کد خبر: ۱۲۷۶۸۸
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار:
شمقدري لابي نكرد، آرگو جايزه گرفت، سر لينكلن بدون كلاه ماند!

موضع گيري سينماي ايران در برابر سياسي‌ترين اسكار

پيش‌بيني‌ها در خصوص عملكرد سياسي اعضاي آكادمي در نهايت به حقيقت پيوست و «آرگو» بي‌آنكه شايستگي‌اش را داشته باشد برنده اسكار بهترين فيلم شد.

به گزارش بولتن نیوز به نقل از بانی فیلم، عملكرد سياسي آكادمي اسكار با حرف‌هاي همسر اوباما كه از طريق ويدئو كنفرانس صحبت مي‌كرد بر غير سينمايي بودن جايزه «آرگو» مهر تأييد زد. جالب اينكه اغلب برگزيدگان اسكار امسال انتخاب‌هايي معقول و پذيرفتني بودند و گاف بزرگ آكادمي در رشته بهترين فيلم رخ داد. «آرگو» بي‌شك از 9 نامزد ديگر رشته بهترين فيلم، ضعيف‌تر بود و آكادمي هر انتخاب ديگري كه مي‌كرد شايد مي‌شد آن را پذيرفتني و سينمايي ارزيابي كرد. با توجه به اينكه فيلم «آرگو« مستقيماً به ايران مي‌پردازد و بر يكي از فرازهاي مهم و تاريخ‌ساز انقلاب تمركز دارد، طبيعي است كه اين فيلم براي ايراني‌ها حساسيت‌برانگيز باشد. هرچند تا كنون چهره‌هاي سينمايي و سياسي خارجي زيادي به انتقاد از تحريف‌هاي آشكار اين فيلم پرداخته‌اند. پيش از برگزاري مراسم اسكار ، توجه علاقمندان سينما ،‌ اهالي رسانه و سينماگران ايراني بيشتر معطوف به حرف‌هاي جنجالي شمقدري در خصوص لابي با اسكار براي «جدايي نادر از سيمين» شده بود و جالب اينكه كنايه يك سايت خبري داخلي به شمقدري، به گزارش جدي روزنامه واشنگتن پست نيز راه يافت. در ادامه گزارش ديروز، سراغ تعدادي از اهالي سينما رفته‌ايم و نظرشان را درباره «آرگو» و عكس‌العمل مناسب و سينمايي نسبت به اين فيلم بحث‌برانگيز جويا شده‌ايم.

سينماي ايران توانايي پاسخ به «آرگو» را دارد

مرتضي شايسته در گفت‌وگو با «باني فيلم» يادآور شد: به نظرم اگر فيلم مناسبي در زمينه گروگان‌گيري سفارت آمريكا بسازيم كه گوياي تمام مطالب در اين خصوص (از جمله افراد خارج از گروگان‌گيرها) باشد خيلي خوب است. ضمن اينكه سينماي ايران كشش لازم براي ساخت چنين اثري را دارد. ما در حال حاضر نيروهاي توانمندي از تهيه‌كننده‌ و كارگردان گرفته تا فيلمبردار و صدابردار را داريم و مي‌توانيم در اين زمينه اثر ماندگاري را توليد و عرضه كنيم.

 اميدوارم پاسخ به «آرگو» بهانه‌اي براي بعضي‌ها نشود كه سراغ بودجه‌هاي ميلياردي بروند!

سعيد سهيلي نيز ضمن بيان اين مطلب كه نبايد براي فيلمي مثل «آرگو» اهميتي قائل شد، به «باني فيلم» گفت: به اعتقاد من سينماي ايران بايد كار خودش را انجام دهد. احتمالاً خيلي‌ها در حال حاضر به فكر ساختن فيلمي در پاسخ به «آرگو» و آن هم با بودجه‌هاي ميلياردي مي‌افتند! كه البته به اين بهانه پول يك پروژه ميلياردي را به جيب بزنند و به اصطلاح فيلم فاخر بسازند! وي افزود: اين قبيل پاسخ‌ها دردي از سينماي ايران درمان نمي‌كند. سينماي ايران نبايد كاري به هاليوود، اسكار و... داشته باشد و بايد به فكر توليد فيلم‌هاي خوب در تمام ژانرها باشد. در نهايت اميدوارم پاسخ به «آرگو» بهانه‌اي براي بعضي از كارگردانان و تهيه‌كنندگان نشود كه سراغ بودجه‌اي ميلياردي بروند!

