*************************************
در حال حاضر بحثي درباره انتخابات آزاد توسط افرادي مانند آقاي رفسنجاني مطرح شده است به نظر شما پروژه آقاي رفسنجاني براي انتخابات پيش رو چيست؟
درباره انتخابات بعضا عناصر تاثيرگذار يا عناصر داراي برنامه براي انتخابات، تلاش ميكنند از عناوين ويا شعارهايي بهره گيرند كه جاذبه بيشتري براي مخاطب ايجاد كند. اين كار ناپسندي نيست اما بايد در شعارها و كليدواژههايي كه به كار ميگيريم دقت كنيم تا موجب شكل گيري ذهنيتهايي برخلاف واقع نشود. طبيعي است كه تمام كساني كه به سلامت كشور ميانديشند و دغدغه سلامت را دارند در مورد انتخابات حساسيت ويژهاي داشته باشند تا حقوق اساسي ملت به خوبي حفاظت شود. در سالهاي گذشته هم اينگونه بوده و هر گزارشي كه در مورد انتخابات هم از جانب امام و هم از جانب رهبري واصل ميشده مورد پيگيري قرار ميگرفته كه مبادا نظام سياسي ما در صيانت از آراي مردم داراي ضعفي بوده باشد،با اين حال اين حساسيت با استفاده از شعارها براي ايجاد جاذبه يك مقدار متفاوت است اما با وجود اين تفاوت بايد اين حق را براي دستاندركاران احزاب و گروهها قائل باشيم تا بتوانند بر جاذبههاي خود بيفزايند و براي حزب خود كشش بيشتري را به وجود بياورند اما اين كششها نبايد با لطمه زدن به واقعيتها و مخدوش كردن مسائل گذشته صورت بگيرد كه متاسفانه برخي از شخصيتهاي سياسي ما صرفا به جاذبههاي خود ميانديشند نه به عواقب سوءاستفاده از شعارهايي كه داده ميشود. لذا فكر ميكنم بر همه روشن است عناصر تاثيرگذار در جامعه بايد در اين نوع كارهاي تبليغاتي و انتخاباتي سقفي را لحاظ كنند كه آن سقف مصالح ملي است.
افرادي معتقدند امثال آقاي هاشمي ميخواهند با بحث انتخابات آزاد
پرونده انتخابات گذشته را باز كنند، از آن سو عدهاي هم معتقدند كه با اين
صحبتها ميخواهند اجراي انتخابات را از دست دولت خارج كنند. به نظر شما
كدام يك از اين تحليل ها به واقعيت نزديك تر است؟
عليالقاعده نميتواند بحث دوم يعني تغيير ساختار درست باشدو در ارتباط با تغيير ساختار فرصت لازم را براي قانوني كردن اين خواسته در اختيار ندارند . بحثي كه در مورد ساختار انتخابات در مجلس مطرح شده و به شوراي نگهبان منتقل شده هم نتوانسته به نقطه نظر نهايي برسد. لذا اين اظهارات سياسي قطعا با اين رويكرد نيست. به نظرم اين بحث در راستاي بازكردن پرونده مسائل انتخابات گذشته هم نميتواند باشد. نميتوانم قطعا بر اين بحثي كه شما ادعا ميكنيد صحه بگذارم و چنين برداشتي ندارم اما تصور ميكنم براي ايجاد بستري براي جذب مخاطب در انتخابات آتي است.
طيفهاي مختلفي مثل آقاي هاشمي، احمدينژادو خاتمي اين بحث را مطرح كردهاند. مگر بحث انتخابات آزاد براي چند درصد از مردم جذابيت و اهميت دارد كه همه گروهها بخواهند براي جذب آرا از اين بحث استفاده كنند؟
شعارهاي انتخاباتي قطعا بايد به نوعي داراي كشش باشد. در گذشته هم اين كارها صورت گرفته و مسئله جديدي نيست. آقاي احمدينژاد و هاشمي گرچه دو شخصيت وابسته به دو طيف متفاوت هستند اما در اين زمينه براي ايجاد كشش از يك شعار بهره گرفتهاند. اما بايد اين افراد را در مطالبي كه بيان ميكنند دعوت به تعقل كرد. داشتن حساسيت نسبت به قانون و عمل در چارچوب قانون اساسي در جهت حفظ حقوق ملت، قابل احترام است اما شعارهاي سياسي براي ايجاد جاذبه مقوله قابل تامل ديگري است كه به نظرم آقايان هاشمي و احمدينژاد با بي توجهي صرفا به جاذبههاي شعارها توجه كردهاند .ابن بحث به اين معنا نيست كه در گذشته انتخابات مخدوش بوده چرا كه خود اين آقايان با همين ساختار انتخاباتي در دوره هاي مختلف به رياست جمهوري منصوب شدند.
