کد خبر: ۱۱۳۶۹۳
تاریخ انتشار:

گزارشی ازبرخوردموافقان و مخالفان اکران "من مادر هستم"

به گزارش بولتن نیوز از كافه سينما- نشست داغ و پر از تيتر فيلم جنجالي اين روزهاي سينماي ايران – من مادر هستم- ظهر امروز در فرهنگسراي رسانه با حضور غلامرضا موسوي (تهيه كننده فيلم)-امير قادري (مجري-كارشناس) –مسعود فراستي (منتقد)-محمد تقي فهيم (منتقد)-سيد حسين علوي و حجت الاسلام عليزاده ( از منتقدين و معترضين به اكران فيلم) برگزار شد. قبل از شروع جلسه سالن و راهروهاي فرهنگسراي رسانه مملو از جمعيتي بود كه با ديدگاهها و نگاههاي مختلف براي تماشاي اين بحث به فرهنگسرا آمده بودند. جلسه اما از همان ابتدا با حواشي جالبي همراه بود. حجت الآسلام عليزاده به عنوان يكي از معترضين به فيلم جلسه را اينطور آغاز كرد:
 
 
 
بنده با توجه به اينكه كار ديگري دارم بايد زودتر بروم و فرصت را در اختيار دوست ديگرمان قرار مي دهم. مجلسي كه ما برگزار كرديم قطعا مجلسي براي بازي و سرگرمي نيست. يعني مجلسي نيست كه گل و  بلبل باشد و چندتا عكس بگيريم و خوشحال باشيم كه راجع به يك فيلم حرف زديم و با خوشحالي مجلس را ترك كرديم. بنابراين اگر مجلس براي خداست كه ان شاالله در جهت فهم بهتر  آيات قرآن و هدفي كه خدا از خلقت انسان داشته باشد كه الحمد لله. اما اگر در خدمت خدا نيست، ما اعتقاد داريم فضايي كه در مقابل خداست فضاي شيطاني است.  اگر اين جلسه، جلسه اي  باشد كه مورد رضايت شيطان قرار بگيرد به طور قطع و يقين ما چنين جلسه اي را تاييد نخواهيم كرد. اگر اين جلسه براي خداست قطعا در آن بايد حدود الهي رعايت بشود. از ساده ترين حدود الهي هم بحث رعايت شئونات اسلامي و حجاب است كه متاسفانه مي بينم در اين جلسه خيلي رعايت نشده. اين را به عنوان تذكر اول مجلس عرض مي كنم كه شاهد باشيد و خدا و ولي خدا هم شاهد باشد كه ما برائت جستيم از كساني كه در اين مجلس شئونات را رعايت نمي كنند و يكي از مهم ترين دلايلي كه من كارم را عقب نمي اندازم و اين مجلس را ترك مي كنم همين است. ابتداي جلسه اين تذكر را مي دهم و منتظر مي مانم كه اگر اين شئونات رعايت شد ان شاالله در جلسه باقي خواهيم ماند والا جلسه را ترك خواهيم كرد. 
عليزاده بعد از اين تذكر  صحبت هايش را اينطور ادامه داد: اين اولين فيلم آقاي جيراني نيست. ما سابقه ايشان را مي شناسيم  و امثال اين فيلم ها كه نهايت حرفي كه اكثر اين دوستان مي زنند همان حرفي است كه بسيار غلط فهميده شده و بسيار خطرناك است و آن اصطلاح " ادب از كه آموختي از بي ادبان " است. اما مخاطب اين سخن لقمان حكيم است. كسي كه از طرف خدا اين حكمت به او داده شده و او با ديدن بي ادبي، ادب مي آموزد. اما بنده و امثال بنده و بسياري از مردم ما حكيم نيستيم كه با ديدن بي ادبي، با ادب بشوند. بلكه با ديدن بي ادبي بي ادب مي شوند.اين فيلم و امثال اين فيلم مصداق آيه شيوع فاحشه اند. يعني بي ادبي ياد مي دهند .كسي كه اين فيلم ها را مي بيند كودك نيست. اين از الفباي سينماست و بزرگان سينما مي دانند كه زن نماد ملت است. نماد امت است. وقتي شما يك ملت و امت گيج دائم الخمر بي هدف و دنبال شهوت را مي بينيد كه به راحتي هر نطفه اي كه به سراغش مي آيد دريافت مي كند. شك نكنيد كه دارد سيگنال مي فرستد به شياطين داخلي و خارجي  كه اين ملت و امت يك ملت و امت گيج و سردرگم اند.( حجت الاسلام عليزاده در اين لحظه اشاره كرد تنها رهبري  شايسته لقب حجت الاسلام هستند و او لايق اين لقب نيست.) ما درباره اين فيلم صحبت نمي كنيم. بلكه رويكرد صحبت ما با كساني است كه  به قول خود اقاي جيراني كه گفتند برويد با آنهايي صحبت كنيد كه به آنها اعتقاد داريد و فيلم از فيلتر آنها گذشته، رويكرد صحبت ما هم با آنهايي است كه اجازه پخش اين فيلم ها را مي دهند. والا رويكرد ما به آقاي جيراني  نيست. آقاي جيراني صد فيلم ديگر بسازند باز همين جور مي سازند. فكر نكنيد كه توانستيد از ما مخفي بكنيد پيام هايي را كه براي شياطين داخلي و خارجي مي فرستيد و خيلي راحت مي توانيد توجيه اش كنيد. مي گوييد من مي خواهم اين سبك زندگي را به چالش بكشم در حالي كه اين فيلم را شما سال 89 ساختيد. زماني كه  بحث سبك زندگي به اين گستردگي مطرح نبود.چون جواب ها معلوم است خيلي بحثي در اين زمينه نداريم و بنده مي خواهم عرض كنم اين فيلم غير از اينكه توهين مي كند به ملت ايران ، تشييع فاحشه  دارد و سيگنال مي فرستد براي شياطين،  مي خواهد بگويد زير دست ولي خدا و سيستمي كه زيردست اوست ببينيد چقدر راحت توانستيم يك فيلم بسازيم و تمامش را از شما مخفي كنيم و  خيلي راحت سيگنال هايمان را بفرستيم بدون اينكه شما متوجه شويد و سر و ته‌اش را با يكسري توجيهات هم مي آوريم. و گاها بعضي مومنين متوجه پشت اين فيلم نمي شوند و از اين بابت امثال اين فيلمها به نظام جمهوري اسلامي هم توهين مي كنند .
حجت الاسلام عليزاده در اين لحظه از جايش بلند شد و جلسه را ترك كرد و سيد حسين علوي جايگزين ايشان شد. بي توجهي ايشان به حاضرين و نشنيدن جواب حرف هايش مورد اعتراض شديد حضار قرار گرفت. امير قادري در اين لحظه گفت: شما را اين را يك مونولوگ بدانيد كه تمام شد و رفت.
 
