کد خبر: ۱۱۵۱۵۸
تاریخ انتشار:

گلادياتورها و نمايش هاي نيابتي در سوريه

دربار آل سعود در تبليغات سنگين سياسي كه با ظاهري مذهبي و از طريق ده ها شبكه تلويزيوني ارائه مي شود، تلاش دارد تا اهل سنت را متقاعد كند كه بايد براي آزادسازي دو پايتخت تاريخي خود يعني بغداد- پايتخت عباسيان- و دمشق- پايتخت امويان- حول محور رياض جمع شوند و البته بعضي شبكه هاي مشكوك شيعه نما نظير «الانوار»، «الزهرا»، «فدك»، «سلام» و... هم در خدمت اين طرح قرار داشته و مستندات شبكه هاي سعودي را فراهم مي نمايند.
کیهان:

طي يك سال گذشته تلاش زيادي براي وحدت و هم پوشاني گروه هاي معارض سوري، بخصوص دسته هاي مسلح صورت گرفته است از بهمن ماه سال گذشته كه آمريكا، اروپا، عربستان، تركيه و ... معارضان را در پايتخت تونس گرد هم آوردند تا امروز صحبت از اتحاد معارضان است ولي در عمل اين اتفاق نيفتاده و شواهد و قرائن بيانگر آن است كه اين اتفاق در ماه هاي آينده نيز نخواهد افتاد. در اين ميان، دسته هاي مسلح براي اين كشورها نقش گلادياتورهاي قرون وسطي را بازي مي كنند يعني مي كشند و كشته مي شوند در حالي كه هيچ منافعي براي آنان متصور نيست.
نه گروه هاي مسلحي كه تحت عنوان «ارتش آزاد» فعاليت مي كنند و تركيبي از نيروهاي اخوان المسلمين و سكولارها هستند و نه گروه هاي مسلحي كه تحت عنوان «جبهه نصرت» فعاليت مي كنند و تحت امر القاعده هستند، از آنچه در «پشت صحنه» مي گذرد، اطلاع ندارند و با تحليل هاي سطحي گمان مي كنند، جايگزين نظام كنوني سوريه اند در حالي كه فهم اين موضوع كه نيرويي كه از منظر اجتماعي «ويرانگر» و «آلت دست» قدرت هاي خارجي شناخته مي شوند، هيچ شانسي براي تشكيل دولت ندارند، چندان دشوار نيست.
معارضان سوريه در ادعاي «مذهبي بودن» نيز به رسميت شناخته نمي شوند چرا كه ديني كه آنان در ظاهر از آن دم مي زنند، به هيچ وجه توسل به قتل و كشتار مردم براي به قدرت رسيدن و ويران كردن خانه ها و ساير مراكز متعلق به مردم به بهانه ضربه زدن به دولتي كه در صدد تغيير آن هستند را برنمي تابد. به همين نسبت اسلام با دامن زدن به اختلافات دو طايفه و زمينه سازي كشتار بيشتر مردم ميانه اي ندارد و كشورهايي نظير عربستان و تركيه كه هر كدام به نوعي اين اقدامات را با وظيفه ديني پيوند مي زنند، در منظر ديني شريك جنايات شمرده مي شوند.
در آيه 9 سوره مباركه الحجرات، خداوند با صراحت مي فرمايد: «اگر دو طايفه از مومنين به قتال با يكديگر روي آوردند، پس مومنين بايد آنان را به ترك قتال فرا بخوانند و اگر يكي از آن دو طايفه بر ادامه قتال اصرار ورزيد، مومنين بايد به قتال با او بپردازند تا زماني كه ترك قتال را كه امر خداست، بپذيرد و پس از آن كه هر دو طايفه قتال را ترك كردند مومنين بايد با داوري عادلانه - و بررسي ريشه هاي قتال ميان آنان- قسط را برقرار سازند.» علماي برجسته اهل سنت در ذيل اين آيه عبارات و احاديث جالبي را ذكر كرده اند. «ابن كثير» در ذيل اين آيه از قول پيامبر اسلام(ص) آورده است كه دفع فتنه حتي به نفع آن طايفه اي كه به ظلم به قتال برخاسته نيز مي باشد چرا كه منع ظلم كمك به او نيز هست. «انس» نيز در كتاب خود (صحيح) به اين حديث استناد كرده است. «امام شوكاني» نيز در ذيل اين آيه شريفه آورده است «فعلي المسلمين ان يعدلوا بين الطائفتين و يتحروا الصواب لحكم الله و ياخذوا علي يدالطائفه الظالمه حتي تخرج من الظلم و تؤدي ما يحب عليها للاخري» يعني بر مومنين است كه بين دو طايفه درگير عدالت را برقرار كرده و امر صواب براي جاري شدن حكم خداوند انجام بدهند و مانع ظلم از سوي طايفه ظالم شوند تا زماني كه از ظلم - فتنه گري- خارج شده و ادا كند آنچه را كه از حقوق طرف مقابل بر گردن دارد. و اما، احمد شوكاني يمني - فقيه و قاضي قرن دهم هجري- يك گام از ابن كثير و انس بن مالك جلوتر برداشته است. در عين حال علماي برجسته شيعه، از جمله مرحوم علامه طبرسي در «مجمع البيان في تفسيرالقرآن» معتقدند اگر در جنگ بين دو طايفه كه يكي ظالم و يا فاسق و طرف ديگر مومن بود، مومنين بايد با نصرت طايفه مومن ريشه جنگ ظالم و فاسق عليه مومنين را بخشكانند. به هر حال با منطق فقهي و تفسيري بزرگان اهل سنت، عربستان، تركيه و ساير كشورهاي سني مذهب بايد طرفين را به ترك قتال فرا بخوانند و سپس حيات داوري براي برقراري عدالت و ريشه هاي درگيري تشكيل دهند بنابراين مي توان با قاطعيت گفت عملكرد اين كشورها هيچ توجيه ديني ندارد.
