کد خبر: ۱۲۷۹۹۵
تاریخ انتشار:

FBI علیه امنیت آمریکا طرح می‏‌ریزد!

یک تحلیل‏گر آمریکایی می‏‌نویسد: تقریباً همه توطئه‌های تروریستی که در خاک آمریکا خنثی می‌شود به طور مستقیم توسط "اف‌بی‌آی" طراحی شده است.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از ندای انقلاب، "دیوید سوانسون" در مقاله‌ای در پایگاه تحلیلی آمریکایی "وار ایز کرایم" با توصیف شیوه سوء استفاده «اف‌بی‌آی» از مهاجرین درون آمریکا به عنوان جاسوس برای رسیدن به اهداف خود و به دام انداختن افراد ساده‌لوح و یا حتی افراد دچار به اختلالات ذهنی، «اف‌بی‌آی» را مسئول تقریباً همه نقشه‌های تروریستی دروغین درون خاک آمریکا می‌داند که توسط همین سازمان «خنثی» می‌شود. در ذیل بخشی از مقاله وی آورده شده است:

اکثر قربانیان این نقشه‌ها مسلمانانی هستند که «اف‌بی‌آی» با کنترل و به دام انداختن آن‌ها، برای خود درآمد کسب می‌کند. برخی از مقامات نالایق و فاسد اف‌بی‌آی، این سازمان را به حامی تروریسم تبدیل کرده‌اند کتاب «کارخانه ترور» نوشته «ترور آرنسون»، با بررسی دقیق‌تری از اطلاعات «اف‌بی‌آی» درباره تروریسم در آمریکا، «اف‌بی‌آی» را رهبر دیگر سازمان‌ها در توطئه‌های تروریستی درون این کشور معرفی می‌کند. یک مقام دولتی نالایق را در نظر بگیرید، حالا یک مقام فاسد را تصور کنید، حالا هر دو را با هم ترکیب کنید. این نوع رفتار، همان رفتار برخی مأمورین «اف‌بی‌آی» است که در کتاب نامبرده به تصویر کشیده شده است.

سوء استفاده اف‌بی‌آی از مهاجرین به عنوان جاسوس‎های اطلاعاتی حال فردی را تصور کنید که آن‌قدر بی‌عقل است که این مقامات از او سوء استفاده می‌کنند و آن‌قدر ناامید است که دست به جنایت معمولاً علیه اجتماع می‌زند و در چنگ دادگاه‌های بزهکاری یا امور مهاجرت اسیر می‎شود. این وضعیت جاسوسان «اف‌بی‌آی» است که «مالیات‌ پردازهای مقدس آمریکایی که باید حقوق بازنشستگی خود را قطع کنند» اکنون حدود ۱۵ هزار نفر از آن‌ها را روی کار می‌آورند.

هرچند این آمار بسیار کم‌تر از آمارهای قبلی است، اما در عوض درآمد خوبی نصیب این افراد می‌شود. * اف‌بی‌آی با طراحی توطئه‌های تروریستی دروغین و پیشگیری از آن‌ها، مردم آمریکا را زیر سایه ترس از تروریسم نگه می‌دارد حال، فردی را تصور کنید که آن‌قدر ساده‌لوح، بی‌لیاقت، مستأصل، هرزه و یا گمراه است که جاسوس‎های «اف‌بی‌آی» می‌توانند او را کنترل کنند.



چنین فردی، مغز متفکر تروریست‌هایی است که به دنبال تخریب آسمان‌خراش‌های آمریکایی هستند. البته این افراد معمولاً احمق‌هایی هستند که بدون تشویق و حمایت «اف‌بی‌آی» نمی‌توانستند بند کفش خود را ببندند و یا برای کفش خود بند بخرند. «اف‌بی‌آی»، خود توطئه را می‌چیند، نقشه را طراحی می‌کند، اسلحه و پول کاذب را فراهم می‌نماید، اقدامی تروریستی را در شرف انجام شدن معرفی می‌کند، افرادی را دستگیر می‌نماید و ظاهراً آمریکا را از دست ترویست‌ها نجات می‌دهد.

بخش عظیمی از فعالیت‌های تروریستی در آمریکا تحت نظر و با برنامه‌ریزی اف‌بی‌آی انجام می‌شود این کار بارها و بارها تکرار شده است. روند این توطئه‌ها آن‌قدر رایج شده که برخی از این قربانیان، صرفاً با جست‎وجوی نام و شماره تلفن فرد اغفال‌گر در اینترنت متوجه شده‌اند که وی یک جاسوس زنجیره‌ای است و قصد وارد کردن آن‌ها به یک گروه تروریستی را دارد. دولت آمریکا بین ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ تا آگوست سال ۲۰۱۱، تعداد ۵۰۸ نفر را به جرم تروریسم محکوم کرد. ۲۴۳ نفر از این افراد، قربانی جاسوسان «اف‌بی‌آی» شده بودند؛ ۱۵۸ نفر در فعالیت‌های جاسوسی «اف‌بی‌آی» دستگیر شدند؛ ۴۹ نفر هم (طبق دانسته‌های ما، به علت «از کار افتادن» دستگاه‌های اف‌بی‌آی به شکلی باورنکردنی) با اغفال‌گرهای «اف‌بی‌آی» مواجه شده بودند.