هاليوود كار خودش را مي‌كند ما درگير حاشيه‌ايم

عباس رافعي در خصوص واكنش سينماي ايران راجع به فيلم «آرگو» گفت: به نظرم داستان «آرگو» يك داستان كاملاً كلاسيك است كه تاكنون نمونه‌هاي متعددش در سينماي آمريكا روايت شده. اين موضوع كه يك قهرمان تلاش مي‌كند دوستانش را در منطقه يا كشوري ديگر نجات دهد، نه تنها در فيلم «آرگو» بلكه در بسياري از فيلم‌هاي آمريكايي ديگر نيز مشاهده شده است. اين داستان مي‌توانست در ايران اتفاق نيفتد و لوكيشن‌اش كشوري مثل شيلي، افغانستان يا شوروي باشد. چرا كه به اعتقاد من قصد فيلمساز اصلاً نمايش چهره‌اي از ايران و ملت ايران نيست و نيت اصلي‌اش نشان دادن قدرت سينماي هاليوود است. به نظرم اين توانايي يك كمپاني فيلمسازي است كه به كمك كشورش مي‌آيد و در يك صحنه جنگ ظاهري، هموطنانش را نجات مي‌دهد. اين موضوع مي‌تواند راجع به گروهي باشد كه مثلاً در كشور افعانستان يا هر جاي ديگري گير كرده‌اند و هاليوود در صدد نجات آنها برمي‌آيد! اين داستان كه البته با تخيل هم آميخته شده مثل تمام فيلم‌هاي ديگري است كه ساخته مي‌شود. نمي‌توانم اين نظريه را كه اين فيلم يك توهم توطئه است و به خاطر ضد ايراني بودنش در حال حاضر مورد تشويق يا تقدير قرار مي‌گيرد را بپذيرم!

رافعي ادامه داد: برخلاف بسياري از دوستانم فكر مي‌كنم كه فيلمساز از عناصر سينما، غافلگيري و موقعيت دراماتيك استفاده درست و به جايي هم كرده. شما مطمئن باشيد كه بسياري از كساني كه در حال حاضر با فيلم مخالفت مي‌كنند، اصلاً فيلم را نديده‌اند و تنها مطلبي كه در اين خصوص مي‌دانند اين است كه «آرگو» فيلمي است راجع به تسخير لانه جاسوسي!

وي نظرش را راجع به تحريف تاريخي كه در اين فيلم شكل گرفته، اين گونه بيان كرد: اينجا سينماست. اصلاً قرار نيست كه آقاي «بن‌افلك» فيلم مستند بسازد كه ما بگوئيم تحريف تاريخي در آن صورت گرفته! اين از ويژگي‌هاي سينماي هاليوود است كه مي‌تواند چيزي كه وجود ندارد را به مخاطب جوي كه وجود دارد بقبولاند. يك جمله معروفي است كه مي‌گويد «تاريخ را من روايت مي‌كنم، نه آنگونه كه اتفاق افتاده، آن طور كه من دلم مي‌خواهد اتفاق بيفتد». موضوع سينما هم همين است. به عبارتي سينما مي‌تواند در مورد انقلاب 57 داستاني كاملاً وارونه را روايت كند و ما اگر اعتراض كنيم جواب مي‌شنويم كه اين فيلم مستند نيست!

رافعي افزود: در سكانس فرودگاه تمام تماشاگران (حتي تماشاگران ايراني) دوست دارند كه هواپيما سريعتر از روي باند بلند شود و گروگان‌ها فرار كنند. اطمينان دارم حتي سخت‌گيرترين و متعصب‌ترين مخاطبان ايراني هم با فيلم همراه مي‌شوند! چرا كه در درجه اول «آرگو» فيلمي داستان‌گو است، داستانش را درست و دقيق بيان كند و سعي مي‌كند در كليشه سينماي هاليوود بدون عبور از كليشه، قهرمان‌پردازي كند و ضد قهرمانان خوبي خلق كند.