امیر قادری در این جا به این نکته اشاره کرد که بحث‌هایی که پس از این مطرح خواهد شد، ممکن است باعث ناراحتی بعضی از حضار از هر دو سوی بحث بشود. اگر کسی قرار است به این دلایل، جلسه را ترک کند، همین حالا بلند شود، و گرنه تا انتهای جلسه همه باید همدیگر را تحمل کنند. 
 
علوي سخنان‌اش را این طور آغاز کرد: آقاي عليزاده واقعا مي خواستند  يك صحبت هايي را بگويند و بروند و ما انتقاداتي شبيه به هم داريم اما  من به هيچ وجه نماينده ايشان نيستم و پاسخگوي عرايض خودم هستم .
مسعود فراستي اما به اظهارات حجت الاسلام عليزاده پاسخ داد: ما قرارمان بر اين است كه اين جلسه، جلسه نقد و  گفت و گو باشد. بعد از كلي كف خيابان رفتن يك جلسه فرهنگي گذاشتيم و نظرات  مختلف و متضاد را مي شنويم. دوستاني كه از اول مونولوگ مي روند و اهل ديالوگ نيستند برايشان متاسفم( تشويق حضار) راجع به خدا و شيطان اين دل شماست كه خدايي است يا شيطاني (تشويق حضار) اگر دل شما اهل خدا باشد در مسير خدا حركت مي كنيد و اگر ترديد  داشته باشيد بين خدا و شيطان واي به حالتان و كساني كه از اول نمي دانند كه با چه نيتي آمدند . خدايي آمدند يا شيطاني مشكل خودشان است. سال 61 يا 62 تلويزيون سريالي نشان داد به نام پاييز صحرا در اين سريال مشكل حجاب بود از امام پرسيدند كه چه كار بايد كرد امام فرمودند چشمتان و نگاهتان را بشوييد( تشويق حضار) قبل از اينكه بحث كنيم اعلام اين موضع كه  برخي شياطين هستند و .. مونولوگ و بستن بحث است. من معتقدم صحبت هاي اين طلبه عزيز كاملا شيطاني بود. اگر قرار باشد به سبك ايشان بحث كنيم خيلي ساده است اينطور انگ زدن. بحث كنيد تهش جمع  بزنيد كه اين فيلم غربي است در جهت منافع  غرب و توهين به ملت است. دوست عزيز ما كوچك ترين چيزي از سينما نمي داند و همه حرف هايي كه زد حرف هاي شعاري بيرون از سينماست و هيچ كس اينجا نماينده خدا نيست و بقيه شيطان. با اين تفكر بايد در مملكت را بست و دنبال  يك كار ديگر رفت.
 

 
با پايان اين بحث غلامرضا موسوي درباره من مادر هستم و حواشي اش گفت:
مباحث فرهنگي را بايد مورد بحث و گفتگو قرار داد و موافق و مخالف بنشينيم كنار هم و صحبت كنيم و برخلاف برخي دوستان مردم را بسيار فهيم، عاقل و آگاه بدانيم . بدانيم انتخاب آنها انتخاب درستي است.  با نگاهي به 30 سال گذشته مي بينيم مردم در بزنگاههاي مختلف بهترين تصميم ها را گرفتند. اگر قيم مآبانه با مردم برخورد كنيم اتفاقي براي فرهنگ رخ نمي دهد. براي من سوال پيش آمد كه براي يك فيلم چطور اينقدر عصباني مي شويم ولي قيمت ارز دو-سه برابر شد و زندگي هفتاد ميليون مردم را ريخت به هم  و اصلا از دوستان در خيابان ها خبري نبود. كل يك فيلم را چند نفر مي بينند؟ بالاترين تماشاچي ما پانصد هزارتاست و همه كساني كه  مي روند سينما انتخاب مي كنند كه آن فيلم را ببينند. مقداري به مردم آگاه كشورمان كه مي گوييم بهترين تصميم ها را مي گيرند اجازه بدهيم خودشان تصميم بگيرند. درست ترين راه همين  صحبت موافقان و مخالفان و سپردن تصميم به مردم است. به زور و ضرب نمي شود فرهنگ را درست كرد. فرهنگ در دراز مدت بايد درست بشود. اولين اطلاعيه دوستان زماني صادر شد كه فيلم را نديده بودند و شب افتتاحيه هم دوستان صادقانه گفتند فيلم رانديدند و معتمد آنها فيلم را ديده. 
 
