كارنامه علي كفاشيان در ظاهر قابل دفاع نيست. نميتوان براساس نتايجي كه طي سالهاي اخير گرفتهايم اين كارنامه را درخشان بدانيم.
شايد
بايد دل به وعدههاي خودش بست و منتظر آيندهاي نشست كه به زودي از راه
ميرسد و آيندهنگريهايي را ديد كه در تمامي ابعاد كاري او هويدا است.
كفاشيان اما درست وقتي تصميم به استعفا گرفته است كه زماني مناسب براي
جدايي او محسوب نميشود. زماني كه رفتنش نه تنها دردي را درمان نميكند كه
شايد دردي روي ساير دردهاي ما نيز بگذارد.
رئيس فدراسيون فوتبال به
دنبال جدايي افتاده. مهمترين عوامل تصميم جديد او در فاصله كمتر از يك سال
بعد از رسيدن به قدرت وي را ميتوان در تلاشهاي پنهاني وزارت ورزش و
جواناني ديد كه انگار تمامي هنرش را در تعليقي كردن ورزش كشور خلاصه كرده
است. وزارت ورزش از يك سال پيش تا امروز، نه تنها ريالي به حساب فدراسيون
فوتبال واريز نكرده كه حتي كمكي هم به اين فدراسيون براي بازپس گرفتن حق و
حقوق قانونياش (مانند چند ميليون دلار پول ناقابلي كه در دبي بلوكه شده)
نيز نميكند. وزارت از زير فشار گذاشتن فدراسيون هدفي مشخص دارد. زمين زدن
فوتبال و تشويش افكار عمومي براي رسيدن به استعفاي كفاشيان. رئيس فدراسيون
كه روزي روزگاري رئيس خزانه ارزي بانك مركزي بود و كارنامهاي روشن لااقل
در زمينه سلامت كاري از خود برجاي گذاشت حتي با انگهايي باور نكردني در
زمينه مسائل مالي روبهرو شد تا قاطعانه به اين نتيجه برسد كه براي حفظ
آبرويش از فوتبال برود! اين همان «كشكي» است كه در توصيف استقلال فدراسيون
به زبان آورده بود.
حالا بحث دوباره داغ ميشود. بحث كنار رفتن رئيس و
خرسندي وزارت ورزش و البته عوامي كه از نتايج فوتبال به تنگ آمدهاند.
وزارت وقت خواهد داشت تا اين بار گزينه خود را به فدراسيون فوتبال تحميل
كند. گزينهاي كه قطع به يقين چيزي خواهد بود شبيه به تمامي گزينههاي
ديگرش! يكي مثل همانهايي كه براي فدراسيونهاي دوچرخهسواري و تنيس و كشتي
و... گذاشت. اما رفتن كفاشيان در شرايطي كه تيم ملي در آستانه دو آوردگاه
مهم مانند انتخابي جام جهاني و البته دور اول جام ملتهاي آسيا قرار گرفته
است، چه دردي را درمان ميكند؟ آيا نبايد امروز پرسيد كه مگر جانشين
كفاشيان (قطعاً يكي خواهد بود نهايتا با ويژگيهاي قريب) دم مسيحايي خواهد
داشت كه بر اين فوتبال بدمد؟ آيا وزارت ورزش كه ريال به ريال بودجه اين
فدراسيون را قطع كرده و خود يكي از اصليترين تحريم كنندههاي اين ورزش
شده، نقشي در ناكاميها ندارد و فقط اين فوتبال در صورتي نجات خواهد يافت
كه يكي از نزديكان و همفكران معاون ورزشي وزير جاي كفاشيان را بگيرد؟
بحث
بر سر دفاع از عملكرد كفاشيان نيست. كفاشيان ميرود و فقط شوكي منفي در
مهمترين روزهاي فوتبال ملي ايران به فوتبال ما وارد ميشود. گزينه بعدي
براي اين تيم ملي بايد چه كند؟ بايد شورت ورزشي بپوشد و وسط گود بپرد و به
جاي خلعتبري گلزني كند؟!
اگر ريشه يابي كنيم، همين امروز وزارت ورزش و
جوانان به شكلي جديتر ميتواند مورد نقد قرار بگيرد. وزارتي كه تندتر از
تحريم كنندههاي خارجي، راه را بر فوتبال ايران بسته و به دنبال سهم خواهي
خود از فوتبال و هوادارانش ميگردد!