وي همچنين خاطرنشان ساخت: به نظرم در درجه اول بايد سينماگران ما فيلم «آرگو» را ببينند و از فيلمسازي كلاسيك درس بياموزند و بعد به فكر راهكارهايي از قبيل ساخت فيلم متقابل، نوشتن مقاله و... بيفتند.

متأسفانه ملتي هستيم كه سريع جوگير مي‌شويم و واكنش‌هاي تند و عصبي از خودمان بروز مي‌دهيم. واقعيت اين است كه ما نتوانستيم از داستان پيروزي خودمان در تسخير لانه جاسوسي فيلم مناسبي بسازيم، اما آنها توانستند از داستان شكست خودشان فيلم غرور آفريني بسازند. همين واقعيت بايد براي ما و آينده فيلمسازي‌مان مايه عبرت شود.

رافعي گفت: فكر مي‌كنم ما هم بايد از تسخير لانه جاسوسي نه يك فيلم، بلكه چندين فيلم بسازيم. چرا ما در مورد «غرور ملي» خودمان فيلمسازي نمي‌كنيم، اما آنها در مورد شكست خودشان آنقدر غرور آفرين فيلمسازي مي‌كنند! ما تاكنون كدام يك از فرازاهاي تاريخي‌مان را به تصوير كشيده‌ايم؟! آيا فيلم خوب و قابل قبولي درباره كودتاي 28 مرداد يا واقعه 15 خرداد 1342 در سينماي ايران ساخته شده؟! آيا فيلم غرور آفريني كه انقلاب 57 را به تصوير بكشد در سينماي ايران وجود دارد؟! ما متأسفانه بيشتر درگير حاشيه‌ها هستيم و در زمينه سينما بسيار كم‌كاري كرده‌ايم. ما فقط ياد گرفته‌ايم كه انفعال خودمان را پشت هوچي‌گري و سر و صدا پنهان كنيم و در مقابل هاليوود ياد گرفته كه فيلم‌هايي بسازد كه تماشاگر را با خودش همراه سازد. اگر به زعم دوستان «آرگو» فيلم ضعيفي بود نمي‌توانست در كشورهاي زيادي به اكران عمومي برسد. در ماه‌هاي گذشته من در آفريقا و تركيه بودم و از نزديك شاهد اين بودم كه اين فيلم با سالن پر به نمايش در مي‌آيد. چرا ما اين مسائل را پنهان مي‌كنيم! بعضي از مخاطبان آفريقايي اصلاً نمي‌دانند كه ايران كجاست و در سينما مثل هميشه به تماشاي يك درام قوي مي‌نشينند.

اسكار سياسي كاري كرد

همایون ارشادی نيز تاکید کرد که جایزه بهترین فیلم اسکار برای آرگو، اعلام آن از سوی همسر اوباما و سخنان بن افلک کارگردان اثر نشان از سیاسی بودن این جایزه است.

اين بازیگر سینمای ایران که در فیلم‌های بین‌المللی نیز ایفای نقش کرده است آکادمی اسکار را یک رویداد سینمایی - سیاسی دانست و گفت: من به عنوان بازیگر سینمای ایران هیچگاه فیلم‌های خارجی را که درباره ایران ساخته می‌شود نمی‌بینم؛ چراکه معتقدم فیلم‌هایی از این دست بیش از اینکه دغدغه شناخت ایران و ایرانی را داشته باشد منافع و اهداف سیاسی بنگاه‌های غرب را تامین می‌کند. به همین دلیل حاضر نیستم فیلم‌های سیاسی که خارج از کشورم درباره ایران ساخته می‌شود، ببینم.

وی در ادامه افزود: موضوعات مطرح شده در اغلب این آثار حقیقت ندارد و نمی‌توان به عنوان یک مرجع به فیلم‌هایی از این دست اعتماد و مراجعه کرد. ضمن اینکه طبق تعریف‌هایی که شنیده‌ام فیلم آرگو از جهت مضمون استناد تاریخی دچار مشکل است و جدا از محتوا به لحاظ ساختار هم دچار اشکال‌هایی دارد.

ارشادی که اولین حضورش در مجامع سینمای جهان را با آثار عباس کیارستمی تجربه کرده است، در ادامه صحبت‌های خود با اشاره به سیاسی بودن اکثر جشنواره‌های خارجی بیان کرد: تجربه نشان داده که اغلب جشنواره‌های دنیا سیاسی هستند و در این میان اسکار سیاسی‌ترین جایزه سینمایی است و بازهم تجربه نشان داده فیلمی که از این آکادمی جایزه می‌گیرد، جوایز سایر جشنواره‌های نامدار جهانی را نیز از آن خود می‌کند.

بازیگر بادبادک‌باز همچنین اشاره کرد: سال گذشته فیلم جدایی نادر از سیمین ساخته اصغر فرهادی هم برنده جایزه اسکار شد. البته این فیلم از نگاه من بیش از اینکه جنبه‌های سیاسی داشته باشد از ارزش‌های سینمایی برخوردار بود و نمی‌توان جایزه‌ای که از آن خود کرد صرفا سیاسی دانست. اما فیلم آرگو و نحوه اعلام جایزه آن از سوی میشل اوباما و همچنین صحبت‌های بن افلک کاملا جنبه سیاسی داشت.

ارشادی در پایان افزود: من از جمله بازیگران کم‌حرف سینمای ایران هستم و به‌ویژه از 6 ماه گذشته تصمیم گرفته بودم که با هیچ رسانه‌ای صحبت نکنم. اما کم و کیف اهدای این جایزه به شکلی بود که به عنوان یک ایرانی خودم را مسئول می‌دانم که نسبت به چگونگی اهدای این جایزه و ویدیو کنفرانس میشل اوباما و صحبت‌های بن افلک واکنش نشان دهم. معتقدم این نوع برخورد و اهدای جایزه برای یک ایرانی مساله ملی محسوب می‌شود و باید نسبت به آن واکنش نشان داد.

اسكار «آرگو» كاملاً سياسي بود

محمد مهدي عسگرپور اهدای جایزه اسکار به آرگو و رفتار میشل اوباما همسر رئیس‌جمهوری آمریکا را یک حرکت کاملا سیاسی دانست و تاکید کرد که با این کار مدت‌ها طول می‌کشد تا اسکار اعتبار سابق خود را احیا کند.

اين کارگردان سینمای ایران در واکنش به جایزه بهترین فیلم اسکار 2013 که به آرگو اختصاص یافت و چگونگی اعلام آن توسط همسر رئیس‌جمهوری آمریکا به مهر گفت: جایزه آرگو بیش از آنکه یک جایزه سینمایی باشد یک جایزه سیاسی تلقی می‌شود.

وی ادامه داد: سابقه اسکار اینگونه بوده که وقتی قرارست فیلمی اسکار بهترین فیلم را بگیرد، معمولا نامزد بهترین کارگردانی هم هست اما امسال آرگو در میان پنج فیلم نامزد بهترین کارگردانی نبود. این موضوع جای تعجب دارد که فیلمی نامزد بخش کارگردانی نباشد اما جایزه بهترین فیلم را بگیرد!

این کارگردان سینمای ایران با اشاره به اینکه جایزه اسکار اعتبار جدیدی برای آرگو در حوزه سینمایی و فرهنگی  ایجاد نمی‌کند، توضیح داد: اما در محدوده سیاسی ممکن است برای آنها اعتبار بیشتری به ارمغان آورد. این جایزه به عنوان یک پالس کاملا مشخص از طرف یک جریان سینمایی است و یک دستاورد سیاسی تلقی می‌شود. به اعتقاد من آکادمی اسکار امسال و در این دوره خیلی به اعتبار خود فکر نکرده و حتی به این بخش به گونه‌ای بی‌توجهی کرده است.