از آن طرف گروه هاي مسلحي كه در تبليغات «دينمدار» و «مذهبي» خوانده مي شوند، در درگيري كنوني به هيچ وجه اصول و قواعد ديني را رعايت نمي كنند. اين موضوع از چند جنبه قابل بحث مي باشد؛ در هيچ نحله و مذهبي از اهل سنت، استفاده از سلاح براي رسيدن به «قدرت» مشروع تلقي نمي شود و هيچ مومني نمي تواند به چنين گروهي كمك كند. اين در حالي است كه وقتي يك دولت مسلمان طرف مقابل را به گفت و گو و مصالحه فرا مي خواند، نمي توان دست بردن به سلاح را «دفاعي» قلمداد كرد در چنين شرايطي در واقع اين دولت سوريه است كه موضع دفاعي دارد و گروه مسلح در موضع تعدي و تجاوز قرار دارد. نكته ديگر اين است كه هيچ گروه مسلمان نمي تواند در جنگ عليه طايفه ديگر حتي اگر كافر و مشرك باشد- كه اين اتهامات به دولت سوريه كه در جبهه مجاهدان و مومنين قرار دارد، روا نيست- نيز انهدام ساختمان ها و شليك به مردم عادي توجيه كند اقدامي كه هر روزه توسط عناصر تروريست انجام مي شود. نكته ديگر اين است كه وقتي گروهي مسلمان از سوي سران كفر مورد پشتيباني قرار گرفته و به تهاجم خونين تر و بيشتر ترغيب مي شود، نمي تواند ادعاي ديني بودن داشته باشد .
يكي از علماي سني سوريه- كه در جريان اجلاس اخير اساتيد و علماي جهان اسلام به تهران سفر كرده بود- مي گويد: «از فرزند 51 ساله «شيخ عبدالله عدوان» - يكي از روحانيون اخواني مرتبط با ارتش آزاد- پرسيدم نظر پدرت راجع به علماي سني سوريه كه با تروريست ها همكاري نمي كنند چيست؟ پاسخ داد اگر اخواني ها به قدرت برسند اين علما را به دليل صوفي بودنشان بلافاصله به قتل مي رسانند بعد شروع كرد به نام بردن از روحانيون سرشناس سني و از جمله نام استاد خود «شيخ عبدالله سراج الدين» را برد و گفت او را من مي كشم!» در واقع منطق اين گروه قتل و تعدي و نتيجه كارشان هم «هرج و مرج» است. تا امروز اين گروه به هيچ نتيجه اي نرسيده اما البته جبهه كفر و نفاق با سردمداري آل سعود، آل ثاني، آمريكا و اروپا توانسته اند خسارت هاي زيادي به مردم سوريه و بطور كلي مسلمانان بزنند و گروه هاي محارب در اين ميان جز گلادياتورهايي نگون بخت نبوده اند.
دو گروه تروريست كه نتوانسته اند راه به جايي ببرند با حمايت و برنامه ريزي غربي عربي به برجسته سازي اقدامات بي ارزش روي آورده اند. تمركز اين گروه ها طي دو هفته اخير روي چند نقطه بود آنان فرودگاه، راديو - تلويزيون دولتي و كاخ رياست جمهوري را نشانه رفتند اما اين نشانه روي بيش از وقوع در ميدان واقعي روي صفحات تلويزيون نقش بست. آنان كه قادر به تصرف فرودگاه نبودند با اقدامات تروريستي جاده فرودگاه را هدف قرار دادند و دست آخر با دادن تلفات از اطراف آن پراكنده شدند. پروژه تصرف تلويزيون دولتي هم به جايي نرسيد اما البته آنان CNG سيار آن را منهدم كردند و نام آن را براي چند ساعتي تسخير تلويزيون گذاشتند. به جاي كاخ رياست جمهوري هم بمبي را جلوي وزارت كشور منفجر كردند و در نهايت با دادن بيش از 100 نفر تلفات به اطراف دمشق متواري شدند. پس از آن پروژه تبليغاتي ديگري را كليد زدند و آن تهديد اتباع ايراني، روسي و اكرايني در سوريه بود و حال آن كه در طول 12 ماه گذشته هيچ تبعه اي از اين سه كشور در جنگ با آنان حضور نداشته اند. در واقع برجسته نمايي اقدامات كوچك خود به تنهايي از شكست مفتضحانه گروه هاي تروريست و حاميان غربي عربي آنان حكايت مي كند.
