* اوباما ترجیح داد تا خود را وارد بحثهای مربوط به نامزدی رایس نکند
اما پیش از آنکه ماجرا را تمام شده بدانید، خود را برای چند خبر نگران کننده آماده کنید. به اعتقاد برخی، عدم ارتقای رایس از پست فعلی وی، به عنوان نماینده آمریکا در سازمان ملل، نتیجه کارشکنی جمهوریخواهان سنا است. برخی دیگر مسئله تبعیض نژادی را پیش میکشند. در اینجا به 3 دلیلی که از دید نویسنده، اوباما ترجیح داد تا خود را وارد بحثهای مربوط به نامزدی رایس نکند –و نتوانست کار زیادی در برابر نقشه زیرکانه جمهوریخواهان در پایان سال، انجام دهد، میپردازیم:
* انتصاب سوزان رایس، خدشهای جدی به هماهنگی موجود در کنگره وارد میکرد
1) پرتگاه مالی. سرانجام در آیندهای نه چندان نزدیک، اوباما و «جان بونر»، سخنگوی کاخ سفید، از توافقی احتمالی برای جلوگیری از پرتگاه مالی فدرال، خبر خواهند داد. اما تبدیل این چهارچوب به قانون مصوبی که در عمل بتواند در اختیار رئیسجمهور قرار گیرد، نیازمند هماهنگی در کنگره است. انتصاب سوزان رایس برای تصدی پست وزارت امور خارجه، خدشهای جدی به این هماهنگی، وارد خواهد ساخت.
* رایس میتوانست از طریق اکثریت آرای دموکراتها تایید شود
2) 2014. دموکراتها در سال 2014، 20 کرسی برای دفاع در مجلس سنا در اختیار دارند که در مقابل، جمهوریخواهان تنها 14 کرسی خواهند داشت. برخی از این کرسیها متعلق به ایالات قرمز –آلاسکا، آرکانزاس، کارولینای شمالی و ویرجینیای غربی- است که در آنجا دموکراتها ترجیح میدهند رای موافق خود را برای تایید رایس، توجیه نکنند –برای مثال، در دفاع از آن چه که وی در مورد بنغازی گفته بود. شاید رایس از طریق اکثریت آرای دموکراتها (آنها 53 رای به علاوه 2 رای مستقل چپ گرا دارند) به تایید میرسید. گمان میرود که دموکراتها به رئیسجمهور گفتهاند که این کار، مبارزهای پر زد و خورد خواهد بود که آنها ترجیح میدهند که از آن دوری کنند.
* مراسم تحلیف اوباما، 5 هفته دیگر
3) دوره دوم ریاستجمهوری اوباما. 5 هفته دیگر، اوباما دومین سخنرانی مراسم تحلیف خود را ایراد خواهد کرد که پر از شعارهای بلندپروازانه – و وعده روندی موفقیت آمیزتر در واشنگتن ( درست مانند وعدهای که در سال 2009 داده بود)، خواهد بود. انتخاب رایس –با علم به این موضوع که با این کار، وی وارد یک مبارزه خواهد شد- به رغم فشارهای کاسته شده در پایتخت، چالش برانگیز خواهد بود.
* پایان دوره کاری هیلاری کلینتون
متاسفانه، در رابطه با همین موضوع، داستان دیگری وجود دارد که در سال 2013، همچنان ادامه خواهد داشت و آن چیزی نیست، جز پایان دوره هیلاری کلینتون در سمت وزارت امور خارجه آمریکا. رسانهها از آن به عنوان «خستگی کلینتون» نام میبرند- اصطلاحی که اولین بار هنگامی مرسوم شد که سایه بیل کلینتون مشکلاتی را برای «ال گور»، در مسیر انتخابات ریاستجمهوری 2000 ایجاد کرد. و در سال 2008، هنگامی که هیلاری، سعی کرد شانس خود را برای شغل قدیمی همسرش امتحان کند، بار دیگر، با شدت بیشتری رواج پیدا کرد.
* خلائی که به راحتی با باراک اوباما پر شد
علاقه رسانهها به دوره کاری بعدی هیلاری کلینتون- فصلی دیگر از داستان وی، هنگامی که وی در مورد انتخابات 2016 جدی میشود- نشانه سومین قسمت خستگی فریب آمیز کلینتون است. به طور خلاصه، سوال این است که آیا آمریکا میتواند تا زمانیکه کلینتون در مورد آرمانهای خود در سال 2016، بیانیهای قطعی میدهد، 2 سال دیگر نیز، جنون کاری او را تحمل کند؟ به یاد بیاورید که ما قبلا نیز–بلافاصله پس از انتخابات 2004- در چنین شرایطی بودهایم. در حالی که آمریکا منتظر تصمیم کلینتون بود، (او اعلام کرده بود که در انتخابات 2007 شرکت میکند)، رسانهها از صحبت کردن درمورد وی، دست نکشیدند. این موضوع برای نامزد احتمالی یک خلاء به وجود آورد؛ خلائی که به راحتی با باراک اوباما پر شد.
* کنارهگیری کلینتون به نفع وی خواهد بود
شاید کنارهگیری کلینتون در سال 2013، از نظر زندگی خصوصی و سیاسی ، به نفع او باشد- تا حدی که بتواند به دور از توجه رسانهها، به زندگی خود ادامه دهد. وی در پاسخ به سوال والترز در مورد این که آیا قصد دارد کتاب دیگری در مورد خودش بنویسد، پاسخ منفی داد. او گفت که قصد دارد تا از سیاست کنارهگیری کرده و در گوشهای خلوت کند.
آمریکا نیز میتواند مانند وی، از این فرصت استفاده کند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com