بولتن نیوز : محیط شغلی، ممکن است هم نقش سازندگی داشته باشد و هم نقش تخریبی، این در ربط با نفس شغل است و ما در روایاتمان هم این مطلب را داریم. شغلی انتخاب کنید که بر روی روح شما نقش تخریبی نداشته باشد، بلکه بر عکس، شغلی انتخاب کنید که بر روی روح شما نقش سازندگی داشته باشد.
شغلم بد نیست، محیط شغلی ام بد استشغلم بد نیست، محیط شغلی ام بد است. این محیط، روی انسان نقش دارد. دقیقاً در معارف ما اینها آمده است. حالا من به عنوان نمونه عرض می کنم که ما هم از نظر محیط شغلی و هم از نظر شهری در انتخاب شهر، به روایاتی برخورد می کنیم که عجیب است. ما روایاتی داریم که از سعادت شخص این است که شغل او در شهر خودش باشد. روایت از زین العابدین(صلوات الله علیه) است: «قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ: إِنَّ مِنْ سَعَادَةِ الْمَرْءِ أَنْ يَكُونَ مَتْجَرُهُ فِي بَلَدِهِ وَ يَكُونَ خُلَطَاؤُهُ صَالِحِينَ وَ يَكُونَ لَهُ وُلْدٌ يَسْتَعِينُ بِهِم» از سعادت فرد این است که محل کسب و کارش در شهر خودش بوده و با نیکان رفت و آمد داشته باشد و فرزندانی داشته باشد که کمک کارش باشند.
جابه جایی شغلی مخرب است!به طور غالب این طور است که اگر انسان در همان محیطی که زندگی کرده است، شغل او باشد، یک سنخ تقیّدات دارد. گاهی تقیّدات انسان در ربط با اعتقادات دینی اش است، گاهی نه خیلی متدیّن نیست، امّا در آن محیط، حساب آبرویش را میکند. یک سنخ از خلافکاری ها را نمی کند برای اینکه از محیط زندگی اش شرم میکند. اگر شغلش در محیط زندگی اش باشد، یک سنخ خلافکاری را نمی کند، این قید و بندها وجود دارد.
شغل در شهر خود مانع پرده دری استاز سعادت شخص این است که کارش در شهر خودش باشد و از شهرخودش بیرون نرود. روی این حساب نشده است. آیا می توان هرکس را به هرجا فرستاد؟ می دانید این کارها منشأ فساد است؟ برخی افراد از معارف دینی بی خبر هستند و با این کارهایشان جامعه را هم به فساد می کشند. «قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ: ثَلَاثَةٌ مِنَ السَّعَادَةِ الزَّوْجَةُ الْمُؤَاتِيَةُ وَ الْأَوْلَادُ الْبَارُّونَ وَ الرَّجُلُ يُرْزَقُ مَعِيشَتَهُ بِبَلَدِهِ يَغْدُو إِلَى أَهْلِهِ وَ يَرُوح» سه چیز مایه خوشبختی است؛ همسر همراه، فرزندان نیکوکار و شغلی که در شهر فرد باشد و فرد پس از کار، نزد خانواده اش رفته و با آنها خوش باشد. چنین شخصی، صبح ها چشمش در خانوادهاش باز می کند و بعد به سر کار می رود. شب هم سر خانه و زندگی اش بر می گردد. آیا باز هم ممکن است خطا کند و به بیراهه برود؟
محیط کاری، شما را فریب ندهدگفتیم بحث ما درباره محیط شغلی است. شغل هم که می گوییم، یعنی شخص می خواهد معیشتش را با این کار و حرفه بگذراند. سر و کارش با مسائل مادّی است. جایی که برای مسائل مادّی آماده شده، خیلی باید مراقبت شود که جلوات مادّیت زیادی نداشته باشد و انسان را فریب ندهد. محیط کاری، شما را فریب ندهد و -نعوذ بالله- ریشه های رذایل اخلاقی را در شما زنده نکند، زیاده طلبی نیاورد، حرص و آز نیاورد.
حواست را باید در این محیط جمع کنی!به تعبیری که در روایات است، در محل کسب که جایی است که انسان پول در میآورد، عوامل شیطانی برای تحریک ابعاد شیطانی انسان فراهم است؛ حواست را باید در این محیط جمع کنی!... ما در باب محیط کسب، روایات متعدده داریم. به عنوان نمونه روایتی است از پیغمبر که فرمودند: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ: شَرُّ بِقَاعِ الْأَرْضِ الْأَسْوَاقُ» شرترین جا در میان قطعه های زمین، مرکزی است که می خواهی با مسائل مادّی رو به رو شوی و مال به دست بیاوری.
پاداش یاد خدا در کارباز روایتی دیگر از پیغمبر اکرم است که فرمودند: «رُوی عن رسول الله(صل الله علیه و آله و سلم) قال: السوقُ دارُ سهوٍ و غفله» محل کسب، جایی است که آدم در آن غفلت می کند، «فمن سبَّحَ فیها تسبیحهً کتب له بها الف الف حسنه» اگر انسان در این محیط، یک سبحان الله بگوید، یک میلیون حسنه برایش نوشته می شود. یعنی اگر آدم به جایی برود که مظاهر مادّیت او را جذب می کند و از خدا بی خبر می شود و به یاد خدا باشد بسیار ارزش دارد.
ممکن است که خودِ شغل خوب باشد، امّا فضا، فضای مسمومی باشدممکن است که خودِ شغل خوب باشد، امّا فضا، فضای مسمومی باشد و یا بالعکس. به تعبیرساده تر، بحث ما جوِّ غالب و فضای حاکم بر محیطی است که انسان در آن مشغول به کار است.اگر این جوّ و این فضا، فضای مادّیّت باشد، از نظر طبیعی این طور است که آن عواملِ درونی انسان که با امور دنیوی و مادّی مرتبط است، زنده میشوند. این درون ما وجود دارد وهیچ شبههای نیست. به طور کلّی، هواهای نفسانی، وهمی، شیطنت و همه اینها در ما وجود دارد. اگر فضای حاکم، فضای مادّی باشد، هواهای نفسانیِ درون من را زنده می کند و این را بدانید که شیطان، چه درونی و چه بیرونی، فرصت طلب است. در روایت داریم که شیطان فرصت طلب است. این فرصت طلبی در هر فضایی برای انسان کاربرد ندارد. اگر فضا با اهداف شیطانی، مساعد باشد، این فرصت طلبی خوب کاربرد دارد. اما اگر مساعد نباشد، آنجا است که شیطان به زحمت میافتد.
شیطان شکارچی باحوصله ای است!روایتی ازامام صادق(علیهالسلام) نقل شده است که حضرت فرمودند: «إِنَّ الشَّيْطَانَ يُدِيرُ ابْنَ آدَمَ فِي كُلِّ شَيْءٍ» در بعض روایات به جای «یُدیر»، «یُدبّر» هم دارد«فَإِذَا أَعْيَاهُ جَثَمَ لَهُ عِنْدَ الْمَالِ فَأَخَذَ بِرَقَبَتِهِ». شیطان در هر چیزی دور انسان می چرخد تا او را به دام اندازد و هنگامی که خوب خسته اش کرد، او را به سینه روی زمین می خواباند و گردنش را می گیرد.
وقتی که انسان خسته شود ...حالا این فرصتی که شیطان به دست می آورد، چه وقتی است؟ حضرت فرمودند: «فَإِذَاأَعْيَاهُ» یعنی وقتی که خسته اش کرد، «جَثَمَ لَهُ عِنْدَ الْمَالِ» او را به سینه روی زمین می خواباند. وقتی بحث پول و مال است، بهترین فرصت است. در این زمان «فَأَخَذَ بِرَقَبَتِهِ» از پشت گردنش را می گیرد و دیگر او نمی تواند تکان بخورد، همانجا شکارش می کند.
جو کار، زمینه ساز اسارت شیطان استدر فضا و محیطی که جوّآن مادّیّت است، در فضایی که تو برای کسب معیشت رفتی و می خواهی کار کنی و زندگی ات را بگذرانی، چون بحث مال مطرح است، بهترین فرصت برای شیطان است. محیطِ شغلی بهترین محیط است برای این که تو صید شیطان باشی. شیطان اینجا صیدت می کند. هر جا نتوانست تو را از پا در بیاورد، اینجا تو را از پا در می آورد. لذا جوّ حاکم بر محیط که جوّ مادّیّت است، خود به خود زمینه ساز است برای این که انسان اسیر شیطان شود. خود جوّ، که باید با آن مبارزه کنی.