عسگرپور ادامه داد: در صورتی که اگر به سال‌های قبل این جوایز فکر کنیم، متوجه می‌شویم که در دوره‌های گذشته آنها تلاش می‌کردند این جوایز را کمتر به مسایل سیاسی آلوده کنند و حتی اعتبارشان برای آنها اهمیت بیشتری داشت اما امسال به گونه ای دیگر عمل کردند.

وی تاکید کرد: به هر حال من و خیلی از همکاران سینمایی‌ام این فیلم را دیده‌ایم. فارغ از مسایل سیاسی، آرگو در قد و قواره بهترین فیلم جایزه سال سینمای جهان یا همان اسکار نیست. این فیلم بیشتر در حوزه های سیاسی معنا پیدا می کند تا حوزه های فرهنگی. در هر صورت من معتقدم آکادمی اسکار امسال کمتر به اعتبار خود فکر کرده و مدتها طول می کشد تا اعتبار گذشته خود را احیا و این اتفاق را جبران کند.

عسگرپور در ارتباط با اعلام جایزه از سوی میشل اوباما و دخالت کاخ سفید در این جایزه سینمایی عنوان کرد: این یک حرکت فرهنگی و سینمایی تلقی نمی شود. این حرکت کاخ سفید نشان می دهد که این فیلم به کمک های بسیاری نیاز دارد تا به صورت یک اثر سینمایی مطرح شود و آن خلاهایی که آرگو دارد، حداقل با چنین حرکت‌هایی پر می‌شود. به عقیده من خیلی واضح و مستقیم این حرکت را می شود، سیاسی تلقی کرد.

«اسکار» بازسازی چهره آمریکا با روایت‏های مخدوش است!

حسين سلطان محمدي نيز در مورد مراسم اسکار گفت: نکته در بهره‌برداری سیاسی حاکمیت سیاسی فعلی آمریکا از این گونه روایت‏پردازی‏ها برای بازسازی چهره مخدوش و به ریخته آمریکا، ابتدا نزد اذهان عمومی خود و سپس نزد سایر ملل جهان است.

اين منتقد در گفت‌وگو با فارس در مورد ارزیابی خود از مراسم اسکار، توضیح داد: جوایز اسکار اهدا شد و روند برنامه‏ای سینمای آمریکا بعد از اهدای جوایز گوناگون به فیلم «آرگو» یا فیلم‏های دیگری چون «لینکلن»، به نهایت رسید و اکنون می‏توان به استنباطی از هماهنگی کامل سینمای آمریکا و سیاست آمریکا رسید.

وی در ادامه افزود: سیاسیون آمریکا طی سال‏های اخیر فراز و نشیب‏های بسیاری را در عرصه سیاست خارجی آمریکا و حتی در عرصه داخلی متحمل شده‏اند که قصد تحلیل آن‌ها را در این گفت‌وگوی سینمایی ندارم. اما این بدیهی است که ابهت و هیمنه ظاهری آمریکا در سطوح داخلی و خارجی دچار خدشه و آسیب جدی شده است و این گونه به نظر می‏رسد که بخصوص بعد از قضایایی چون افغانستان، عراق و مانند آن و همچنین معضلات اقتصادی و اجتماعی داخلی، حاکمیت سیاسی آمریکا مترصد بازسازی روانی جامعه آمریکا بوده و در این راه به شیوه‏های مختلف، کوشیده است به یادآوری تاریخی از دوره‏های نخست شکل‏گیری آمریکا تا زمان حال دست یازد و به گونه‏ای جلوه خدشه‏دار شده خود را بازسازی کند. در این راه، سیاستمداران آمریکا، از همه عناصر شکل‏دهی حافظه جدید یا حتی ترمیم‏کننده روحی استفاده کردند و سینمای آمریکا یا همان هالیوود معروف نیز به کمک آن‌ها آمد.

