و اما چیستی جهت انقلاب اسلامی ایران

در بحث چرایی «الگوی پیشرفت اسلامی» بجای نقد و آسیب شناسی الگوهای غربی، درک خود را از "جهت انقلاب اسلامی" تبیین می کنیم که البته در دل آن نقد توسعه غربی هم وجود دارد.
علت اینکه از "جهت انقلاب اسلامی" وارد بحث شده ایم نگاه جامعه شناسانه به این پدیده مبارک است. نگاه جامعه شناسانه که به تعبیر حضرت امام خمینی کبیر؛ اسلام ناب و به تعبیر رهبر عظیم الشأن انقلاب؛ امام خامنه ای؛ گفتمان یا ادبیات انقلاب خوانده می شود خود مولود مبارک حوزه علمیه می باشد که از در مقابل هجمه های دنیای مدرن ایستادگی کرده است و بدنبال تحقق شاخص های هویت اسلامی و نشان دادن کارآمدی اسلام در جامعه بوده است. از آنجا که زمان زیادی از عمر موضوعات انقلاب (اداره تحولات اجتماعی براساس جهت انقلاب اسلامی) نمی گذرد لذا "تبیین جهت جمهوری اسلامی" را به عنوان موضوعی مستقل مورد بررسی قرار داده ایم.
اگر بخواهیم به صورت آکادمیک "جهت جمهوری اسلامی" را تبیین کنیم می توان گفت "جهت جمهوری اسلامی" عبارت است از:
1. مبنای حرکت انقلاب اسلامی
2. مراحل حرکت انقلاب اسلامی
3. موضوعات انتقال مراحل انقلاب اسلامی

مبنای حرکت انقلاب اسلامی
"مبنای حرکت انقلاب اسلامی" عبارت است از "ایده ی محوری و اساسی"ای که باعث ایجاد انگیزه در جامعه ی اسلامی شده است و آن جامعه را به حرکت و پیروی از فرمایشات امام عظیم الشان سوق داده است تا جایی که حاضر باشند صدها هزار شهید در راه آن تقدیم کنند و سالیان سال بداخلاقی ها و کج اخلاقی های دنیا را به جان و دل بخرند. این ایده ی محوری به گونه ای است که با شرایط زمانی و مکانی سرعت آن شدت و ضعف پیدا می کند اما مسیر آن تغییر نمی کند تا جایی که اگر مبنای یک حرکت تغییر کند می گوییم آن حرکت از بین رفته و یا اینکه به حرکت دیگری تبدیل شده است. "مبنای حرکت انقلاب اسلامی" براساس نقشه راه تولید "الگوی پیشرفت اسلامی" تحقق شاخصه های هویت اسلامی است. یعنی از ابتدا انگیزی انقلابیون اقامه اسلام و تحقق شاخصه های هویت اسلامی بوده است .
مبنای جمهوری اسلامی برای تحقق شاخص های هویت اسلامی، پنج مرحله تاریخی تعریف کرده است؛ که عبارتند از:

1- مرحله انقلاب اسلامی
اولین مرحله از مبنای جمهوری اسلامی گرفتن اختیارات از کسانی است که معتقد به مبنای انقلاب اسلامی نیستند و سپردن آن بدست کسانی که قائل به مبنای جمهوری اسلامی (تحقق شاخص های هویت اسلامی) هستند. در سال 1357 اختیارات حکومتی از حکومت ستم شاهی گرفته شد و در اختیار نیروهای معتقد به ادبیات انقلاب و تحقق شاخص های هویت اسلامی هستند قرار گرفت.

2- مرحله نظام اسلامی
این مرحله از انقلاب مرحله ی تعریف اجمالیِ خواست عمومی برای تحقق مبنای نظام جمهوری اسلامی در جامعه ایران است که به آن مرحله نظام اسلامی می گوییم در این مرحله هویت انقلاب اسلامی تعریف می شود به گونه ای که حضرت امام(ره) می فرمایند: «جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد» یعنی حرکتی که مبتنی بر آن مبنا بود را به گونه ای تعریف می کنند که خواست عمومی جامعه مادامی که در جهت اسلام ناب باشد محور امور باشد که از آن به مردم سالاری دینی تعبیر می شود.

3- مرحله دولت اسلامی
با گرفتن اختیارات از غیر معتقدین به مبنا و دادن آن به معتقدین به مبنا و همچنین تعریف نوع حکومت لازم است ساختارهای جامعه را متناسب با مبنا توانمند سازیم که عنوان این مرحله از حرکت انقلاب اسلامی "دولت اسلامی" می باشد. و در حال حاضر در این مرحله از انقلاب قرار گرفته ایم. مشکل اصلی جامعه در این مرحله، عدم توانایی ساختارها برای تحقق شاخص های هویت اسلامی است. به عنوان نمونه کارشناسان و برنامه ریزان کشور با موضوع عدالت مخالف نیستند اما از طرفی هم روش محاسبه آن را در اختیار ندارند به همین جهت از معادله ضریب جینی برای محاسبه عدالت استفاده می کنند که پذیرفتن این معادله به معنای پذیرفتن فاصله طبقاتی در جامعه است.لذا از یک معادله ی ضد عدالت برای محاسبه عدالت استفاده می کنیم.

4- مرحله جامعه اسلامی

در مرحله جامعه اسلامی ساختار ها متناسب با مبنای انقلاب اسلامی و در جهت تحقق شاخص های هویت اسلامی توانمند شده اند و به همان اندازه که ساختار ها توانمند شده اند شاخص های هویت اسلامی تحقق پیدا کرده اند.