کارنکردن غلط است، در کارت هم دینداری کن!پس آیا بگوییم حالا که این طور است، نمی رویم کار کنیم؟ نخیر؛ سنگر را که نباید خالی کنی، باید بایستی. اصلاً دینداری کار مشکلی است. دینداری خیلی کار مشکلی است، ظاهر سازی کارآسانی است امّا دینداری کار مشکلی است.
محیط های سازندهما از نظر جو عکسش را هم داریم. همانطور که راجع به نفسِ شغل گفتم، همان راه را می روم. راجع به شغل گفتیم یک صنف شغل ها است مثل زراعت و چوپانی که اصلاً خود شغل سازنده است؛ در روایت هم داشتیم که این مشاغل مستحب هم هستند. عکسش هم وجود دارد، شغل هایی داریم که مکروه هستند و از آنها نهی تنزیهی شده است. فضاها هم به همین صورت است که برخی فضاها تخریبی است، یعنی باید حواست را جمع کنی! و بر عکس، فضاهایی داریم که سازنده است. فضاهایی که با بُعد معنوی انسان همسو هستند، نقش سازنده دارند؛ چون آن بُعد معنوی درونی را زنده می کنند.
تأثیر محیط بر انسانروایت دیگری از پیغمبر اکرم است که فرمودند:«قال رسول الله(صلی الله علیه وآله و سلم): يَا أَبَاذَرٍّ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يُعْطِيكَ مَادُمْتَ جَالِساً فِي الْمَسْجِدِ بِكُلِّ نَفَسٍ تَنَفَّسْتَ دَرَجَةً فِي الْجَنَّةِ» پیغمبر اکرم خطاب به ابوذر می فرمایند: تا موقعی که در مسجد هستی، هر نفسی که میکشی خدا یک درجه در بهشت تو را بالا می برد. «وَ تُصَلِّي عَلَيْكَ الْمَلَائِكَةُ» ملائکه برایت درود می فرستند. «وَ تُكْتَبُ لَكَ بِكُلِّ نَفَسٍ تَنَفَّسْتَ فِيهِ عَشْرُ حَسَنَات» هر نفس که میکشی ده حسنه برایت ثبت می شود.
همه اینها برای محیط است. همانطور که برای اسباب داشتیم این هم راجع به محیط است. میخواهد بفرماید: محیط هایی هست که انسان را از نظر بُعد انسانی و الهی، زنده می کند، توصیه می شود که به این محیط ها بروید و از آن طرف محیط هایی هست که باید حواست جمع باشد یک وقت شیطان فریبت ندهد.
نوع برخورد همکار با مراجعین، تأثیر می گذارد!من مطالب را خیلی جزئی می گویم تا خیال نکنی مسأله همکار شوخی بردار است. باید حواسم باشد که همکارم با مردم به چه سبکی عمل می کند؟ اینها خواه نا خواه اثر گذار است، یعنی خواه نا خواه از او روش می گیرم...
در معارف ما از نظر تربیتی، یعنی روش گرفتن انسان همه اینها حساب شده است. او با زبان بی زبانی دارد به من روش می دهد و من هم بدون توجه روش می گیرم. بعد از یک مدّتی این شخص دیگر آن شخص اوّل نیست، چون در این محیط کار می کند. همان طور که محیط تحصیلی و آموزشی، مؤثر است، همان طور که محیط خانوادگی اثر می گذارد، محیط شغلی هم مؤثر است. این محیط ها روی انسان اثر می گذارد، البته محیط های خانوادگی و آموزشی قویتر است.
مراقب مراجعین هم باش!بعد می رویم سراغ مراجعین که اینجا مصیبت بالاتر است، چون رابطه، رابطه مستقیم است. چه مراجعینی به من مراجعه می کنند؟ از چه طایفه ای هستند؟ با چه شکل و قیاف های می آیند؟ بیش از این اشاره نمی کنم. خودتان میتوانید تطبیق دهید. آیا این مراجعین دیدارشان من را به یاد خدا می اندازد یا من را به یاد شیطان می اندازد؟ چه با قیافه اش، چه با سخن گفتنش و امثال اینها کدام نیروی درونی من را تحریک می کند؟
مراجعه کنندگانی که پیشِ انسان می آیند، او را فاسد نکنند!انسان حداقل باید آن محیطِ شغلی یا شغلی را انتخاب کند که مراجعینِ آن زنده کننده بُعدِ شیطانیِ انسان نباشند. گفتم حداقل؛ یعنی آن بُعد شیطانی را زنده نکند؛ لازم نیست که مراجعه کننده، بعدِ رحمانی و الهی را در انسان زنده کند. مثلِ معروفی است که میگویند: «مرا به خیرِ تو امید نیست، شر مرسان!» اصل و مهم این است... آنچه در محیط شغلی باید به عنوان معیار حداقلی رعایت شود این است که مراجعه کنندگانی که پیشِ انسان می آیند، او را فاسد نکنند! این دعوت به انزوا نیست؛ این دعوت به رعایت حدود الهی است.قرآن می گوید: «بگو: از روابط مخرِّب به خدا پناه میبرم!»
