دو مرد كه متهم هستند در پروندههاي جداگانه مرتكب قتل همسرانشان شدهاند، ديروز محاكمه شدند.
به گزارش بولتن به نقل از جوانبه
گزارش خبرنگار ما، در اولين محاكمه مردي به نام رضا كه متهم است ۲۴
مردادماه دو سال قبل همسرش را در ورامين به قتل رسانده در شعبه ۱۱۳ دادگاه
كيفري استان تهران حادثه را شرح داد.
ابتداي جلسه نماينده دادستان
تهران از كيفرخواست دفاع كرد و گفت: روز حادثه پيكر بيجان زني را به يكي
از بيمارستانهاي ورامين منتقل كردند. پزشكان بعد از معاينه او گفتند كه زن
جوان به دليل اصابت ضربات شديدي كه به بدن او وارد شده، دچار خونريزي
داخلي و فوت شده است. مأموران پليس هم كه با تماس پزشكان در جريان حادثه
قرار گرفته بودند، به بيمارستان آمدند و شوهر مريم را بازداشت كردند. او در
اولين بازجوييها گفت: چند روز قبل وقتي به خانه آمدم، فهميدم مريم زخمي
شده است. او به من گفت وقتي من در خانه نبودم چند غريبه به خانه ريختند و
بعد از اينكه به او تعرض كردند، او را كتك زدند. امروز هم حالش بد شد و او
را به بيمارستان منتقل كردم. مأموران پليس ادعاي رضا را قبول نكردند و
دوباره از او بازجويي كردند و او اتهام قتل را قبول كرد و گفت: همسرم با
چند مرد غريبه رابطه داشت به خاطر همين من او را به قتل رساندم. نماينده
دادستان متهم را گناهكار دانست و گفت: تنها وارث متهم، دختري يك ساله است و
رئيس قوه قضايي به عنوان ولي قهري از سوي كودك خردسال درخواست قصاص كرده
است.
متهم در دفاع از خودش به قضات دادگاه گفت: من در بازجوييها به
قتل همسرم اقرار كردم اما اتهام خودم را قبول ندارم. همسرم با چند مرد
غريبه رابطه داشت و آنها او را به قتل رساندهاند.
رضا در توضيح ماجرا
گفت: وقتي با مريم آشنا شدم، باردار بود. البته او شوهر نكرده بود و گفت
مردي كه با او بوده، حالا تركش كرده و از او خبر ندارد. مريم دنبال پزشكي
ميگشت تا بچه را سقط كند. من او را به خانهام بردم و پناهش دادم. دلم به
حالش سوخت و با او ازدواج كردم. بعد هم با هم نزد پزشك رفتيم تا بچه را سقط
كند. پزشك بعد از معاينه گفت روح در بچه دميده شده و اگر سقط شود، قتل
محسوب ميشود. به مريم اصرار كردم بچه را نگه دارد و بعد از تولدش با هم او
را بزرگ ميكنيم. او هم قبول كرد و زماني كه دخترش متولد شد، زندگي خوبي
داشتيم.
متهم ادامه داد: من و مريم هر دو مصرفكننده مواد بوديم. او يك
روز به خانه آمد و گفت ميخواهد بچه را به بهاي ۳۵ميليون تومان به پزشكي
كه ۱۷ سال قبل ازدواج كرده و بچهدار نميشود، بفروشد. من هم نتوانستم مانع
خواستهاش بشوم، چون هيچ حقي نسبت به بچه او نداشتم. تا اينكه يك روز وقتي
به خانه آمدم، ديدم همسرم وضعيت خيلي بدي دارد. همسرم گفت مردي به نام
محسن همراه چند نفر ديگر به خانه آمده و به او تعرض كردهاند. من به پليس
خبر دادم و از محسن و دوستانش شكايت كرديم. مأموران هم متهمان را بازداشت
كردند. روز دادگاه همسرم خواست از محسن اعلام رضايت كند. مريم به قاضي گفت
كه محسن مرد شروري است و از او ميترسد. چند روز بعد محسن در زندان با
زندانيان درگير و كشته شد.
متهم در ادامه به قضات گفت: چند روز بعد از
آن ماجرا، همسرم ناپديد شد. من هر جا را كه ميشناختم به دنبالش رفتم اما
او را پيدا نكردم تا اينكه پدرم او را در حالي كه وضع بعدي داشت، كنار
خيابان پيدا كرده و به خانه آورده بود. مريم گفت همراه چند مرد به تفريح
رفته بود كه آنها به او تعرض كرده بودند. من هم عصباني شدم و او را كتك
زدم. بعد هم به آشپزخانه رفتم و مشغول درست كردن شام شدم. همان موقع بچه
شروع به گريه كرد. من هم رفتم تا بچه را آرام كنم اما ديدم كه مريم غش كرده
است و از دهانش كف خارج ميشود. بعد هم او را به بيمارستان منتقل كردم.
قاضي
همتيار از متهم سؤال كرد: پزشكي قانوني زمان مرگ را دو روز قبل از انتقال
به بيمارستان اعلام كرده است. متهم گفت: من از اعلام نظر پزشكي قانوني
چيزي درك نميكنم و نميدانم آنها براي چه اين نظر را اعلام كردهاند. هيئت
قضات بعد از شنيدن دفاعيات متهم وارد شور شدند.
قتل همسر با اسيد
دومين
مردي كه به اتهام قتل همسرش پاي ميز محاكمه حاضر شد، مردي به نام اكبر است
كه متهم است ۱۲ مرداد ماه سال گذشته همسرش را با اسيد سوزانده است.
در
ابتداي جلسه، نماينده دادستان تهران به قضات شعبه ۷۴ دادگاه كيفري استان
تهران گفت: كاركنان بيمارستاني در كهريزك به پليس خبر دادند كه زني با اسيد
هدف قرار گرفته و به شدت دچار جراحت شده است. زماني كه پليس بر بالين ليلا
حاضر شد، او با جملاتي بريده گفت: امروز وقتي شوهرم به خانه آمد، مايعي را
از داخل ظرفي كه دستش بود به صورتم پاشيد. من هم ديگر چيزي نفهميدم تا
اينكه در بيمارستان به هوش آمدم. در حالي كه بررسيهاي پليس ادامه داشت،
ليلا به دليل شدت جراحت فوت شد. مأموران پليس هم شوهر اين زن را به اتهام
قتل همسرش بازداشت كردند. نماينده دادستان متهم را گناهكار دانست و براي او
درخواست مجازات كرد.
سپس اولياي دم درخواست قصاص كردند. دختر ۱۰ساله
مقتول هم كه كرولال بود و با دشواري حرف ميزد، به دادگاه گفت من پدرم را
نخواهم بخشيد. او با گريه گفت: من ديگر او را پدر صدا نخواهم كرد، چون
هميشه مادرم را كتك ميزد و حالا بايد مجازات شود.
در ادامه، اكبر در
جايگاه حاضر شد و گفت: اتهام خودم را قبول دارم اما باور كنيد كه
نميخواستم همسرم را به قتل برسانم. همسرم زن خيانتكاري بود و زماني كه من
از رابطه او با چند مرد ديگر با خبر شدم، با هم دعوا كرديم. چند سال قبل
براي درمان دخترمان از شهرستان به تهران آمديم. من همه زندگيام را صرف
هزينه درمان دخترم كردم اما به رابطه پنهاني همسرم با چند مرد پي بردم و با
هم دعوا كرديم. من به خانوادهاش خبر دادم و قرار شد تا او را طلاق بدهم
اما به خاطر سرنوشت دخترمان با هم آشتي كرديم و او قول داد تا رفتارش را
اصلاح كند. متهم ادامه داد: من ميخواستم همسرم را بترسانم و نميدانستم
مايعي كه به رويش ريختم، اسيد است بلكه فكر ميكردم جوهرنمك است. قاضي
عبداللهي بعد از شنيدن دفاعيات متهم، با اعضاي دادگاه وارد شور شد.