محمد تقي فهيم اما ضمن تاكيد براينكه علاقه ندارد وارد موضوعات خارج از فيلم شود، من مادر هستم را يك فيلمفارسي با ساختار ضعيف دانست. فهيم گفت: 
آيا ساختار ناقص اثر نيست كه در انتقال منظور خير خواهانه تهيه كننده اش بد عمل مي كندو حتي نمي تواند پيامش را منتقل كند؟ آقاي موسوي خيلي تهيه كننده خوش شانسي است چون اگر اين اتفاق نمي افتاد فيلم آقاي جيراني 50 ميليون هم فروش نمي كرد. متاسفانه ما همچنان در يك ساختار عقب مانده فيلمفارسي دهه 40 و ماقبل آن قرار داريم. فيلم قصاص آقاي نظام فاطمي را بگذاريد و فيلم آقاي جيراني را هم بگذاريد كنارش و ببينيد از نظر ساختاري كدام فيلم در انتقال پيامش موفق تر است. و چقدر فيلم اقاي فاطمي واجد معرفي شرايط اجتماعي اش هست. فيلم اقاي جيراني بخش كوچكي از طبقه متوسط گسترده دوران خودش را نشان مي دهد. به نظرم فيلم من مادر هستم به لحاظ فرم و ساختار يك فيلم تمام قد فارسي است. فيلم به لحاظ تصوير سازي نمي تواند پيامش را بگويد و براي همين آقاي جيراني در پايان متوسل به خطابه مي شوند. اگر فيلم به لحاظ ابژكتيو توان اين را داشت كه حس لازم را به ما منتقل كند و نهايتا پيام خودش را منتقل كند آيا لازم بود  در يك سكانس طولاني شخصيت فيلم را براي اعلام تقصير روبروي دوربين قرار بدهيم؟ كساني كه در سينما نشسته بودند منتظر بودند فيلم تمام شود. بايد از لحاظ ساختاري اين فيلم نقد بشود تا ببينيم فيلمفارسي چه بلايي سر سينماي ما آورده و آنچه از لحاظ تئوري و نظري دوستان در همه سالها گفتند در عمل توانستند محققش كنند؟ اين دسته بندي منتقدين به موافق و مخالف هم معضلي است و فكر مي كنم يك اثر سينمايي وجوه غالبش هنر، رسانه و صنعت است. اما در گرايش  اصلي هنر است و پشت اين هنر انديشه است و طبيعتا مي تواند  ضعف و قوت هايي داشته باشد. من با بخش هايي از فيلم مثلا بازيهايش موافقم اما متاسفانه اين قطب بندي مخالفين در دو سال اخير رواج پيدا كرده. اين سينما ضعيف است با التهاب و تنش دارد راهش را ادامه مي دهد و همه مي دانيم فيلم هايي كه تنش داشته فروش كرده. و اين جوسازي تبديل شده به يك مدل. يعني اگر انصار حزب الله نمي ريختند در خيابان كسي اين فيلم را نمي ديد. و جدا از ما رسانه يي ها بخشي از مردم با اين جنجال ها مي روند به سينما.
 
امير قادري: و بخشي از فيلمسازها هستند كه روي اين جنجال ها حساب مي كنند.
 
سيد حسين علوي ( جايگزين حجت الاسلام عليزاده در بحث) : من بابت اكران  چنين فيلم هايي در كشوري كه سيصد هزار شهيد تقديم اسلام كرده تسليت عرض مي كنم. خصوصا در ايام عذاي حضرت سيد شهدا . مخاطب من سازندگان فيلم نيستند. و هدف از حضور من رساندن يك صداي حق به گوش بخشي از سينماگران و خصوصا مسئولين بعضا بدون گوش نظام جمهوري اسلامي است. عضو انصار حزب الله نيستم و هيچ نسبتي با تحركي كه جلوي سينما انجام شده ندارم. 
 
داستان فيلم من مادر هستم،داستان دو زناست. عوامل اين فيلم مي خواهند  چنين داستاني كه نتيجه گيري اخلاقي هم پشتش وجود ندارد به تصوير بكشند. اصلا در اين فيلم اشاره اي نمي شود كه زناكاري آيا عمل درستي است يا غلط. نسبت اين فعل با خداوند چيست.  ما مي خواهيم به مردم ياد بدهيم كه چطور زندگي كنند. بعد مهر وزارت ارشاد را مي زنيم پاي اين فيلم كه اكران مي شود.(علوي با قرائت ايه اي از قرآن درباره عذاب دردناك كساني كه اشاعه فحشا در ميان مومنين مي كنند صحبت هايش راادامه داد) در ميان قشر روشنفكر صحبت كردن از اسلام و آيات قرآن بعضا با پوزخندهايي هم مواجه مي شود. طبيعيه. فضاي شما اين است كه مي خنديد. بخنديد. ما كه از مواضعمان عقب نشيني نمي كنيم. ما كه از قصور اينها در قبال خون شهدا كوتاه نخواهيم آمد. ما جلويشان مي ايستيم. ما موظفيم هم از وزارت ارشاد هم از دستگاه قضايي كه به عنوان مدعي العموم در برابر اشاعه فحشا سكوت كرده شكايت بكنيم و پيگيري بكنيم و اين كار را خواهيم كرد.  بنده به عنوان يك شهروند حقم است كه از اينها شكايت كنم. من در دانشگاه فلسفه غربي خواندم. من مي پرسم چه كسي گفته حكومت در قبال شكم مردم مسئول است اما در قبال فكر مردم مسئول نيست؟  كي گفته اگر در يك رب گوجه فرنگي يك ميكروب برود بايد صد نهاد نظارتي جلوي پخشش را بگيرند اما اگر در يك فيلم صحنه عرق خوري هم نشان بدهند وخانمي به آقايي برگردد بگويد الآن وقته حاله و بايد بچه دار بشويم. كدام آدم لا مذهبي براين مهر تاييد زده؟ كدام آدم نابينايي براين مهر تاييد زده؟ چرا چشم هايمان را بستيم بر اين ها؟ حيا كجا رفته؟ جيراني در قد و قواره اي نيست كه بخواهد به اين حرف ها جواب بدهد. جيراني تكنسين سينماست و اين حرف ها را بايد فرهنگسازان جواب بدهند. من سوال مي كنم اگر الآن محمد رضا پهلوي در كشور حكومت مي كرد اين فيلم مجوز اكران مي گرفت يا نمي گرفت؟ قطعا مي گرفت. چرا نظام جمهوري اسلامي به فيلمي مجوز مي دهد كه براي نظام شاهنشاهي هم علي سبيه است؟ سوال اين هست چرا حكم الهي قصاص كه مخالفينش مرتد قطعي محسوب مي شوند بايد با مهر وزارت ارشاد در سينماي ما تخطئه بشود؟ مخاطب من وزارت ارشاد و دستگاهي است كه يك جريان انحرافي پشت سرش نشسته. مخاطب من كساني هستند كه امروز به اسم دين و خدا و پيغمبر با ريش و يقه بسته و تسبيح و ادعاي ولايت ولايت و امام زمان دارند فرهنگ اين ملت را به يقما مي برند و همان كاري را مي كنند كه مهاجراني كرد. مهاجراني امروز كارشناس بي بي سي فارسي است. اين آقا روزي فرهنگ براي ما درست مي كرد و متولي فرهنگي ما بود. در اين فيلم كاراكتر مثبت، مظلوم و تو سري خورده فيلم دختري است زناكار، شراب خوار، فاسد كه اين آدم دارد به چوبه دار سپرده مي شود و مخاطب با او همذات پنداري مي كند. او را مظلوم مي پندارد. آني هم كه دارد قصاص مي كند هم زنا كار است. هم كسي كه قصاص مي كند آدم كثيفي است هم كسي كه قصاص مي شود آدم مظلومي است و اين وسط چه تصويري از قصاص كه حيات و ممات انسانها درش هست نمايش داده شده؟ كجا رفته اسلام؟ 
 
به گزارش کافه سینما او ادامه داد: تذكر نسبت به حجاب يك واجب شرعي است شايد يك عده خوششان نيايد. به هر حال اينجا را شهرداري تهران راه انداخته و شهرداري تهران بخشي از نظام اسلامي است و بايد خودش را ملتزم به قوانين جمهوري اسلامي بداند. آقاي فراستي گفتند كه چشمتان را بشوييد. من از قول امام نقل مي كنم به شما كه آخر وصيت نامه شان نوشتند هر گونه نقل قولي از من بشود يا بايد مكتوب  باشد كه سندش را خط شناسان به تشخيص دفتر تنظيم نشر اثار امام تاييد كنند. يا بايد تصوير و صداي من وجود داشته باشد. اين حرفي كه ايشان مي زنند هيچ جا سندش نيست. بنده كل صحيفه امام را خواندم. چشمتان را بشوييد؟ شما برويد استفتائات امام درباره وضعيت سينما را ببينيد. چشمتان را بشوييد يعني چي؟ مردم حق دارند سوال كنند كه آيا حكومت نسبت به فعل اخلاقي و هويت شرعي من مسئوليت دارد يا نه؟ چرا اميرالمومنين با تازيانه با كساني كه خلاف شرع انجام مي دادند برخورد مي كردند. نه همه جا و به هر شكلي. من نمي خواهم برخي اشكال اشتباه اين حركت را تاييد كنم. حجاب در اين فيلم به لجن كشيده شده. زن ها هيچكدام چادري نيستند الا در قهوه قهريه نظام اسلامي. ملت قايل به اسلام اند و اگر قشر انتلكتوئل ما نمي توانند با ملت خودشان را وفق بدهند تكليف خودشان را با ملت روشن كنند. از اين مملكت بروند بيرون. در اين فيلم تماس بدني زن و مرد حلال شده در حالي كه حرام است. آقاي جيراني يك فيلم ماليخوليايي به اسم پارك وي درست كرده كه سر تاپايش اداي فيلم هاي هاليوودي است و وحشي گري محض را ترويج مي كند. من با آقاي جيراني كار ندارم. شايد به شخصيت تكنيكال ايشان احترام بگذارم اما به هيچ وجه ايشان را متفكر نمي دانم. سازندگان فيلم عقيده شان را گفتند و اسلام را به لجن كشيدند. ما مشكلمان به مهرهايي كه پاي اين فيلم ها زده شده. اگر درغرب نظام سرمايه داري و صهيونيستي و دولت ايالت متحده آمريكا را كسي در فيلمش به چالش بكشد نظام آمريكا با او چه رفتاري مي كند؟  آن آزادي بياني كه شما از مدينه فاضله اش آمديد با او با اشد مجازات برخورد مي كند. ما براي آزادي حد قايليم و با صداي بلند هم اعلام مي كنيم. حد آزادي را خدا مي گذارد و انسانها در جايگاه محدود كردن آزادي هاي يكديگر نيستند. و اين يعني اسلام. چرا ما اين همه وا داده شده ايم كه اگر كسي عليه احكام و ضروريت اسلام مثل چادر و خصوصا قصاص فيلم بسازد همينطور ماست مي ايستيم و هيچ كاري نمي كنيم. پس غيرت و دين مان كجا رفته؟
 
بحث با تعدادي از نظرت حاضران ادامه يافت و غلامرضا موسوي به صحبت هاي علوي درباره قصاص واكنش نشان داد:
دوستاني كه فيلم را ديدند مي دانند كه موضوع قصاص اصلا در فيلم مطرح نيست. در حقيقت انتقام شخصي است. كه خانمي كه پانته ا بهرام نقشش را بازي مي كند به وكالت از برادر مقتول در خارج از كشور، مي رود سمت انتقام گرفتن و متاسفانه انتقام هم شخصي است و دليلي كه عذاب وجدان مي گيرد خيلي روشن و واضح است كه به دليل سو استفاده اي است كه از اين وكالت كرده. مي شود هركسي هرجوري به يك اثر هنري نگاه كند. اما چيزي كه مي بينيم نقد يك زندگي فرنگي است كه با سنت ما هم نمي خواند. شايد دو درصد هم بيشتر در مملكت ما نباشند و اگر اين فيلم از فيلم هايي بود كه در خارج كشور بشود ارائه اش كرد مي شد از آن به عنوان گفتمان انقلاب اسلامي نام برد. در فرايند توسعه جماعتي بيش از حد پولدار مي شوند و مدل هاي زندگي اي را انتخاب مي كنند كه مدل سنتي ما نيست و اين بايد نقد بشود.. هيچ كس نمي تواند منكر مسئله قصاص بشود. يك از مسايل بسار درست دين ماست. بحث فيلم بحث يك انتقام شخصي است. 
اگر ما قرار بود در خدمت بيگانگاني كه اقايان چپ و راست اشاره مي كنند باشيم اين امكان از زمان روزنامه نويسي تاحالا برايمان فراهم بوده كه بتوانيم برويم جاي ديگر زندگي كنيم. يك مقدار با ملاحظه اين واژه ها را راجع به هم به كار ببريم. خيلي راحت مي توانیم تهمت بزنیم. مثلا راجع به كساني كه ريختند در سفارت انگليس سوالات عجيب غريبي مي شود مطرح كرد. كه اينها از خود انگليس بايد پول گرفته باشند. اما در آنها حتما آدم هاي موجهي هم بودند. يك مقدار با هم مهربان تر باشيم و اينقدر به هم تهمت نزنيم و بعدا بايد جواب خدا را داد و سر يك پلي خفتمان را مي گيرند.
 
 
 نوبت به فراستي رسيد تا به طور مفصل به اظهارت سيد حسين علوي و محمد تقي فهيم پاسخ دهد :
دوست عزيز طلبه مان و دوست عزيز فلسفه خوانده مان مسئله شان سينما و اين فيلم نيست. دوستان مسايل ديگري دارند كه حل نشده باقي مانده و دارند مي زنند اينور. اميدوارم بتوانند از پس آن مسايل بربيايند. از جريان انحرافي تا همه ملت منهاي خودشان. نگاهي است به دين كه نگاهي است بساير متحجرانه و اقليت. يعني اگر دوستان را ول كنيم، غير از خودشان هيچ كس دين ندارد. اين طرز برخورد بحث فرهنگي را به صفر مي رساند. ماكياولی مي گويد كه هدف وسيله را توجبه مي كند. دوستان اينطور مي فهمند. مي گويند ما هدف خير داريم وسيله مان هرچي مي خواهد باشد. فلسفه خوانده ها اين را مي فهمند كه هدف و وسيله دو روي يك سكه اند. هدف مقدس وسيله مقدس مي خواهد. هدف شر حتما بايد وسيله اش شر باشد. و وسيله شر دقيقا بر خلاف هدف مي رود. و وسيله رنگ خودش را به هدف مي زند و متلاشي اش مي كند. قاطي كردن بحث دين، سياست و.. با سينما مي شود همان چيزي كه من و مرتضي آويني با دوستان كيهان داشتيم.مرتضي آويني در يك پاورقي نوشته فرهنگ دنبالچه سياست نيست .
كساني كه فرهنگ را آنطور نگاه مي كنند. اشتباه مي كنند و مبارزه فرهنگي را با مبارزه سياسي يكي مي گيرند. دوستاني كه اين دو، جاها، ابزار و روشهايشان را يكي مي كنند متاسفانه در زمينه فرهنگ كلاه سرشان مي رود و از فيلمفارسي هاي بسيار مبتذل مثل سيب و سلما، شور شيرين و سفرسنگ مجبورند دفاع كنند و اتفاقا مرعوب فيلم هايي مي شوند كه به شدت عقب افتاده اند. فيلمي كه ساواك توصيه مي كند چهارتا شعار مذهبي بگذاريد ديني مي دانند. اين تفكر ابدا مسئله دين در هنر را نمي فهمد. ساختار اثر بايد اين شعور را به من بدهد كه بفهمم اين شعارهاي ديني ابدا در سينما ديني نيست. موضوع ديني در سينما ديني نيست. فريب فيلمنامه، موضوع و شعار را نخوريد. يك موضوع ديني با يك پرداخت غير ديني مي تواند غير ديني بشود و يك موضوع ظاهرا غير ديني با نگاه درست و بلدي سينمامي تواند "آن" ديني درش باشد. اين چيزي است كه سر آن اختلاف اساسي داريم. به نظرم يوسف پيامبر كه از قرآن گرفته شده و تحقيقات قرآني پشتش هست ابدا ديني نيست. من مي توانم نما به نما برايتان بگذارم و بگويم اسلوموشن ها چگونه عليه تفكر شماست و پرداخت شخصيت چگونه غير ديني است. بلدي ما از سينما و نگاه ما نسبت به اثر هست كه آن اثر را مي تواند به ما نزديك و ديني و غير ديني كند. دو موضوع هدف-وسيله و شعار به ما كمك مي كند كه به سينما به عنوان سينما نگاه كنيم. فرم شور شيرين زندگي شهيد كاوه را ( كه بسيار بهش ارادت دارم) نمي دهد. يا مستند شهيد باقري ابدا توضيح، تفسير و ارئه شهيد باقري نيست. خيلي ها پشتش اند و اشتباه مي كنند. پديده را نمي شناسيد و نشناختن پديده شما را فريب مي دهد چه موقعي كه رگ گردنمان بزند بيرون و چه موقعي كه تاييد كنيم هر دو انفعالي است. چي انفعالي نيست؟ آگاهي. آگاهي نسبت به مديوم و بحث ارائه شده، و پيامبران خدا براي آگاهي و از بين بردن جهل آمدند. عقب راندن جهل و سنگر به سنگر فتح كردن جبهه جهل. تا موقعي كه با جهل نسبت به پديده اي حرف مي زنيم چه داد بزنيم چه ساكت بشويم انفعال است. حتي اثري كه همه آيات قرآني درش آمده باشد مي تواند شيطاني باشد. سينما با شعار سر و كله نمي زند. شعار با فكر كار دارد و سينما و هنر با دل و ناخودآگاه كار دارد و طريق دل به شيوه تفكر تبديل مي شود و از طريق شيوه تفكر به سر مي رسد و كساني كه اين دو را قاطي كنند اشتباه كردند، پديده را نشناختند و فريب خوردند. فريب يك اثر مبتذل ، ضد ديني يا انتلكت يا فيلمفارسي را مي خورند. بسياري از دوستان ديندار ما طرفدار سينه چاك فيلمفارسي اند و سليقه شان فيلمفارسي است. شما به شدت شعارهاي ديني در فيلمفارسي پيدا مي كنيد بايد بيهوش شويد؟ فيلمفارسي يعني ابتذال و سطح مخاطب را در سطح شعار  پايين آوردن و ضد شعار رفتار كردن. تفكر فيلمفارسي بعد از انقلاب تشديد شده. اكثر فيلم هاي ژانر دفاع ما ( كه طرفدارشم) فيلمفارسي اند. دنياي فيلمفارسي دنيايش تثبيت وضع موجود زمان شاه و گيشه ماست. فيلمفارسي كودك، جنگ، روشنفكرانه و ظاهرا ديندارانه داريم. اگر گفته فيلمي درباره شهيد كاوه بيهوش نشويد. اين يك فيلمفارسي مبتذل است. بايد شخصيت پردازي شود  و شخصيتش عرضه شود و او را بشناسم. اين شهيد كاوه را به ما مي دهد. 
در سيستم اخلاقي هنر بد و خوب را فهميدن اينقدر راحت نيست كه برايش نعره بزنيم. از فرم شروع بكنيم من معتقدم شخصيت پردازي فيلم جيراني درست است. دوستان متاسفانه فيلم را نفهميدند. فيلم دارد يك سبك زندگي را كه خيلي ها علي رغم شعارهايشان ته دلشان عليه اش نيستند را نقد مي كند. چرا يكبار ديگر بخشي از روشنفكرها و بخشي از راديكال هاي به اصطلاح حزب الله متحدند؟ اين اتفاق از زمان هامون تا امروز بارها اتفاق افتاده. فيلم در جهت آسيب شناسي يك تيپ از زندگي شمال شهري تهران است كه دوستان طرفدار عدالت ساختنش. دوستاني كه ادعاي عدالت داشتند با برنامه ريزي غلط اقتصادي اين قشر را به وجود آوردند و به آن دامن زدند. اگر مردش هستيد راجع به اين بحث كنيد. بگوييد اين اقشار از كجا آمدند؟ بگوييد وقتي يك ماشين فرنگي يك ميليارد پول نمره اش هست چه خبر است در اين جامعه؟ چرا اينها را نقد نمي كنيد؟ چرا به يك ذره روسري پايين و بالا رفتن گير مي دهيد؟ چرا به اين همه بي عدالتي حرف نمي زنيد؟ و چرا انعكاس اين بي عدالتي را در جامعه نمي بينيد و وقتي كسي مي خواهد اين را در فيلمش نقد كند يقه اش را مي گيريد؟ اصلا اينطور نيست كه فيلم جيراني يك درصد تهران باشد.از ميدان ونك به بالا بسياري از اقشار ما در جمهوري اسلامي و به خاطر اينكه دوستان مبارزه درست فرهنگي و برنامه درست اقتصادي ندارند تبديل به اين شده كه طلبكارند از مردم. اقشار بي هويتي كه با پول نفت زندگي مي كنند و چه دلار بالا برود و چه پايين بيايد آنها زنده اند و ما مدام پايين مي آييم. اين اقشار از كجا آمدند؟ اينها را بحث كنيد. وقتي قادر نيستيد ريشه مشكلات را ببينيد و يك بحث سطحي روبنايي راجع به فرهنگ مي كنيد. وقتي  قادر نيستيد پشت آنها را ببينيد بحثمان چه در حمله چه دفاع اثري نمي گذارد. فيلم جيراني يكي از مهم ترين فيلم هاي بعد از انقلاب در آسيب شناسي اين اقشار تازه به دوران رسيده نفتي به اصطلاح مدرن است. و تصوير درستي از آنها ارائه مي دهد. و دوستان خيلي راحت كنار اينها زندگي مي كنند. من نمي گويم بايد گرفت و بست مي گويم بايد شرايطي را فراهم كرد كه اين اقشار بي هويت و نفتي امكان رشد نداشته باشند و با آنها مبارزه فرهنگي كنيم. مبارزه فرهنگي يعني بگوييم ريشه هاي اين فرهنگ چيست. يعني اين فرهنگ را به موي سر محدودش نكنيد. دختر جنوب شهري ما كپي دختر شمال شهري آن طبقه است؟ چه كار كرديد ما؟ 
فيلم جيراني ابدا درباره قصاص و ارائه فحشا نيست. فحشا و مشروب خوري را نشان مي دهد و به شدت نقدش مي كند و نشان مي دهد دو آدمي كه مست كردند مي رسند به داستان رختخواب و قتل. نشان مي دهد بدفهمي و انتقام جويي از قصاص چه نتيجه ايي دارد. اين فيلمي است اخلاقي و برآشوب شدن و عصبانيت دوستان علت ديگري دارد.
 
در ميان صحبت هاي فراستي بار ديگر معترضين فيلم و برخي همراهان دكتر علوي به طولاني شدن صحبت هاي فراستي  اعتراض كردند و گفتند "از ما دعوت شده كه صحبت كنيم اما خيلي كمتر از شما صحبت كرديم"  اما فراستي به صحبت هيش ادامه داد. روندي كه در ادامه تبديل مي شود يكي از دلايل متشنج شدن جلسه.
 
از اين لحظه به بعد اوج حرارت جلسه بود. صحبت طولاني فراستي به پايان رسيد و اعتراض ها، تنش ها و برخورد ها آرام آرام بالا مي گرفت. با خواندن این بخش از گفتگو، گزارش کامل آن به پایان می‌رسد. حاصل یک کوشش در فرهنگسرای رسانه برای نشاندن طرف‌های بحثی که تا پیش از این هیچ گاه کنار هم ننشسته بودند.
ابتدا این محمد تقي فهيم بود که پاسخ كوتاهي به فراستي داد:
 
...
مسعود فراستي: براي آخرين بار باشد. از اين خبرها نيست كه فكر كنيد بتوانيد قمه بكشيد تو بحث فرهنگي. مي ايستم جلويتان. حواس‌تان را جمع كنيد.
سيد حسين علوي: دستتان درد نكند. قمه بكشيد. احسنت.
مسعود فراستي: شما قمه كشيد.من كه اهل بحث فرهنگي ام.
سد حسين علوي(با خنده) : ما داريم صحبت مي كنيم. ما بحث از قمه كرديم؟ ببينيد آقاي فراستي اين كارها در شان شما نيست.
مسعود فراستي: ولي در شان شما هست.
سيد حسين علوي: در شان من هم نيست.
مسعود فراستي: نشان داديد كه هست.
سيد حسين علوي: اقاي فراستي ادب داشته باشيد.
مسعود فراستي: شما بي ادبيد.
سيد حسين علوي: ما به شما بي ادبي نكرديم.
مسعود فراستي: از اول جلسه آن طلبه عزيز بي ادب بود.
سيد حسين علوي: به من چه؟
مسعود فراستي: به تو چه؟ تو نشستي جايش رئيس جان.
سيد حسين علوي: آقاي فراستي "تو" لفظ مبتذلي است.
مسعود فراستي: "تو" مبتذل نيست. تو صميمي است. ظرفيتش را نداري شما. آن طلبه عزيز با بحث خدا و شيطان ضد اخلاق رفتار كرد. شما هم  وقتي به مردم توهين كرديد ضد اخلاق رفتار كرديد. وقتي به من گفتي بويي از آويني نبردم ضد اخلاق رفتار كردي. اگر بحث اخلاق را دوست داري اينها اخلاق است.
سيد حسين علوي: مي دانم اين فضا اقتضايش همين است. علوي با خنده ادامه داد: به شما توهين نكردم فضاي خودمان را مي گويم شما زياد به دل نگير. خوب است اين جا جمهوري اسلامي است. يك نگاهي هم در جمهوري اسلامي وجود دارد كه بعضي دوستاني كه در اين جلسه هستند سازگار نيست. ولي  جمهوري اسلامي اين فضا را به وجود آورده كه اين بحث ها مطرح بشود. خوشحالم از اينكه حداقل نظام اين ظرفيت را دارد كه كسي مثل آقاي فراستي مي آيد از سيد مرتضي آويني مايه مي گذارد.
امير قادري: همين طور بالعكس. ما هم از نظام متشكريم که اجازه‌ی حرف زدن به شما می‌دهد.
سيد حسين علوي: اقاي قادري شما مثل اينكه نقظه مقابل عرائض بنده هستيد.
امير قادري: چرا؟
...
 
