گروه فرهنگی ـ سیدمجتبی
نعیمی:
1. قاعده بر این است که در صورت بروز هر نوع ناهنجاری در یک گفتمان سیاسی-اجتماعی، نه تنها حق اعضای آن گفتمان است که در خصوص آن مشکل اظهار نظر کنند، بلکه وظیفهی آنهاست که به چنین عرصههایی ورود کرده و با بررسی مسئله، به رفع آن بیاندیشند. چون اگر ناهنجاریهای به وجود آمده در یک گفتمان، با نقد درون گفتمانی حل و فصل نشود، به راحتی تبدیل به پاشنهی آشیل آن گفتمان شده و اگر دیگرانی که خارج از آن قرار دارند بخواهند، میتوانند از آن مسئله یک بحران ساخته و بجای نقد، دست به نفی آن گفتمان بزنند.
2. اولاً؛ بروز ناهنجاری در هر گفتمانی طبیعیست و مشکلات به وجود آمده در عرصهی عمل ربطی به نظریهی گفتمان ندارد، مگر اینکه ثابت شود. ثانیاً؛ طبق قاعدهی فوق، در هر گفتمانی از جمله در گفتمان انقلاب اسلامی، حق و تکلیف بررسی و رفع و رجوع ناهنجاریها برعهدهی اعضای گفتمان است. به عبارت دیگر، وقتی در جمهوری اسلامی مشکلی رخ میدهد، این تکلیف حزباللهیهاست که به عرصه ورود کرده و سعی کنند تا مشکل را رفع کنند. در غیر این صورت، انبوهی از دشمنان انقلاب اسلامی از کاه، کوه ساخته و دست به سیاه نمایی میزنند. همانطور که بارها این اتفاق افتاده.
3. خیلی خیلی طبیعیست که وقتی حزباللهیها دست به شناخت و رفع مشکلات موجود در جمهوری اسلامی میزنند، دشمنان انقلاب اسلامی ناراحت شوند. چون یک فرصت برای ضربه زدن به دستاوردهای امام خمینی (ره) را از دست میدهند. هرچقدر هم که این کار توسط حزباللهیها خوب انجام شود، داد و بیداد دیگران بیشتر میشود. قضیه اینجاست که نباید از سر و صداهای آنها ذرهای هراسید و در کار خود شک کرد.
4. "مسعود ده نمکی" یکی از همین حزباللهیهاست که از مدتها پیش سعی کرده تا مشکلات سیاسی و فرهنگی جمهوری اسلامی را درک کرده و در حد وسعش، به رفع آنها بپردازد. مجموعه فعالیتهای او در عرصههای مطبوعاتی، مستندسازی و فیلمسازی موید این مطلب است. البته شاید بعضیها به برخی گوشههای کارنامهی ده نمکی نقدهایی داشته باشند (همانطور که در کارنامهی همهی ما کم و بیش وجود دارد) اما مهم این است که یک معتقد به ارزشهای انقلاب اسلامی وارد عرصهی فرهنگی شده و بالنسبه خوب کار کرده. گذشته از استقبال عموم مردم از مستندها و آثار سینمایی او، همینکه ده نمکی به یکی از سیبلهای دشمنان انقلاب اسلامی تبدیل شده، خود گویای این نکته است.
5. مستندهای "فقر و فحشا"، "کدام استقلال؟ کدام پرسپولیس؟" و آثار سینمایی "سهگانهی اخراجیها" هر کدام در هر حد خودشان و البته با کمی فراز و نشیب، توانستند رسالت فرهنگی خود را انجام دهند. با این تذکر که هرچقدر این آثار فرهنگی-هنری رسالت خودشان را خوب انجام میدادند، به همان نسبت مورد نفرت دشمنان انقلاب اسلامی قرار میگرفتند. فکر نکنم احتیاجی به ذکر مثال باشد اما برای تلنگر به حافظههای خواب رفته تنها به یادآوری تحریم اخراجیها3 میپردازیم. با اینکه در سهگانهی اخراجیها، سومینش ضعیفتر بود اما آنچنان مورد غضب فتنهگران قرار گرفت که به همهی طرفدارانشان اعلام کردند آنهایی که با ما هستند، به دیدن این فیلم نروند.
6. از شواهد امر پیداست که "رسوایی" در امتداد آثار قبلی ده نمکی و حتی بیشتر از آنها، توانسته دست به یک نقد درون گفتمانی درست و حسابی بزند. چون هنوز دو-سه روز از اکران آن در جشنوارهی فیلم فجر نگذشته بود که سر و صداها بلند شده است. از قضا و طبق پیشبینیها، یک مشت مثلاً روشنفکر که از ادبیاتشان معلوم است وابسته به جریان فتنه هستند، شروع کردهاند به کوبیدن. و ای کاش فیلم را نقد میکردند. از نقد فیلم هم گذشتیم، ای کاش فیلم را نفی میکردند. از همین حالا شروع کردهاند به کوبیدن شخص ده نمکی. همین رفتار کافیست که به عمق سطحی بودن این دور از جناب، آدمها و حرفهایشان پی ببریم. البته منتظر اکران پر رونق این فیلم و صدالبته، کلکسیونی از فحشها به شخص ده نمکی و فیلمش هستیم.
7. همهی این حرفها جای خودش، قرار نیست "رسوایی" نقد نشود. این فیلم و کارگردان آن، برای بهتر شدن احتیاج به "نقد شدن" دارند و طبق قاعدهای که در اول بحث گفتیم، کسی به اندازهی حزباللهیها حق ندارد که این کار بکند. اما موضوع حق جای خودش، این تکلیف حزباللهیهاست که این کار را انجام دهند. فقط در این کار به یک نکته توجه کنید: لطفاً نقد کنید، نه نفی.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
بعد مدتها یه متن خوب در بولتن دیدیم که حال کنیم
http://www.parstourism.ir/Default.aspx?NSID=5&SSLID=46&NID=13330