این منتقد گفت: اگر به سه فیلمی که در اخبار و رویدادهای سیاسی و جشنواره‏های یک‏سال اخیر نامشان بسیار مطرح شد، توجه کنید یعنی «آرگو»، «لینکلن» و «سی دقیقه بامداد»، رابطه‏ای ظریف میان موضوعات این فیلم‏ها و اوضاع به‏ریخته سیاسی فعلی آمریکا خواهید شد. در «لینکلن» به تماشاگر آمریکایی و سپس تماشاگران خارج از آمریکا یادآوری شده که این کشور از نقطه شکل‏گیری‏اش درصدد آزادی محرومان و مظلومان بوده و نشان می‏دهند که آبراهام لینکلن در متمم قانون اساسی آمریکا یا اصلاحیه آن، به موضوع لغو برده‏داری متوجه شده است. در فیلم «آرگو» هم یادآوری می‏کند – البته به دروغ – که حدود سی و چند سال پیش که گروهی از آمریکائیان در ایران گرفتار شدند، سازمان اطلاعاتی آمریکا مداخله کرد و شش آمریکایی را نجات داد و در «سی دقیقه بامداد» هم که یادآوری می‏کند که نقطه اصلی حوادث 10، 12 سال اخیر آمریکا یعنی «بن لادن» را همین نیروهای آمریکایی از بین بردند. خب، بدین ترتیب، جامعه آمریکایی نباید فراموش کند که آمریکا از ابتدا چگونه بوده است و قدرت مداخله و دفاع از مردم حاکمیت سیاسی آمریکا تا چه اندازه نمونه‏های قابل طرح دارد. این هماهنگی میان سیاسیون آمریکایی و سینماگران آنها، در نقطه نهایی‏اش که اعلام اهدای جایزه اسکار بهترین فیلم به «آرگو» بود، به اوج رسید و برای نخستین بار نام برنده این جایزه از کاخ سفید و توسط همسر رئیس جمهور آمریکا به صورت ویدئو کنفرانس خوانده شد!

سلطان‌محمدی تصریح کرد: برایشان فرقی هم ندارد که سفیر وقت کانادا در ایران که در ماجرای مورد ادعای «آرگو» مسئول اصلی بود، گفت‏وگو کند و بگوید که این روایت نادرست است یا به نقل از روزنامه‏های خودمان، حتی جیمی کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا به تحریف روایت اصلی در این فیلم اعتراض کند. نکته در بهره‏برداری سیاسی حاکمیت سیاسی فعلی آمریکا از این گونه روایت‏پردازی‏ها برای بازسازی چهره مخدوش و به ریخته آمریکا، ابتدا نزد اذهان عمومی خود و سپس نزد سایر ملل جهان است.

این منتقد و روزنامه‌نگار در ادامه افزود: سخنان بن افلک کارگردان «آرگو» در هنگام دریافت جایزه اسکار نیز در همین مبنا قابل ارزیابی است آنجا که بیان داشته مردم ایران در شرایط نابسامانی زندگی می‏کنند و این در حالی بیان شده که اصلا روایت «آرگو» ربطی به شرایط فعلی زندگی جامعه ایرانی ندارد اما همان‏طور که روایت اصلی تحریف شده است، ورود بی‏ربط به امروز ایران نیز بی‏ربط است. شاید این جایزه و این سخنان بی‏ربط، این پیام را داده که مذاکرات قزاقستان، به زعم غربی‏ها، در پی تأمین شرایط ایران نخواهد بود.

وی در پایان این گفت‌وگو خاطرنشان کرد: اکنون این رویه را بگذارید کنار سخنان هنرمند محترمی که در برنامه هفت، نقل سخنی از یک سینماگر دیگر کرد که به منوچهر متکی وزیر خارجه وقت گفته بود سینماگری که با آن‏سوی مرز همراهی ندارد اما با این دولت هم همراهی ندارد، تکلیفش چیست؟ می‏توان منتقد صد در صد این دولت هم بود اما در حوزه منافع ملی باید پشت هم ایستاد و بر این مبنا در تریبون عمومی سیما، این‏گونه اپوزیسیون‏نمایی نکرد. این الگوی هالیوودی، دست‏کم همراهی سینما و سیاست آمریکا را نشان داده است. ما هم در حوزه منافع ملی، پشت هم باشیم.