اين روزها اصولگرايان سنتي از جمله آقاي عسگراولادي اظهاراتي را در حمايت از اصلاح طلبان مطرح مي كنندوحتي آقاي عسگراولادي آقايان موسوي و كروبي را اهل فتنه ندانسته است. به نظر شما هدف ايشان از اين گفتهها چيست؟
طبق صحبت ايشان اين افراد در راس فتنه نيستند و در راس فتنه كساني هستند كه هميشه با ما دشمني داشته و همواره مترصد فرصتي هستند كه ضربه خود را به نظام و ملت ايران وارد كنند. آقايان كروبي و موسوي در واقع با خطاي خودشان به دشمنان ملت ايران امكان جولان دادند. در این فضای سیاسی که گروههای رقیب برای رسیدن به قدرت حاضرند نیروی مقابل خود را به هر طریقی از صحنه سیاسی خارج كنند؛ این دیدگاه آقای عسگراولادی پندی به گروههای سیاسی است که این بداخلاقی ها و رقابتهای انتخاباتی موجب نشود که خطایی انجام دهیم که دشمنان بتوانند از آن بهره برداری کنند.
به نظر شما با اين اظهارنظرها امكان بازگشت اصلاحطلبان به فضاي سياسي كشور به وجود ميآيد و باب گفتمان بين دو طرف باز مي شود؟
كسي مخالف بازگشت اصلاحطلبان و نيروهاي طرفدار آنها نيست حتي رهبري هم
مخالف نيستند. اصلاحات يك انديشه و يك گرايش فكري است و ما نميتوانيم يك
گرايش فكري را در صحنه سياسي كشور حذف كنيم .اگر از درون اصولگرايان هم كسي
دچار لغزش اخلاقي، سياسي، اقتصادي شود حذف خواهد شداما آيا اگر شخصي از
ميان اصولگرايان دچار لغزش شود كل اصولگرايان حذف خواهند شد؟ به طور قطع
اينطور نيست.
پروژه دولت و جريان انحرافي را در انتخابات آتي چطور ميبينيد؟
اين ديگر بحث ديگري است.
طبق گفته شما آقاي احمدينژاد با همين ساختار انتخاباتي روي كار آمده و در حال حاضر بحث انتخابات آزاد را مطرح ميكند. خيليها بر اين اعتقادند كه با توجه به اينكه امكان كانديد شدن و رد صلاحيت آقاي مشايي وجود دارد آقاي احمدينژاد درجهت برهم زدن فضا اين بحث را مطرح ميكند.نظر شما چيست؟
اين بحث محتمل است كه آقاي احمدينژاد هم با يك سري انگيزههايي بحث انتخابات آزاد را مطرح كرده كه اگر با دليل و مدرك آقاي مشايي ردصلاحيت شدند آن زمان زمينه فشار آوردن را هموار و ايجاد كرده باشند. اين نظر خيلي دور از ذهن نيست كما اينكه اين مطلب درباره آقاي هاشمي هم صادق است. بنابراين به نظر من دوستاني كه براساس ساختاري خودشان توانستهاند كرسيهاي قدرت را در دست بگيرند براي زيادهخواهي يا تامين امیالشان تلاش نكنند كه قانون و جايگاه قانون را تضعيف كنند؛ بايد خود را با جايگاه قانوني تطبيق دهند چون خودشان هم مشروعيت اين جايگاه را از شوراي نگهبان كسب كردهاند و اگر شوراي نگهبان ادلهاي براي رد صلاحيت يا عدم تاييد صلاحيت فردي كه مدنظر شخصي است را دارد، آن فرد نبايد براي تضعيف جايگاه قانوني مقدمهسازي يا بسترسازي كند.
به طور كلي دولت و جريان انحرافي در انتخابات آتي جايگاهي دارد؟
قطعا در انتخابات آتي جريان وابسته به دولت جايگاهي دارد. اين واقعيتي است كه آقاي احمدينژاد توانسته خدماتي را به مردم ارائه دهد كه اين خدمات بدنه اجتماعي يا جايگاهي را براي ايشان رقم زده است. اگر آقاي احمدينژاد در چارچوب قانون عمل كند ميتواند از بدنه اجتماعي كمك بگيرد اما اگر تصور اين باشد كه از اين بدنه اجتماعي براي كارهاي غيرقانوني يا تضعيف جايگاه قانون در كشور ميتواند استفاده كند اشتباه است و قطعا به نتيجه نخواهد رسيد. به طور منطقي و معقول آقاي احمدينژاد پايگاهي اجتماعي دارد كه اميدوارم استفاده از اين پايگاه منطقي باشد و در مسير غيرمنطقي قرار نگيرد چون آن زمان ديگر اين پايگاه اجتماعي به كمك ايشان نخواهد آمد. در گذشته هم جريان اصلاحات يك پايگاه اجتماعي داشت اما وقتي برخي اصلاح طلبان در مجلس تحصن و زيادهخواهي كردند همين پايگاه اجتماعي به صحنه نيامد ، وقتي در گذشته اين مساله به كمك ساير احزاب نيامده، در مورد آقاي احمدينژاد هم اين مسئله صادق است.
