در پی افول قدرت کشورهای "میانه رو"در منطقه؛
حل بحران اردن در پی گفت و گو با ایران
به گزارش بولتن نیوز به نقل از ندای انقلاب، روزنامه «العرب» چاپ لندن در مقالهای به قلم «ناهض حتر»، نویسنده اردنی به جار و جنجال رسانهای و مطبوعاتی اخیری اشاره میکند که برخی رسانهها درباره پیشنهاد ایران به اردن در فروش نفت و گشودن باب گفتوگو با این کشور به راه انداختند و در این ارتباط مینویسد:صرف نظر از جار و جنجالهایی که درباره «شیعیان» به راه انداخته میشود و موج خصومت و دشمنی که علیه این جریان اسلامی ایجاد میشود و همانگونه که بسیاری از نویسندگان و پژوهشگران و اندیشمندان جهان اسلام و عرب بر آن به ویژه در این اواخر تاکید داشتند، چنین جنگهای طایفهای و مذهبی بیتردید آینده ملل عربی و اسلامی را به باد فنا خواهد داد.این یک واقعیت است که سراسر کشورهای منطقه خاورمیانه را مللی فراگرفته است که دارای ادیان و مذاهب و فرقههای متعدد با گرایشات و جریانهای فکری و فرهنگی هستند.در واقع باید گفت که ملل منطقه متشکل از طبقات مختلف و متراکمی از تمدنها و فرهنگها و باورها و اعتقادات و افکار و اندیشههایی هستند که منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا برای آنها بسیار تنگ و کوچک مینماید و در این راستا خاورمیانه محکوم به کثرتگرایی و در عین حال وحدت و یکپارچگی و تساهل و مهرورزی است، چون با توجه به ساختار هندسی منطقه و جنگهای مختلفی که شاهد آن بوده، حال در این شرایط اگر بر تعصب و نفرت تمرکز شود، در این صورت باید در انتظار منازعات جنون آسایی بود که کمترین آن تبدیل این منازعات به «جنگهای مذهبی» است.اجازه دهید، در این راستا رابطه سیاسی و اقتصادی اعراب با ایران را مورد بررسی قرار دهیم.در این راستا و بیمناسبت نیست، به جار و جنجالی بپردازیم که در این اواخر درباره دادن نفت ایران به اردن در رسانههای مختلف منطقهای منتشر شد. سفارت ایران در امان درباره این رویداد توضیح میدهد، آنچه ما بین «مصطفی مصلحزاده»، سفیر ایران در امان با طرف اردنی روی داده، بیگمان آن چیزی نیست که در رسانههای مغرض از آن یاد میشود. این نویسنده اردنی تاکید میکند که اگر گفتوگویی هم توسط سفیر ایران با طرف اردنی روی داده و پیشنهاد نفتی از سوی ایران به اردن داده شده، چه مشکلی دارد که اینگونه با بیم و هراسهای منطقهای مواجه شده است.وی میافزاید: گفتوگوی ما با ایران در تمام سطوح بسیار مهم است. چراکه این یک واقعیت است که ایران بازیگری مهم در عرصه منطقهای و حتی بین المللی است که از نفوذ بیمانندی در کشورهایی چون عراق و سوریه و لبنان و در میان فلسطینیان برخوردار است و دارای روابط و مذاکرات دیپلماتیک با ترکیه و مصر است و روابط بسیار خوبی با دو کشور قدرتمند جهان یعنی چین و روسیه دارد و اردن که در کانون حوادث منطقهای و قضایای آن قرار دارد، نمیتواند که گفتوگوی مستقیم و بدون واسطه با تهران را نادیده بگیرد و در انتظار نتایج گفتوگوهای مصری – ایرانی و خلیجی – ایرانی و غربی – ایرانی باشد.هم اکنون ما در دو عرصه منطقهای و بین المللی در مرحله انتقالی قرار دارد و در این بین شکاف یا شکافهایی وجود دارند که دیگر کشورها از آنها برای بهبود شرایط منطقهای و حضور سیاسی و تضمین منافع خود استفاده میکنند و با کمال تاسف اردن از جمله کشورهای منطقه است که به جای گرفتن درس از این اقدامات منطقهای روابط دیپلماتیک آن را نواقص و کاستیهای مهمی چون اقدامات و طرحها و گفتوگوهای منطقهای فراگرفته تا به این ترتیب نقش این کشور و توانمندیهایش بیش از پیش زیر سوال رود.این درحالی است که دستگاه سیاسی و دیپلماسی اردن به قضایای مهمی که در چهار گوشه جهان و منطقه درحال روی دادن است، بیتوجه است. از جمله مهمترین این رویدادها تغییر نظام حاکم بر جهان و تبدیل شدن آن از جهان یک قبطی به چند قطبی است که افول قدرت آمریکا در جهان و به ویژه منطقه خاورمیانه را به دنبال دارد.از سوی دیگر رژیم صهیونیستی دیگر آن قدرتی نیست که تغییر و تحولات منطقهای را رقم بزند. این واقعیتی است که تجاوزهای رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان و نوار غزه آن را به اثبات رساند و نشان داد، قدرت بازدارندگی اسرائیل دیگر بسان گذشته و آنگونه که تلآویو مدعی میکند، نیست.همچنین از دیگر واقعیتهایی که باید به آن توجه داشت، این است که «محور میانهرو» منطقه متشکل از مصر – عربستان سعودی – اردن دیگر بر قوت و اقتدار سابق نیست، مصر امروز شاهد تغییر و تحولات بیشماری بوده و هم اکنون شاهد تشکیل محور جدیدی به نام محور قطر – ترکیه هستیم و عربستان سعودی با تمام ثقل معنوی و سیاسی و مالیاش در منطقه هم اکنون درگیر ناآرامیهای داخلی خویش است که موجب شده قدرت و توانمندی این کشور در منطقه نیز به شکل قابل توجهی کاهش یافته است.در این شرایط پرتنش بیتردید اردن نمیتواند در انتظار بماند، به ویژه آنکه منافع استراتژیک اردن اقتضا میکند که سیاستهای عالی ملی اردن را در نظر گرفت که هم اکنون از همه طرف در معرض تهدید و خطر قرار دارد.از سوی دیگر و در بعد اقتصادی ایران بسان روسیه و چین فرصت بسیار خوبی برای اردن نیازمند سرمایهگذاریهای خارجی است. در این شرایط به نظر میرسد، گشودن باب گفتوگو و مذاکره اقتصادی با ایران براساس طرح پیشنهادی ایران فرصت خوبی برای اردن است که باید از آن استفاده کند.این واقعیتی انکارناپذیر است که اردن با بحران انرژی مواجه است و در این بین ایران آماده است، در برابر تولیدات و کالاهای اردنی مشکل انرژی را نزد اردن حل کنند. بیتردید این اقدام میتواند از دو بعد به اردن کمک کند، از یک سو نیازهای انرژی خود را با ارز اردنی تامین کنیم و از سوی دیگر صادرات نفت ایران به اردن سرمایهگذاریهای این کشور در اردن را به دنبال دارد و این به معنای ایجاد فرصتهای شغلی جدید برای اقتصاد بحران زده اردنی است.به همین دلیل توصیه میشود، بسان عراق و روسیه و چین و بسیاری کشورهای دیگر زمینه این گفتوگو و مذاکره را بدون تامل باز کنیم و کسانی که چنین گزینهای را رد میکنند، لطفا پاسخ دهند که به غیر از گزینه گفتوگو و مذاکره جز گزینه گرسنگی و سرما و انزوا و عزلت و ضعف گزینه دیگری برای اردن باقی میماند.