بحثِ تربیت، یک بحثِ تدریجی الحصول است و یکی پس از دیگری اثر دارد. خدا در آخرین سوره قرآن، یعنی سوره ناس که خطاب به خودِ پیغمبر هم هست، میفرماید: «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ؛ مَلِكِ النَّاسِ؛ إِلهِ النَّاسِ؛ مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ؛ الَّذي يُوَسْوِسُ في صُدُورِ النَّاسِ؛ مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ» این سوره به طورِ کلی برای روابطِ اجتماعی است. ای پیغمبر بگو: به خدا پناه می برم که با افرادی که به من شر می رسانند، مواجه نشوم.
حالا من از شما سؤال می کنم شرّ چیست؟ «مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ؛ الَّذي يُوَسْوِسُ في صُدُورِ النَّاسِ» شرّی که بُعدِ درونیِ شیطانی من را زنده میکند. در تفاسیر میگویند: خناس، شیطان است. توجه کنید این شیطان درونی است، حالا میخواهد پنهانی باشد یا آشکار.
اثری که این رابطه روی من می گذارد، نباید نقشِ تخریبی داشته باشد
خدایا از این روابطی که من را خراب میکنند، به تو پناه میبرم. من این بحث را به طور کلّی، یعنی اثر برخوردِ انسان با انسان مطرح کردم؛ روابطِ شغلی یکی از مصادیقِ آن می شود. اثری که این رابطه روی من می گذارد، نباید نقشِ تخریبی داشته باشد. بعدِ درونیِ شیطانیِ و هواهای نفسانی من را شکوفا و زنده نکند؛ این یک قانونِ کلّی است که یک مصداقِ آن محیطِ شغلی است. شما باید شغلی را انتخاب کنید که مراجعینی که به شما مراجعه می کنند، بُعدِ شیطانیتان را تحریک نکنند. لازم نیست که قصدی در کار باشد؛ نخیر! اصلاً و ابداً قصد تأثیرپذیری مهم نیست.
انسان به راه های جلب توجه آگاه است!روایتی از علی(علیه السلام) است که فرمودند: «صِيَانَةُ المَرْأَةِ أَنْعَمُ لِحَالِهَا وَ أَدْوَمُ لِجَمَالِهَا».اینکه زن خود را بپوشاند و حفظ کند برای خودش و زیبایی اش بهتر است. طرفین خودشان بهتر از همه میفهمند که در این روابط شغلی و کاری که مراجعه کننده دارند، رابطه شان چگونه است؛ آیا رابطه با حفظ صیانت است، یا برای جلب توجه و پرده دری است؟! طرفین خوب میداند که مراجعه کننده جنسِ مخالف چه منظوری دارد. هر دو طرف می دانند که فرد با چه پوششی چگونه آمده و چه غرضی دارد. از نظرِ رفتاری و حرکاتشان هم، هر دو خوب میفهمند که به دنبال چه هستند.
کم کم رابطه با نامحرم برایت عادی می شوداگر این حداقل رعایت نشود، کم کم رابطه با نامحرم برایت عادی می شود و نعوذبالله یک سنخ محرمات اصلاً قباحتش از بین می رود. به خاطر مراوده با نامحرم ها به اقتضای شغل خود، دیگر قبحی سرت نمی شود. البته فرض من در جایی است که همه جهاتِ شرعی به طورِ ظاهری حفظ می شود والّا آنجاهایی که شرع رعایت نشود، دیگر وا مصیبت است!
پسر خوب خدا این آدم ها را رحت کرده است
خدا مارا رحمت کند که ...