به گزارش بولتن نیوز، هفته گذشته در برنامه زن امروز جامعه فردا با سردبیری منصوره صامتی ،و حضور دکترحسن بنیانیان عضو کمیسیون فرهنگی شورای عالی انقلاب فرهنگی ،مهندس مهدی فرجی مدیر شبکه یک سیما و حسین بابازاده مقدم منتقد ، نویسنده و مدرس دانشگاه ، برای گفتگو در خصوص معضلات فرهنگی سیما ( به نظر مدیر شبکه یک الگو و شاخص زن طراز در سیما )، گرد هم آمده و به گفتگو پرداختند که در ادامه مشروح این نشست رادیویی را می خوانید:
مجری : آقای بنیانیان با توجه به اینکه شما رئیس کمیسیون فرهنگی شورای عالی
انقلاب فرهنگی هستید ونقش موثری در سیاستگذاری کلان دارید و به نحوی صدا و سیمای
جمهوری اسلامی ایران هم از این سیاست گذاری ها تبعیت می کند وضعیت مطلوب و موجود
کیفیت حضور زنان در صدا و سیما را چگونه ارزیابی می کنید؟
دکتر بنیانیان : می شود آسیب شناسی ها و نقدهایی را داشت و بحث هایی را باز
کرد به امید بهتر شدن، این مفهوم بهتر شدن را توجه کنید، که ما به این خاطر به کار
می بریم که یک الگوی اسلامی متکی به وحی داریم که به ما یاد داده همیشه فکر کنیم و
بهتر از این کار کنیم و این به ما می گوید که همواره در جزئیات، کلیات، روشها و
نظام فکری اندیشه کنید که آیا بهتر از این می شود عمل کرد یا نه؟ این جمله را از
این جهت عرض می کنم که اگر مبنایمان مقایسه کارکرد سیمای خودمان نسبت به زن با
بقیه صدا و سیماهای دنیا باشد مدلمان مثل مسابقه های دو و میدانی می شود که یک نفر
اول شده و بعد از یک ساعت سروکله ی فرد دوم پیدا می شود دیگه از آنجا نباید مقایسه
کنید.
مجری: جناب آقای فرجی شما فکر می
کنید چه مراجع و ارگان هایی متکلف بحث باید بوده و در این حوزه به سیاست گذاری
مشغول باشند؟
فرجی : طبیعتا صدا و سیما خودش نباید به تنهایی در حوزه امور زنان مسئله یابی کند
و به مسائل زنان بپردازد به نظر می آید که باید این وظیفه را بیشتر یک نهادهایی
بیرون از صدا و سیما داشته باشند و مسئله یابی بکنند و برای حل مسئله حتی راهکار
پیشنهاد بدهند و بعد انتظار داشته باشند صدا و سیما به شکل هنری وارد موضوع شود و
سعی کند مسئله را مطرح کند و بعد راه حل ها را در پی آن ارائه کند. من معتقدم خیلی
از حوزه هایی که در کشور وظیفه دارند که مسائل فرهنگی را تشریع و پیدا کنند، در
کنار مسائل فرهنگی توضیح و راهکار بدهند در واقع یکی از موضوعات فرهنگی مسائل حوزه
زنان است خیلی از آنها تقریبا به وظایف خود به درستی عمل نمی کنند متولی این ماجرا
کجا است ما الان مرکز امور زنان ریاست محترم جمهور داریم و شاید چند مرکز دیگر از
این نوع در رسانه های مختلف داریم. اما آیا همه آنها توانستند به شکل جدی برای ما
مسئله یابی کنند؟ حتی راهکارو مشاوره ارائه بدهند؟
مجری: با توجه به این که حضور زنان در رسانه خصوصا سیمای جمهوری اسلامی ایران در
چهار حوزه قابل تبیین است. اول سریالها و فیلم های تلویزیونی حوزه داخلی ، سپس
فیلم ها و سریالهای خارجی، سوم حضور مجریان تلویزیون و در نهایت حضور زن در
تبلیغات تلویزیونی .
از شما آقای بابازاده به عنوان منتقد این سوال می شود که شما وضعیت زن و کیفیت حضور زن در سیمای جمهوری اسلامی را چگونه ارزیابی می کنید.
آقای بابا زاده مقدم: مقام معظم رهبری می فرماید آیا جنایتی بزرگ تر از این نسبت
به زن وجود دارد که سر او را با آرایش، مد، جلوه گری ، لباس طلا و زیورآلات بند
کنند؟ واقعا عملکرد سیما در رابطه با این موضوع قابل مقایسه نیست شما امروزبه یک
پدیده ای دامن زده اید با این عنوان که شما زن چادری دارید که در رنگ های مختلف و
با غلظت بسیار شدید آرایش می کند و این کاملا نامتعارف است.
مجری: مصادیق این امر را می
فرمایید .
مثل مجریان، از مجریانی که فضایکاری در اختیاردارندو از این فیلم هایی که من
می شنیدم وقتی که برنامه قبل را تعقیب می کردم از فیلم هایی که اسم برده
شد(سریالجنجال برانگیز راستش را بگو که خود دروغ نامه ای علیهجامعه
ایران است)شما کاراکترهای
خانوم های چادری که چادر را مثل شنل سرشان می کنند و آرایش بسیار غلیظی که انجام
می دهند که من واقعا تعجب کردم و فکر می کنم دو هفته پیش بود که
یک بخشی از سریال جنجالی راستش را بگو را می دیدم واقعا تعجب کردم که این استاندرد
را صدا و سیما از کجا آورده است . ببینید نه اینکه دغدغه ما مذهبی ها و افرادی که
تعلق به جامعه مذهبی داریم باشد بلکه امیل دورکیم می گوید: وقتی شما در یک جامعه
ای تضاد، اندوه و سرگشتگی را دامن بزنید بنیان آن جامعه را از بین برده اید.
در حقیقت اقدامی که صدا و سیما در رابطه با نقش زنان انجام می دهد این است که تضاد ها را دامن می زند یعنی شما در فرهنگ رسمی خود به پلیس می گوئید مثلا اگر کسی این جور آشنایی و دوستی را داشت با او برخورد کنید بعد یک برنامه ای دارید به نام سین مثل سریال که در این برنامه مجریان با همان ادبیات و با همان استانداردی که با هم گفتگو می کنند اگر اتفاق در جامعه ما بیافتد جامعه ی ما این را پس می زند در رابطه با دیالوگی که مجریان خانم و آقا داشتند حالا البته من اخیرا شنیدم که این ظاهرا ممنوع شد که خود این هم نکته بسیار جالبی است و گروه مرجعی که خود سیما وارد جامعه می کند و این افراد وقتی وارد می شوند مردم به کارهای این ها نگاه می کنند وقتی به یک خانم امکان بازی در یک سریال می دهید که در این سریال می گوید من گربه ام را بیشتر از شوهر آینده ام دوست دارم این در حقیقت ریشه فرهنگ کشوری را می خشکاند ضمن اینکه همین فضایی که ما دامن می زنیم نتایج آن را شما در جامعه می بینید و دغدغه بسسیار بزرگی است مبنی بر اینکه کشور مهندسی فرهنگی ندارد علی رغم این که مقام معظم رهبری بارها و بارها توصیه کرده است اما این فرمایش ایشان که در حد یک خط است آیا تحقق آن اینقدر سخت است؟ یک پدیده ای را در جامعه دامن زدیم که خود ما آن را دچار انواع پارادوکس ها می کنیم در همین سریال معروفی که به لحاظ سیاسی فوق العاده سریال خوبی است به نام کلاه پهلوی، یعنی به چیزهایی جواب داده شده که شاید درتاریخ جواب داده نشده است، خانمی در آنجا کلاه گیس روی سرش می گذارد و نگهبان به او می گوید عجب عروسکی شده و همین دیالوگ را امروز سر چهارراه ها بگویند رفتاری که جامعه ما خواهد کرد با آن فرد بعد ما آن را نمایش می دهیم این را بیائیم و در سطح عموم گسترش بدهیم یا این که نقش های مومنین و نقش های گروه های مرجع اجتماعی را در اختیار خانم هایی بگذاریم که این خانم ها شهرت به بد حجابی و بی حجابی دارند در اینترنت انبوهی از تصاویر بسیار زشت و شوم آور این ها منتشر شده و اصلا خودشان نه تنها موضعی ندارند بلکه دفاع می کنند از این موضوع.
من حس می کنم ما خیلی دورتر از این ها هستیم که بخواهیم در رابطه با زن طراز اساسا وارد گفتگو شویم همین آشپزخانه هایی که نمایش داده می شود در همین برنامه های آشپزی سیما، چند درصد از زنان ایرانی دسترسی به این آشپزخانه ها دارند اما اگر این تجمل گرایی را ما در جامعه زنانمان دامن بزنیم واقعا به رشد زندگی غریزی و مادی کمک کرده ایم. پس ماموریت این سازمان به این بزرگی چه می شود؟حتی اگر یک بحثی مطرح شود مبنی بر اینکه به هر حال باید کسانی بیایند دکترین فرهنگی را دررابطه با زنان بنویسندباز سلب مسئولیت نمی شود چراکهالحمدالله صدا و سیما مراکز پژوهشی بسیار خوبی دارد و بسیاری از اساتید دانشگاه با این مراکز همکاری می کنند .
مجری: جناب آقای فرجی نظر شما
چیست؟و در این زمینه چه باید کرد ؟
مهدیفرجی: به نظر من این یک ذره سطحی دیدن ماجرا است که ما بگوئیم فعلا خانم
هنرپیشه ای که شما یک نقش مذهبی به او داده اید در بیرون یک رفتاری دارد که رفتار
غیرمذهبی است ما تقریبا
اعتقادات و باورهای جامعه هنری را می شناسیم ومتولی آن نیستیم یعنی خیلی از مواقع خانواده
های مذهبی به هیچ عنوان اجازه نمی دهند دخترشان به عنوان هنرپیشه، امروز زن یکی
باشد و فردا نامزد کس دیگه ای. ما می دانیم تقریبا جامعه هنری
کشور( البته برخی از آنها را عرض می کنم) بسیاری نیز افراد موجهی هستند در واقع
این ها، ازاعتقادات درجه یک مذهبی برخوردار نیستند اگر شما می شناسید معرفی کنید
این هم صرفا خاص تلویزیون نیست در سیما هم همین طور است همه جای دنیا تقریبا همین
شکل است متولی تربیت هنرپیشه در کشور تلویزیون نیست متولی تربیت هنرپیشه در
کشورعلی القاعده باید یه جاهایی باشد این دانشگده های فراوانی که راه افتاده اند
در جمهوری اسلامی متولی تربیت عناصرهنری در کشور باشند قرار بوده کارگردان و
بازیگر تربیت کنند و این ها را در اختیار تلویزیون بگذارند. ما باید به مردم این
نکته را توضیح دهیم که این خانم یک هنر پیشه است که نقش بازی می کند تفاوت قائل
شود بین نقشی که این آقا بازی می کند و اعتقاداتی که خودش دارد این که ما فکر کنیم
می توانیم زنانی را پیدا کنیم که بیایند هنر پیشه باشند و یک کار اثر گذار در یک
سریال ویژه بازی کنند و در مقابل یک مرد که قرار است همسر او شود و با او ازدواج
کند به اعتقاد من شدنی نیست یعنی جامعه مذهبی ما طی همه ی این سال ها از این پدیده
استقبال نکرده است.
مجری: ما در طی این سالها چرا به تربیت نیرو نپرداختیم واگر این تربیت نیرو در
فضای فعلی امکان پذیر نیست چه ساز و کارهایی در فضای سینمایی- سیمایی کشور باید
فراهم شود تا بالاخره چهره های موجه وارد شوند. بحث ما فقط سریال نیست بلکه بحث
مجریان تلویزیونی به عنوان شخصیت های حقیقی هم است.
حسن بنیانیان: برای کشوری مثل ما که اراده داریم فرهنگ بسازیم که یکی از
آثار آن عدم احساس مسئولیت بقیه مدیران نظام است نسبت به این مسئله یعنی روحانی
محل هم کارش را تعطیل کرده مدیر مدرسه و پدرهم کار تربیتی خود را تعطیل کرده اند و
همه را گذاشته به امید این قاب تلویزیون حالا این قاب تلویزیون فقط مسئول حفظ ما
مذهبی ها پای تلویزیون نیست از یک طرف دیگر هم به همین صدا و سیما می گویند شما
حداکثر بیننده را از جامعه باید جذب کنید و این مسئله مسئله ساده ای نیست که ما
همه انتظارات را به صدا و سیما متمرکز کنیم.
مجری: چه نکاتی در عملکرد سیما مد
نظر شما است که صدا و سیما را به سمت مطلوب بودن سوق می دهد؟
حجت الاسلام جعفری: به نظر من انتقادات به تلویزیون در دو سه سال اخیر حداقل در سه
چهار سال اخیر بیشتر شده و اگر هم در حقیقت آسیبی تلویزیون داشته زمینه های آسیب
درحوزه زنان و خانواده بوده و بازنمایی زن و خانواده در دو سه سال اخیر تشدید شده
و این نوع انتقادهایی که من الان می خواهم خدمت شما عرض کنم خیلی مسئولیت آن را به
عهده روسای شبکه ها نمی بینم و به نظر من بیشتر آن متغیرهایی که عمل می کند و بحث
تحولاتی که در معاونت سازمان رخ داده بیشتر فلش انتقاد به سمت دارابی است تا
بزرگوارانی که روسای شبکه های مختلف هستند.اگر انتقادی است و اگر این انتقادات یک
مقدار تند است بیشتر ناظر بر تحولاتی است که در سه چهار سال اخیر در معاونت سیمای
سازمان رخ داده و حداقل بعضی وقتها اون دیسیپلین های حرفه ای رعایت نمی شود چه
برسد به نکات هنجاری، اما درباره بازنمایی زن، من آسیب های که در بازنمایی زن و
خانواده در تلویزیون خصوصا در سریالهای تلویزیونی می بینیم بیشتر وابسته می دانم
به آسیب های کلی ای که در رویکردهای فرهنگی کلان صدا و سیما وجود دارد. مثلا یکی
از آنها نوعی انفعال و عدم اعتماد به نفس است که در تلویزیون ها نمی بینیم یعنی
احساس عزت نبست به اینکه ما صدا وسیمای جمهوری اسلامی هستیم، ما قرار بوده که یه
طرح نویی در عالم بیندازیم و بازنمای آن هویت سرکوب شده در طول تاریخ باشیم ما
قرار بوده به صورت مطالبه گر و طلبکار در حوزه زن و خانواده بر خورد کنیم متاسفانه
روند عمومی آن لکنت زبان عمومی که کلا صدا وسیمای ما را در بر گرفته تقریبا به یک
رسانه منفعل در اغلب موارد تبدیل کرده در حوزه زن و خانواده هم مشاهده می شود.
به عنوان مثال در همین سریال راستش را بگو که ما اخیرا این برنامه را می دیدیم هم در مجامع خانوادگی و هم در مجامع نخبگی و هم دوستانی که با آنها برخورد داشتیم انتقادات زیادی نسبت به این سریال دارند ، در کل در این سریال تیپ های مختلف زن ایفای نقش می کنند اما آن زنی که منجی است و بقیه افراد را هدایت می کند و حتی مردان را هدایت می کند یک دختری است که از آمریکا آمده، اولا هیچ سابقه ی خانوادگی ما از این شخصیت نمی شناسیم فقط مزیت این شخص این است که در غرب درس خوانده و دکترای رواشناسی از آمریکا دارد و این یعنی انفعال محض این یعنی عدم اعتماد به نفس یعنی این که این خانم حتی چادری است، ممکنه از حیث ظاهر، ظاهر مذهبی به خود بگیرد یا مثلا عقاید مذهبی از خودش بروز بدهد ولی همین خانم مهر فرنگ روش بخوره که به عنوان یک منجی در تلویزیون ظهور کند. یعنی اینها افرادی هستند که به عنوان الگو، به مثابه مددکار و به مثابه کمک کننده ظاهر می شوند اما اینها باید یک جوری منتسب به غرب بشوند یا مثلا اینکه زن در فرهنگ ایران اسلامی در زمینه ای از مودت و مهربانی، وقتی بازنمایی می شود این مزیت زن است، این نقطه ی محدودیت زن نیست، اما تلویزیون در حقیقت در یک گفتمان فمینیسمی زن را به عنوان یک موجود پرخاشگر یا یک موجود منفعل که تحت سلطه ی مردان است، یا یک موجودی که وقتی بخواهد حق خودش را بگیرد حتما باید پرخاش بکند و حتما باید از فضای مادری و خانه و خانواده دور شود معرفی می کند مثلا ما در سریالهای دهه ی اخیرچند تا زن خانه دار داریم که به مثابه زن خانه دار واقعی و الگو باشند؟ یک پدیده جالبی که در تلویزیون ما در دهه ی اخیر رخ داده این است که در سریال کودک نمی بینیم. حالا نمی دانم بازی گرفتن از کودکان سخت است یا اصلا فضای گفتمان فمینیسمی طوری حاکم شده که سریال های ما را برده به سمت این که زنان را فارغ از فرزند، خانه و خانواده یا اگر در داخل خانه و خانواده داشته باشیم دائم در زمینه هایی از تنش و اضطراب و استرس از این که با یک چالش مواجه می شوند که این چالش را هیچ وقت نمی توانند حل کنند و آن زمینه فرهنگی که ما در حوزه زن و خانواده داریم زن به مثابه لطافت زندگی، جمال، آرامش، مودت و مهربانی زندگی است می برد در یک زمینه دیگر در یک عقب نشینی می خواهد نشان بدهد و نشانه هایی است از انفعال کلی فرهنگی که متاسفانه تلویزیون ما را خصوصا در حوزه سریال ها دچار خودش کرده.
بابازاده مقدم :اما یک نکته ای است که ما نمی توانیم با این چیزها از خودمان سلب
مسئولیت کنیم ما که نمی توانیم انکار کنیم اگر شما از این چشم پوشی کنید که قابل
چشم پوشی هم نیست و چون صدا
و سیما عملا دارد گروه مرجع در کشور می سازد و عملا دارد الگو در کشور می سازد یک
وقتی است که من می گویم نمی توانم این کادر انسانی را طوری که باید تربیت کنم به
خاطر اینکه اینها جاهای دیگر شکل می گیرد و فقط به محیط معرفی می شود حتی اگر شما
این فرض را بپذیرید و اینکه ما شاهد هستیم مجریان خانم وارد شبکه ها می شوند و بعد
در یک برنامه ی دیگر حجاب و چادر ندارند این کجا اتفاق می افتد این تغییری که برای
این آدم اتفاق می افتد این چه طوری اتفاق می افتد و می دانید که اثر تخریب این با
هیچ چیز دیگری قابل مقایسه نیست.
مجری: منظور شما بیرون و درون سازمان ها است؟
نخیر داخل برنامه ها شما یک مقطعی را می بینید سال 88 دو نفر، سه نفر،
چهارنفر از مجریان خانم با چادر در برنامه هایشان حاضر می شوند، سال 89 دو نفر از
اینها با روپوش هستند و چادر را ترک کرده اند .
فرجی:من اعتقادم این است که تلویزیون اصلا منفعل نیست اتفاقا خیلی مواقع فعال در جهت اجرای سیاست ها و منویا ت نظام عمل می کند در فیلم راستش را بگو آن خانمی که ناجی سریال ما است خانمی نیست که فقط از آمریکا آمده، آن خانم فرزند شهید است این مشخص ترین مولفه ایشان است که جناب آقای جعفری توجه نکرده اند مادر ایشان در دوران دفاع مقدس به شهادت رسیده است مادر این دختر ، طوری این دختر را تربیت کرده که به او می گوید به صدای قلبت توجه کن او وقتی در آمریکا زندگی می کند صدای قلب خود را از ایران می شنود و مدام به ایران توجه دارد و وقتی از او پرسیده می شود چرا برگشتی می گوید چرا برنگرم و دفاعیه ایی که از کشورش می کند خیلی در تراز اول و درجه یک است اما انتظاری که از فرزندان شهید داریم این مشخص ترین مولفه این خانم است که اتفاقا به همین دلیل انتخاب شده مصادیق زیادی نیز وجود دارد ما زنانی که زنان خانه دار موفق باشند در سریال ها کم نشان ندادیم و کم هم نیستند، کافی است فقط مجموعه ی سریالها ی تلویزیون را کنار هم ببینیم یکی یکی نقد نکنیم تلویزیون در همین چند سال گذشته در واقع بیش از صد سریال تولید کرده که این ها را کنار هم بگذاریم می بینیم زن خانه دار موفق در آن بسیار دیده می شود مثل سریال پایتخت، از زیاد رفته و داداشی. بنابراین ما باید مجموعه ی این ها را ببینیم بسیاری از آسیب ها یی که امروز در زنان جامعه ما وجود دارد زنانی هستند که خارج ازمنزل فعالیت اجتماعی انجام می دهند و می خواهند به فعالیت های اجتماعی ورود کنند و ما ناچاریم به این موضوع بپردازیم بخش زیادی از زنان و دختران ما وارد عرصه کار و تحصیل و دانشگاه می شوند و این ها در معرض آسیب ها هستند و باید راجع به اینها حرف بزنیم .
مجری : با توجه به این که مجری های تلویزیون به عنوان بانوانی که در برنامه ها
حضور دارند به نوعی شخصیت حقیقی محسوب می شوند و آن آفاتی که شخصیت های غیر حقیقی
مثل هنر پیشه های تلویزیون با آن مواجه هستند این ها ندارند چرا ما با بانوانی
روبرو می شویم که ظاهر سازمانی آنها در برنامه ها با ظاهر زندگی حقیقی خودشان
فاصله دارد ؟
ما مثل همه جای کشور وقتی می خواهیم یک نفر را به عنوان مجری انتخاب و گزینش کنیم
طبیعتا یک روالی داریم آن روال ، روال اطمینان بخش است که به ما می گوید از این
خانم میشود استفاده کرد این خانم یک سابقه، یک پیشینه و یک حضور در واقع مثبت و
موثر در گذشته زندگی اش وجود داشته الان می تواند به عنوان مجری بدون اشکال وارد
برنامه های تلویزیون شود علی القاعده ما از بعضی مراجع استفاده می کنیم مجری
تلویزیون یکی از سخت گیرانه ترین روال های گزینشی را در تلویزیون دارد که اگر
بخواهد مجری تلویزیون بشود به راحتی این اتفاق نمی افتد البته ما نمی توانیم تضمین
بکنیم یک کسی امروز با یک حجابی و با یک وضعیتی در برنامه های تلویزیون آمده حاضر
شده 4 سال بعد هم همین است و تصور نمی کنم کسی چنین تضمینی کند و حتما هم هیچ
تغییر نمی کند البته در همین سال های گذشته ما به هیچ مجری خانم ، که چادری باشد
بعد مانتویی شود اجازه اجرا نمی دهیم ممکن
است در گذشته ای این اتفاق و اشتباه رخ داده حتی ما به خانم ها توصیه می کنیم و به
آن ها می گوییم هیچ اجباری برای چادر وجود ندارد اگر شما اینجا
چادری هستید جای دیگر حجابتان چادری نیستید اعلام کنید اما تضمین 4 سال آینده را
نمی توانیم بدهیم .
مثلا در برنامه سین مثل
سریال در یک حداقلی، گفت و گوی مجری خانم و آقایی صورت گرفت که به نظر من هیچ
اشکالی نداشت نکته ای هم مطرح نشد اگر وجود دارد بفرمایید ما
پیگیری کنیم به هر حال یادمان باشد در جامعه ی ما خانم ها و آقایان خیلی جاها با
هم روبه رو می شوند و خیلی جا ها این ها قرار است با هم حرف بزنند با هم کار و
پژوهش کنند و با هم فعالیت اجتماعی داشته باشند اگر ما مدام اصرار داشته باشیم این
ها را از هم جدا کنیم و این ها هر گاه با هم حرف بزنند فکر کنیم نامحرم هستند پس
این فعالیت های اجتماعی را چگونه می توانیم توجیه کنیم ؟
آقای مقدم : یعنی به نظر
شما شوخی کردن 2 تا نامحرم جلوی دوربین و جلوی میلیون ها بیننده بلامانع است ؟
فرجی: در تلویزیون نمی تواند خیلی رفتار زننده رخ دهد و معتقدم عملا جلوی دوربین
ها مجری های ما حدود خود را می شناسند اگر اتفاقی افتاده باشد حتما با آن برخورد
شده به هر حال برنامه زنده است انسان ها هم مبرا از خطا نیستند ممکن الخطا هستند
ولی تلویزیون با آن ها برخورد می کند مثل همه جای دیگر مگر همه جای دیگر کارکنانی
که کار می کنند صد در صد مبرا هستند؟ مجری ها توجیه شده اند و ضوابط را می دانند
ولی گاهی ممکن است خطایی رخ داده باشد اگر خطایی رخ دهد تلویزیون بررسی می کند و
ضرورتی ندارد ما این برخورد را اعلام کنیم .
مقدم : الان مدتهاست هم
در شبکه یک و هم در شبکه 2 خانم مجری ای داشتیم که بارها جامعه ی فرهنگی کشور به
حضور ایشان، به ادبیات و به نوع لباس پوشیدن بسیار زشت اعتراض کرد بنابراین یک
معیاری وجود دارد تبرج معیار، یک مدل و یک رفتار ناپسند برای یک خانم محسوب می شود
اعتراض های مکرر که هیچ کس به جامعه منتقدین کشور پاسخ نداد و هیچ
کس نسبت به این گزاره ای را مطرح نکرد ضمن این که شما الان برنامه ای داشتید که
مدتهاست در سیما پخش می شد با عنوان اردیبهشت از شبکه 4 این برنامه کاملا فمنیستی
بود همچنین برنامه های تخصصی هم وضعیت بهتری ندارند.
دراین برنامه خانم مجری این امکان را داشتند تمام آن چیزی که در بیانیه های
فمینیستی تند رادیکال دنیا نوشته شده را از تریبون رسانه ملی و از شبکه 4 سیما
اعلام کند .
مجری: جناب آقای بنیانیان راهکار هایی که ما را به اهداف و استراتژی های جمهوری
اسلامی ایران نزدیک تر می کند در سیمای جمهوری اسلامی ایران چیست ؟
امر به معروف و نهی از منکر که وظیفه همگانی است و باید متناسب با زمان باز آفرینی
می کردیم این را رها کردیم و الان از تلویزیون می خواهیم همه ی معیارها ی اسلامی
را مراعات کند و بعد توجه با این معنا نداریم که اگر 15 درصد این جامعه ی ما به
تلویزیون گوش می دادند و 85 درصد به یک رسانه ی دیگری رفتند آن وقت این مملکت را
چگونه می توانیم اداره کنیم و این دوستان انتقاد می کنند که چرا تعلیم و تربیت در
آموزش و پرورش تعطیل است که میلیون میلیون دانش آموز تربیت می کند که اگر آنها را
متدین می کرد دست دوستان هم باز می شد. در گرفتن بازیگر متدین دوستان اعتراض نمی
کنند که چرا در جمهوری اسلامی هفتاد هزار تا مسجد دارید 30 هزار تا از آنها فعال
است این را هیچ جا فریاد نمی زنند که آقا مسجد به عنوان یک پایگاه تربیتی است که
کنارش باید گروه های مختلف هنری ، تئاتر، فیلم و نقاشی برای اهالی محل فعالیت کنند
و بعد ما از صدا و سیما بگوییم چرا یک برنامه ندارید که کارهای هنری این مساجد را
معرفی کند نکته کلیدی این است که جامعه اسلامی فقط با صدا و سیمای اسلامی، اسلامی
نمی شود . شما الان روی شوخی کردن یک زن و مرد به درستی حساس هستید این مسئله
کاملا شرعی است که زن و مرد نامحرم حق شوخی کردن نه در جلوی تلویزیون، در بیرون تلویزیون
را هم ندارند اما چرا اعتراض نمی کنند که فروشندگان زن در کنار خیابان ها برای این
که یک جنس را بفروشند 10 دقیقه با هم می گویند و می خندند انتقادی که من به رسانه
دارم جنسش از انتقادات متفاوت است.
نکته ای که می خواهم عرض کنم ما
چاره ای جز بازگشت به احیای مسئولیت عمومی در احیای فرهنگ نداریم چیزی
که می شود به صدا وسیما انتقاد کرد که چرا همه ی بارها را به دوش خودش گذاشته و
چرا این بار را توضیع نمی کند تا یک جامعه متقاضی تلویزیون تمام عیار داشته باشد و
خود تلویزیون نیز در بازیگر مسلمان و مجری مسلمان حق انتخاب داشته باشد.
مجری: منظور شما این است که رسانه باید خصوصی شود؟ یا نیاز به رسانه خصوصی داریم ؟
نه : بحث، بحث خصوصی شدن نیست : بحث این است که رسانه نظام جمهوری اسلامی یک وجه
آن بازوی رهبری است انتظارات رهبری در تربیت از آموزش و پرورش، از دانشگاه و از
روحانیت چیست و این ها را به یک مطالعه عمومی تبدیل کنیم و آن ها تبدیل به مطالعه
عمومی نمی شوند چون مدرسه در خانه از طریق مشق شب حضور پیدا می کند فقط تلویزیون
است که جلوی شما است ومی توانی انتقاد کنی کاری که تلویزیون باید انجام دهد این
است که مردم را متقاضی امر تعلیم و تربیت در آموزش و پرورش کند اگر طی این 30 سال
این اتفاق می افتاد الان دست مدیران رادیو و تلویزیون برای انواع برنامه ها باز
بود و به چند گروه بسنده نمی کردیم.
مجری، آقای فرجی شما که به عنوان مدیر شبکه یک سیما همه ی مسئولیت ها را به دوش
گرفتید، آیا واقعا مسئولین امر نیستند که در این زمینه پاسخ گو باشند؟
طبیعتا ما خیلی دوست داریم که صدا و سیما در نقش پرسش گر ظاهر شود و در واقع جای
مردم قرار بگیرد و خیلی از سیاست ها را از مسئولین سوال کند به هر حال اعتقاد
داریم که خیلی از مسائل تعلیم و تربیت چه در حوزه آموزش پرورش، چه در حوزه دانشگاه
دچار مشکلات جدی است اما کدام مسئول دوهفته پی در پی در تلویزیون حاضر شده به این
ها پاسخ بدهد.
آقای جعفری: این نکته که آقای فرجی می فرمایند استقبال نمی شود از گفتگو، به نظر
من اگر مسئولیت ها را بخواهیم تقسیم کنیم آن گفتگو را صدا و سیما باید بر عهده
بگیرد ولی متاسفانه صدا
و سیما فضایش بسته است به دلیل اینکه اولا فضای نقد و انتقاد از خودش را بسته است
و دوم اینکه اشکالی که صدا و سیما در فضای نقد جمهوری اسلامی درست کرده این است که
فلش همه انتقادات را به سمت دولت و مسئولین گرفته یعنی همان نکته
مهمی که آقای بنیانیان گفتند که ما باید مسئولیت پذیری عمومی را در حوزه فرهنگ و
اجتماع دامن بزنیم صدا و سیما اتفاقا مسئولیت پذیری عمومی در حوزه فرهنگ و اجتماع
را دامن می زند و مسئولیت ها را به ُگردن مسئولین می اندازد.
کلام آخر
حسین بابازاده مقدم:انتظاری که از رسانه ملی داریم انتظار
رسانه ای در شان رسانه یک ام القری است و با هدف سازنده این نقطه
نظرات مطرح می شود و باید رسانه ملی با استفاده از مهندسی فرهنگی قبل از
فرارسیدن یک وضعیت انقلابی نسبت به اشتباهات و نکات منفی که القا می کند دست به
اصلاح رویه بزند.
دکتر بنیانیان: برای این که صدا وسیما بتواند گام های بلندی در کیفیت بخشی به
برنامه هایش داشته باشد تقاضای برنامه متعهدانه در سطح ملی باید بالا برود و این
مستلزم حضور همه نهادهای موثر در فرهنگ کشور است که آنها هم وظایف خود را به درستی
انجام می دهند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
به اعتقاد من مشکلی متولیان فرهنگ در سیما به عنوان بزرگترین رسانه فرهنگی دارند اینست که : خلاقیتی از نوع اسلامی برای جذب ببینده ندارند، از طرفی هم فشاری روانی زیادی بر آنان هست مبنی بر اینکه مردم تمایل بیشتری به ماهواره دارن . حالا این متولیان فرهنگی چه کار می کنند!! متاسفانه به جای حل مسئله صورت مسئله را پاک می کنند و به خودشان اجازه می دهند تیشه بزنند به فرهنگ اسلامی موجود برای بدست آوردن مخاطب . جالب اینجاست که افرادی که سالهاست مخاطب این رسانه نیستند، گاهی با دیدن یک سریال ، یک بازیگر ، یک مجری تعجب می کنند و می گویند : "چه راحت شدن" ... ببینید همان قشر خاص هم انتظار دیدن و یا شنیدن خارج از عرف و شرع را ندارن چه برسد به ان دسته از افرادی مذهبی .