کد خبر: ۱۲۵۶۴۴
تاریخ انتشار:
محسن محسني‌نسب كارگردان فيلم كريستال:

گيشه برايم مهم نيست

محسن محسني نسب، كارگردان «كريستال» كه به تازگي روي پرده آمده، معتقد است مقررات قضايي مربوط به امور زندانيان در كشور كامل و جامع نيست و مولد مشكلات زيادي براي اين قشر پس از آزادي آنهاست.

به گزارش بولتن نیوز به نقل از بانی فیلم، محسن محسني نسب، كارگردان «كريستال» كه به تازگي روي پرده آمده، معتقد است مقررات قضايي مربوط به امور زندانيان در كشور كامل و جامع نيست و مولد مشكلات زيادي براي اين قشر پس از آزادي آنهاست.


به همين دليل اين موضوع را به عنوان يك تريلوژي كار كرده است كه اولين فيلم از اين سه‌گانه هم‌اكنون به نمايش در آمده و دومي هنوز به اكران نرسيده و سومي هم هنوز يك فيلمنامه است. با او گفت و گوي كوتاهي داشتيم كه پيش روي شماست:

چرا فاصله توليد تا اكران «كريستال» اين همه زياد است؟

بخش‌هايي از اين فيلم پس از ساخته شدن بايد اصلاح مي‌شد و اعمال همين تغييرات زمان برد.

وارد جزئيات نمي‌شويد؟ چه نوع اصلاحاتي؟


 
به هر حال سلائق متفاوت است و نگاه وزارت ارشاد هم اين بود كه بخش‌هايي از فيلم حذف شود و من هم به خيلي از اين موارد راضي نبودم و در واقع رسيدن به يك تفاهم‌نظر به طول انجاميد. ضمن اينكه در مدت اخير با تورم اكران هم رو به رو بوده‌ايم.


ايده دغدغه‌هاي سه زنداني در يك فرصت كوتاه مرخصي، از كجا به ذهن شما رسيد و چطور آن را پردازش كرديد؟



  جامعه ما با يك مشكل اساسي رو به روست و آن اينكه سيستم زندان و زنداني‌هاي ما با منطق و استانداردهاي جهاني منطبق نيست. ما در اسلام زندان نداريم، اما در جمهوري اسلامي داريم. به همين دليل مسؤولان نمي‌توانند اداره زندان را بر اساس قوانين جمهوري اسلامي تدوين كنند. به عبارت ديگر زندان از يك جامعه غير اسلامي آمده است و براي اسلامي اداره كردن آن با مشكل مواجه هستيم. ما كسي را به خاطر اشتباهي كه مرتكب شده است به زندان محكوم مي‌كنيم و او بعد از آزادي و تاوان پس دادن تازه مشكلاتش شروع مي‌شود. اگر مي‌خواهد جايي كار كند از او برگه عدم سوءپيشينه طلب مي‌كنيم و گذشته از آن افراد جامعه هم با او به نيكي رفتار نمي‌كنند. كسي كه يك دوره از زندان را گذرانده است، حتماً متنبه شده است، اما مردم از او دوري مي‌كنند. بنابراين به طور طبيعي اتفاقي كه رخ مي‌دهد اين است كه او براي معاشرت به سراغ آدم‌هايي مي‌رود كه او را آدم بدي تلقي نكنند و اين افراد آدم‌هايي از جنس خودش هستند كه شايد هنوز در انديشه شرارت باشند. در اين شرايط اين خود جامعه است كه او را مجبور به انجام كار خلاف مي‌كند. اين روندي است كه متأسفانه در سيستم قضايي كشور ما وجود دارد.


رسيدن به اين نقطه نظر درباره اين مسئله اجتماعي هم جزو تجربيات شماست؟


 
چند سال قبل خودروي شخصي من به سرقت رفت و من خواهش كردم كه سارق به زندان نرود. او جواني بود كه از يكي از شهرستان‌هاي غربي به تهران آمده بود و من با خودم فكر كردم به بند افتادن او مشكلي را حل نمي‌كند و ممكن است آنجا با افرادي آشنا شود كه شايسته نباشند و زندگي‌اش به نابودي برسد. همانجا بود كه ايده اين فيلم در ذهنم جرقه خورد و براي پرداخت آن هم به زندان‌هاي زيادي سر زدم.