اغلب افراد دیگری که به «تروریسم» متهم می‌شدند، به هیچ وجه فعالیت‌های تروریستی انجام نداده بودند، بلکه اکثر آن‌ها صرفاً اتهاماتی کوچک نظیر جرایم مهاجرتی و یا بیان جمله‌های خلاف واقع داشتند. سه یا چهار نفر در این بین افرادی بودند که واقعاً می‌توان آن‌ها را تروریست (به معنای پذیرفته شده کلمه) خواند.این افراد هم قصد و هم تقریباً توانایی انجام اقدامات تروریستی را داشتند.

دولت با انگیزه دادن به افراد متعصب، آن‌ها را به تروریست تبدیل می‌کرده است ارقام این نوع قربانیان، فاصله زیادی با آمار زندانیان گوانتانامو یا قربانیان حملات پهبادی ندارد؛ افرادی که متهم به جرایمی می‌شوند که احتمال می‌رود شبیه آن را انجام داده باشند. بنابراین، نباید فقط «اف‌بی‌آی» را در این میان مقصر دانست، اما این سازمان هم به اندازه خود مقصر است.

«کولین مک‌ماهون» از قضات دادگاه محلی آمریکا در ادامه پرونده‌ای را توصیف می‌کند که اکنون پرونده‌های شبیه به آن کاملاً رایج به نظر می‌رسند: «ماهیت آن‌چه اتفاق افتاده این است که یک دولت، با توجه به تمایل قابل درکش به حفاظت از شهروندان در مقابل تروریسم، به فردی برخورد کرده که هم متعصب است و هم قابل کنترل، اما به تنهایی نمی‌تواند عملی تروریستی انجام دهد. وی در خیالات خود با شجاعت و تعصب، دست به عملیات‌های تروریستی می‌زد و بالأخره این خیالات را به واقعیت تبدیل کرد... به عقیده من، تروریست‌های واقعی در شرایط عادی خود را به خاطر فردی تا این اندازه ناشایست به دردسر نمی‌انداختند».

مردم هم دیگر اعتمادی به اخبار اف‌بی‌آی درباره عملیات‌های تروریستی درون آمریکا ندارند وقتی در اخبار می‌پیچد که «اف‌بی‌آی» توطئه انفجار بمب در یکی از شهرهای بزرگ آمریکا را خنثی کرده است، یا مردم وحشت‌زده «اف‌بی‌آی» تشکر می‎کنند و یا صبر می‌کنند تا مثل همیشه بفهمند که خود این سازمان بوده که توطئه را از ابتدا تا انتها طراحی کرده و یک فرد ساده‌لوح و بی‌ارتباط با تروریست‌های خارجی را فریب داده است؛ فردی که اغلب یا نادانسته در این نقشه شرکت داشته و یا به دلیل پولی که از این راه عایدش می‌شده است این کار را کرده. اما حتی آن دسته از آمریکایی‌ها که واکنش دوم به این اخبار را انتخاب می‌کنند هم تحلیل «آرنسون» از این اقدامات «اف‌بی‌آی» را تعجب‌آور می‌دانند.

اف‌بی‌آی در تبدیل افراد مستعد تروریسم به تروریست‌های واقعی مهارت زیادی دارد «اف‌بی‌آی» در تیره و تارترین روزهای خود هم، از جاسوسانش به شیوه امروزی استفاده نمی‌کرد. حتی در زمان «جی. ادگار هوور» رئیس مشهور «اف‌بی‌آی» هم جاسوس‎های این سازمان صرفاً مشاهده و گزارش می‌کردند، اما کسی را به تروریسم دعوت نمی‌کردند. این نوع اقدامات در دهه ۱۹۸۰ و در طول مبارزه «اف‌بی‌آی» با مواد مخدر متوقف شد.

برخی آمار از این فرضیه حمایت می‌کند که فرد قربانی در صورت گرفتار نشدن در دام «اف‌بی‌آی» هم احتمال داشت همان کار را انجام دهد. مثلاً گدای بی‌کار دم سوپر مارکت را در نظر بگیرید که اتفاقاً بازی‌های ویدیویی هم انجام داده و با خشونت میانه خوبی دارد، با گروه‌های بزرگ تروریستی اسلام‌گرا آشنا شده و می‌تواند با دریافت هزاران دلار پول نقد و آموختن شیوه خرید اسلحه، سلاحی برای خود تهیه کند و از طریق تماشای فیلم‌های هالیوودی مفهوم تروریسم را می‌شناسد ولی مهارت‌ها و منابع لازم برای انجام عملیات را ندارد؛ هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد چنین فردی بدون کمک از جانب «اف‌بی‌آی» می‌تواند یک ساختمان بزرگ را منفجر کند.

