پیامدهای مدهای منفی به آثار فردی صرفاً محدود نمیشود، بلکه از نظر فرهنگی و اجتماعی نیز مشکل ساز است...
به گزارش بولتن نیوز به نقل از مهر: هنجارشکنی با مدهای منفی، در جوامع مذهبی که افراد به اعضای خانواده و هنجارهای مذهبی خود پایبند هستند پیامدهای منفی زیادی خواهد داشت.
پیامدهای مدهای منفی به آثار فردی صرفاً محدود نمیشود، بلکه از نظر فرهنگی و اجتماعی نیز مشکل ساز است. ترویج مدهای نامناسب و ناهنجار در جامعه و تسخیر افکار و اندیشه نسل جوان و هدایت آن به ورطه فساد و تباهی بسیار مؤثر است. ترویج مدلهای خاص و مبتذل از لباسهای دخترانه و پسرانه به ویژه مدلهای زنانه که در آن بخشهایی از بدن نمایان میشود همچنین شلوارهای مردانه که در قسمت باسن و نشیمنگاه تنگ و چسبان میشوند بیش از دیگر لباسها در تحریک امیال غریزی مؤثرند.
دوره افول مدهای قدیم و ظهور مدهای جدید به سرعت روی میدهد و فرد مدگرا به سرعت باید به روز شود از این رو باید هزینههای بسیاری برای خرید اقلام مد جدید بپردازد. اگر فرد هزینه این تغییر را داشته باشد شاید مشکل چندانی برای او و خانوادهاش پیش نیاید، ولی اگر مشکلی پیش بیاید برای رسیدن به خواستههایش به گرفتن وام بانکی و قرض گرفتن از دوستان و آشنایان روی میآورد و امکان دارد که سرپرست خانواده از عهده مخارج جدید مد بر نیاید؛ در این شرایط نه تنها افراد خانواده وی را تحت شرایطی قرار میدهند بلکه فشار دوستان و آشنایان را نیز باید تحمل کند که نتیجه آن بروز مشکلات روحی و اختلافهای خانوادگی خواهد بود.
مد به حال جوامع صنعتی سودمند است چون سبب تحرک اقتصادی و تولیدی میگردد که این خود سبب افزایش کار و در نهایت، رونق اقتصادی میشود. در صورتی که برای کشورهای وارد کننده مد، موجب طبقاتی شدن و گرفتاریهای خانوادگی میشود به گونهای که شوهر یا پدری که نتواند همسو با مد، نیازهای همسر و فرزندان خود را برآورده کند شوهر یا پدری شایسته نیست. مدگرایی در بین بیشتر افراد خانواده موجب فاصله و اختلافات خانوادگی شده و مشروعیت پدر یا همسر را از بین میبرد.
ایجاد وابستگی اقتصادی
کسانی که مال و ثروت خود را حیف و میل میکنند در حقیقت سرمایههای کشور را به هدر میدهند سرمایههایی که اگر در مسیر درست و شایسته استفاده شود میتواند بسیاری از مشکلات اساسی افراد جامعه به ویژه اشتغال را حل کند، ولی متأسفانه این سرمایهها از مسیر واقعی و درست خود خارج شده و به دست چپاولگران بیگانه میافتد و آنها به نفع خود از این سرمایهها بهره برداری میکنند و وقتی مدگرایی در جامعه به حد اسراف برسد و به مصرف زدگی دامن بزند به جیب کمپانیهای بیگانه خواهد رفت و زمینه را برای وابستگی اقتصادی فراهم خواهد ساخت.
البته در گسترش مدگرایی و مصرف زدگی در جامعه عامل روانی مصرف کننده بسیار مهم است، ولی نباید از شگردهایی که مروجان مد برای مصرف ایجاد میکنند غافل شد که مهمترین این شگردها تبلیغات گسترده و ایجاد نیاز کاذب مصرف در جامعه است که فرد مدگرا را تشویق به خرید محصولات متنوع میکنند تا بازار مدسازان همچنان گرم بماند و گرنه چه کسی چرخ عظیم مدسازان را به چرخش در خواهد آورد.
هنجارشکنی و رواج الگوی غلط
در هر جامعهای ارزشها و هنجارها یی که مورد احترام هستند بایدها و نبایدهای اجتماع را تعیین میکنند. اگر پدیده جدیدی وارد اجتماع شود باید بتواند با افراد جامعه رابطه مثبتی برقرار کند، خود به هنجار تبدیل میشود و اگر موفق به این کار نشود خود موجب شکستن هنجارها میگردد و مخالفت مردم را بر میانگیزد. بدون تردید گسترش بیمارگونه مدهای منفی میتواند مروج الگوهای نادرست به ویژه فرهنگ هجو و بیهودگی و در نهایت، هنجارشکنی در هر جامعهای شود زیرا کسی که به بیماری مدگرایی دچار شود تمام هم و غم و افکارش را به ویژگیهای ظاهری خود معطوف میکند و از توجه به امور معنوی غافل میشود.
چنین فردی از آنجا که در بسیاری از موارد در تغییر شرایط و رسیدن به همه آرزوهایش موفق نمیشود سرخورده و سردرگم به پوچی و بیهودگی روی میآورد و خود مروج آن میشود و در نتیجه ممکن است الگوهای اصیل و ارزشها و هنجارهای جامعه را به سخره بگیرد و هنجارشکنی کند. به یقین، هنجار شکنی با مدهای منفی، در جوامع مذهبی که افراد به اعضای خانواده و هنجارهای مذهبی خود پایبند هستند پیامدهای بیشتر خواهد داشت و بی شک با آن مقابله خواهد شد.