يكي از دوستانم مدتي پيش مي خواست ازدواج كنه، و دور از
جون عاشق شده بود، به اين معني دور از جون، چون اصولاً معتقدم آدم بايد
بعد از ازدواجش و اون هم كم كم عاشق باشه، و اون عشق هست كه واقعيه، چون به
واسطه شناخت به دست مي آد، ولي شما فكر كنيد يه پسر، از راه نرسيده، يه
دختر رو مي بينه و عاشق ميشه، عاشق چي؟ عاشق اخلاقش؟! عاشق رفتارش؟! عاشق
چي؟و يك مسئله ديگه هم هست كه، مگه هر كي به هر كيه؟ كه عاشق يه دختر نا
محرم و غريبه بشه؟
پس به نظرم عشق قبل از ازدواج و به اين معنايي كه تو
جامعه غوغا كرده، يه احساس كاملاً بدني هست و اگر هم روحي باشه، از روح
بيمار سر چشمه گرفته است، و با اون عشق مقدس هيچ ميانه اي نداره، البته
سوژه خوبي واسه فيلم هاي هندي، و صد البته فيلم هاي زيباي!!! ايراني امرزي
نيز هست، كه دو نفر تو يه اتفاق كاملاً اتفاقي تر!!! با هم آشنا مي شن و
ازدواج مي كنند، بعد هم تا آخر عمر به خوبي و خوشي با هم زندگي مي كنند...!
بهتره بريم سر اصل موضوع (البته منظورم امر خير نيست، منظور ماجرايي هست كه مي خوام بنويسم)
دوستم
گفت: يه دختري رو ديدم و مي خوام با اون ازدواج كنم- تو ذهنم و ناگهاني با
خودم گفتم: حتماً 50 درصد ماجرا حله، و اون هم رضايت خودته، و 50 درصد
بقيه، نه- و گفت: خيلي دختر خوبيه، همه چي تمومه، انگار خدا اون رو براي من
آفريده، و فرشته اي هست كه فقط براي من نازل شده...و....
بهش گفتم: به نظرم، خودت بايد خودتو روانشناسي كني!!!
با تعجب گفت: چطور؟ من اصلاً روز و شب ندارم، همه خواب و خوراكم شده اون دختر، ديگه نمي تونم بدون يادش زنده بمونم و...و...
گفتم:
يه كاغذ بردار، و دور از احساسات عشقولانه، خوبي ها و بدي هايي كه تو اون
دختر، وجود داره، بنويس، اگر ديدي كه اون خوبي ها اونقدر به چشم مي آد كه
بدي ها جلوش هيچيه، معطل نكن؛ ممكنه اين فرشته خوشبختي تو اين بازار هر دم
به طريق، از دستت بپره، و تو بموني و روزگار سياه...و اگر بدي هاش بيشتر
بود، با اين فرشته ازدواج نكن كه خود عزراييله !!!(البته به منظور قبضه
كردن جان زندگي، وگرنه ما مخلص فرشته يكي يدونه باحال خدا جناب عزرائيل هم
هستيم، بالاخره گذر پوستمون به دباغ خونه جناب ايشان هم مي افته!!!)
دوستم گفت: همه چيش خوبه، فقط...
گفتم : فقط ؟؟؟؟
گفت : فقط حجابش خوب نيست !!!
يه
لحظه جا خوردم، بالاخره عاشقي كه همه وجود معشوق خودشو نور و زيبايي
نبينه و حتي يه نقطه سياه تو وجودش بينه، خيلي بايد ضعف تو چشم و بزرگي
باشه، و دوستم چون پسر مذهبي و خوبي هم هست، اين عيب رو صد در صد قبول
داشت...
بهش گفتم: ببين، تو كه اعتقادت زمين تا آسمون با اون فرق داره،
عيبي رو گفتي كه ريشه تو خيلي چيزهاي ديگه هم مي تونه داشته باشه، به دين و
اعتقادش، به رفتار اجتماعيش، به رفتار هايي كه بازخوردش تو خونه هم اتفاق
مي افته، به نوع تربيت نسل آينده ات، به رفتار ها و تعاملت با خانواده
خودت، و بالاخره چون گفتي صد، همه نود و نه تاي بقيه اش رو هم خراب كردي
رفت پي كارش...
گفت: يعني راهي نداره؟ گفتم: نمي دونم؟ شايد راهي داشته
باشه، ولي دو روز از زندگيتون كه گذشت، يه دعواي ساده بكني، حرفت بهش اينه
كه همه عالم و آدم خوشكليات رو ديدن، و هوس رسيدن بهت رو داشتند، و حرفت
بهش اينه كه، تو رو همه جامعه نشخوار كرده و پس موندت، مونده واسه من،
يعني وقتي اين هوس (يا به قولت عشق!!!) تموم شد، تو ميموني و واقعيتي كه
هيچ وقت نمي توني انكارش كني...
همين حرف كافي بود كه سرش رو بندازه پايين و مثل آدم هايي كه رو زمين دنبال مورچه مي گردند، يواش يواش ازم دور بشه...
نمي
دونم چه كرد و چي شد، مدتيه ازش خبر ندارم، شايد ازدواج كرد و خوشبخت شد
(آره جون خودش) ؛ شايد قيد اين هوس رو زد، شايد...نمي دونم...
ولي از اين ماجراي واقعي مي خواستم يه نتيجه بگيرم...
يه ضرب المثل سوئدي هست كه مي گه: گلهاي زيبا هيچ وقت زياد كنار جاده نمي مونن...
بله،
مسلماً وقتي زيبايي ها رو به چشم مي كشن، چيده ميشن، و چون به خاطر همون
زيبايي زود گذر چيده شدن، و بعد از مدت كوتاهي پژمرده ميشن، جاشون تو سطل
زباله هست...
اين حكايت دخترايي هست كه فكر ميكنن، به چشم كشاندن زيبايي
ظاهريشون، براي جلوه گري و به طور غير مستقيم، خريدار نگاه هاي مردم جامعه
بودن، به دردشون ميخوره، مطمئناً وقتي بعد از مدتي كوتاه اون رو از دست
ميدن، جايگاه پستي انتظارشون رو مي كشه...
و اين حكايت پسراني هم هست
كه، تو خيابان هاي شلوغ جامعه دنبال دختر مورد نظر هستند، دختراني كه بارها
چشم هايي انتخابشون كردند، و براي رسيدن بهشون تلاش كردند، دختراني كه
نشخوار شده چشم هاي هرزه زيادي هستند، چشم هايي كه بارها وزن جنس مورد نظر
رو سنجيدند...
در ادامه براتون چند حديث گذاشتم، لطفاً سعي كنيد به اين
نتيجه برسيد كه، انتخاب همسر آينده خودتون رو به چشم هاتون نسپاريد، بلكه
عقلتون رو كه با اعتقادات مذهبي قوي شده، مسئول اين كار كنيد...
(توضيح
كوتاه: البته در بعضي احاديث به اين نكته اشاره شده است كه زيبايي زن نيز
بايد مد نظر باشد، اما در اين مقاله، مورد بحث، فقط دختراني هستند كه بر
خلاف حكم قرآن بي حجاب و بي عفت هستند؛ و مراد از انتخاب نيز، صرفاً به
خاطر همين كشش شهواني به سوي آنهاست، نه عشق واقعي، دختراني كه قابليتشان،
جذب خريداران زياد در يك لحظه است...)
رسول خدا(صلوات الله عليه) فرمود:هرکس
با زنی به خاطر مالش ازدواج کند،خداوند او را به مال وی وا میگذارد، وهرکه
با او به خاطر جمال و زیبایی اش ازدواج نماید،در او چیزی را که خوشایند او
نیست، خواهد دید، وهرکه با وی به خاطر دینش ازدواج کند، خداوند تمامی این
مزایا را برای او جمع میکند . (وسائل الشیعه،ج14،ص21)
و همچنين از رسول خدا(صلوات الله عليه) روايت است :نباید حُسن صورت زن را بر حُسن دین داری او برگزید . (كنز العمال . ح44590)
و همينطور فرمود :با
زن به خاطر ۴ چیز ازدواج می شود : مال و ثروتش ، زیبایی اش ، دینداری اش و
اصل و نسب خانواده اش ؛ و تو با زنان متدین ازدواج كن . (كنز العمال .
ح44602)
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com