصادر، ج 5،
ص 476 - محمد بن جریر الطبرى، تاریخ الامم و الملوک، بیروت، دارالقاموس الحدیث، ج
9، ص 167.
(2). حیدر، اسد، الامام الصادق و المذاهب الاربعه، ط 2، بیروت، دارالکتاب العربى،
1390 ه'.ق، ج 2، ص 533 - خطیب بغدادى، تاریخ بغداد، بیروت، دار الکتاب العربى، ج
10، ص 208.
(3) . دکتر فاروق، عمر، طبیعه الدعوه العباسیه، ط 1، بیروت، دارالارشاد، 1389
ه'.ق، ص 245.
(4) . ابن واضح، تاریخ یعقوبى، نجف، منشورات المکتبه الحیدریه، 1384 ه'.ق، ج 3، ص
105.
(5) . ابن خلکان، وفیات الاعیان، تحقیق: دکتر احسان عباس، ط 2، قم، منشورات الشریف
الرضى، 1364 ه'.ش، ج 2، ص 196."
*http://aqa.blogfa.com
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com