به گزارش بولتن نیوز، خبر تایید شده دیدار مهندس میرحسین موسوی نامزد دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با دو تن از اعضای گروهک غیرقانونی نهضت آزادی ما را برآن داشت تا سطوری را در این رابطه بنگاریم.
قدرت برای خدمت وقدرت برای قدرت می تواند به گفتمانی در صحنه انتخابات تبدیل شود.
نبرد سیاسی رقبای انتخاباتی بی شک همراه با اتخاذ مواضع وبیان شعارهایی از سوی کاندیداها صورت می گیرد. درهر جامعه وکشوری کاندیداها بر اساس آرمانها، ارزشها وبنیادهای فرهنگی وارزشی خود در مسیر سیاسی قدم بر میدارند. مثلا در آمریکا در چند دوره اخیر انتخابات ریاست جمهوری هیچگاه ندیده ایم که کاندیداهای مطرح، به اصول ومبانی نظام سیاسی –ارزشی آمریکا خدشه وارد کنند. اختلافات کاندیداها در مورد مسائلی همچون بیمه های اجتماعی- میزان مالیات- سیاستهای اتخاذی در مقابل جامعه جهانی و.. می باشد وهیچ کاندیدایی به خود حق نمی دهد اصول ومبانی نظام لیبرال سرمایه داری را زیر پا بگذارد. هر چند همین آمریکا همیشه دیگر کشورها وسیاستمداران را تشویق به عدول از مبانی مورد پذیرش نظام خود می کنند.
آمیخته شدن روح انقلابی گری با آموزه های حضرت روح الله در جامعه سیاسی ما عمل مهمی در ایستادگی 30 ساله نظام اسلامی در مقابل قدرتهای پوشالی شرق وغرب بود. هرگاه به هرمیزان از این اموزه ها فاصله گرفته ویا به انها نزدیک شدیم، بی شک شاهد تغییر گفتمان و رفتار سیاسی دولت و دولتمردان در عرصه داخلی وخارجی بوده ایم. گرایش به اشرافی گری یا ساده زیستی، گرایش به دیپلماسی مقاومت یا دیپلماسی تسلیم و...
اگرچه در سالهای بعد از جنگ به واسطه تعبیر برخی آقایان مبنی بر عبور از دوران« شعور» و ورود به دوران « شعار» برخی سیاسون به بهانه سازندگی به سمت ایدئولوژی زدایی رفتند و آرمانهای حضرت روح الله قربانی سیاستهای تنش زدایی وگفتگوهای بی حاصل شد ، اما اعتقاد ما به مسائل فطری واینکه فطرت به معنای بازگشت هرچیز به جای اصلی خود است، پس از گذشت سالها از رحلت امام وتلاشهای سازمان یافته متحجرانی بی منطق به نام روشنفکردینی!!!برای حذف نام وراه حضرت روح الله در قالب تئوری سازی وسکوت مطلق اکثریت مدعیان پیرو خط اما در قبال این تغییر رویه، شاهد « نه» بزرگ ملت ایران به تفکرات سوپر مدرن برخی کاندیداها در انتخابات 3 تیر 84 و پیروزی کاندیدایی با تکیه بر گفتمان حضرت روح الله بودیم. از فردای 3 تیر شاهد بازگشت نام و راه امام به ادبیا ت سیاسی سیاسیون می باشیم!!!!!!
