تلاش فتنه و انحراف برای تصاحب میز رئیس جمهور!

این مسئله از جهات مختلف برای نظام و مردم و همچنین احزاب و گروههای سیاسی مهم و قابل توجه است.  در این یادداشت می کوشیم تا به دلایل اهمیت انتخابات ریاست جمهوری یازدهم کمتر پرداخته شود و بیشتر آرایش دو جریان پر تحرک و خبرساز انحراف و فتنه را بررسی و کاندیدا های احتمالی آنها را نام میبریم.

لازم به ذکر است همانگونه که خوانندگان عزیز توجه دارند مرز بندی های سیاسی و آرایشات گروهها و احزاب لحظه به لحظه در حال تغییر و تکامل است و تا زمان برگزاری انتخابات فقط ممکن است قابل کلی رعایت و محتوا تماما تغییر کرده باشد و همگی پیشبینی می باشد.

---

 سران فتنه برنامه و هدفی جز امتیازگیری از نظام نداشتند و دائم بر همین اساس بر طبل توهم‌آمیز تقلب می‌کوبیدند.آن‌ها در آن بحبوحه و با حرکت ۹ دی شکست سختی را از مردم پذیرفتند و بنا به اهداف شومی که دارند حتما در انتخابات پیش رو سر از سوراخ درمی‌آورند.مدیران و دوستداران نظام و ولایت هوشیار باشند که تحرکات جریان فتنه و نفاق آغاز شده و در اختفا و نهان به فعالیت می‌پردازند.

جریان اصلاحات به دو دسته کاملا مشخص و متمایز تقسیم شده است که البته هر کدام از این دسته ها در درون خود نیز مرزبندی های سیاسی خاصی دارند. دسته اول از جریان اصلاحات گروهی هستند که از گذشته در مسیر عناد با نظام گام برداشته و در جریان فتنه سال۸۸ کاملا در مقابل نظام قرار گرفتند و با عملیات های براندازانه به زعم خود در جهت فشار بر نظام تا رسیدن به نقطه فروپاشی کوشیدند و پوشش سیاسی را نیز برای خود بهترین پوشش دیدند.

این دسته که همچنان خود را اصلاح طلب می دانند ، انتقادات شدیدی را به دسته دوم که توضیح آن خواهد آمد دارند اما به نظر می رسد در لایه های خاصی از کار سیاسی با همدیگر هماهنگی و همپوشانی دارند. پیش بینی میشود این دسته ، انتخابات آینده را تحریم نموده و در جهت یارگیری بیشتر از دسته دوم فشار زیادی را به این دسته وارد نمایند. برای نمونه می توان فشار سیاسی این گروه را بعد از رای دادن مصلحتی جناب خاتمی در انتخابات مجلس مشاهده نمود که تلاش فراوانی داشتند تا علاوه بر یارگیری موضع خود را بر کرسی نشانند. این رفتار تا انتخابات ادامه خواهد داشت و این دسته به اپوزسیونی در درون نظام تبدیل خواهند شد .

اما دسته دوم دسته ای هستند که بعد از زور آزمایی با نظام در جریان فتنه۸۸و عدم توفیقشان در روند براندازی نرم به سنگر های سیاسی پناه برده و به صورت ملایم ندای همراهی و دلسوزی برای نظام و انقلاب را سر داده

این دسته در تحلیل های خود به این نتیجه رسیده اند که باید در انتخابات آینده به صورت رسمی و با پرچم اصلاحات وارد رقابت شوند تا بتوانند در عرصه سیاسی کشور حضور داشته باشند و از گردونه سیاسی خارج نشوند. به نظر تحلیل گران این دسته در صورتی که شائبه همراهی آنها با دسته اول تقویت شود ، آنها از گردونه قدرت کنار گذاشته شده ، احزابشان تخته و خودشان نیز به سرنوشت گروهک نهضت آزادی مبتلا خواهند شد.

هر چند این داستان بر شکاف بین دسته اول و دوم می افزاید اما دسته اول بعلت کمبود نفرات علاقه مند نیست شکاف حاصله را بصورت علنی مشخص نماید .

به نظر میرسد دسته دوم جریان اصلاحات با دو استراتژی وارد این عرصه خواهند شد. استراتژی اول که برخی از اهدافشان را تامین می کند ورود به عرصه انتخابات با تابلو و پرچم اصلاحات و کاندیدا های مشخص است به طوری که گروههای سیاسی در دسته دوم جریان اصلاحات مانند کارگزاران ، بخشی از روحانیون مبارز و فعالین بنیاد باران بر گزینه هایی همچون محمد علی نجفی وزیر اسبق آموزش و پرورش و محمد رضا عارف معاون اول خاتمی و رییس اسبق سازمان مدیریت و برنامه ریزی و همچنین اسحاق جهانگیری وزیر صنایع و معادن گذشته توجه و تمرکز دارند.

البته گزینه های دیگری نیز موجود است که تا زمان انتخابات علاوه بر بازی با این گزینه ها ، مهره نهایی و یا مهره های نهایی را به عرصه خواهند فرستاد.

اما نکته مهم در دسته دوم این است که به نظر می رسد یک لایه مخفی در این دسته در حالرایزنی با گزینه ای است که قدرت و قابلیت جمع آوری آرا را دارد ولی پرچمی از اصلاحات در دست ندارد. این بازی خطرناک از سوی مرد خاکستری جریان اصلاحات و طراح و برنامه ریز فتنه سال۸۸کلید خورده و پیگیری می شود که متاسفانه همنوایی هایی نیز با این طرح وجود دارد. جهت روشن شدن مطلب فقط به همین نکته اشاره می کنم که مرد خاکستری در نشستی خصوصی جهت هماهنگی های انتخاباتی از آقای «م ق» بعنوان گزینه ای که اصولگراست اما میتواند خواسته های اصلاح طلبان را یز برآورده سازد ، نام برده شده است. این سناریو در آینده مرحله به مرحله تکمیل خواهد شد و البته در صورت موفقیت این سناریوی خطرناک، شاهد شکاف بزرگی در بدنه اصولگرایی خواهیم بود . توضیح بیشتر این سناریو در اینده صورت خواهد گرفت.

                                                    "جریان انحرافی و انتخابات"
         
گل سرسبد جریان انحرافی،شخصی نیست جز اسفندیار رحیم مشایی.این شخص که برکت خارج شدن از دفتر ریاست جمهوری وقتش خالی شده دست به کارهای متعددی زده. علاوه بر انتخابات ریاست جمهوری به فکر شورای شهرها نیز هست. اخبار بدست آمده حکایت از آن دارد که جریان انحراف مجموعه جلسات خود را برای چهارمین دوره انتخابات شورای شهر اسلامی شهر و روستا افزایش داده است.

در همین رابطه شنیده می شود پس از آن که جریان انحراف با تبلیغات گسترده و صرف هزینه های فراوان مالی نتوانست مهره های خود را راهی مجلس نهم شورای اسلامی کند،به تازگی برنامه ریزی برای حضور فعال در انتخابات شوراها در دستور کار این جریان قرار گرفته است.

گفته می شود مشایی شخصا پیگیر این موضع بوده و کارگروهی را برای این مساله فعال کرده است.

همچنین شنیده شده تاکنون دو جلسه در این رابطه با مدیریت مشایی تشکیل شده و وی بر انتخاب مهره هایی سفید و جدید در این انتخابات تاکید داشته است.همچنین شنیده شده که برای استان تهران نیز جریان انحراف لیستی را برای کاندیداتوری آماده ساخته که در مرحله پالایش می باشد.حضور افرادی از قشرهای ورزشی، علمی و سیاسی در لیست ابتدایی این جریان دیده می شود.

چند سخن ارزشمند از  امام خامنه ای دامت برکاة:

امام خامنه ای:انتخابات باید... هم پرشور و زنده و با نشاط باشد، هم آرام و متین باشد... اما تشنّج نباشد؛... این فضای مطلوب انتخابات است.
تاریخ: 13-11-78

امام خامنه ای:اختلافات بین مسئولین نباید به اختلاف در عمل و گریبان گیری و مچ گیری منتهی شود. از امروز تا روز انتخابات هر کس احساسات مردم را در جهت ایجاد اختلاف بکار گیرد قطعا به کشور خیانت کرده است.

امام خامنه ای:بصیرت در این دوران و در همه‌ دوران‌ها به معنای این است که شما خط درگیری با دشمن را تشخیص دهید؛ کجا با دشمن درگیری است؟ بعضی‌ها نقطه‌ درگیری را اشتباه می‌کنند؛ خمپاره و توپخانه‌ خودشان را آتش می‌کنند به سمت یک نقطه‌ای که آن‌جا دشمن نیست، آن‌جا دوست است. بعضی‌ها رقیب انتخاباتی خودشان را «شیطان اکبر» به حساب می‌آورند! شیطان اکبر آمریکاست، شیطان اکبر صهیونیسم است؛ رقیب جناحی که شیطان اکبر نیست، رقیب انتخاباتی که شیطان اکبر نیست. من طرفدار زیدم، شما طرفدار عمروئی؛ من شما را شیطان بدانم؟ چرا؟ به چه مناسبت؟ در حالی که زید و عمرو هر دو ادعای انقلاب و اسلام می‌کنند، در خدمت اسلام و در خدمت انقلابند. خط درگیری با دشمن را مشخص کنیم.