این که آیا کارخانه تولید تروریست ابتدا با هالیوود شروع شد یا «اف‌بی‌آی» هم سؤالی است که نمی‌تواند جوابش را داد، زیرا این دو نهاد اکنون کاملاً در خدمت یک‌دیگر هستند.

اکثر افراد افتاده در دام اف‌بی‌آی افرادی هستند که مشکلات ذهنی دارند این کتاب را حتماً بخوانید، افراد توصیف شده در کتاب، مردمی هستند که دهه‌ها است زندانی‌اند و قادر به انجام ساده‌ترین کارها نیز نیستند. این پرونده‌ها شامل عقب‌مانده‌های ذهنی هستند که به این خاطر محکوم به اعدام شده‌اند که با اعتراف به جرمی که از آن بی‌اطلاع بودند می‌خواستند به دستور افسر پلیس عمل کنند.

دام پهن کردن برای افراد ساده‌لوح و ایجاد وحشت کاذب از تروریسم در بین مردم آمریکا در دوره ریاست‌جمهوری اوباما البته کنفرانس‌های خبری چه درباره اعلام محکومیت قاچاقچیان مواد مخدر و و چه این نوع «تروریست‌ها»، هر دو به یک اندازه موفقیت تبلیغاتی به دنبال دارند. هم‎چنین کمپین مداومی را نشان می‌دهند که نهایتاً محکوم به شکست است. کمپین مبارزه با «تروریست‌ها» در دوره جورج بوش به وجود آمد و مثل بسیاری موارد دیگر، در دوره ریاست‌جمهوری اوباما گسترش یافت.

«جی. استیون تیدول» معاون سابق مدیر اجرایی «اف‌بی‌آی» در صحبت با قاضی «آرنسون»، می‌گوید: «فردی که در کل به انجام یک عمل مجرمانه فکر می‌کند، باید دستگیر و محاکمه شود، زیرا تا زمانی که در زندان نباشد، ممکن است کس دیگری جز «اف‌بی‌آی» این فرد را در انجام جرم تشویق و کمک کند. من و شما می‌توانیم همین جایی که هستیم، به اینترنت مراجعه و همین امشب سفارش ساخت یک بمب را بدهیم. خب شما باشید چه کار می‌کنید؟ صبر می‌کنید تا چنین فردی خودش این موضوع را بفهمد؟»

برخی از مشهورترین عملیات‌های «خنثی‌شده» تروریستی علیه آمریکا هم توسط اف‌بی‌آی طراحی شده‌اند پاسخ این سؤال بر اساس اطلاعات فراوان در دست این است که چنین فردی مسلماً راه انجام عملیات تروریستی را به تنهایی پیدا و عملیات را اجرا نخواهد کرد.

این‌که «اف‌بی‌آی» بتواند ۳ عملیات تروریستی را متوقف کند، باورکردنی است، اما این‌که این سازمان ۵۰۸ عملیات را خنثی کرده و عملیات ۵۰۹ نیز وجود نداشته، غیر قابل باور است. توضیح لازم این است که اصلاً آمار ۵۰۹ یا حتی ۲۴۳ عملیات وجود خارجی نداشته است.

«اف‌بی‌آی» این همه توطئه تروریستی را خود طراحی کرده است، حتی اکثر عملیات‌های تروریستی مشهور نیز همین‌گونه بوده است. (اگر هم سخنرانی تأیید صلاحیت «جان برنان» را شنیده باشید، می‌دانید که بمب‌گذاری در لباس زیر و دیگر «حملات» که تحت نظارت اف‌بی‌آی نبوده‌اند نیز واقعیت نداشته‌اند).

اعتقاد اف‌بی‌آی به این‌که «ما با مفاهیم در جنگ هستیم» یعنی می‌توان افراد را بر مبنایی غیر از اعمال‎شان محکوم شوند «آرتور کامینگز» معاون سابق مدیر اجرایی شاخه امنیت داخلی «اف‌بی‌آی» به قاضی «آرنسون» گفت که دشمن واقعی، عملیات‌های القاعده یا تروریسم اسلام‌گرا نیست، بلکه صرف وجود این مفاهیم است. وی معتقد است: «ما با مفاهیم در جنگ هستیم.»

با این حال، به نظر می‌رسد استراتژی «کامینگز» مبنی بر از دست دادن محبوبیت در بین مردم است. دولت آمریکا با معادل هزینه‌ای که صرف نفوذ در افراد و دام پهن کردن برای آن‌ها نموده است، می‌توانست برای هر جامعه‌ای به انتخاب خود امکانات آموزشی رایگان از پیش‌دبستانی تا دانشگاه فراهم کند؛ همان‌گونه که با هزینه جنگ‌های آمریکا می‌توان همه جوامع داخلی آمریکا و حتی خارج از این کشور را از خدمات آموزشی بهره‌مند کرد. وقتی قرار باشد مردم را به جای دوست به دشمن تبدیل کنیم، آن گاه اگر بگوییم داریم با مفاهیم می‌جنگیم، یعنی اعتراف داریم که قربانیان خود را با بررسی دقیق و بر اساس دلایل قانونی به دام نینداخته‌ایم.

اگرچه اف‌بی‌آی در مبارزه با تروریسم یا مواد مخدر موفق نبوده است؛ اما به هدف کسب درآمد رسیده است شکست در پروژه مبارزه با مواد مخدر را می‌توان با وجود این نوع مواد در سطح جامعه به اثبات رساند؛ هرچند درآمد این مبارزه برای زندان‌ها و سایر افراد ذی‎نفع موجب فراموشی شکست این پروژه می‌شود، اما شکست «اف‌بی‌آی» در مبارزه با تروریسم را می‌توان از صرف هزینه‌های چندین میلیارد دلاری برای از بین بردن تروریسمی نتیجه گرفت که اصلاً واقعیت ندارد.

البته موضوع دیگری هم هست و آن این‌که استفاده گسترده «اف‌بی‌آی» از جاسوس، آن هم بیش‌تر در جوامع مسلمان، موجب شده تا مردم عادی که ممکن بود اطلاعاتی را در اختیار این سازمان بگذارند، دیگر این کار را نکنند، زیرا می‌ترسند به عنوان جاسوس «اف‌بی‌آی» استخدام شوند. بنابراین، «مبارزه با تروریسم» ممکن است مبارزه با تروریسم را دشوارتر کند. هم‎چنین این اقدامات و این نوع سیاست خارجی ممکن است با به خشم آوردن برخی افراد، منجر به بروز تروریسم واقعی شود.

البته اگر درآمدهای «اف‌بی‌آی» از این طریق، یا درآمدهای جاسوس‎های این سازمان را در نظر بگیرید، دیگر هیچ‌کدام از موارد قبلی، شکست به حساب نمی‌آید. درآمد جاسوس‎های «اف‌بی‌آی» از طریق کمیسیون محاسبه می‌شود، یعنی بر اساس حکم‌هایی که بر اساس اطلاعات به دست آمده توسط آن‌ها در دادگاه صادر می‌شود. اسلحه‌سازها، دیگر ذی‎نفع‌ها در جنگ و سایر حامیان سیاست‌های جناح راست آمریکا هم به طور کلی اعتراضی به این نوع ایجاد رعب و تعصب مذهبی نمی‌کنند.

به نظر نمی‌رسد نمایندگان کنگره آمریکا هم علاقه‌ای به پایان تبلیغات کاذب علیه تروریسم در این کشور داشته باشند «استیون لینچ» از اعضای کنگره آمریکا، لایحه‌ای را معرفی کرده که به موجب آن نهادهای فدرال اجرای قانون باید دو بار در سال درباره همه جرایم سنگین توسط جاسوس‎ها، چه مجاز و چه غیر مجاز، به کنگره گزارش دهند؛ این جاسوسان اغلب بسیار بیش‌تر از افرادی خطرناک‌تر هستند که مورد جاسوسی قرار می‌گیرند. این لایحه در کنگره قبلی نتوانست نظری را جلب کند و در کنگره کنونی نیز هم‎چنان موافقی ندارد.

مردم آمریکا رفتارهای تبعیض‌آمیز علیه مسلمانان را بیش از سایر اقلیت‌ها تحمل می‌کنند آمار بینندگان رسانه‌های جمعی آمریکا با هر عملیات تروریستی دروغین، به شدت افزایش پیدا کرده و به نظر نمی‌رسد از این سمت با وضعیت موجود مخالفتی صورت گیرد. همه باید این واقعیت را نیز بپذیرند: «جامعه آمریکا دارد این اوضاع را تحمل می‌کند، زیرا قربانی آن مسلمانان هستند. اگر این بلا سر بسیاری دیگر از اقلیت‌ها در آمریکا می‌آمد، مردم این کشور بلافاصله به دفاع از آن‌ها می‌ایستادند». شاید زمان آن رسیده باشد که به مسلمانان به چشم مردم سامری (فلسطینی) نگاه کنیم، که البته برخی از آن‌ها واقعاً هم سامری هستند.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین