تحليلگران سياسي در آمريكا با اشاره به رايزني هاي اوباما براي انتخاب وزراي جديد
خارجه و دفاع اين كشور كه گفته مي شود گزينه هاي پيشنهادي وي تناقضاتي در مواضع خود
پيرامون برنامه هسته اي ايران با مقامات رژيم صهيونيستي دارند ، اعلام كردند كه
رويكرد رييس جمهور آمريكا به انتخاب چهره هاي ميانه رو نشان از ناكارآمدي فشارها و
پذيرش ضعف و ناتواني غرب درمقابل ايران دارد.
پايگاه آمريكايي «كامنتري مگزين» در تحليلي به قلم «جاناتان اس. توبين» با اشاره به
انتخاب «چاك هاگل» بعنوان وزير دفاع جديد آمريكا نوشت : باراك اوباما رئيس جمهور
آمريكا در دوره مبارزات انتخاباتي خود به رژيم صهيونيستي تعهد داده بود كه در مقابل
برنامه هسته اي ايران موضعي سرسختانه اتخاذ خواهد نمود اما اكنون با انتخاب «چاك
هاگل» بعنوان وزير دفاع جديد آمريكا كه سابقه اظهارنظرهاي ضد صهيونيستي را در
كارنامه خود دارد برخلاف وعده هاي پيشين خود عمل كرده است.
نويسنده در ادامه اين انتخاب اوباما را نشانه اي از وجود شكاف ديدگاهي ميان آمريكا
و رژيم صهيونيستي دانست.
وي در مورد خطاي ديد صهيونيست هايي كه در دوران انتخابات آمريكا هوادار وي بودند ،
نوشت:آنان به اين نتيجه رسيده بودند كه اوباما ديگر دوست خوبي براي رژيم صهيونيستي
نيست اما گمان مي كردند كه در صورتي كه ديپلماسي آمريكا و جمهوري اسلامي ايران شكست
بخورد وي با اسراييل همراه خواهد شد. با اين حال، انتخاب «چاك هاگل» بعنوان وزير
دفاع جديد آمريكا خلاف اين مسئله را نشان داد.
نويسنده در ادامه اذعان مي كند كه اوباما با انتخاب هاگل نشان داد كه همچون گذشته
«نسبت به فعاليت هاي هسته اي ايران نگراني ندارد و متوجه شده كه دغدغه بيش از حد در
اين باره ضرورتي ندارد.»
وي همچنين اشاره مي كند كه اوباما با اين انتخاب در چهار سال آينده رابطه اي پرتنش
با رژيم صهيونيستي خواهد داشت و در صورتي كه نتانياهو نيز بار ديگر به مقام نخست
وزيري رژيم صهيونيستي برسد اين رابطه وخيم تر نيز خواهد شد.
نويسنده در ادامه به ضعف امروز لابي صهيونيستي در آمريكا نسبت به گذشته اشاره مي
كند و مي گويد به رغم آنكه آيپك (لابي رژيم صهيونيستي) مي تواند بر اوباما در مورد
منازعه ميان فلسطينيان و رژيم صهيونيستي فشار وارد سازد اما نمي تواند اوباما را
مجبور به انجام اقدام نظامي عليه ايران كند. در بخش پاياني مقاله نويسنده اشاره مي
كند كه انتخاب هاگل به عنوان وزير دفاع آمريكا اظهارات مقامات جمهوري اسلامي ايران
در مورد ضعيف تر شدن آمريكا در مقابل برنامه هسته اي ايران را ثابت كرد و نشان داد
كه دولت آمريكا به «ببري كاغذي» تبديل شده كه تحريم هايش «دير و ناكارآمد» بوده
است.
روزنامه صهيونيستي يديعوت آحارنوت نيز در گزارشي با اشاره به اينكه هاگل مخالف حمله
نظامي به ايران است، نوشت: اين امر با موضع جان كري وزير خارجه آمريكا نيز همسو
بوده و بايد دانست كه انتخاب وي به عنوان وزير دفاع، همكاري امنيتي ميان آمريكا و
اسراييل را از ميان نمي برد اما ضربه سنگيني به روابط دوجانبه وارد خواهد ساخت.
يديعوت احارنوت در ادامه نوشت: هيگل در اظهارات مختلف خود، انتقاداتي را نسبت به
شهرك سازي هاي اسراييل مطرح كرده و از گفت و گو با حماس و حزب الله نيز پشتيباني مي
كند و پيش از اين نيز شاهد بوديم كه تل آويو را به نابودسازي لبنان و مردم اين كشور
طي سال 2006 متهم كرده بود.
به گفته ديگر رسانه هاي صهيونيستي، مجموعه هاي يهودي و صهيونيستي مقيم آمريكا طي
هفته هاي گذشته، راهپيمايي ها و تحركاتي را عليه تعيين هيگل به عنوان وزير دفاع
آمريكا به راه انداخته اند، چراكه از ديد آنها، وي مخالف تشديد تحريم ها عليه ايران
است.
به گفته اين رسانه ها، هيگل همچنين با پشتيباني از رژيم صهيونيستي در جنگ اخير غزه
مخالف بوده و حاضر نشده است كه نامه اي را در اين خصوص امضا كند.
به گفته برخي منابع آگاه آمريكايي، پيش بيني مي شود كه اوباما به زودي هيگل را كه
سناتور حزب جمهوري خواه از ايالت نبراسكا است، به عنوان وزير دفاع اين كشور معرفي
كند.
پايگاه خبري صهيونيستي «عاروتص شوع» هم به نقل از «آمنون لرد» به عنوان مفسر سياسي
روزنامه هاي ماركور ريشون و معاريو چاپ فلسطين اشغالي نوشت: اگر چاك هيگل وزير دفاع
آمريكا شود، تل آويو در برابر تهران تنها خواهد ماند.
نويسنده با اشاره به احتمال مخالفت لابي رژيم صهيونيستي آمريكا (آيپك) با اين
انتصاب، افزوده است: اگر كميته روابط عمومي آمريكا - اسراييل (آيپك) تلاش كند مانع
اين انتصاب شود، اشتباه كرده است.
آمنون لرد نوشته است: انتصاب هيگل خبر مباركي نيست و اين موضوع تنها به خاطر
ديدگاهش نسبت به اسراييل نيست، بلكه بيشتر به دليل تمايلات انزوا طلبانه و رويكرد
مصالحه جويانه اش نسبت به مسائل ايران است.
«زبيگنيو برژينسكي» مشاور اسبق امنيت ملي آمريكا هم در مقاله اي در روزنامه واشنگتن
پست دراين باره نوشت : انتظار مي رود در جلسات استماع كميته روابط خارجي و كميته
نيروهاي مسلح سنا براي بررسي نامزدهاي پست وزارت خارجه و وزارت دفاع آمريكا مباحث
گسترده اي پيرامون نقش آمريكا در موضوعات حل نشده بين المللي صورت بگيرد.در جلسات
استماع قطعا مباحثاتي در ارتباط با حمله بالقوه نظامي آمريكا عليه ايران و چشم
انداز استراتژيك آن مطرح مي شود.
هرچند از ديد كارشناسان سياسي گزينه هاي پيشنهادي اوباما براي وزارت خانه هاي خارجه
و دفاع نشان از شكاف و اختلاف ميان مقامات واشنگتن وتـل آويو دارد اما اين ادعا كه
رويكرد دولت آمريكا نسبت به جمهوري اسلامي ايران نيز تغيير اساسي خواهد كرد تا
حدودي نادرست و غير قابل باور است چرا كه آمريكايي ها در شرايط كنوني و پس از اذعان
به ناتواني در حمله نظامي به ايران تمام تلاش خود را همچون چند سال گذشته معطوف به
افزايش فشارها و تحريم ها خواهند كرد هرچند اميد چنداني به موفقيت اين سياست ندارند
.
پيامدهاي ماجراجويي نظامي عليه ايران
رسانه هاي صهيونيستي اخيرا از قول يك مشاور سابق امنيت ملي باراك اوباما مدعي شدند
كه ممكن است تا اواسط سال حمله آمريكا به ايران انجام شود. برژينسكي در بخس ديگري
از مقاله خود در واكنش به اين ادعا نوشت: اين بسيار اساسي است كه موضوع جنگ يا صلح
با ايران به ويژه براي منافع ملي آمريكا به يك موضوع آشكار تبديل شده است.
وي افزود : اگر چه باراك اوباما با مهارت از هرگونه تعهدي براي شروع جنگ با ايران
يا تعيين تاريخ براي آن اجتناب كرده است اما خلاء يك توافق با ايران مطابق با پيمان
منع گسترش سلاح هاي هسته اي( NPT ) تنش ها در داخل و خارج از آمريكا براي اقدام
نظامي عليه ايران به تنهايي يا همراه با اسرائيل افزايش يافته است.
برژنسكي در ادامه مقاله خود آورده است : براين اساس، چند پيامد بالقوه در صورت شروع
يك جنگ اضافي ديگر يا شركت در آن براي آمريكا قابل ملاحظه و بررسي امنيتي دقيق است.
حمله نظامي عليه تاسيسات هسته اي ايران با عواقب استقامت ايران و هزينه هاي انساني
عليه مردم ايران چقدر موثر است؟
پاسخ هاي تلافي جويانه ايران عليه منافع آمريكا چيست و چه عواقبي براي ثبات منطقه
اي دارد؟ تاثير منفي آن بر بازارهاي اقتصادي اروپا و آسيا چيست؟
آيا آمريكا مي تواند حمله به ايران را با استانداردهاي بين المللي توجيه كند و آيا
شوراي امنيت سازمان ملل با وجود حق وتوي چين و روسيه از آن حمايت مي كنند.
آيا با وجود اينكه اسرائيل 100 كلاهك هسته اي دارد ايران بدون اينكه به سلاح هسته
اي مجهز شود يا بدون اينكه توان زدن ضربه دوم داشته باشد دست به حمله عليه اسرائيل
خواهد زد؟
مشاور سابق امنيت ملي كارتر در ادامه مي نويسد كه بهترين تخمين ها و پيش بيني هايي
كه دراين باره شده اين است كه حمله محدود فقط تاثير موقتي خواهد داشت. حملات مكرر
موثرتر است اما تلفات غيرنظاميان را افزايش مي دهد. ملي گرايي ايراني در برابر نفرت
هميشگي از آمريكا بيشتر و بيشتر مي شود و اين موضوع به نفع حاكميت سياسي ايران
است.در مقابل ايران مي تواند زندگي را براي نيروهاي نظامي آمريكا در افغانستان با
ايجاد يك جبهه چريكي جديد بسيار سخت و طاقت فرسا كند. در مجموع تهران قادر است با
اقدامات خود كل منطقه را به آتش بكشد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com