انرژی درمانی، از ظهور تا حضور...

اما در ايران انرژي درمانان اغلب براي پيشبرد كارشان علاوه بر تبليغات وسيع براي جلب اعتماد و جذب بيشتر مردم از نام ائمه اطهار و خاصه امام زمان(عج) استفاده مي‌كنند. اين در حالي است كه داستان زندگي اين افراد مملو از پول پرستي، دروغ گویی و سوء استفاده از مقدسات و ... است. بسياري از افراد مذهبي با شنيدن نام ائمه و ادعيه‌اي كه اين انرژي درمانان مي‌خوانند جذب شده و براي درمان به آنها مراجعه كرده‌اند، اما چون نتيجه نگرفتند مايوس شده و در موارد بسياري ديده شده كه بيماران به جاي نا اميدي از اين روش درماني، به دليل آنكه انرژي درمان با مهارت تمام تقصير بهبود نيافتن بيمار را برگردن مقدسات انداخته، از خدا و پيغمبر نا اميد شده‌اند!

 در حال حاضر تعداد بسياري از بيماران و خانواده‌هاي آنان نمی دانند كه اساسا مراجعه به چنين افرادي صحیح است يا خير؟ آيا از لحاظ شرعي مراجعه به فردي كه ادعاي كارگزاري خداوند را دارد، اما در مقابل اين نيروي خدادادي مبالغ زيادي از 50 تا 300 هزار تومان را براي هر جلسه درمانی مي‌گيرند، صحیح است یا خیر؟ در همین زمینه گفتگویی کردیم با حجت الاسلام مظاهری سیف، استاد دانشگاه و پژوهشگر در حوزه اخلاق، عرفان و جنبش های معنو و رئیس «موسسه بهداشت معنوی».
ایشان در این گفتگو با موسسه راهبردی دیده بان، در خصوص ریشه های پیدایی پدیده ی انرژی درمانی و صحت آن سخن می گوید:

 دیده بان: امروزه در جامعه ما موضوعی به نام انرژی درمانی(استفاده از یک سری از انرژی هایِ ماورائی و متافیزیکی) که بیشترهم در زمینه درمان به کار می رود، مطرح شده است. به نظر شما آیا انرژی درمانی وجود دارد؟ اگر وجود دارد، انرژی درمانی چیست؟ آیا قابل قبول است؟ به نظر می رسد فرقه هایی زیادی به این شکل عمل می کنند، بعضی از آنها خیلی رشد میکنند مانند عرفان حلقه. اوضاع از چه قرار است امروزه با چه واقعیتی مواجه هستیم؟ و جایگاه انرژی درمانی و متافیزیکی کجاست؟
در مورد انرژی درمانی مسائل مختلفی مطرح شده است. بسیاری از  فرقه ها ممکن است  از انرژی درمانی استفاده کنند، ولی در عین حال ادعا می کنند  انرژی درمانی نمی کنند و کار دیگری انجام می دهند.
درباره موضوع انرژی درمانی چند اصل باید مورد توجه قرار بگیرد:
اصل اول: چیزی به نام انرژی وجود دارد  و این انرژی را با تمرین و افزایش مهارت می توان متمرکز کرد، همچنین می توان آن را کنترل کرد و انتقال داد. این اصل  قابل قبول است، همچنانکه تجربه شده است،  با دستگاه های آزمایشگاهی میتوان این انرژی را اثبات کرد، برخی از افراد این انرژی را کنترل می کنند و انتقالش می دهند و بر محیط اطراف تاثیر میگذارند؛ دستگاه های آزمایشگاهی میتواند این انرژی را نشان دهد. برای مثال: یک نوع انرژی  متراکم فوق العاده ای که بین دست های یک فرد قرار گرفته است را می تواند نشان دهد. لذا اصل وجود انرژی غیر قابل انکار است. اما اینکه تاثیر درمانی دارد یا نه هنوز اثبات نشده است.

اصل دوم: اینکه انرژی میتواند تاثیر درمانی داشته باشد یا نه ؟ همانطور که در بالا  ذکر شد،  این موضوع هنوز اثبات نشده و این ادعایی است که هنوز بطور رسمی مشخص نشده است.
توجه نمایید: تاثیر طب گیاهی اثبات شده است، تاثیر برخی از شاخه های طب مکمل مثل: هومیوپاسیل که برخی از کشورها مانند آلمان، انجمن های پزشکیِ شان آن را قبول کردند، بر روی این موضوع آزمایش هایی انجام دادند واثبات کردندکه تاثیر درمانی دارد لذا تحت پوشش بیمه خدمات درمانی قرار گرفت.  ولی انرژی درمانی هنوز اثبات نشده است که می تواند تاثیر درمانی داشته باشد یا نه. حال اگر در آینده با آزمایش هایی در شرائط کنترل شده و دقیق  اثبات شود که انرژی درمانی وجود دارد و تاثیرگذار است، آن زمان نیز برای ما این موضوع قابل قبول است  و مشکلی با آن نداریم.

اصل سوم:  در این فضا مدعیان دروغین بسیارند، چون انرژی قابل رویت و ملموس نیست!
برای مثال: گاهی اوقات  بعضی ها آنقدر توانایی کنترل شان بالاست که انسان احساس می کند  روی او تاثیر میگذارند. معمولا  انرژی  خیلی محسوس نیست و ممکن است  شخص آن را در آینده احساس کند.  این فضاباعث شده است که مدعیان دروغین زیادی بوجود آید.
آقای مظاهری سیف در ادامه بحث فوق چنین ادامه دادند، با توجه به تجربه شخصی خویش، از بین ده نفر مدعی انرژی درمانی، هشت الی نه نفرشان به دروغ متوسل می شوند، و یک نفر توانایی کنترل انرژی و انتقال آن را داردکه حال تاثیر درمانی دارد یا نه را ذکر کردیم. لذا موضوع مهم و قابل توجه این است که هشتاد  الی نود درصد مدعیان در این حوزه صادق و راستگو نیستند.

التقاط انرژی و انرژی درمانی با معنویت و عرفان، روشی برای عوام فریبی:
اصل چهارم: اینکه انرژی، تاثیر درمانی دارد یا نه را ذکر کردیم، اما اینکه در فضاهای دیگر تاثیر دارد یا ندارد نیز قابل بحث است. چون انرژی یک نوع نیرو است و ممکن است در فضاهای دیگر تاثیر داشته باشد. چیزی که در اینجا مهم است این است که آن را به مسائل معنوی ربط ندهیم، زیرا امروزه افرادی هستند که توان کنترل انرژی را دارند وآن را به سمت مسائل معنوی سوق می دهند. برای مثال: برخی از افراد که توانایی کنترل انرژی را دارند به شاگردان خود اینطور القا میکنند که باید این  تعداد هم صلوات ذکر کنید، یا بایاد و توکل بر خدا این کار را آغاز کنید. این کار فریب مخاطب است،کنترل انرژی یک دانش و یا یک مهارت است و هیچ ارتباطی با معنویت ندارد.
برای مثال: شخصی که ورزشکار است( مسلمان باشد یا کافر)، و در رشته وزنه برداری کار می کند و تمرینات مستمری دارد، درست است که اگر ایمان به خدا داشته باشد، با توکل بر او  توفیقش بیشتر میشود. اما اگر ما بگوییم شما که وزنه بردار هستید اگر روزی که برای تمرین می آیی قبلش پانصد صلوات و آخرشم دویست سبحان الله بگویی و زمانی که از باشگاه بیرون می روی صد صلوات بفرستی انرژی تو افزایش می یابد! این ها باید از نظر علمی ثابت شود، اما اگر ثابت شود!
 خیلی از افراد این کارها را انجام می دهند و وقتی آنها را مورد بررسی قرار می دهیم و با آنها وارد بحث می شویم، اینگونه پاسخ می دهند: «در حقیقت گفتن اوراد و اذکار جزء تمرین نیست و ماآن را خود تجویز کرده ایم»! این، مخاطب را به شبهه می اندازد و تصور می کند که استادش، استاد عرفان و انسان عجیب وشگفت انگیزی نیز هست – که در همه احوال از وی پیروی می کنند- در صورتی که فقط استاد  انرژی است! با سوء تفاهم های پیش آمده در اینجا خواسته و یا نا خواسته فرقه (گروه) جدیدی به وجود می آید و یک جریان عرفانی کاذب ساخته می شود. اینها مسائلی هستند که در جامعه امروزی ما به وفور اتفاق می افتد. لذا نباید بحث انرژی را با مسائل معنوی و مذهبی در هم آمیخت، مسائل معنوی و مذهبی در جای خود خوب و تاثیرگذار است؛ اما اگر با مسائل متافیزیکی آمیخته شود، بی فایده می گردد.
غالبا بحث انرژی درمانی از سمت بودایی های بت پرست و چین و ژاپن مطرح شده است. آنها انرژی بسیار قوی دارند و خیلی بر محیط اطراف تاثیر گذارند.زندگی روزمره، جسم و روحشان و حتی محیط کارشان، با انرژی عجین شده است. امروزه نیز در کشور ما مسائلی که در این باب مطرح می شود اصولا از آسیای شرقی وارد ایران شده است لذا این موضوع ربطی به مسائل دینی و معنوی و عرفانی ندارد و مردم نیز باید مطلع باشند که وقتی وارد یک چنین فضاهایی می شوند آن را با مسائل معنوی درنیامیزند. زیرا گروه هایی که به نام انرژی درمانی در کشور ما فعالیت می کنند این انرژی ها را با مسائل معنوی آمیخته می سازند و آن(انرژی درمانی) را به سمت معنویت سوق می دهند. از طرفی نیز کسانی هستند که این موضوع را با بی بند و باری مطرح می کنند زیرا در آن مسائل شرعی رعایت نمی شود.
در ایران، انجام تمریناتی که به نام  انرژی درمانی صورت می گیرد مشکل شرعی ندارد و حکمی بر حرام بودن آن نیست(به شرطی که کارهای حرام صورت نگیرد)، زیرا این یک علم و مهارت است. نه آن را جزء عرفان تلقی کنیم و نه آن را با مسائل شرعی و دینی آمیخته سازیم.
فرض بر اینکه در آینده اثبات شود، علمی به نام انرژی درمانی وجود دارد  و افرادی صادقانه این توانایی را دارند، و می توانند آن را به دیگران نیز بیاموزند در چارچوب اخلاق پزشکی می توان از آن استفاده کرد.
آقای مظاهری سیف ادامه دادند: من مطمئن هستم اگر انجمن های پزشکی جهان یک روزی به وجود  انرژی درمانی پی ببرند آن را در چهارچوب اخلاق پزشکی قبول خواهند کرد ( یعنی زمانی که انرژی درمانگر به سراغ بیمارش می آید باید حد و حدود و حوزه شخصی بیمارش را رعایت کند). در هیچ کجای دنیا از هیچ پزشکی پذیرفته نیست که وقتی میتواند با معاینه چشم بیمارش به بیماری او پی ببرد، تمام بدن او را  عریان کند. حتی بی دین ترین جوامع  نیز این را تعرض به حوزه خصوصی بیمار می دانند. حال آنکه در کشورهای اسلامی  باید در چهارچوب اخلا ق پزشکی اسلامی انجام شود.
 حالا اگر  انرژی درمان گری می تواند از راه دور با انتقال انرژی بیمار خودش را درمان کند لازم نیست بدن او را لمس کند، ویا انرژی درمان گری که می تواند مثلا بدون رویت عضو بیمار، بیماریش را درمان کند؛  نیازی به رویت آن نیست. در پزشکی رایج، افراد ملزم  به رعایت اصول هستند و این موضوع( انرژی درمانی) باید بر مدیکال افیکس یا اخلاق پزشکی بین اللملی مطرح شود. البته همه اینها زمانی اتفاق می افتد که انرژی درمانی ثابت شود. تا به این لحظه اثباتی در این زمینه صورت نگرفته است. این  مسئله مربوط به دانشگاه های علوم پزشکی و دپارتمان های پزشکی است و باید آنها تایید کنند که انرژی اثر درمانی دارد یا ندارد.
حجت الاسلام مظاهری سیف ادامه دادند: من فرض ها را بررسی کردم و از دیدگاه مطالعات اسلامی این قضیه را نگاه میکنم و اگر روزی انرژی درمانی اثبات شد باید در چهارچوب اخلاق پزشکی انجام شود.

دیده بان: وقتی مشاهده می کنیم در روند جذب گروه ها و فرقه های انحرافی از چند روش معمول( از رابطه با اجنه و عوالم بالا گرفته تا کف بینی و خبر از آینده) استفاده می کنند، آیا استفاده از انرژی و انتقالش توسط فِرق و گروهای انحرافی برای جذب و مجاب کردن افراد در جمع خودشان یک شیوه معمول و مورد استفاده است یا خیر؟
امروزه موضوع استفاده از انرژی های متافیزیکی یکی از علل جذب شدن افراد به این فرقه هاست، خیلی از این جریانات مختلف با استفاده از این موضوع افراد را جذب می کنند. بطور خاص موضوع انرژی درمانی بیشترین جذابیت را دارد چون مردم به این نیاز دارند، اما کسی به این نیاز ندارد که با انرژی بتواند اشیاء را جابجا بکند. البته ممکن است برخی از روی کنجکاوی وارد فرقه یا گرو ه هایی شوند که مدعی هستند می توانند این انرژی را در اختیار وی بگذارند. اما مسئله بیماری و درمان چیزی است که اکثریت افراد با آن در گیرند، لذا جایی که مطرح   می شود، چنین درمان های(انرژی درمانی) ساده و بی دردسری وجود دارد، گروه ها نیز ادعا می کنند هر نوع بیماری  حتی بیمار ی های صعب العلاج و سرطان های قریب به مرگ را می توانند درمان کنند.  افراد از روی نیازها و اضطرار هایی که دارند و مشکلاتی(بیماری) که برایشان بوجود می آید، جذب این گروه ها می شوند. موضوع انرژی درمانی و ادعاهای درمان گری، بسیار تاثیر جذب کننده ای دارد و درگرایش افراد به اینطور گرایشات و فرقه ها بسیار موثر است، حال سوء استفاده هایی هم صورت می گیرد. بخصوص آنهایی که به اسم معنویت و عرفان این مسائل را مطرح میکنند، باعث می شود که شخص به آنها اعتماد کامل پیدا کند وخودش را به طور کامل در اختیار این گروهها قرار دهد.

مصون سازی در برابر مدعیان انرژی درمانی:
دیده بان: آیا امکانش هست که افراد در اثر اطمینان و اعتماد به فرد مدعی به خودشان تلقین کنند؟
بله، یک موضوعی که در انرژی درمانی پیش می آید،  این است که  معمولا وقتی شخصی تحت تاثیر انرژی درمانی قرار می گیرد یک حالت هیپنوتیزم به او دست می دهد  زیرا باید بنشیند و انرژی وارد بدن او شود،  چه آن اشخاصی که روش انتقال انرژی را می دانند و چه اشخاصی که نمی دانند، هیپنوتیزم کردن رو می دانند کارسختی نیست، یعنی یک وضعیت روانی است که برای افرد بوجود می آید، شرایط هیپنوتیزم یعنی شرایط تلقیین پذیری متلق؛ و آنجاست که خیلی مشکلات برای افراد بوجود می آید یعنی اینکه شخصی خودش را در اختیار یک فرد مدعی درمان گری قرار می دهد، و مدعی می تواند  خیلی چیزها را به او  تلقین کند حتی می تواند بصورتی تلقیین کند که وقتی به هوشیاری رسید، هیچ چیز به خاطرش نیاید. این موضوع هست و زمینه سوء استفاده خیلی از افراد شده است. افراد باید اطمینان کامل به چنین افرادی پیدا کنند سپس به آنها مراجعه نمایند.
 توصیه اول، ما این است افراد به سمت اینگونه گروه ها نروند، زیرا هنوز هیچ چیزی در رابطه با  صحت علم به اثبات نرسیده است.
 امروزه در کشورهای پیشرفته بر روی این علم به تحقیق و مطالعه می پردازند ولی هنوز به نتیجه قطعی نرسیده اند.
توصیه دوم، افرادی که برای درمان بیماری به این گروه ها متوسل می شوند حتما با آگاهی کامل وارد اینگونه محیط ها شوند.

منبع: گروه فرق و ادیان ساختگی موسسه راهبردی دیده بان