از سوي ديگر اگر قطعات پازل درگيري هاي سوريه و اهداف شناخته شده كشورهاي حامي تروريسم ضدسوري را كنار هم قرار دهيم، درمي يابيم كه تنها دو نقطه اتفاق ميان آنان وجود دارد يكي از اين دو منزوي كردن ايران از طريق ايجاد درگيري سني- شيعه و ديگري نجات رژيم صهيونيستي از شرايط سختي كه طي 21 سال گذشته و بخصوص طي دو سال گذشته با آن مواجه است. در واقع در اين صحنه آمريكايي ها امنيت رژيم غاصب اسرائيل را نقطه اصلي همكاري در طرح ضدسوري و پرداخت هزينه براي آن قرار داده و تضمين آن را نه فقط از عربستان و تركيه كه از گروه هاي تروريستي كه همان گلادياتورهاي صحنه اند و خواب سيطره بر سوريه را مي بينند دريافت كرده اند و از اين رو يكي از مسئولان ارشد اخوان المسلمين سوريه با صراحت از موافقت اين جريان با برقراري رابطه همه جانبه با رژيم غاصب سخن گفت. در اين ميان سعودي ها از طرف هاي درگير خارجي و داخلي در سوريه براي قرار داشتن در جبهه اي ضدشيعي با محوريت رياض تضمين گرفته است و صد البته درباره اين كه كشورهايي نظير تركيه چنين تضمين هايي را به سعودي داده اند، ترديدهايي وجود دارد. حتي اگر در لفظ چنين تضميني هم داده شده باشد در عمل درباره پايبندي تركيه و... ترديد جدي وجود دارد. نكته ديگر در اين ميان «هم پيماني» چه حول محور حفظ رژيم غاصب صهيونيستي و چه حول محور ضديت با شيعه در زماني موضوعيت دارد كه به تضعيف و اسقاط نظام كنوني سوريه بيانجامد اما وقتي اين هم پيماني راه به جايي نبرد، پرداخت هزينه از سوي اين كشورها بي معني خواهد بود. بر اين اساس از يك سو تكليف ايران و هم پيمانان آن در ناكام گذاشتن آن جبهه هم پيمان مشخص است و پرداخت هزينه در اين رابطه انطباق كامل با منافع و امنيت ملي كشوري نظير ايران داشته و كاملا استراتژيك به حساب مي آيد و از سوي ديگر از همين الان مي توان شكست هم پيماني غربي عربي حول محور اسقاط نظام سوريه را پيش بيني كرد مگر نه اين است كه طي دو دهه گذشته همواره جبهه مقاومت بر جبهه استكبار و ارتجاع پيروز شده است.
دربار آل سعود در تبليغات سنگين سياسي كه با ظاهري مذهبي و از طريق ده ها شبكه تلويزيوني ارائه مي شود، تلاش دارد تا اهل سنت را متقاعد كند كه بايد براي آزادسازي دو پايتخت تاريخي خود يعني بغداد- پايتخت عباسيان- و دمشق- پايتخت امويان- حول محور رياض جمع شوند و البته بعضي شبكه هاي مشكوك شيعه نما نظير «الانوار»، «الزهرا»، «فدك»، «سلام» و... هم در خدمت اين طرح قرار داشته و مستندات شبكه هاي سعودي را فراهم مي نمايند.
اين در حالي است كه از يك سو بغداد و عباسيان ارتباطي با برادران اهل سنت ما نداشته اند و حكومت هاي جائر امويان، مروانيان و ثقفيان كه با اصل اسلام و نه فقط تشيع به ستيز برخاسته و علماي برجسته همه مذاهب شيعي و سني آن دوران را دوران تاريك مي دانند، ربطي به اهل سنت ندارند و از اين ها گذشته وهابي هايي كه همين امروز هم اهل سنت سوريه را صوفي خوانده و آنان را مهدور الدم مي دانند. چگونه مي توانند قباي مذاهب اربعه پوشيده و به جنگ شيعيان بيايند. آل سعود يك بار ديگر شكست مي خورد چرا كه گرم كردن نزاع بين مذاهب به نفع هيچ كشوري در منطقه نيست. قطعا تركيه كه در خود 32 ميليون علوي را جاي داده و كويت كه 03 درصد جمعيت شيعه را دارا مي باشد و يمن كه حدود 55 درصد شيعه دارد و... به جبهه سعودي مدد نخواهند رساند و اين يعني اين كه ماموريت ويژه سعودي ها از همين حالا باطل است.
مردم سوريه در اين ميان به درستي مي دانند كه سعودي، آمريكا و... دست اندركار طرحي خطرناك براي امت اسلام و بخصوص سوريه مي باشند و از اين رو علي رغم آن كه در معرض جنگي 12 ماهه قرار گرفته اند صفوف خود را در مقابل تروريست ها حفظ كرده اند و در واقع بر يك جنگ جهاني غلبه نموده اند.
سعد الله زارعي
 

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین