گروه سیاست خارجی ـ یک کمیته از صاحبان تجارت و بازرگانان در امریکا با همکاریهوشنگ امیر احمدی، نام وی را بعنوان کاندیدای ریاست جمهوری بعدی ایران در خرداد ماه 1392 را معرفی کرد.
به گزارش بولتن نیوز، این کمیته ادعا کرده است در شرایطی که ایران در وضعیت اقتصادی ناگواری بسر میبرد و همچنین احتمال جنگ با امریکا و همچنین منزوی شدن جهانی ایران به دلیل برنامه اتمیاش افزایش یافته است، بطوری که در آخرین مورد، «الیور نورث» مشاور اوباما گفته است "امریکا در سال 2013 باید به تاسیسات هسته ای ایران حمله کند"، کاندیدا شدن هوشنگ امیر احمدی برای ریاست جمهوری ایران ضرورت دارد.
بر اساس این گزارش، دو تن از اعضای این تشکل آقای عباس بلورفروشان که معاون کمیته و از اعضای با نفوذ تشکیلات به همراه آقای خویی هستند، می گویند با توجه به اینکه آقای امیر احمدی مشاور بانک جهانی و سازمان ملل متحد و همچنین دولت مکزیک و ترکیه و ایران و هائیتی و همچنین امارات متحده عربی است، یک تشکیلات بین المللی برای حمایت حقوقی از وی ایجاد خواهد شد. آنها می گویند که قصد دارند نام امیر احمدی را در زمان ثبت نام به وزارت کشور اعلام کنند و مدارک و مستندات خود را نیز برای شورای نگهبان جمهوری اسلامی ایران ارسال کنند.
این کمیته میافزاید: امیر احمدی قصد دارد که بر اساس یک چارچوب مشخص، تمامی اختلافات با کشورهای مختلفی را که ایران با آنها درگیر است، به نحوی رتق و فتق کند. او اختلاف ها با دولت امریکا و همچنین با دولت انگلیس را بنحوی حل خواهد کرد؛ علاوه بر آن، وی در روابط با کشورهای دیگر، اقتصاد آزاد و روابط گسترده با کشورها را بعنوان پایه اقتصاد میداند و در این زمینه، برنامه 74 صفحهای برای انتخابات ریاست جمهوری ایران تدوین کرده است.
مانیفست او برای انتخابات ریاست جمهوری ایران که ماه پیش در وب سایتش انتشار یافته است کلیه سیاست های داخلی و خارجی و تبیین استراتژی بین المللی او را نشان می دهد.
به گزارش بولتن نیوز، امیر احمدی در سال 1384 نیز کاندیدای ریاست جمهوری ایران بود که با از سوی شورای نگهبان، صلاحیت وی تأیید نشد و او متعاقب احزار نشدن صلاحیتش، تبلیغات وسیعی را علیه نظام جمهوری اسلامی ایران در سطح جهانی به راه انداخت.
امیراحمدی در سالهای گذشته بعنوان فردی که علاقه زیادی به برقراری ارتباط میان ایران و امریکا دارد، مطرح شده و ارتباطها و دیدارهایی نیز با برخی مقامات داخل ایران از جمله آقای مشایی در قالب شورای ایرانیان خارج از کشور برقرار کرده بود.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
شاید این سری شورای نگهبان تایید صلاحیتیش بکنه...
بالاخراه انسان به امید زنده است دیگه..
بدو بیا اینجا همه منتظرت هستند
چرا اینقدر اینها احمق هستند، من نمیدانم
در هیچ کشوری هر کسی همینطوری نمی تونه کاندید بشه و باید یک سری شرایط داشته باشه.
در هر کشوری یکسری قاعده و قانون برای احراز صلاحیت کاندیداتوری هست وگرنه هر کسی که عامه مردم بهش رای بدن سرنوشت اون مملکت رو می تونه تعیین کنه
چون:
منــــــا فقیــــــــن از کفــــــــــّار بـــدتـــرنــد.
دموکراسی که برخی معادل مردمسالاری واش بکارمیبرند مفهومی است معارفو علوم انسانی و مثل علوم دقیقه مشخص و متفق القول نیست. یعنی مثل قانون معروف بقای انرژی-ماده نیست که علما رویش توافق باشه ولی همین طور که همگان دست کم در ظاهر توافق دارند دروغ چیزی بدست است و احترام چیزی خوبی است همالا نیز دموکراسی/مردمسالاری چیزی خوبی است حتا بنیادگرایان اسلامیستی همچو محمد مرسی نیز قبول دارد دمکراسی چیز خوبیست !
بنا مطلب بالا نمیشود از دموکراسی را تعریف/بازشناسی همه پسندی ارائه ولی مثل هر مفهوم و پدیده انسانی مصادیق دارد همان طور دیکتاتوری/استبدا نیز مصادیق بازشناسی دارد:
مصادیق بارز دموکراسی/مردمسالاری:
1- انتخابات و انتخابی بودن ارکان قدرت و حکومت و دولت
2-آزادی مشارکت در کاندیداتوری و رای دادن.
3-فراگیری مشارکت در ابعاد انسانی اعم از رنگ و تبار و نژاد و زبان و فرهنگ و دین و آیین و عدم تبعیض.
4- احترام به نتیجه انتخابات و رای مردم.
5- هرچه عناصر مصادیق بالا پررنگتر و قوی تر باشد بهمان اندازه دموکراسی غنیتر و واقعیترست.
موارد بالا نشان میدهد امثال امیراحمدی هیچ منع برای شرکت ندارند حتا در چارچوب قوانین به شدت محدود کننده فعلی!
اما نظر شخصی جدا اشکالات محدودیت شرکت در کاندیداتوری دموکراسی در ایران، مشکلاتی همچون مدرکگرایی و عدم نگاه واقعی به تجربه نیز هست. در ایران هرکس مدرک تحصیلی بالا دارد حق کاندیداتوری در مجلس و ریاست جمهوری و غیره دارد و در حالیکه اثبات شده بسیاری این مدارک جعلی و پولی هست! اساسا مدرک فلان رشته تحصیلی چه ربطی به کار نمایندگی و ریاست جمهوری دارد؟! اینکه طرف پزشک یا مهندس فلان رشته فنی است و یا دکرتای زبانشناسی و جغرافیا و غیره دارد چه ربطی مسئل کلان سیاست و اقتصاد و ژئوپولتیک دارد؟!
مهم تجربه است و حتا یک فرد باتجربه با مدرک دیپلم بهتر میتواند نمایندگی مجلس یا ایفای نقش ریاست جمهوری کند. مهم تجربه و کیاست و مدریت است که فقط از طریق سالها تجربه مدیتریتی بدست میاید.
تنگ نظری در کاندیدتوری نشان ترس از از دست دادن قدرت است و این خود ثابت میکند در این نوع کشورها قدرت عامل فساد و منافع نامشروع است وگرنه چه فرقی میکند کی خدمتگزار مردم باشد اگر این مشاغل خدمتگزاری به مردم باشد.
مردم عقل و شعور دارند و در فضای شفاف و آزاد رسانه یی مردم اصلح تشخیص خواهد داد و نیاز به قیمهای خودخوانده ندارند.
من خودسانسورهای لازم انجام داده ام ولی اگر سایت شما نیاز دارد جزئی میتوان موارد حذف کند نا نظرم قابل چاپ شود.
با تشکر.
من عرض کردم به نظر شما کجا دموکراسی هست؟
این دموکراسی ای که شما تشریح می کنید و معیار هایی براش قایل هستید ( مثلا می گید فضای باز رسانه ای ، یا اینکه هر کسی با هر روحیه ای می تونه کاندید بشه ) در کدام کشور ها وجود داره؟ در آمریکا هست ؟ در اروپا هست؟
دموکراسی واقعیتی انکارناپذیر هست.
در تمامی کشورهای به اصطلاح غربی و همچنین اکثر کشورهای دنیا بویژه شرق آسیا و امریکای جنوبی و مرکزی دموکراسی وجود دارد ولی همانطور که از اخلاقیاتی همچون دروغ و راست و احترام برداشتهای متفاوتی است از دموکراسی/کردمسالاری نیز برداشتهای متفاوتی وجود دارد. جون این امر مربوط به معارف است که گاه به غلط آنها را علوم مینامند. معارف از عرف میاید یعنی چیزی هنوز قانون علمی نشده و علم نیست هرچند برخی به اشتباه عرفیات علم مینامند. عرف نیز ارزش خاص خودش را دارد.
بنظرم از لحاظ گستردگی مصادیق که شما آنها معیار خواندید اروپای شرقی از جمله بلغارستان و چک و لهستان و امثالهم بالاترین دموکراسی امروز دارند و چون چارچوبه قانونی این کشورها بنیان دموکراسی قبول و قانونمند کرده همه نوع تفکر و اندیشه یی میتواند در انتخابات حضور بهم برساند.
امروزه در بیشتر کشورهای اروپای شرقی، کمونیستها و لیبرالیستهای کاپیتال میتوانند در انتخابات شرکت کنند و تاحدودی شبیه مدل فرانسوی دموکراسی هستند ولی با درجات بهتر!
بدیهی است دموکراسی برای مردم است و اگر در کشوری اکثریت مسیحی یا حتا بیدین باشندخروجی ان دموکراسی با کشوری که اکثریت مسلمان یا بودایی هستند فرق میکند و بهمین دلیل در کشوری مثل بلغارستان اکثرا بیدین تشریف دارند خروجی دموکراسی با ایران فرق دارد و عدم توجه به این موضوع در ایران و قیاس مع الفارقی صورت میگیرد تصور میشود که در آن کشورها دموکراسی نیست و فقط دموکراسی در ایران امروز است!
هر کشور بنا بر ویژگیهای مردمش دموکراسی خاص خودش دارد. ولی مصادیق به قول شما معیارها در کل یکی است الخصوص مورد اول که گفتم: انتخابات و انتخابی بودن ارکان قدرت و حکومت و دولت.
من خودسانسور لازم انجام دادم ولی مسئول نظرات سایت میتواند تغییر جزئی دهد تا مناسب نشر شود.