اگر آقاي مشايي كانديد شود اين پايگاه اجتماعي حفظ ميشود؟
خير.آقاي مشايي مشكلاتي دارد و خود آقاي احمدينژاد هم اطلاع دارد كه ايشان نميتواند نظر شوراي نگهبان را كسب كند. مردم هم ايرادات آقاي مشايي را مشاهده كردهاند. من اين بحث را ورود به عرصههاي غيرقانوني و غيرمنطقي عنوان ميكنم. اينكه فشار بياوريم كه موانع غيرقانوني را از پيش رو برداريم. اما اگر جريان فكري آقاي احمدينژاد كانديداي صالحي را به ميدان بياورد كه بتواند نظر شوراي نگهبان را كسب كند و واقعا توانمند هم باشد و ضعفهاي احمدينژاد را نداشته باشد و به جاي اين ضعفها قوت بيشتري داشته باشد قطعا ميتواند گزينه خوبي باشد.پايگاه اجتماعي تعقل دارد و براساس يك انديشه وارد ميدان ميشود. اينگونه نيست كه عقل خود را كاملا تعطيل ميكند. دولت آقاي احمدينژاد يك پايگاه اجتماعي دارد و خود ايشان و گروهشان داراي يك پايگاه اجتماعي هستند. ميخواهم بگويم اگر از اين پايگاه اجتماعي در مسير قانوني استفاده شود به كار ميآيد.
منظور شما اين است كه دولت از جريان انحرافي قابل تفكيك است؟
خير بحث من اين نبود. عرض كردم دولت يك پايگاه دارد (منظورم كلا نيروهايي است كه نيروهاي تاثيرگذار در اطراف آقاي احمدينژاد هستند)، دولت يا افراد اطراف آقاي احمدينژاد نيرويي با يك گرايش و سلايق محسوب ميشوند كه اين پايگاه اجتماعي صرفا زماني براي آن كارايي دارد كه در مسير قانون حركت كند والا هرگز كارايي نخواهد داشت. البته در مسير قانون هم كه حركت ميكند بين دو كانديدا تفاوت است. امكان دارد كانديدايي داشته باشد كه مردم به او اقبال نداشته باشند و يا برعكس. آنچه مسلم است اين است كه تصور نشود اين پايگاه اجتماعي چشموگوش بسته وارد ميدان خواهد شد و به هر نوع خواستهاي پاسخ مثبت خواهد داد. اين تصور كاملا خطاست.
آيا ميتوانيم جريان دولت را رقيبي براي جريان اصولگرايي در انتخابات پيش رو عنوان كنيم؟
اين بحث ديگري است. انتخابات آتي سه ضلعي خواهد بود يعني دو طرف ندارد. در انتخابات آتي جناح آقاي احمدينژاد، اصولگرا و دوم خرداديها يا اصلاحطلبان را خواهيم داشت. در واقع مثل گذشته يك انتخابات دوضلعي نخواهيم داشت. پس دولت تنها رقيب نيست بلكه يكي از رقباست.
منظورم اين است كه ميتواند يك رقيب جدي براي اصولگرايان تلقي شود؟
اينها بستگي به عوامل مختلف دارد. اگر در چارچوب قانون عمل كنند و فرد لايقي را به ميدان بياورند ميتواند رقيب جدي باشد. تمام اين موارد بسته به گامهايي دارد كه اگر در مسير غيرقانوني حركت كند رقيب نخواهد بود و جمعيت قابل توجهي از آنها حمايت نخواهد كرد.
يعني اگر آقاي احمدينژاد در چارچوب حركت كند و شخص لايقي را معرفي كند ميتواند مانند گذشته با اصولگرايان ائتلافي را شكل دهد؟
اگر ايشان از راهي كه ميرود برگردد بله اما در حال حاضر او متاسفانه در حال فاصله گرفتن از اصولگرايان است.
به نظر شما آقاي الهام ميتواند شخص لايق موردنظر از طرف دولت باشد؟ يعني صاحب ويژگيهاي لازم هستند؟
از نظر من خير شايد از نظر خودشان صاحب اين ويژگي باشد. آقاي الهام با توجه به چرخشهاي اخيرشان و رفت و برگشتهايي كه داشتند صاحب اين ويژگي نيستند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com