«آرگو» ماهیت صهیونیستی اسکار را برملا کرد

 یک منتقد ديگر نيز گفت: اسکار امسال یکبار دیگر پرده از سیاست‌های استکباری آن برداشت و ماهیت این مراسم را به جهانیان نشان داد.

«جبار آذین» منتقد و مدرس سینما در گفت‌وگو با فارس در مورد ارزیابی خود از مراسم اسکار، بیان کرد: مراسم سینمای، سیاسی اسکار که از همان آغاز تاسیس با سرمایه و هدایت صهیونیست‌ها شکل یافت، همچنان در همان مسیر و در راه خدمت به اهداف استکبار، جهان اسلام و مردم جهان به کار خود ادامه می‌دهد.

وی در ادامه افزود: این تصور که مجریان و سیاستگذاران این مراسم صرفاً به سینما می‌اندیشند و انتخاب‌هایشان در مدار فرهنگ و هنر است، تصوری کاملاً باطل است.

آذین تصریح کرد: سرمایه‌گذاران و برگزارکنندگان این مراسم طی سال‌ها ثابت کرده‌اند که هیچگونه سنخیتی با فرهنگ‌ها و هنرهای انسانی ندارند و مشخصاً سیاسی عمل می‌کنند و اگر تحت شرایطی فیلمی هم از کشورهای در حال توسعه به دلیل مضامین انسانی در این برنامه مطرح شده و جایزه‌ای دریافت کرده است، به دلیل شرایط و فشارهای اخلاق‌مدارانه جهان است و البته ویژگی‌های هنری و اجتماعی خود اثر، چنانچه فیلم سینمایی «جدایی نادر از سیمین» ساخته اصغر فرهادی به دلیل شاخصه‌های خود اثر و جهانی شدن نمایش آن نگذشت تا اسکارنشینان به این اثر و ایران سیاست تحمیل را تزریق کنند.

آذین ادامه داد: اسکار امسال با اهتزاز درآوردن پرچم یک اثر ضدایرانی و تحریف شده تاریخ انقلاب اسلامی نشان داد که جهان استکبار بازهم همچنان در مسیر اسلام‌هراسی و ایران‌ستیزی گام برمی‌دارد و فیلم منتخب این مراسم یعنی «آرگو» در ساخته عوامل استکبار به سفارش صهوینیست است.

وی در پایان این گفت‌وگو گفت: اسکار امسال نیز یکبار دیگر پرده از سیاست‌های استکبار آن برداشت و ماهیت این مراسم را به جهانیان نشان داد.

 

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۱
غیر قابل انتشار: ۰
موسوی
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۹:۵۵ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۸
0
2
اصولاً ما ایرانیها در قبال کلیه وقایع بین المللی خصوصاً در بخش فرهنگی که هدفش تخریب جامعه ایران باشد تا قبل از وقوع ، بسیار منفعلانه عمل می کنیم و تنها پس از اجرای خواسته دشمن به نحو بسیار شدید به ایراد سخنرانی و لفاظی و ارائه تحلیلهای منطقی و غیر منطقی روی می آوریم برای مثال اگر با این تعداد اظهار نظر از روزهای قبل از برگزاری اسکار با تبلیغ وسیع و با حدس برنده شدن این فیلم و با پیش داوری کردن اعطای این جایزه را بخاطر دشمنی دولت آمریکا با مردم ایران قطعی و در بعد رسانه ای به اصطلاح پر رنگ می کردیم علاوه بر اینکه از هیجان این مراسم حتی در بین شرکت کنندگان اسکار و مردم آزاده دنیا می کاستیم بلکه ماهیت هالیود را برای جهانیان روشن می شد و در صورت اینکه آنها با دانستن این موضوع و بهره برداری ایرانیان از این مقوله جایزه را به این فیلم نمی دادند باز هم به هدف خود رسیده بودیم و از دریافت جایزه برای چنین فیلمهایی جلوگیری کرده بودیم
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین