بسم الله الرحمن الرحیم
"انتخابات آزاد " یا شورای فقهی صاحب الاصبع!!!
---------------------------------------------------------
دین ودل بردند وقصد جان کنند الغیاث از جور خوبـــان الغیاث
در بهای بوسه ای جانــی طلب مــی کنند این دلستـــانان الغیاث
خون ما خوردند این کافر دلان ای مسلمانان چه درمان؟ الغیاث
=================================================
به گزارش بولتن نیوز به نقل از عماریون:اول اینکه : مولای متقیان حضرت مولی الموحدین امیرالمومنین حیدر کرار علی بن ابیطالب علیه السلام در خصوص فتنه در نهج البلاغه شریفشان می فرمایند :
امّا بَعْدُ، اَيُّهَا النّاسُ، فَاَنَا فَقَأْتُ عَيْنَ الْفِتْنَةِ، وَ لَمْ يَكُنْ لِيَجْتَرِىءَ عَلَيْها اَحَدٌ غَيْرى بَعْدَ اَنْ ماجَ غَيْهَبُها، وَ اشْتَدَّ كَلَبُها.
اما بعد، اى مردم، من
بودم كه چشم فتنه را كور كردم، و كسى جز من بر آن جرأت نداشت، بعد از آنكه تاريكى
فتنه ها همه جا را گرفته، و سختىِ هارى آن رو به فزونى نهاده بود.
انَّ الْفِتَنَ اِذا اَقْبَلَتْ شَبَّهَتْ، وَ اِذا اَدْبَرَتْ
نَبَّهَتْ. يُنْكَرْنَ مُقْبِلات، وَ يُعْرَفْنَ
مُدْبِرات. يَحُمْنَ حَوْمَ الرِّياح يُصِبْنَ بَلَداً وَ يُخْطِئْنَ بَلَداً.
فتنه ها به وقتى كه روى آرند عامل اشتباه شوند، و چون از ميان بروند
حقيقت آن بر همه معلوم گردد. فتنه ها به وقت آمدن ناشناس اند، و هنگام رفتن
شناخته مى شوند. فتنه ها همچون باد در گردشند.
دوم اما :
1- جورج جورداق مسیحی می نویسد وقتی خبر قتل عثمان در مکه به عایشه رسید فوراً خطاب به طلحه گفت : ( مرگ بر نعثل (عثمان) جلو بیا ای صاحب اصبع (انگشت ) سخن بگو ای ابا شبل ! قيام كن! اي پسر عمو! به خدا سوگند نگاه به انگشت طلحه مي كنم و مي بينم، مردم براي بيعت با تو مانند شترها بريكديگر سبقت مي گيرند. از روزي كه در جنگ اُحُد انگشت طلحه قطع شد، كنيه او " صاحب الاصبع" شد.
2- عثمان، غنيمتهاي جنگي تمام آفريقا از مصر تا "طنجه" كه ملك مسلمانان بود را بدون اين كه به كسي بدهد، در بست در اختيار عبداللّه بن سرح گذاشت! در همان روزي كه دستور داده بود به مروان بن حكم صدهزار درهم كمك كنند، دستور داد به ابوسفيان، دويست هزار درهم بدهند. زيدبن ارقم ناراحت شد و به نزد عثمان آمد و كليدهاي بيت المال را در حالي كه گريه مي كرد پيش عثمان گذاشت. عثمان گفت: گريه مي كني كه من صله رحم كرده ام؟
زيد پاسخ داد: به خدا سوگند اگر به مروان صد درهم داده بودي باز هم زياد بود! عثمان گفت: كليدها را بينداز كه شخص ديگري را پيدا مي كنم. اموال فراواني از عراق براي عثمان آمد و او همه را ميان بني اميّه پخش كرد. موقعي كه عثمان، دختر خود را به حرث بن حكم تزويج كرد، اضافه بر آنچه قبلاً به او داده بود، صدهزار درهم ديگر به او بخشيد. يكي از شترهاي ماليات را كه از بعضي از شهرها آمده بود به داماد جديدش هديه كرد و سپس اختيار صدقات "قضاعه" را به او واگذار كرد كه مبلغ آن متجاوز از سه ميليون شد؛ اين را هم به داماد خود پيشكش كرد. عدّه اي از بزرگانِ و ياران محمّد صلي الله عليه و آله به رهبري علي بن ابي طالب عليه السلام پيش عثمان رفتند و به او اعتراض كردند. عثمان گفت: من خويشاوند دارم. اعتراض كنندگان گفتند: مگر ابوبكر و عمر، خويشاوند نداشتند؟ عثمان پاسخ داد: ابوبكر و عمر سعي مي كردند كه بستگان خود را از حقوق بيت المال منع كنند و من سعي مي كنم كه به اقوام خود كمك كنم. اعتراض كنندگان گفتند: به خدا سوگند، راه ابوبكر و عمر براي ما محبوبتر از راه تو است. منافقين از اين گونه فرصتها استفاده مي كردند و به نام ملّت بر ثروت خود مي افزودند. بلكه بسياري از اوقات اين فرصتها را عمداً به وجود مي آوردند تا مردم را بدينگونه امور سرگرم سازند و از مبارزه آنان جلوگيري كنند. اين طلحه بود كه در كوفه، كاخ آسمان خراشي بنا كرد كه پس از سيصدسال بنابر آنچه مسعودي در مروج الذهب مي نويسد، به نام "دارالطلحتين" معروف بوده است. درآمد كشاورزي طلحه فقط از عراق، روزي هزار دينار بود و بعضي از اين هم بيشتر گفته اند. مسعودي مي نويسد: اين درآمد كشاورزي طلحه از ناحيه "كناس" بوده، امّا از ناحيه "سراة " بيش از اين نقل شده است. در مدينه هم خانه اي همانند خانه عثمان بنا كرده بود.
جلوه های دنیاپرستی طلحه و زبیر تا جایی جلوه و نمود پیدا می کند که حضرت حیدر کرار بر «پول پرستی » طلحه و زبیر تاکید می نمایند یعنی همان که عامل بسیاری از لغزش ها و سقوطها بوده است. امام علی(ع) فرمود: "حب المال سبب الفتن; مال پرستی ریشه فتنه هاست." عثمان دو میلیون و دویست هزار درهم(000/200/2) از بیت المال به طلحه بخشید. و همو پنجاه و نه میلیون و هشتصد هزار درهم به زبیر بخشید. بخاری صاحب صحیح می نویسد: زبیر از خود یازده خانه در مدینه، دو خانه در بصره، یک خانه در کوفه و یک خانه در مصر باقی گذاشت. او چهار زن داشت، ارث هر یک از زنان پس از اخراج ثلث 000/200/1 دینار شد. هنگامی که به خانه مولا علی (ع) هجوم آوردند و حضرت را با آن وضع دردناک به مسجد می بردند زبیر با شمشیر کشیده به عمر حمله کرد و به بنی هاشم گفت: "یا معشر بنی هاشم ایفعل هذا بعلی و انتم احیاء; ای گروه بنی هاشم شما زنده اید و با علی چنین رفتار می کنند "
سوم و مهم ترآنکه:
تاریخ را می توان همانند یک داستان منفعل نگاه کرد بدان معنی که هیچ گاه تکرار نخواهد شد و حتی اگر تکرار شود به دلیل وجود تفاوت و تفارق بین زندگی ، فرهنگ، و اقتصاد فعلی با گذشته این دیگر تکرار نیست و علی الاصول در دنیای کنونی قیاس امروز با گذشته کار عاقلانه و زمانه پسندی نیست !!! اما می توان تاریخ را به عنوان آئینه عبرت نیز نگریست و نگاه کرد ، با این نگاه داستانی که در زمان و مکان خاص رخ داده پرونده تکرارپذیریش هم چنان گشوده باقی می ماند و از دل همین قاعده کلی است که فلسفه تاریخ به دنبال استخراج وفرموله کردن قواعد تاریخی از دل حوادث و قصه های تکرار پذیر تاریخ است .
این دو نگاه در فضای اجتماعی و جامعه جهانی جبرا باعث شده اند تا دو طیف نسبت به تاریخ موضع گیری نمایند . برای طیف اول که به لحاظ روانی زیر فشار فطرت انسانی خویش هستند رجوع به تاریخ تلخ و ناگوار است ولذا با تمهیدات و لطائف الحیل مانع از شبیه سازی رفتارشان با خوارج،کوفیان،یزید ، معاویه ،هیتلر، موسولینی، پادشاهان ستم پیشه ، توتالیتر ، توتالیتر کمونیست ، توتالیترهای لیبرال ،تکنو کراتیسم و.... می شوند ، این طیف بخوبی و در انطباق با فطرتشان میدانند که خوارج بر حق نبودند و لذاست که باطل بودن آن جماعت را کتمان نمی کنند ، اما وقتی قرآن های بر نیزه کرده خویش را نظاره می کنند تکرر تاریخ را نمی پذیرند زیرا در رجوع به گذشته منفعتی برای آنان وجود ندارد . اینان از عمار یاسر ،سلمان فارسی و مالک اشتر نخعی ناراحت نیستند بل اینکه فریادشان بلند است که چرا آنها را عمار نمی خوانیم . طیف و دسته دوم یعنی آنان که تاریخ را عبرت می دانند خود نیز دو دسته اند دسته اول همان صاحبان "لب " ، فهم ،" Understanding " یا همان اولی الالباب وبه تعبیر ظریفی ظریفان تاریخ دان هستند اینان تکرار پذیری تاریخ را به عنوان عبرت و بر اساس آیه 77 سوره مبارکه اسری "لا تَجِدُ لِسُنَّتِنا تَحویلاً " سنت لایتغیر الهی می دانند . آنان می دانند که ممکن است خطا های امروز ما در گذشته نیز وقوع یافته باشند مثلا گذشتگان ما لا اقل در ایران هزینه سنگینی را بابت اعتماد به اجنبی پرداخت کرده اند و امروز باید بصیر باشیم و در مقابل فشار آنان بایستیم و این موضوع را درک کنیم که نخوت و استکبار از ویژگی شیطان،و شیطان پیشه گان تاریخ است و لذاست که می بینیم اعتماد گذشتگان ملت در همین یکی دوصد سال اخیر ودر عصر فتحعلی شاه برای توازن بین روس و انگلیس به دولت فرانسه بخش اعظمی از خاک کشور عزیزمان بر اثر تبانی روس وانگلیس از ایران جدا شد پس ظریفان تاریخ دان امروز به خوبی درک می کنند که نباید دو بار از یک سوراخ گزیده شوند. در بین طیف دوم که تاریخ را عبرت می دانند دسته دومی هم هستند که اینان در پی ربط گذشته به حال هستند اما نوع قیاس و نتیجه قیاسشان جز زبونی و خود باختگی نیست . در این سی و سه سال که از عمر انقلاب اسلامی می گذرد کم از این نوع نداشته ایم که در ظاهر اتفاقات خط داستانی یکسانی را ترسیم می نمایند برای مثال بد نیست به جریانات و افراد منحرفی اشاره کنیم که بروز انقلاب اسلامی را با بروز انقلابات کمونیستی و حکومت های چپ مقایسه کردند و از آن انتاج اسلام توتالیتر نمودند و سخیفانه بر طبل قیاساتی کوبیده و می کوبند کاملا شتر گاو پلنگی است یعنی ازیک سوحوادث تاریخی که ریشه در سنت و فرامین الهی دارند مد نظرند و در مقابل آن دید گاه های مارکس ،استالین ، مکاتیب پلورالیستی وین و فرانکفورت ،لیبرالیسم بی بند و بار و افسار گسیخته غربی هستند که با توالی و ترتیب به زباله دان و موزه تاریخ رفته یا خواهند رفت . ( قیاسات منافقین خلق ، حزب توده ، فراماسون ها ،کسروی،مرتضی راوندی ، نهضت آزادی ، میر فطروس ، عبدالکریم سروش، مشارکتی ها و حتی سر حلقه منحرفین و ..... همه از این قبیل هستند )
از دید دارندگان بصیرت علیرغم تغییرات ظاهری درزندگی امروزین ما ، ذیل حاکمیت اسلام بودن دیگر یک مفهوم انتزاعی نیست بلکه عملا عینیت یافته است اما اسلام سال 61 هجری با اسلام سال 57 ، سال 88 ، سال 89 ، و سال ظهور حضرت ولی عصر (عج ) فرقی با هم ندارند .
هر تهیدستی ز بی شرمی درین بازارگاه در برابر ماه کنعان را دکانی چیده است
تر نگردد از زر قلبی که در کارش کنند یوسف بیطالع ما گرگ باراندیده است
و مالاً اینکه :
رضا نیم پهلوی می گوید : مردم برای برگزاری " انتخابات آزاد" از پا نخواهند نشست
محمد خاتمی می گوید : فقط یک راه وجود دارد " انتخابات آزاد "
موسوی خوئینی ها یا همان مرد خاکستری اصلاحات و استاد گودرزی قاتل شهید مطهری می گوید : اگر موسوی و کروبی نیایند انتخابات " آزاد " نیست .
هاشمی رفسنجانی می گوید : برگزاری " انتخابات آزاد" شفا ف اعتماد مردم را افزایش می دهد .
آقای احمدی نژاد می گوید : " انتخابات آزاد " حق مردم است.
حضرت
خورشید امام خامنه ایی روحی فدا ه می فرمایند: القای" انتخابات آزاد"
کمک به دشمن است
اضافه بر این ها جناب آقای هاشمی رفسنجانی
فرموده اند از مکتوب بدون سلام و والسلام
که پر از تهدید و مملو از پیل ، بیل ،
کلنگ ، سیل و هم چنین وعده خروش بر خواسته
از آتش فشان موجود در سینه های جماعتی بدون کنترل بر بستر خیابان ها !!! و جزماً و
تبعا حوادث بعدی مانند شکافتن پیشانی امام جماعت نماز عاشورای سال 88 در میدان
جمهوری اسلامی ، پاره کردن عکس حضرت امام خمینی (ره) ، هورا و کف و سوت سبز پوشان
در عزای سید الشهداء علیه السلام ، شعار نه غزه نه لبنان و .... پشیمان نیستند !!!
و علی الدوام تکرار می فرمایند که مقام معظم رهبری در باره نامه ایشان نظری ندارند . قبل از آنکه
به پاسخ در این باره بپردازیم مخاطب
هوشمند خودرا دعوت می کنیم از آغاز ، این وجیزه را تا به اینجا یکبار مرور
نماید تا به طور روشن و بین آنچه را
خواهیم گفت دریابد .
اما پرواضح است که اگر به حضرت خورشید امام خامنه ای بگوئیم شما مظلوم هستید خواهیم شنید که در مظلومیت تام پاسخ خواهند فرمود که مظلوم نیستند . آیا واقعاً مولای ما در جریانات وحوادث مربوط به فتنه منافقین که آثار رذالت و جنایتشان را بر دستان معلول خود دارند یا در جریان فتنه کور تیر ماه 78 به علمداری جریان واخورده و لیبرال غرب گرا و یا در جریان فتنه سنگین و اسرائیل شاد کن خرداد 88 با هیاهوی دروغ ابلهانه تقلب بهانه ای برای تعرض و جنگ تمام عیار بر علیه ولایت فقیه و دلیلی بر مظلومیت حضرت خورشید تابنده نبود ؟ از جائیکه نور خورشید به گاه تابیدن از آسمان از بسیاری لایه ها می گذرد تا در آغوش زمین و ذوالحیاتین آرام می گیرد لذا بر اساس فلسفه سیاسی "امت " و "امام" ، ولی فقیه همدل و هم رای امت خویش قرار می گیرد و بارها فرموده اند که حرف درون و برون ایشان یکی است و به نظر راقم آنچه که ولی در انظار امت اظهار داشته اند چه بسا بیش از آن است که در خلوت به خواص اظهار فرموده اند . این است که باید گفت جناب آقای هاشمی رفسنجانی عزیز حضرت خورشید به حرمت امام (ره) ، انقلاب ، خون شهیدان ، شکنجه ودرد ایثارگران و جانبازان ، رنج پیامبر اعظم و دستان بسته علی بن ابیطالب (ع) ، پهلوی شکسته بی بی دو عالم حضرت صدیقه مرضیه (س) ، اسارت و رنج زینب کبری (س) ، تن صد چاک عزیز رسول الله و شهید مظلوم طف ، رنج 1400 ساله شیعه وملاحظه بسیاری از پارامتر ها ی تاریخی ،اجتماعی ،سیاسی ومهمتر از هر چیزی حفظ وحدت امت چون روح امام روح الله (ره) در کالبد شان جاری و ساری است شمارا به آئین وسنت پیامبر حفظ فرموده اند والا کیست که در زمان دولت سازندگی شما این سخنان را از آن حضرت را نشنیده باشد ؟
در تاریخ 22 /4 1371 در ديدار فرماندهان گردانهاى عاشوراى نيروهاى مقاومت بسيج در سالروز شهادت امام سجاد(ع ) می فرمایند :
( عبرتگيرى از عاشورا اين است که نگذاريم روح انقلاب در جامعه منزوى و فرزند انقلاب گوشهگير شود. عدهاى مسائل را اشتباه گرفتهاند. عدهاى، سازندگى را با ماديگرايى، اشتباه گرفتهاند. سازندگى چيزى است، ماديگرى چيز ديگرى است. سازندگى يعنى کشور آباد شود، و طبقات محروم به نوايى برسند.... سازندگي همان کاري بود که علي بن ابي طالب(ع) مي کرد... آن بزرگوار با دست خودش نخلستان آباد مي کرد، زمين احيا مي کرد، درخت مي کاشت، چاه مي کند و آبياري مي کرد. اين سازندگي است. دنيا طلبي و ماده طلبي کاري است که عبيدالله بن زياد و يزيد مي کردند. چه وقت آن ها چيزي را به وجود مي آوردند و مي ساختند؟ آن ها فاني مي کردند، مي خوردند و تجملات را زياد مي کردند. اين دو تا را نبايد با هم اشتباه کرد. امروز يک عده به نام سازندگي خودشان را غرق در پول و دنيا و ماده پرستي مي کنند. آيا اين سازندگي است؟)
و از این دست بیانات معظم له بسیار هست که خواننده را برای اطلاع و آگاهی بیشتر از فهرست بلندی از آنها به آدرس تار نمای زیر احالت می دهیم .
http://www.sedayeshia.com/showdata.aspx?dataid=785
ایشان در دیدار با دانش آموزان در 13 آبان سال 89 خطاب به آنها می فرمایند :
( فتنه سال گذشته كه فتنه بزرگي بود و سالها
بعد مشخص خواهد شد كه چه توطئه خطرناكي در پشت آن نهفته بود، به همت حضور
پيشگامانه جوانان در صحنه، شكست خورد.
ايشان
با تأكيد بر اينكه صحنهگردانان اصلي فتنه سال 88 در طراحي پيچيده خود، به دنبال
تسخير ايران بودند، افزودند: در اين ميان، عوامل فتنه كه اكثر آنها ندانسته وارد
اين ماجرا شده بودند، بدون آنكه خود متوجه باشند، در جهت اهداف طراحان اصلي حركت
ميكردند و اين موضوع نيازمند تحليلهاي دقيق روانشناختي است كه چگونه عدهاي،
ندانسته به دشمن كمك كردند.)
در آخرین فرمایشات خود خطاب به نیرو های حفاظت اطلاعات نیرو های مسلح و در تاریخ 27/10/1391 آورده اند که :
" در قضایای سال ۸۸ که دشمن تصور میکرد طراحی ده ساله او بر ضد جمهوری اسلامی به نتیجه رسیده است، ملت ایران با قدرت در صحنه حاضر شد و بر دهان مخالفان و معارضان بینالمللی زد، چه برسد به مزدوران داخلی آنها که در مقابل عظمت ملت ایران به حساب نمیآیند. "
در مقابل این نص صریح ، اظهر من الشمس است که اجتهاد ما نه به حق بلکه خائنانه و یحتمل از نوع اجتهاد های شریح قاضی در تاریخ باشد وبراستی آیا زیبا تر، فهیمانه تر، و شجاعانه تر از این می توان جبهه در هم تنیده کفرونفاق و فتنه را در خارج و داخل را مورد حمله قرار داد؟ حال بر ماست که جویی انصاف را در بازار معرفت خرج کنیم و خویش را با ولی خدا و جانشین حضرت حجت به محک نقد آوریم که آیا نقش آن نامه کذایی و هم چنین نقش خطبه های نماز جمعه 26 تیر ماه 88 با آن نماز گزاران مختلط و کفش بر پا و رژلب های کلینتون پسند تا چه حد موید ، ناصر و مقبول حضرت خورشید امام خامنه ایی روحی فداه بوده است ؟ و هلم جرا به خاطر آوریم آن روزی را که آقا به تاسی از فریاد هل من ناصر جدمبارکشان حضرت ابا عبدالله الحسین (ع ) به امت همیشه خوب و پا دررکاب خطاب این عمار سر دادند براستی آقای هاشمی چه جوابی به او دادید ؟ ببخشید آیا جواب نامه بدون سلام و والسلام خودرا نگرفتید ؟ الحمد الله رب العالمین حضرتعالی که در شرایط مقتضی با هوش و نابغه هستید و هزاران بار راهنمای خود را به چپ یا راست زده اید اما مع الاسف معلوم نشد که براست می روید یا به چپ و یا حتی به صراطی مستقیم ؟؟؟!!!
امید است که بنابر اظهار دادستان محترم انقلاب قریباً آقا مهدی شما پرونده اش در دادگاه طرح شود و برای روسفیدی در تاریخ ماجرای فعالیتشان را در سازمان بهینه سازی سوخت و داستان غم انگیز حضور شان را در روزگاران تلخ تظاهرات آمریکا پسند در میدان توحید و .... توضیح دهند و بار حضرتعالی را سبکتر سازند که یکبار فرمودید برای تحصیل به انگلستان رفته اند و بار دیگر فرمودید برای سرکشی به دانشگاه آزاد از کشور خارج شدند و گاه دیگر برای توجیه بسیاری از نامهربانی ها موضوع شورای فقهی را مطرح نمودید و اکنون نیز طرح انتخابات آزاد و شفاف را پیش کشیده اید !!!
آیا واقعا جناب آقای هاشمی هر زندانی در این کشور توان مالی سپردن 10 میلیا ردی را دارد ؟ جواب امام شهداء و شهداء را چگونه باید بدهیم ؟ اکنون چون همیشه قضاوت با دلها ، قلبهای خاضع ،پاک امت الهی ،وصبور خمینی (ره) و خامنه ایی خورشید است که دریابند چرا طرح عبارت "انتخابات آزاد" کلید واژه توطئه و فتنه محتمل آینده دشمن است و براستی این واژه آبشخورش کجاست و چه کسانی آنرا با آواز های از پیش رسوا شده فریاد می کنند .باز هم دراین باره سخن خواهیم گفت .
علی فائز
چهارم ربیع الاول 1434
والعاقبه لاهل التقوی والیقین
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
علی آقا!
کاشکی این تاریخ هجری قمری که در آخر تحلیل تان زده اید را همراه با معادل تاریخ هجری شمسی اش قید می کردید تا مطالب بیشتر شیر فهم می شد!
فتنه اما اگر کور می شد اینگونه رخسار نشان نمی داد!! فتنه همیشه هست ومدام تاریخ تکرار میشود. فتنه شناسی مهم است !!
فتنه ها با کلمه حق می آیند واراده باطل میکنند.زیبا هستند ودرون زشت دارند .
هاشمی ، همچنان هاشمی است وبا عمل درست وفتنه شناسی صحیح چنان به هدف می زند که مدام فریاد می کند .
گوش جان فریاد عوامفریبانه فتنه وفتنه گران را از فریاد حق طلبی مظلومان تمیز می دهد . عزت پایدار از آن ایران اسلامی باد.
ما هرگز از مسیری که اماممان برایمان ترسیم کرده عقب نشینی نخواهیم کرد شاید با گذشت زمان خیلی ها یادشان برود که چه کسانی انقلاب را از مسیر اصلی خود منحرف کردند و چه کسانی برای دستمالی قیصریه را می خواستند به آتش بکشند اما تاریخ و از همه مهمتر خداوند بزرگ قضاوت خواهد کرد که ایران انقلابی به رهبری امام خمینی (ره)و جانشین بر حقش امام خامنه ای از همه کسانی که انقلاب مستضعفین و محرومین را تلاش کردند از مسیر منحرف کنند بیزار است
فتنه در دل کسانی است که دل به رهنمودهای امام عاشقان نمی سپارند و خود را بالاتر از آرمانهای این انقلاب می دانند نمونه آنها هم در فتنه 88 به خوبی خود را نشان دادند
و قبل از آن انتشار پیام شهبانو فرح !!! در روزنامه زن توسط خانم فائزه ؟؟؟ آیا روزی با راست بازار و روزی با خاتمی و موسوی بودن اینها اگر رفتار فتنه گر نیست پس رفتار کیست ؟
آیا بالاخره معلوم شد که سفر مک فارلین با حضرت روح الله کبیر هم آهنگ شده بود یا سر کلاه خود اورا به تهران کشیدیم ؟؟؟ آیا
......آیا ..... آیا ..... ؟
خدایا سایه سید علی را اط سر امت کوتاه نکن
اما وقتی هاشمی میگه انتخابات آزاد ذهنم میره به سمت دولت وحدت ملی و صیانت آرا و انتخابات آزاد و هزاران حرف دیگه که فقط و فقط برای بازار گرمی است.