رژیم صهیونیستی مدعی است که توانسته در حدود 1500 مرکز نظامی فلسطینیها در نوار غزه را نابود کند و این مساله باعث شده است تا از تواناییهای نظامی فلسطینیها در نوار غزه به شدت کاسته شود
وزیر دفاع مدنی رژیم صهیونیستی به رادیو رژیم صهیونیستی گفته است: بار دیگر فلسطینیها بسیار به روز تر و پیشرفتهتر از سابق خواهند بود و این مساله میتواند کار را برای هر گونه رویارویی نظامی با ایران در آینده سخت کند.
اسرائیلی ها در ماه ژانویه انتخابات برگزار می کنند. در این فضا حزب بنیامین نتانیاهو به کمپینی تمام عیار نیاز داشت تا با قتل عام فلسطینی ها صداهای مخالف با جنگ را خاموش کند. از سوی دیگر نتانیاهو احساس کرد اوباما به سمت معامله با ایران پیش می رود. بنابر این خواست تا شعله ور کردن آتش جنگ علیه فلسطینی ها جلوی مذاکره با ایران را ببندد و با این حرکت به اوباما نشان داد که با مذاکره با ایران مخالف است و اجازه این کار را نخواهد داد.
از طرف دیگر اعتراف بین المللی به حقوق فلسطینیان روز به روز در حال افزایش است و یک تغییر جهانی بزرگ در حال وقوع است. اسرائیلی ها دیگر نمی توانند همانند گذشته احساس ثبات و امنیت کنند و فلسطینی ها به رغم وضعیت بدی که دارند مثل سابق در بی یار و یاور نیستند.
همچنین معرکه غزه آزمایشی برای موازنه قوای جدید خاورمیانه پس از انقلاب های عربی بود که رژیم صهیونیستی در پی نتیجه این آزمایش است اکنون موازنه های سابق از بین رفته و حکومت هایی شکل گرفته اند که بیش از همیشه به فکر منافع فلسطین هستند.
علی ایحال پيروزي اخير مردم غزه
و مقاومت نشان داد كه راه نجات راه مقاومت است. مقاومت بعد از هشت روز جنگ سهمگين
با پيروزي از ميدان خارج شد و با كمترين تلفات پيروزي بزرگي را بدست آورد. فلسطینی
ها همان طوري كه در ميدان نبرد و جنگ نظامي صهيونيست ها را شكست دادند در مذاكرات
و عرصه سياسي نيز به دستاوردی بزرگتری نائل شدند و در اين راه جهاد اسلامي و حماس
در يك جبهه و مواضع مشترك و يكساني را اتخاذ كردند.
نتایج جنگ غزه در سطح وسیعی در مطبوعات خارجی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت که در این ویژه نامه به شش مورد از آنها بشرح ذیل اشاره می گردد:
1) بازنده شدن رژیم صهیونیستی
نشریه اينترنتي وزگلياد روسیه مورخ 3/9/91 می نویسد: حماس پيروزي خود را جشن گرفته است. اسرائيل هم فکر ميکند خودش در اين جنگ برنده شده است. در واقع هر دو طرف امتيازاتي گرفته و از دست دادند. بينيم اسرائيل چه دستآوردهايي داشت و متحمل چه خساراتي شد؟
اسرائيل تجاوز را وقتي آغاز کرد که هيلاري کلينتون بايد از کار کناره گيرد اما سوزان رايس ( نماینده آمریکا در سازمان ملل ) هنوز نميتواند جانشين وي شود. «پترئوس» ( رئیس سیا ) رفت اما «کري»( رئیس کمیته روابط خارجی سنا ) نيامده است. يعني اسرائيل واشنگتن را در لحظه خلاء قدرت به دام انداخت، وقتي اوباما پس از انتخابات تضعيف شده بود. اوباما تحقير شد. نتانياهو توانست وي را برغم خواسته خود وادار کند کلمات مربوط به «حمايت» را با لکنت زبان تکلم کند. علاوه بر اين اسرائيل توانست ميانجيگري در اين مورد را به محمد مرسي تحميل کند. مصر نو اصلاً مايل نبود با صهيونيستها سروکار داشته باشد ولي نميتوانست در اين مورد از ميانجيگري طفره رود. اين هم پيروزي تاکتيکي اسرائيل در بخش ديپلماتيک بود ولي جوانب منفي اين اوضاع براي اسرائيل خيلي بيشتر از جوانب مثبت آن است.حماس در نتيجه «ستون ابر» مشروعيت کسب کرد. خالد مشعل کنفرانس مطبوعاتي خود را در قاهره برگزار کرد. جهانيان از حماس جانبداري کردند. حماسه «گنبد آهنين» بر باد داده شد. معلوم شد اين سپر ضد موشکي فقط يک موشک از سه موشک را شکار ميکند که اکثر آنها هم راکت «قسام» بود. حماس که بين ايران از يک طرف و قطر و ترکيه از طرف ديگر نوسان داشت ديد که اينها فقط وراجي ميکنند در حالي که ايران «فجر 5» ميدهد. در نتيجه تجاوز اسرائيل؛ حماس ناچار شد سياست دوري از ايران در رابطه با سوريه را مورد تجديد نظر قرار دهد. اين بازندگي کلان اسرائيل بود.
معلوم شد امکانات حماس در مقايسه با سال 2008 به مراتب تقويت شده است. حالا امکان برگزاري عمليات زميني حتي نميتواند مطرح شود. اسرائيل پس از سه روز تجاوز به جاي حماس در مورد درخواست صلح پيش دستي کرد.
در مجموع بر اساس امتيازات مثبت و منفي ميشود گفت که حماس حين صحبت از پيروزي خود اغراق نميکند. اينجا منظور تعداد قربانيان نيست بلکه آزادي مانور سياسي در نظر است.
2) سلطنتهاي عربي ميان غزه و سوريه
روزنامه السفيرلبنان4/9/91 به قلم عفيف النابلسي می نویسد: ملتهاي عربي و سلطنتهاي حاکم بر آنان بسيار عجيب هستند. با اولين موشکي که از سوي مقاومت به شهرکهاي صهيونيستي شليک شد، از ميدان انقلاب به ساحت حکمت و عقلگرايي پناه آوردند و خواهان صلح و ثبات و آرامش در منطقه شدند. به همين خاطر از گروههاي مقاومت خواستند تا وضعيت دشوار منطقه را درک کرده و به شروط آمريکا و اسرائيل تن دهند.گويي اين فلسطينيان هستند که خانههاي مردم بي پناه غزه را ويران ميسازند و زنان و کودکانشان را قتل عام ميکنند.
اما همين سلطنتهاي عربي جرأت نکردند که از اسرائيل حتي بخواهند از حملهاش به نوار غزه کوتاه آيد و محاصره آن را پايان دهد. آنها سستبنيادتر و ترسوتر از آن هستند که بتوان وصفي دربارهشان گفت بلکه آنها بزدلترين انسانهاي روي زمين اند.
آنها براي ياري رساني به اسرائيل در قاهره گردهم آمدند. نه به خاطر خون پاک مردم غزه. پس از آنکه فرمانهاي آمريکايي رسيد به سرعت براي اجرايي کردن آن شتافتند. کشورهاي عربي هيچ کاري براي غزه نکردند جز آنکه ضمن بازديد چند قطرهاي اشک ريخته و آرزوهايي سر دادند که خود از ناتواني اين نظامها خبر ميدهد. در حالي که در سوريه از هيچ تلاشي براي سرنگون ساختن نظام حاکم در اين کشور کوتاه نميآيند و با تجهيز نظام مخالفان به شعله ور ساختن آتش کشتار داخلي ميپردازند چراکه طرح آمريکايي- صهيونيستي چنين ميخواهد.
3) موشکهای ایرانی در جنگ غزه دولت تهران را سرفراز کرده اند
روزنامه نیویورک تایمز مورخ 2/9/1391طی گزارشی از تهران با چاپ تصویری از یک بیلبورد عظیم نصب شده در اتوبان نیایش می نویسد: بر روی این بیل بورد موشکی سبزرنگ وجود دارد که بر روی آن به فارسی نوشته شده مقصد: تلآویو اما مردم در شلوغی و ازدحام این شهر توجه زیادی به این تصاویر ندارند و بیشتر درگیر مسائل اقتصادی هستند ولی فناوری موشکی وتسلیحاتی ایران صدها کیلومتر آنطرفتر یعنی در نوار غزه توجه زیادی را به خود جلب کرده است که میتواند برای دولت و مقامات ایرانی خبر خوبی باشد.
خبرنگار نیویورک تایمز مستقر در تهران می افزاید: حمله اسرائیل به نوار غزه و حملات انتقامجویانه حماس با موشکهای ایرانی که برای اولین بار شهرهای بزرگ اسرائیل را مورد هدف قرار داد، شرایط را کاملاً به نفع جمهوری اسلامی ایران تغییر داد.
این نشریه می افزاید، با برقراری آتشبس در غزه و تعریف و تمجیدهائی که از محمد مٌرسی رئیس جمهور مصر در این راستا شده تا حدودی شور و شعف تهران کاهش یافته است اما دستاوردهای سیاسی ایران از این درگیریها همچنان به قوت خود باقی است.
نیویورک تایمز در ادامه می نویسد: قبل از حمله اسرائیل به غزه، ایران با مشکلاتی در منطقه مواجه شده بود که به تحریمهای غرب علیه این کشور محدود نمی شود. یکی از آن موارد سخنان محمد مٌرسی در کنفرانس غیر متعهدها در تهران بود که از سیاست ایران در حمایت از سوریه انتقاد کرد. حتی گروه حماس متحد ایران نیز با پشت کردن به ایران و سوریه به کشورهای پادشاهی و سنی مذهب مخالف سوریه روی آورد اما یک هفته پیش که اسرائیل به غزه حمله کرد بار دیگر کشورهای منطقه به مواضع قبلی خود بازگشتند و آقای محمد مٌرسی رهبریت مذاکرات برای آتشبس را در دست گرفت. ولی برای شیخ حمد بن خلیفه آل ثانی امیر قطر که در ماه اکتبر با سفر به غزه خود را حامی فلسطینیها خواند چهار روز طول کشید تا در مورد درگیریهای اخیر بیانیهای صادر کند.
مقامات ایرانی ابائی ندارند که از این منازعه برای خود اعتبار کسب کنند. هر چند برخی از تحلیل گران می گویند: انتقال سلاح به غزه میتواند در آینده مشکلاتی را برای ایران بوجود آورد. آقای علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی می گوید: ما افتخار می کنیم که به فلسطینیها کمک مالی و تسلیحاتی بدهیم و دشمن صهیونیستی باید بداند که قدرت نظامی فلسطینیها از قدرت نظامی ایران میآید.
4) ايران و بحران جاري در غزه
روزنامه وال استرژيت ژورنال آمریکا مورخ 29/8/91 می نویسد:گفته ميشود حماس تعداد زيادي موشك و راكت داشته و حتي يك كارشناس مسائل امنيتي برآورد كرده كه حماس داراي هشت هزار راكت بوده است. در عين حال گفته شده كه تعداد زيادي از موشكهاي حماس يا استفاده شده يا توسط حملات هوايي اسرائيل نابود شدهاند. و در شرايط كنوني تعدادي از راكتهاي نزديك برد و دست ساز براي حماس باقي مانده است. ارتباط ايران با جنگ ميان حماس و اسرائيل در همين جا متوقف نميشود چرا كه تحليل گران اسرائيلي ميگويند: ايران احتمالا با كمك به حماس قصد دارد تا ارتش اسرائيل را مشغول به جنگ كند و ضمن منحرف كردن اذهان جهاني از بابت برنامه هستهاي خود مخاطرهاي بنام حمله يكجانبه اسرائيل به تاسيسات هستهاي ايران را كمتر كند.
5) حمله صهیونیستها به غزه، زمینه چینی برای جنگ احتمالی با ایران
شبکه خبری فاکس نیوز آمریکایی مورخ 2/9/91 طی گزارشی با عنوان فوق می نویسد: این احتمال وجود دارد که هدف اسرائیل از حمله به غزه صرفاً نابود کردن انبارهای موشکی این خطه نبوده بلکه این اقدام زمینهچینی برای جنگ با ایران است.
شش روز حملات کوبنده اسرائیل علیه شهروندان نوار غزه می تواند فاز نخست هجمه اجتنابناپذیر علیه برنامه هستهای ایران باشد. منطق متعارف همواره براین فرض استوار بوده که درصورت حمله اسرائیل به ایران، جمهوری اسلامی از طریق جنگ نیابتی و با بکارگیری عواملی چون حماس و حزب الله به چنین حملهای واکنش نشان خواهد داد.
ایران از هم اکنون این گروهها را مسلح به موشکهای دوربرد نموده است. این موشکها منجمله فجر 5 میتوانند مسافتی 45 مایلی را طی نموده و از نوار غزه، تل آویو و بیتالمقدس را هدف قرار دهند. ارتش اسرائیل موشکهای فجر 5 را متحول کننده صحنه بازی Game Changer مینامد.
به گفته جاناتن شنزر به محض اینکه اسرائیلیها به وجود چنین موشکهائی در دست حماس پی بردند، مترصد فرصت شدند تا به غزه حمله کرده و این موشکها و ابزار پرتاب آنها را از میان بردارند.
البته وجود سپر موشکی دراسرائیل که با کمک 205 میلیون دلاری دولت اوباما میسر گردیده مانع از اصابت بسیاری از این موشکها گردید. کمیسیون خدمات تسلیحاتی مجلس امریکا از هم اکنون مجوز پرداخت مبلغ 680 میلیون دلار دیگر به اسرائیل را ظرف سه سال آتی جهت ابتیاع اینگونه سامانهها صادر نموده است.
شبکه خبری سی ان ان نیز طی گزارشی مورخ 21 نوامبر در همین رابطه مینویسد، در پشت پرده درگیریهای نوار غزه مسئله هستهای ایران سایه افکنده است. توان اتمی ایران تعیین کنندۀ چارچوب تاکتیکها و سیاستهای راهبردی اسرائیل بوده و بر تصمیمات دیپلماتیک در سطح بینالمللی تأثیرگذار است.
به نوشتۀ هآرتص عملیات غزه را میتوان "عملیات کوچک در سنگر جنوبی ایران" نامید زیرا هدف آن فلج نمودن ضلع جنوبی ایران در نوار غزه است.
به نوشته پارسی منطق حاکم بر چنین استدلالی اینست که اسرائیل با مرتفع نمودن توان واکنش موشکی ایران از طریق غزه، تبعات خطرناک حمله به تأسیسات اتمی جمهوری اسلامی را به حداقل میرساند. بدین ترتیب ایران قادر نخواهد بود بحران را توسعه بخشیده و به مرزهای اسرائیل بکشاند.
تریتا پارسی اضافه می کند، البته هرگونه زمینهچینی اسرائیل برای حمله به ایران میبایست هجمه به لبنان و مقابله با حزب الله را نیز در برگیرد. درصورتیکه قبل از بهار 2013 درگیری اسرائیل با لبنان آغاز شود، دیگر میتوان اطمینان حاصل نمود که هدف ناتانیاهو از جنگ غزه صرفاً مقابله با حماس و یا کسب موفقیت در انتخابات نبوده است. اما اگر مرز لبنان آرام باقی بماند، این بدان معناست که درگیری غزه ارتباطی با برنامه هستهای ایران نداشته است.
گفتنی است گزارشی در روزنامه چپ گرای صهیونیستی هاآرتض حماس را برنده درگیریهای غزه اعلام نموده و می نویسد: به رغم لطماتی که بر غزه وارد شده، حماس در صحنه جهانی موقعیتی برتر یافته است.
به نوشته هاآرتض، اگر ملاک پیروزی، میزان حمایت مردمی از رهبران هریک از دو طرف جنگ باشد، باید گفت پیروزی به حماس تعلق دارد. اینکه عملیات زمینی اسرائیل هرگز تحقق نیافت مایه ناراحتی بسیاری از اسرائیلیهاست و آنها میبینند آتش بس قبل از تحلیل توان موشکی حماس به اجرا گذاشته شده است. گرچه در حمله قبلی اسرائیل به غزه، نیز حماس مدعی پیروزی گردید، اما بسیاری از فلسطینیها این ادعا را نپذیرفتند. این بار حتی آنهائیکه حامی حماس نیستند، دستاوردهای سیاسی و عملیات غافلگیرانه نظامی آنرا میستایند. اینکه رزمندگان غزه حتی در اثناء رگبار بمباران دشمن اقدام به پرتاب موشک مینمودند، نشانگر برنامهریزی دقیق و درس آموزی از اشتباهات گذشته میباشد.
6) چرا ایران کماکان کنترل کننده غزه است
روزنامه المانيتور بقلم دانيل نيسمن مورخ 7/9/91 می نویسد: دوران تقريبا خوش براي ايران و دولت بشار اسد به پايان رسيده است. پس از پايان درگيري در غزه مجددا خونريزي ها در سوريه و بحث هستهاي ايران مورد تمركز قرار گرفت. ايران عمدا باعث بروز درگيري ميان غزه و اسرائيل شد و اين كار را چهار روز قبل از تصميم اسرائيلي مبني بر ترور جباري فرمانده بلند پايه حماس انجام داد، گروه مقاومت فلسطيني كه از سوي ايران حمايت ميشود، موشك پيشرفتهاي را بطرف اسرائيل شليك كرد كه منجر به شدت يافتن درگيري ها شد.
اسرائيل معمولا هر واكنشي از منطقه مرزي را تقصير حماس ميداند حتي اگر از سوي گروه مقاومت يعني PRC باشد. شليك موشك پيشرفته كورنت از سوي اين گروه بيانگر آن است كه تا چقدر گروه شبه نظامي PRC از نوار غزه تحت كنترل ايران ميباشد.
با توجه به آتش بس انجام شده حماس متعهد است تا مانع از عملكرد و اقدامات گروههاي تندرويي شود كه از خود حماس افراطي تر هستند تا مبادا درگيري ويرانگر ديگري به بار آيد.
درحاليكه حماس بيشتر به سمت تركيه، مصر و قطر سوق پيدا كرده ديگر اطراف تندرو چون PRC و گروه جهاد اسلامي قصد دارند وفاداري خود را به كسي نشان دهند كه از آنها حمايت كند. از آنها در جهت ويران كردن سرزمين يهودي حمايت مالي خوبي كند. بخاطر همين است كه بسياري از آنها به ايران سفر ميكنند تا با نحوه كاركرد تسليحات پيشرفته روسي آشنا شوند و همچنين به آنها آموزش داده شود كه چگونه بتوانند در اماكن مخفيانه و در منازل خود موشكهاي فجر و راكت توليد كنند.
مصر كه ميتواند در ثبات منطقه بسيار تاثيرگذار باشد، اكنون با ناآرامي زيادي در داخل روبرو است. اعتراضات مردمي بر عليه اخوان المسلمين در مصر نه تنها باعث شرمندگي مرسي رئيس جمهور جديد آن كشور شده بلكه ايادي ايران و عوامل آنرا براي قاچاق اسلحه به غزه از طريق سودان و ليبي را گشودهتر كند. از طرفي ديگر نميتوان انتظار داشت كه خود حماس بخواهد اسلحه هاي وارد شده را مردود كند، چرا كه در هر حال ميتواند از آنها در آينده استفاده كند.
عليرغم فشار تحريمها عليه ايران، جنگي مثل جنگ اخير در غزه سرمايه گذاري خوبي براي ايران بوده و حداقل آن اين بوده كه تمركز و پوشش خبري از اوضاع در سوريه و حتي بحث هستهاي ايران نشده است و بيشترين تمركز بر روي جنگ غزه بوده است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com