اینک نیز در آستانه انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری بازهم نام و راه امام به اهم سخنان کاندیداهای محترم تبدیل شده است. روی سخن ما با جناب مهندس موسوی می باشد. دیدار اخیر ایشان که دوران نخست وزیری خود در دوران حیات امام راحل را مایه افتخار می داند با اعضای گروهک غیر قانونی نهضت آزادی که مطرود امام بوده اند مصداق کدام ویژگی خط امامی بودن است؟ آیا اگر به فرض از جناح مخالف فردی دست به این عمل شرم آور می زد اکنون فریاد واامامای همفکرانتان گوش فلک را پر نکرده بود؟ همان خط امامی که با رحلت مرحوم توسلی در اذهان شما نمود پیدا کرد؟ آیا ممکن است معیار انحراف از خط امام را بفرمایید تا زین پس بین دیدارهای انتخاباتی با اعضای نهضت آزادی و تلاشهای مورد تایید از سوی رهبری دولت نهم به عنوان انحراف از خط امام دچار اشتباه نشویم؟ آیا خط امامی بودن تنها برای مصرف انتخاباتی دارد و تبدیل به چماقی برای کوبیدن بر سر مخالفان شماست یا اینکه خط امامی بودن فارغ از زمان وشرایط سیاسی می باشد؟ آیا دیدار شما با دو تن از اعضای نهضت آزادی مصداق پشت پا زدن به وصایای سیاسی حضرت رو ح الله نیست؟ آیا فراموش کرده اید که آن بزرگ قوم فرمود: من در میان شما باشم یا نباشم توصیه می کنم که نگذارید انقلاب به دست نا محرمان ونا اهلان بیفتد؟ آیا نهضت آزادی با آن کارنامه درخشان درخیانت به آرمانهای انقلاب وجاسوسی برخی اعضایش بر ضد نظام اسلامی مصداق نامحرمان نیستند؟ آیا انحراف از خط امام را تنها در گرانی وتورم می دانید؟ آیا فرضا انحراف ازاهداف برنامه های توسعه را مصداق ضد امامی بودن می دانید؟ آیا شمایی که در دوران نخست وزیری خود در جهت رضایت خاطر حرت روح الله عمل نکردید یا به عبارتی در زمان حیات ایشان اهمیتی به دغدغه های ایشان نداشتید، اینک می توانید با شانتاژبازیهای مطبوعاتی خود را خط امامی بنامید؟ در این صورت اعلام حمایتهای شما .امثال شما در حال حاضر چه تفاوتی با اعلام حمایت امثال منتظری دارد که در زمان حیات حضرت روح الله خون به دل ایشان کرده بودند؟
برخی واژه ها است که اگر به دادشان نرسی، مصادره به مطلوب می شوند وخط امام نیز از آن واژگان است. در جریان شناسی خط امامی بودن برخی گروهها وافراد در چند سال اخیر به درستی به نوعی برداشت هرمنوتیکی از خط امامی بودن می رسیم. گویا صحیفه ووصیت نامه امام متن صامتی است که نیاز به تفسیر به رای آقایان دارد. هرکس متاسفانه از ظن خود یار امام شده است و هرکس با دید سوبژه قرار دادن خود، مصداق خط امامی می شود. ازدید عده ای حضرت روح الله طرفدار سرسخت سرمایه داری واشرافی گری می باشد. از دید دیگری اگر امام زنده بود بر بسیاری از تفکرات انقلابی خود خط بطلان می کشید. از دید دیگری نیز امام راحل مخالف تئوری توطئه بوده وقدرتهای بزرگ را یار و یاور واقعی انقلاب می دانست وحتی شاید از برخوردهای انقلابی وایدئولوژیک خود با ضد انقلاب واستعمار غرب عذرخواهی میکرد تا نقش به سزایی درتنش زدایی داشته باشد.
اما انچه مشخص است خط امامی های واقعی کسانی هستند که شاید عکسی با امام راحل نداشته باشند، در بیت یا دفتر ایشان حضور نداشته بودند، هیچ نسبت فامیلی با امام راحل نداشته باشند و حتی زمان ایشا نرا درک نکرده باشند، اما در زمانی که حضرت روح الله زعامت و ولایت امر مسلمین را به دست فقیه عادل وفرزانه ای همچون امام خامنه ای داده است با پیروی از فرموده گرانبهای آن بزرگوار مبنی بر: پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد، نشان می دهند که از ادعا تا عمل بسیار فاصله است.
در زمانه ای که حضرت روح الله رحل سفر بربسته اند هنوز کسانی هستند بدون ادعا و تفاسیر هرمنوتیکی در میان فشار شدید ومخالفت و مصلحت سنجی های یاران سابق امام راحل، علم گفتمان خمینی را در ایران وجهان برپا داشته اند. آقای موسوی، بدانید وآگا ه باشید که خدا بر آنچه که در دلهای ما می گذرد آگاه است و حضرت روح الله وشهدا به عنوان حامیان انقلاب برگردن همه مسئولان ومردم ایران عزیز حق دارند. ما نیزاز آن جمله کسانی هستیم که دوران رهبری اما مراحل را در برهه ای اززمان درک کرده ایم ولی افتخار مجالست با ایشان را نداشته ایم. لذا بهتر است با تبیین غیر انتخاباتی مواضع خود و رعایت خطوط قرمز و اعتقادی اطرافیان خود، با اتخاذ مواضع اصولی ودائمی تکلیف خود واطرافیانتان را با خط امامی بودن مشخص کنید.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com