اگر بخواهیم تهدیدهایی را که در صورت استفادهی اسد از سلاحهای شیمیایی متوجه وی خواهد شد به بازی شطرنج و قواعد آن تشبیه کنیم، اسد نقش شطرنجبازی را خواهد داشت که در هر مرحله یک مهره را از دست میدهد و در پایان بدون مهره بازی را واگذار میکند.
به گزارش
بولتن نیوز به نقل از برهان مسئلهی استفادهی بشار اسد از سلاحهای شیمایی
داغترین خبر این روزهای سوریه است. غربیها با تبلیغات رسانهای زیاد، خطر
وجود این سلاحها در سوریه را پررنگ کردهاند و در تلاش برای دستاویز قرار
دادن آن در جهت اقدامات خود علیه این کشور هستند. اما مسئلهی بسیار مهمی
که در این مورد وجود دارد تهدیدهای متأثر از کاربرد سلاحهای شیمیایی برای
دولت سوریه است. بحث استفادهی بشار اسد از سلاحهای شیمیایی از تابستان
امسال و از زمانی شروع شد که وزارت خارجهی این کشور اعلام کرد دولت این
کشور، در صورت تهاجم خارجی به سوریه، از سلاحهای شیمیایی علیه بیگانگان
استفاده خواهد کرد. میزان ذخایر و مکان این سلاحها، بنا بر مسائل امنیتی،
محرمانه است و ادعای غربیها در مورد داشتن اطلاعات کامل در این مورد صحیح
نیست.
در این نوشتار، به
امکانسنجی استفادهی دولت سوریه از سلاحهای شیمایی میپردازیم و تهدیدهای
فراروی بشار اسد متأثر از استفاده از این سلاحها را تشریح خواهیم کرد.
مهمترین نقاط قوت بشاراسد:
1. حمایتهای ایران،روسیه وچین ازراهحل سیاسی دراین کشور و مخالفت با دخالت خارجی
معارضین
داخلی سوریه با حمایت کشورهای غربی و منطقهای (عربستان، قطر و سوریه)
توانستهاند علیه نظام سوریه به فعالیت خود ادامه دهند و نقاطی از خاک
سوریه را به تصرف خود درآورند. با حمایتهای رسانهای غرب، بیشتر جنایتهای
تروریستهای وارداتی به ارتش سوریه نسبت داده میشود. کشورهای غربی سعی
دارند بشار اسد را در فضای رسانهای و افکار عمومی جهانیان «دیکتاتور و
جلاد» معرفی کنند. از طرفی دیگر، با کنفرانسهایی که در جهت حمایت از
معارضین سوریه برگزار میشود، بحث کمکهای نظامی بیشتر به معارضین مطرح شده
است. در برابر تمامی این اقدامات، 3 کشور ایران، روسیه و چین مقاومت
میکنند و همواره بر راهحل گفتوگو و حل بحران از طریق دیپلماسی تأکید
مینمایند. در صورت نبود چنین متغیری، چه بسا حمله به سوریه مدتها پیش
انجام میشد.
2. انسجام ارتش
با
گذشت بیش از 20 ماه از تحولات سوریه ارتش این کشور انسجام خود را حفظ کرده
و کمترین میزان ریزش را داشته است. در کشورهایی که دچار ناآرامیهای داخلی
میشوند، معمولاً با فرسایشی شدن تحولات، نیروهای نظامی به سرعت دچار ریزش
میشوند و به صفوف مخالفین میپیوندند. در سوریه با توجه به وفاداری ارتش
این کشور، بدنهی اصلی ارتش هنوز یکدستی و انسجام خود را حفظ کرده و به
رغم تمام فشارهای غربیـعربی وارد بر سوریه، ارتش این کشور همچنان به
حکومت وفادار است و در کنار اسد علیه مخالفین میجنگد. فرماندهان ارتش
سوریه، که یک حلقهی داخلی از نخبگان این کشور هستند، هنوز در کنار بشار
اسد قرار دارند.
البته این تمام نقاط قوت بشار اسد نیست، اما در اینجا فقط به دو مورد اکتفا میشود و به بحث و سؤال اصلی میپردازیم.
آسیبها و تهدیدهای استفاده از سلاحهای شیمیایی برای بشاراسد
1. اتحاد مخالفین علیه اسد
اسد
در کنار تمامی نقاط قوت خود در بحران سوریه، برگ برندهای که دارد عدم
اتحاد مخالفین است و این عامل باعث میشود که توان مخالفین تقلیل یابد. این
اختلافات به حدی بوده که زمانی آمریکا کمکهای خود به مخالفین را به دلیل
وجود اختلافات بین آنها قطع کرده است. با استفادهی اسد از سلاحهای
شیمیایی، دیگر دلیلی برای اختلاف بین مخالفان باقی نخواهد ماند و همگی در
یک صف برای نابودی اسد اقدام خواهند کرد.
در
سوریه، با توجه به وفاداری ارتش این کشور، بدنهی اصلی ارتش هنوز یکدستی و
انسجام خود را حفظ کرده و به رغم تمام فشارهای غربیـعربی وارد بر سوریه،
ارتش این کشور همچنان به حکومت وفادار است و در کنار اسد علیه مخالفین
میجنگد.
2. از دست دادن حمایتهای مردمی
بر
اساس آمارهایی که از سوی وزارت خارجهی سوریه منتشر میشود، اسد با وجود
تمامی مسائل، همچنان مورد حمایت درصد بالایی از مردم قرار دارد. طیف
گستردهی مردم سوریه بیطرف هستند که این موضوع متأثر از تبلیغات شدید
رسانههای غربی و عربی است. این گروه به تدریج از جنگ و ناامنی خسته
میشوند و به سمت حمایت از اقدامات دولت در جهت برقراری امنیت میروند.
حال
با تمام این تفاصیل، فرض شود که در این شرایط بشار اسد از سلاحهای
شیمیایی علیه مخالفانی استفاده کند که با پوششهای مردمی خود را استتار
کردهاند. نتیجه کاملاً واضح خواهد بود:
تلفات غیرنظامیان به طرز بیسابقهای افزایش خواهد یافت و مردم را علیه بشار اسد به خیابانها خواهد کشاند.
3. فراهم شدن زمینه برای دخالت خارجی
رئیسجمهور
آمریکا، به عنوان قدرتمندترین عضو ناتو، بارها اعلام کرده است که خط قرمز
ما در سوریه استفاده از سلاحهای شیمیایی است. رسانهها و تحلیلگران غربی
هم با استفاده از ابزارهای رسانهای، تهاجم غرب به سوریه به دلیل تهدید
سلاحهای شیمیایی این کشور برای مردم و کشورهای همسایهی سوریه را به عنوان
واقعیتی انکارناپذیر مطرح میکنند. در حالی که دولتمردان غربی به دنبال
بهانهای برای حمله به سوریه هستند، تصور کنید استفادهی بشار اسد از
سلاحهای شیمیایی چه واکنشی در پی خواهد داشت؟
این
اقدام میتواند نقش شعلهای در انبار باروت تردید سیاستمداران غربی برای
حمله به سوریه را داشته باشد. درست از لحظهای که بشار اسد از سلاحهای
شیمیایی استفاده کند، نیروهای ناتو و حامیان منطقهای آنها به سوی سوریه
حرکت میکنند و جنگ هوایی و زمینی را علیه این کشور آغاز مینمایند و افکار
عمومی دنیا هم پشتیبان چنین حملهای خواهد بود.
4. انشقاق در ارتش
نظامیان
ارتش سوریه اگر تا الآن به بشار اسد وفادار ماندهاند، به خاطر اعتقاد به
حقانیت اسد بوده است. ارتش این کشور همواره اعلام کرده است که علیه
تروریستها میجنگد، نه مردم. در صورتی که اسد از سلاحهای شیمیایی استفاده
کند، این حقانیت رنگ میبازد و جای خود را به تنفر خواهد داد. ارتش از هم
فرومیپاشد و جز گروهی کوچک در حمایت از اسد باقی نخواهد ماند. نتیجهی این
اقدام هم کاملاً شفاف و بدیهی خواهد بود: پیروزی مخالفین بر ارتش نیمهجان
اسد.
5. از دست دادن حمایت کشورهای دیگر
یکی
از عواملی که باعث شده است بیشتر قطعنامههای سازمان ملل علیه سوریه در
شورای امنیت تصویب نشود وتوی چین و روسیه است. مزیت حمایتهای 3 کشور
ایران، روسیه و چین برای اسد ذکر شد. در صورتی که بشار اسد به این نتیجه
برسد که برای برونرفت از بحران فعلی از سلاحهای شیمایی استفاده کند،
فاجعهای عظیم روی میدهد. بر اساس قوانین بینالمللی، کسی که از سلاحهای
شیمیایی استفاده کند جنایتکار جنگی محسوب میشود و تحت پیگرد قرار میگیرد.
طبیعی
است که این 3 کشور، که در شرایط کنونی علیه دخالت خارجی در سوریه مقاومت
میکنند، در صورت عملی شدن این فرض، برای حمایتهای خود توجیهی نمییابند و
در برابر قوانین حقوق بینالملل تسلیم خواهند شد و اگر این اتفاق بیفتد،
بشار اسد با پایان راه دیگر فاصلهای نخواهد داشت؛ زیرا با تشدید فشار از
درون و بیرون رژیم، این کشور از هم خواهد پاشید و این رژیم و مخصوصاً شخص
بشار اسد به لیست جنایتکاران جنگی خواهد پیوست.
در
واقع اگر بخواهیم تهدیدهایی را که در صورت استفادهی اسد از سلاحهای
شیمیایی متوجه وی خواهد شد به بازی شطرنج و قواعد آن تشبیه کنیم، اسد نقش
شطرنجبازی را خواهد داشت که در هر مرحله یک مهره را از دست میدهد. در
بازی شطرنج، توان بازیگر بستگی به مهرههایی دارد که در اختیار وی است.
همان طور که ذکر شد، اسد با استفاده از سلاحهای شیمیایی علیه مخالفین، به
ترتیب مهرههای زیر را طبق قواعد شطرنج از دست خواهد داد. لازم به ذکر است
که به علت تقدم و تأخر و اهمیت حوادث، لزوماً ارتباط منطقی بین بعضی از
موارد با مهرههای شطرنج وجود ندارد:
- سرباز: یکدست شدن مخالفان؛
- قلعه: از دست دادن حمایتهای مردمی؛
- اسب: فراهم شدن زمینه برای حملهی ناتو و کشورهای منطقهای حامی آن؛
- وزیر: انشقاق بین ارتش؛
- شاه: از دست دادن حمایت ایران، چین و روسیه.
همان
طوری که مشاهده میشود، بشار اسد در هر مرحله یکی از مهرههای خود را از
دست میدهد که هر کدام ضربهای بر قدرت وی خواهد بود و تمرکز و توان وی را
برای ادامهی کار تضعیف میکند. در نهایت شطرنجباز تسلیم حریف میشود و
بازی را واگذار خواهد کرد. درست است که میدان نبرد در سوریه با میز شطرنج
تفاوت فاحشی دارد، اما این 2 بیشباهت هم نیستند. یک سیاستمدار، همانند یک
شطرنجباز، اگر مهرههای خود را از دست بدهد، به لاک دفاعی فرو میرود و
فقط منتظر پایان بازی و شکست خود خواهد ماند.
با
استفادهی اسد از این سلاحها، در مرحلهی اول، مخالفین اختلافات خود را
کنار میگذارند و تمام نیروهای خود را در یک صف واحد علیه اسد به میدان
میفرستند و اینجاست که اسد اولین مهرهی خود یعنی سرباز را از دست میدهد.
با مشخص شدن میزان تلفات و خسارات ناشی از سلاحهای شیمیایی، مردم حمایت
خود را از اسد برمیدارند و از وی متنفر خواهند شد و اسد قلعهی خود را نیز
از دست میدهد. زمانی که شرایط داخلی متأثر از تبعات استفاده از سلاح
شیمیایی علیه اسد مهیا شد، نیروهای ناتو تردید را کنار میگذارند و به این
کشور حمله میکنند و اسد یکی دیگر از مهرههای باارزش خود یعنی اسب را از
دست میدهد.
تا اینجای کار اسد
میتواند همانند یک شطرنجباز از کیش و مات شدن جلوگیری کند. تهدید وقتی
کامل میشود که ارتش این کشور با مشاهدهی این همه تبعات و بیرحمی اسد از
وی فاصله میگیرند و اسد کلیدیترین مهرهی خود یعنی وزیر را از دست
میدهد. حال دیگر تمامی مهرههای اسد بیرون بازی هستند و مهرهی شاه تک و
تنها در بازی مانده است. ایران، روسیه و چین تا زمانی از دولت سوریه حمایت
میکنند که آن را مدافع حقوق مردم و در راستای اصلاحات ببینند؛ اما با
مشاهدهی این جنایت، این کشورها خود را کنار میکشند و شطرنجباز مات
میشود و بازی را واگذار میکند.
با
توجه به مطالبی که ذکر شد، شرایط اسد در صورت استفاده از سلاحهای
شیمیایی، قابل پیشبینی و کاملاً مشخص خواهد بود. حال به سؤال اصلی این
نوشتار میرسیم که آیا اسد از سلاحهای هستهای استفاده خواهد کرد یا نه؟
برای پاسخ به این سؤال نیازی به آشنایی به فنون رزم و سیاست نیست و کافی
است که به تبعات ذکرشدهی این اقدام نگاهی بیندازیم. نه تنها اسد، بلکه هیچ
سیاستمدار عاقل و آشنا به کاری، با وجود اطلاع از این تبعات، هرگز این
قمار را انجام نخواهد داد؛ چرا که نتیجهی آن باخت خواهد بود.
بشار
اسد همانند هر سیاستمدار دیگری اقدامات خود را با توجه به تبعات و
بازخوردهای آن انجام میدهد و مطمئناً هیچ وقت دست به چنین اقدام
غیرانسانیای نخواهد زد، چرا که نام وی و خاندانش برای ابد در حافظهی
تاریخ به عنوان جنایتکار جنگی ثبت خواهد شد. این همه تبعات برای یک
سیاستمدار کافی است تا خواب آسوده را از چشمان وی برباید و وی را هراسان
کند. بشار اسد در صورتی که بخواهد با اطلاع از این تبعات از سلاحهای
شیمیایی استفاده کند، باید وی را یک سیاستمدار ناآشنا به فنون سیاست
بدانیم، در صورتی که اسد نشان داده به خوبی با این قواعد آشناست.
تلاش
رسانههای غرب در جهت خطر و تهدید استفادهی قریبالوقوع اسد از سلاحهای
هستهای در راستای پروژهی دیگری تعریف میشود به نام آمادهسازی افکار
عمومی برای حمله به سوریه. (ابعاد مختلف این پروژه به زودی در سایت برهان
منتشر خواهد شد.) غرب به واسطهی این دستاویز، در پی فشار روانی بیشتر بر
رژیم سوریه است تا تمرکز را از تصمیمگیران سوریه بگیرد و آنها را دچار
پریشانی روحیـروانی کند تا نتوانند در برابر حوادث عکسالعمل منطقی و
مفیدی داشته باشند.
اسد تا کنون
نشان داده که شطرنجباز ماهری است و غربیها نیز با اطلاع از این مسئله،
به دنبال این هستند که احتمال استفادهی اسد از سلاحهای شیمیایی را به
صورت وسیع به افکار عمومی القا کنند تا او را به اشتباه بیندازند. خبرهای
زیادی طی روزهای اخیر منتشر شده است مبنی بر اینکه شورشیان مسلح به
سلاحهای شیمیایی دست یافتهاند. بعید نیست همین روزها خبر استفاده از این
سلاحها در سوریه منتشر شود و آن را به اسد منتسب نمایند؛ اما تحلیلگران
ریزبین و دوراندیش توطئهای بودن این خبر را خیلی زود خواهند فهمید.(*)
* محمدرضا مرادی، کارشناس مسائل بین الملل و عضو هیئت تحریریه برهان