به
گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حضرت آیتالله جوادی آملی روز یکشنبه دهم
دیماه، در مسجد اعظم به ادامه تفسیر سوره مبارکه عنکبوت پرداخت و گفت: با
نزول قرآن بسیاری از رسوم و عادات جاهلی عوض شد، یکی از مهمترین این مسائل
این است که میپنداشتند مرگ نابودی است و مرگ را فوت تلقی میکردند، وقتی
دین آمد فرمود مرگ وفات است نه فوت، هجرت است نه نابود شدن، در مرگ انسان
به یک موجود ابدی تبدیل میشود؛ انسانهایی که مردگان را در قبر نمیبینند
خیال میکنند که انسان پس از مرگ نابود میشود.
وی
افزود: «إنما تنتقلون من دار إلی دار»، انسان از همان روزی که راه افتاد و
کادح الی الله شد تا زمان رسیدن به لقای رحمت الهی همچنان موجود است و از
میان نمیرود، آخرت دارالقرار انسان است، آنجا نه از ضوابط تجاری خبری هست
نه از روابط خانوادگی و دوستی، در دنیا انسان نیاز خود را با یکی از این دو
امر برطرف میکند، بعد از مرگ انسان احتیاج دارد، مانند فرشته نیست بلکه
مسکن میخواهد، پوشاک میخواهد اما نه ضابطه و نه رابطه وجود دارد: «
یَوْمٌ لَّا بَیْعٌ فِیهِ وَلَا خُلَّةٌ وَلَا شَفَاعَةٌ»، همه از خاک
برمیخیزند و واجبالنفقه کسی نیست.
مفسر
برجسته قرآن کریم با اشاره به آیه «قُلْ یَتَوَفَّاکُم مَّلَکُ الْمَوْتِ
الَّذِی وُکِّلَ بِکُمْ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّکُمْ تُرْجَعُونَ» خاطرنشان کرد:
در جاهلیت گمان میکردند که انسان از دنیا میرود، خداوند این فکر جاهلی
را برداشته است، «ة» وفات زائد است، وفات از ریشه وفا است، « وَلَا
تَقُولُوا لِمَن یُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللَّـهِ أَمْوَاتٌ» این اختصاص به
شهدا ندارد، شهدا از منزلت خوبی برخوردار هستند اما کسانی در قیامت هستند
که مرکب آنان سنگینتر از خون شهیدان است آنان نیز زندهاند، در جاهلیت
برهانی بر حرف خودشان نداشتهاند اما قرآن میگوید هر شخصی مرگ را میچشد.
معنای توکل واگذار کردن امور به خداوند نیست
وی
با قرائت آیه « کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ ثُمَّ إِلَیْنَا
تُرْجَعُونَ»، اظهار داشت: هر فردی شربت مرگ را میچشد و این شربت محصول
اعمال اوست، اگر درخت خوب غرس کرد این شربت گوار است، اگر حنظل است این
شربت تلخ است، کسانی که درخت خوب غرس کرد ما به آنان مکان خوب میدهیم،
آنان را در بهشتهایی که «غُرَفًا تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ
خَالِدِینَ فِیهَا» جای میدهیم.
حضرت
آیتالله جوادی آملی با قرائت آیه « الَّذِینَ صَبَرُوا وَعَلَىٰ
رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ» اظهار داشت: معنی توکل این نیست که انسان بخشی
از کارش را خود انجام دهد و بخش دیگری را به خدا واگذار کند، انسان خداوند
را وکیل میگیرد و او نیروی اجرایی وکیل میشود آنگاه خداوند او را در
تمام مراحل راهنمایی میکند که چگونه کار را انجام دهد، همچنین معنای توکل
این نیست که انسان امور را واگذار به خداوند کند و خود هیچ کاری انجام
ندهد.
وی
با قرائت آیه « وَکَأَیِّن مِّن دَابَّةٍ لَّا تَحْمِلُ رِزْقَهَا
اللَّـهُ یَرْزُقُهَا وَإِیَّاکُمْ وَهُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ» ابراز
داشت: این همه پرندگانی که در عالم زندگی میکنند هیچکدام اهل پسانداز
نیستند، موشها و مورچهها ذخیره میکنند اما میلیاردها پرنده در عالم هست
که هیچکدام روزی خود را ذخیره نمیکنند، اینها از جایی به جای دیگر حرکت
میکنند، همان خدایی که این پرنده را اداره میکرد در سفر هم اداره میکند،
خداوند پرندگان را راهنمایی و تأمین میکند، همین آیه وسیله مهاجرت بسیاری
از مهاجران شد، برخی به مدینه رفتند.
زهد را نباید به فرزندان خود تحمیل کنیم
عضو
جامعه مدرسین حوزه علمیه با اشاره به آیه « وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ
خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ
لَیَقُولُنَّ اللَّـهُ فَأَنَّىٰ یُؤْفَکُونَ»، گفت: وقتی جدال صورت گرفت
انسان اول یک دستور جلسه دارد و بعد صورت جلسه، اما اگر جدال میسر نبود
«لَکُمْ دِینُکُمْ وَلِیَ دِینِ» است، شما در این مجادله حسنی از آنان
بپرسید که خالق آسمانها و زمین و مافیها کیست، همه ستارهها را خداوند
مسخر انسان قرار داد، انسان روزی با پیشرفت علم به خورشید نیز سفر میکند،
سفره را آماده کرد که انسان بهرهبرداری کند، اگر از آنان بپرسید که اینها
را چه کسی خلق کرد میگویند خداوند خلق کرد.
وی
با اشاره به آیه «اللَّـهُ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن یَشَاءُ مِنْ
عِبَادِهِ وَیَقْدِرُ لَهُ إِنَّ اللَّـهَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ» افزود:
خداوند این روزی را برای برخی گسترده و برای برخی تنگ گرفته است، برخی وقتی
روزی شان گسترده میشود به فساد روی میآورند، دین سرتاپای آن بوسیدنی
است، دین، دین معطری است، دینی که بدون علم باشد موضوع تفتیش عقاید و
گالیلهسوزی را به همراه دارد، علمی که بدون دین باشد، موضوع جنگ جهانی و
کشتارهای آن را در پی دارد، اسلامهراسی را غربیان راه انداختند، اسلام
هرگز گالیلهسوزی و مخالفت با علم نداشت، اسلام هرگز استفاده سلاح کشتار
فردی و جمعی را مگر به ضرورت امضا نکرد.
حضرت
آیتالله جوادی آملی در بخش دیگری از سخنان خود اظهار کرد: فرزندان ما در
عصر خود زندگی میکنند، ما خودمان اگر زاهد باشیم زهد یک فضیلت شخصی است
اگر فرزند خواست که یک زندگی معتدل داشته باشد چرا ما او را به این زهد
وادار کنیم، خداوند نعمتها را آفرید که استفاده کند و در این استفاده
کردن نباید اسراف و تبذیر کرد.
بازی سالمند افتخار به دارایی و عشیره است
وی
با اشاره به آیه « وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّن نَّزَّلَ مِنَ السَّمَاءِ
مَاءً فَأَحْیَا بِهِ الْأَرْضَ مِن بَعْدِ مَوْتِهَا لَیَقُولُنَّ
اللَّـهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّـهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لَا یَعْقِلُونَ»،
بیان کرد: خداوند زمین را زنده میکند، این خاکهایی که حیاتی در آن نیست
تبدیل به خوشه و شاخه میکند، اگر از مشرکان بپرسی که چه کسی زمین را زنده
میکند قطعا میگویند خدا، پس از آن میفرماید که شما عمری را به بازی
گذراندید « وَمَا هَـٰذِهِ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ»
دنیا یا سرگرمی است یا بازی، این بازی کودکی و جوانی معلوم است، دوران
میانسالی و کهنسالی چندان آشکار نیست که بازی باشد، این تکاثری که
میانسالان انجام میدهند بازی است، سالمند هم بازی دارد، یک سالمند که
بخواهد بازی کند میگوید این قدر موجودی دارم، این قدر قبیله دارم این قدر
عشیره دارم، بازی انسان هشتاد ساله با بازی انسان چهل ساله فرق میکند.
استاد
عالی حوزه علمیه قم خاطرنشان کرد: دنیا متجر(محل تجارت) اولیا است، منظور
از دنیا آسمان و اهلش نیستند، زمین و اهلش نیستند، اینها موجودات الهی
هستند و تکوینیات هستند، دنیا این است که من باید جلو بیفتم، من باید این
میز را داشته باشم، من باید به این پست برسم، یکی از کارهای ائمه(ع)
دنیاشناسی است، هرجا سخن از من شد، ابلیس به میان میآمد، این أنا خیر و
نحن خیر حرف شیطان است، تمام حرف شیطان هم همین است، این همه فرشتگان
هستند اما نزاعی ندارند اما در میان جن و انس درگیری وجود دارد، مردان الهی
نه خود به طرف بازی میروند و نه گرد بازی به دامان ایشان مینشیند، این
فرد در زندگی راحت است و خداوند از این گروه به عظمت یاد کرد./