چرا اسم اوليه آن «آن سوي پرچين» را تغيير داديد؟ به نظرم مرتبط‌تر از واژه كريستال بود.


من فيلمنامه را هم به اسم آن سوي پرچين نوشتم، اما بعد متوجه شدم يك برنامه تلويزيوني با همين عنوان از شبكه دو پخش مي‌شود و اتفاقاً مربوط به گروه كودك هم بود كه هيچ ربطي با فيلم من نداشت. به همين دليل به خاطر دوري از اين شباهت نام كارم را به «كريستال» تغيير دادم.


و حالا اين اسم از كجا آمد و چرا انتخاب شد؟


هر كس فيلم را به تماشا بنشيند، متوجه علت اين انتخاب خواهد شد. كريستال ماده اي است كه وقتي نور از آن عبور مي‌كنند، مي‌شكند و به طيف‌هاي مختلف(منشور) منتج مي‌شود. باز هم تأكيد دارم كه با تماشاي كار، سؤال‌هاي مربوط به اين موضوع پاسخ داده مي‌شود.


درباره كستينگ و انتخاب آنها صحبت كنيد. فهرست اسامي، گوياي بازيگران گيشه‌اي است كه چندان هم پولساز نبوده‌اند.


 
انتخاب بازيگر براي من همواره بر اساس تناسب فرد با نقش شكل گرفته است. اين عادت از همان دوراني كه  «ياس‌هاي وحشي» را مي‌ساختم نيز با من بود. در آن كار هم آقاي ورزشكاري به نام ميررفيعي بازي كرد كه اين فيلم اولين تجربه‌اش بود. آقايان جعفر دهقان و جواد هاشمي هم بازيگران گيشه به حساب نمي‌آيند ولي آن فيلم، فيلم خيلي پرمخاطبي شد. كساني هستند كه به غلط به عنوان سوپراستار مطرح شده‌اند و براي همين غلط بودن هم دليل دارم. براي مثال در همين جشنواره اخير بازيگري داشتيم كه از جشنواره قبلي سيمرغ گرفته بود، ولي در اين جشنواره يك بازي در حد يك فرد آماتور داشت. يك بازي خام و غيرحرفه‌اي. من با بازيگرانم مثل يك نابازيگر رفتار مي‌كنم و اساساً معتقدم پيش مي‌آيد كه يك بازيگر سوپراستار هم گاهي در حد يك نابازيگر ظاهر شود. به همين دليل افرادي را بر سر كارم نمي‌آورم كه ادعاي سوپراستاري داشته باشند و بر اساس همين ادعا در كار با مشكل مواجه شوم. اگر دقت كنيد بازي بازيگران من در اين فيلم از كارهاي قبلي آنها درخشان‌تر است. براي مثال مهدي سلوكي به نظرم بهترين بازي خود را در «كريستال» ارائه داده است. انتخاب دانيال عبادي هم بر اساس پيشنهاد دوستم آقاي محمدهادي كريمي شكل گرفت و از اين انتخاب هم با وجود همه سختي‌هايي كه داشت راضي هستم. دانيال بازي خشكي داشت و قبل از فيلم من تنها دو فيلم كار كرده بود و من براي منعطف كردن او با مسائلي مواجه شدم، اما خوشبختانه در پايان كار آن نتيجه‌اي كه مي‌خواستم حاصل شد. واقعيت اين است كه من اگر بازي‌هاي قبلي او را ديده بودم انتخابش نمي‌كردم، اما الان از كار او رضايت دارم و اين خوشنودي با زحمات هر دوي ما حاصل شد. راستي ... حالا كه صحبت از بازيگران شد خوب است ترتيب آنها را هم اعلام كنم كه چينش آن در تيتراژ و مطبوعات يكسان نيست. دانيال عبادي، مهدي سلوكي، بابك انصاري، شهره قمر، مهدي تهراني، محمدرضا حبيبيان، الناز بهمن‌زاده و پروانه صلابت. ضمن اينكه خانم همداچي هم در فيلم من بازي ندارد و نمي‌دانم چرا در رسانه‌ها اينطور درج شده است.


شما انيميشن خوانده‌ايد و با مرور كارنامه‌تان علاقه به اكشن و ژانر اجتماعي هم ديده مي‌شود. بيشتر به كدام سمت گرايش داريد؟


قطعاً ژانر اجتماعي. من از فيلمسازاني هستم كه كارم را با فيلم كوتاه شروع كردم. 14 سالم بود و از كانون پرورش فكري كودكان و نوجوان با استادي ناصر زراعتي پا به عرصه سينما گذاشتم و اولين فيلمم را هم همان موقع ساختم. بعد از انقلاب هم وارد دانشكده صدا و سيما شدم و چند فيلم را  براي همين سازمان ساختم. سال 70 اولين فيلم سينمايي‌ام را كار كردم و سال 72 هم «سپيديار» را ساختم كه هيچ وقت توفيق اكران را پيدا نكرد و ... . بعدها با آقاي عالي‌پيام هم فيلمي كار كرديم كه نوشته آقاي مرادي كرماني بود. آخرين فيلمم هم «شانه دوست» است كه هنوز به نمايش در نيامده است.


گويا آن فيلم هم با موضوع زندانيان ساخته شده و اين علاقه شما را به مضامين اجتماعي تلخ نشان مي‌دهد.


 من تصميم داشتم يك سه‌گانه درباره آدم‌هاي زندان بسازم. يك فيلم درباره مردهاي زنداني كه همين «كريستال» است. يك فيلم درباره زن‌هاي زنداني كه «شانه دوست» است و يك فيلمنامه هم با نام «كندو» دارم كه موضوع آن كودكان كانون اصلاح و تربيت است. «شانه دوست» هم در مورد دو زن زنداني است كه يك روز از زندان آزاد مي‌شوند و تلاش‌شان بر اين است كه ديگر خلاف نكنند. آنها آزادي مشروط دارند، اما درگير ماجراهايي مي‌شوند كه از پيامدهاي حضور زناني با اين ويژگي در اجتماع است. سؤال من كه در تمام اين ساخته‌ها مطرح مي‌شود، اين است كه چرا جامعه ما شرايط را براي افرادي كه از زندان رها شده‌اند فراهم نمي‌كند تا مثل يك انسان موجه در اجتماع به زندگي ادامه دهند و ديگر مجبور به خلاف كردن نباشد. گذشته از آن مناسبات اجتماعي بين زنان و مردان هم در ساخته‌هاي من مد نظر هست. در مورد «شانه دوست» اينطور گفته مي‌شود كه اين فيلم يك فيلم ضدزن است. در مقابل خيلي از خانم‌ها هم بعد از ديدن فيلمم با تشكر از من عنوان مي‌كنند كه واقعي‌ترين فيلم در مورد زنان را به تماشا نشسته‌اند.


اولين نمايش فيلم‌تان هم در زندان بود و براي جمعي از زنان در بند. اينطور نيست؟


 
بله. اي كاش در همان نمايش يك دوربين برده بودم و ري‌اكشن‌ها را ضبط مي‌كردم. تماشاگران حدود ده دقيقه پس از پايان فيلم آن را ايستاده تشويق كردند. فيلم را براي دو هزار نفر مرد و دو هزار نفر زن در سانس‌هاي جداگانه نمايش داديم و خيلي از آنها حتي به گريه افتادند و ارتباط خوبي با فيلم برقرار كرده بودند. فكر مي‌كنم كساني كه سابقه زندان داشته باشند حرف فيلمساز را از تماشاي فيلم درخواهند يافت.


حرف ديگري مانده... ؟

الان در شرايط بحران اكران به سر مي‌بريم و من هم فيلمم را به شكل كاملاً خصوصي ساختم و به خاطر نوع موضوعي كه داشت نمي‌توانستم از كمك‌هاي دولتي بهره‌مند باشم. خودم و آقاي اميدي اين فيلم را ساختيم و نگاه من هم به عنوان كارگردان يك نگاه گيشه‌اي نبود و تنها مي‌خواستم چنين دغدغه‌هايي را مطرح كنم. من يك مشكل اجتماعي را مطرح كردم و حق بود اگر يك بخشي دولتي و فرهنگي براي آن سرمايه‌گذاري كند. خوشبختانه ري‌اكشن تماشاچيان خيلي خوب بوده است و من احساس غرور مي‌كنم. خواسته من اين است  كساني كه خود را فرهنگي به حساب مي‌آورند به تماشاي اين فيلم بنشينند و از نيت من كه در اين اثر گنجانده شده با خبر شوند.

 

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین