به گزارش بولتن نیوز به نقل از بانی فیلم، مسعود ده نمکی را می توان یکی از چهره های شاخص جشنواره امسال دانست. فیلمسازی که هر 2 سال یکبار با علاقه مندانش در جشنواره فیلم فجر وعده ملاقات دارد.
سال 85 و در جشنواره بیست و پنجم با «اخراجی ها»، سال 87 و در بیست و هفتمین جشنواره فجر با «اخراجی ها 2» سال 89 و در دوره بیست و نهم جشنواره با «اخراجی ها 3» و امسال هم با «رسوایی» که مسیر تازه ای در سینمای ده نمکی می گشاید. در همه این سال ها فیلم ده نمکی با بیشترین میزان استقبال علاقه مندان سینما مواجه شده. اتفاقی که پس از سه گانه «اخراجی ها» حالا با فیلم جدی و اجتماعی «رسوایی» نیز تکرار شده است. تجربه های قبلی ده نمکی در ژانر کمدی بوده و البته این گرایش با مضامین مرتبط با دفاع مقدس و مسائل روز اجتماع همراه می شده است. این بار در «رسوایی» نشان چندانی از طنز نیست و ده نمکی از دریچه ای تازه به مضامین ا جتماعی پرداخته است.هر چند همچنان رگه هایی از کارگردان طنزپرداز «اخراجی ها» در «رسوایی» هم مشاهده می شود ولی آن طور که خود ده نمکی می گوید کلیت فیلم در فضایی جدی و تراژیک می گذرد. «رسوایی» امروز در برج میلاد برای منتقدان و سینمایی نویسان به نمایش در می آید و باید دید اهالی رسانه چه واکنشی نسبت به فیلم تازه ده نمکی نشان می دهند. در گفت و گویی که پیش رو داریم کوشیدیم نکاتی کمتر گفته شده و تازه را با کارگردان پرمخاطب ترین فیلم های چند سال اخیر سینمای ایران مطرح کنیم.
«رسوایی» آغاز یک مسیر تازه است یا می توان ارتباطی میان آن با سه گانه «اخراجی ها» یافت؟! فیلم تازه تان نسبتی با ساخته های قبلی شما برقرار می کند؟
در سه گانه اخراجی ها، می توانم بگویم به نوعی کمدی و تراژدی را با هم تلفیق کرده بودم و این موضوع، مخاطب را در حس های متضاد قرار می داد و فیلم را از حالت یکنواختی خارج می کرد. چنین چیزی به نوعی در «رسوایی» هم تکرار شده و رگه هایی از طنز هم در آن وجود دارد، اما کلیت فیلم همچنان قالب جدی و تراژیک خود را حفظ کرده است. گذشته از آن قرار گرفتن بازیگران طنز در موقعیت های غیر از آن می تواند در نوع خود جالب باشد، چون در ردیف کلیشه شکنی هایی قرار می گیرد که به جذابیت های فیلم کمک می کند. برای مثال بازی اکبرعبدی یا رضا رویگری، که کار قبلی اش سریالی با درون مایه های طنز بود.
با این حساب انتخاب اکبرعبدی یک ایده کاملاً فکر شده بود
بله، چون هم کنجکاوی مخاطب را بر می انگیزد و هم میدانی برای بازیگری ایشان فراهم می کند تا وجهه های جدیدی از بازیگری اش را به نمایش بگذارد. البته دلایل متعدد دیگری هم دارد.
این دلایل متعدد دیگر را با «بانی فیلم» در میان نمی گذارید؟!
واقعیت این است که تا فیلم دیده نشود، مشخص نمی شود که تا چه میزان این انتخاب به حاصل شدن آنچه مد نظر من بود، کمک کرده است. برای من اهمیت زیادی داشت که مخاطب با این کاراکتر روحانی همذات پنداری داشته باشد و آنجا که اکبرعبدی هم بین مردم از محبوبیت زیادی برخوردار است، احساس کردم نیمی از راه با این انتخاب طی شده است.
چیزی که فیلم شما مطرح می کند، ارتباط یک پیرمرد متدین به یک دختر جوان است. این خط اصلی داستان به هر حال در فیلم وجود دارد و سوال من این است که چطور می گویید «رسوایی» نه یادآور داستان بر صیصای عابد است و نه با ماجرای شیخ صنعان ربط دارد؟
بخشی از کاری که روحانی فیلم ما انجام می دهد، همان اتفاقی است که برای بسیاری از زاهدان و عرفا پیش آمده است. دستگیری از مردم رفتار پسندیده ای است که همیشه رایج بوده است، اما دراماتیزه شدن آن در قصه بکارتی را به آن می بخشد که در قصه های دیگر تکرار نشده است. به همین دلیل است که می گویم این فیلم در شبیه داستان شیخ صنعان است و نه بر صیصای عابد.
چرا اینطور نقل شده که فیلم شما قالب عرفانی – اجتماعی دارد؟ آیا خوتان هم این دسته بندی موافق هستید؟
اگر قرار بود ماجرا در یک حال و هوای قدیمی و مربوط به زمان گذشته تعریف شود، ملموس از آب در نمی آمد و مردم با آن ارتباط برقرار نمی کردند، اما وقتی قصه ما در یک فضای امروزی و مطابق با شرایط روز تعریف می شود، این بعد اجتماعی بودن به آن اضافه می شود. من فکر می کنم به روز کردن مسائل عرفانی به پررنگ شدن جنبه های اخلاقی و اجتماعی فیلم کمک می کند.
فیلم شما حتی در مرحله پیش تولید هم دچار حاشیه بود. اساساً این همه حاشیه دور و بر شما چه می کند؟!
این حاشیه ها بیشتر محصول سوء تفاهم هاست با اتفاقات مربوط به خود فیلم یا من به عنوان کارگردان، حدسیاتی که می زنند یا فرضیاتی که دارند و یا حتی پیش بینی هایی که انجام می شود و... باعث بروز چنین مسائلی می شود که فکر می کنم همگی با تماشای فیلم حل بشوند و برای بعضی ها اصلا کی نوع حل مسئله به حساب بیاید.
فیلم را قبل از جشنواره برای گروهی از روحانیون نمایش دادید. بازخوردها چگونه بود.
نظرها عموما مثبت بود.
و انتقادها چطور؟ آیا با شما مطرح شد؟
بله نقطه نظرات را به من گفتند و اصلا یک فرم نظرسنجی در اختیار آنها قرار گرفت.
سوژه ای که شما انتخاب کردید یک سوژه ملتهب است و شاید بهتر بود برای دوری از حاشیه ها فعلا به سراغ آن نرفت. اینطور نیست؟
من فکر می کنم یک سینماگر همیشه باید حرف جدیدی برای گفتن داشته باشد و مشکل اساسی سینماگر همیشه باید حرف جدیدی برای گفتن داشته باشد و مشکل اساسی سینمای ما هم مضمون و فیلنامه است. نگاه درست به همین مسائل ملتهب و سوالات موجود در جامعه است که از معضلات جامعه به شمار می آیند، می تواند خلاء های امروز ما را پر کند.
چرا همیشه فیلمنامه هایتان را خودتان می نویسید؟
هر وقت کسی را پیدا کردم که بتواند بهتر از خودم بنویسد، حتما با او کار خواهم کرد.
بنابراین تجربه های گروهی را که قبلاً داشتید موفق ارزیابی نمی کنید؟
پیش آمده است که ایده هایم را بگویم و افراد دیگری بنویسند، اما باز شرایط به گونه ای می شود که ترجیح می دهم خودم بنویسم.
«رسوایی» قرار نیست مثل مجموعه اخراجی ها دنباله دار باشد؟
نه ادامه دار نمی شود.
به جشنواره امیدوار هستید؟
هیچ پیش بینی ای ندارم
مردم فیلم هایتان را دوست دارند اما جشنواره هیچ وقت برای شما خوش یمن نبوده است.
واقعاً اینطور نیست. برای اخراجی های یک عنوان بهترین فیلم از نگاه مردم را صاحب شدیم و برای «اخراجی ها 2» علی رغم کم لطفی ها، جایزه هیأت انتخاب و جایزه ویژه هیأت داوران را گرفتیم و سومی هم که اصلاً به داوری نرسید.
کار به دل خودتان چسبید؟
بله فکر می کنم بخش زیادی از آنچه را که دوست داشتم، توانستم به تصویر بکشم.
در گیشه عمومی چطور؟ آیا تجربه موفق فیلم های قبلی به همان میزان تکرار می شود؟
اصلا نمی خواهم مقایسه ای داشته باشم. چون آن کارها زبان طنز داشتند و «رسوایی» یک کار جدی است. این فیلم را باید با آثار هم ژانر خودش سنجید.
یعنی چه آثاری؟
فیلم هایی که بنا به تعابیر مختلف به مفاهیم عرفانی و اخلاقی و دینی می پردازد.
فیلم بعدی شما در چه موردی است؟
فعلا در مرحله تحقیق و نگارش هستیم و ترجیح می دهم درباره اش صحبتی نداشته باشم.
در پایان از سریال تان حرف نمی زنید؟
اجازه بدهید بعد از جشنواره درباره آن صحبت کنم.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com