 
فهیم: فيلم من مادر هستم از نظر فرم قادر نيست انحرافات مد نظرش را بيان كند و چون نمي تواند اين كار را بكند ناچارا مي افتد به ورطه بدآموزي و باعث نگراني دوستان ما از شيشه مشروب و فاحشه و.. شده. من  معتقدم در سينماي جمهوري اسلامي، ما مي توانيم فاحشه را نشان بدهيم. مي توانيم مشروب را نشان بدهيم. همانطور كه در فيلم زيرنورماه رضا ميركريمي فاحشه را ديديم. ما مشروب را در سريال آقاي جيراني بارها ديديم. اصلا ما نبايد فكر كنيم در سينماي جمهوري اسلامي نمي شود فاحشه را نشان داد. اگر نشان ندهيم مگر مي شود درام، درلم بشود. بحث اينجاست كه همان مشكلي  كه آقاي فراستي در تئوري هايش مي گويد در فيلم فريدون جيراني اتفاق نمي افتد. فيلم من مادر هستم از انتقال محتواي مورد نظرش عاجز هست و در تصوير القايات بدي به مخاطب مي دهد و همين مجبورش مي كند به خطابه رو بياورد. ما شرور فيلم را درست نمي شناسيم. اين چه جور روشنفكري است؟ فيلم اقاي جيراني عليه طبقه خودش هست. يعني به جامعه آكادميك ما مي پردازد و آنها را مورد حقارت قرار مي دهد. جمهوري اسلامي به اين جامعه نياز دارد. فيلم فرزندان الكساندر پين ارزشهاي جامعه آمريكايي را در يك ساختار منسجم نمايش مي دهد و خانواده را به ما آنطور نشان مي دهد. سه اصل قانون اساسي در مورد خانواده است. در اين فيلم كجا خانواده مي بينيم؟
 
 
 
امير قادري: اين كه فيلم آقاي جيراني عليه طبقه خودش باشد به شكليحرف درستي است. و نکته‌ی خوبی که آقای فهیم اشاره کردند که چند سالی می‌شود که منتقدها قطب بندی شده‌اند و یا کامل موفق یک فیلم قلمداد می‌شوند، یا کاملا مخالف‌اش. به جز این، يك كلماتي در این جلسه به كار برده مي شود كه در حوزه شعار است و خوب است كه ما بيشتر اين را بشكافيم. مثلا همین لفظ "فيلم هاليوودي". من اگر بخواهم فيلم اخلاقي به خانواده ام نشان بدهم خیلی از این فیلم‌های آمریکایی را انتخاب می‌کنم. تلويزيون 13 آبان مي خواهد فيلم ضد آمريكايي نشان بدهد همه اش فيلم آمريكايي نشان مي دهد. چون در آن فيلم آمريكا به درستي نقد شده. اين كه فيلم هاليوودي به کل بد است يا سينماي ما دارد هاليوودي مي شود به نظرم در حوزه آن شعارها است.
سيد حسين علوي: ما نگفتيم سينماي ما دارد هاليوودي مي شود. من هرگز چنين حرفي نزدم. يا نگفتم فيلم هاليوودي بد است. من گفتم اگر اين فيلم در جامعه آمريكا ساخته مي شد باهاش چه برخوردي ميكردند.
امير قادري: من اينطور شنيدم.
سيد حسين علوي: نه من اينطور نگفتم.
امير قادري: پس اگر شما هم این فیلم‌ها را قبول داريد كه ديگر بحثي نيست.
سيد حسين علوي: نه من هاليوود را هم قبول ندارم. شما داريد تفسير به راي مي كنيد.
این بخش از گفتگو با خنده‌ی حضار همراه بود. در همين لحظه بار ديگر يكي از معترضان و همراهان آقاي علوي براي چندمين بار از جايگاه حضار وارد بحث شد وبا صدای بلند گفت: آقاي قادري براي بار چندم تذكر مي دهم... چهار بار به‌ات تذكر دادم. امير قادري هم با صدای بلند پاسخ داد: شما چه كاره اي كه به من تذكر مي دهي؟ معترض گفت: شما داري مي خندي. ايشان دكتر اين مملكت است. امير قادري گفت: شما چه كاره اي كه به من تذكر مي دهي. شما در چه مقامي به من تذكر مي دهي. ايشان در چه مقامي به من تذكر مي دهند؟ 
تعدادي از برگزار كنندگان سراغ معترض رفتند و او را آرام كردند.
امير قادري پس از این اتفاق گفت: بچه ها در حسن نيت ما شك نكنيد. اين حرفي كه ايشان مي زند كه خنديدي و پوزخند زدي... اين نه درش پوزخند هست نه مسخره كردن. اگر قرار باشد آقاي علوي یا هر کس دیگری را به هر شكلي تخطئه كنم اينجا نمي نشينم. من ايشان را به عنوان صاحب يك نوع فكر در مملكت قبول دارم و تا وقتي در چارچوب فكرش حرف بزند براي من كاملا محترم است. اين سو نيت ها را كنار بگذاريد. آقای علوی بفرمایید.
التهاب جلسه اما همين جا پايان نيافت. سيد حسين علوي صحبت هايش را در پاسخ به صحبت هاي مطرح شده اينطور ادامه داد: من هر چه در فیلم من مادر هستم، دنبال آدم مثبتي گشتم پیدا نكردم. حتي مادر آوا (خانم قاضياني) اگر ملاك هاي اخلاقي اسلام را بهش تطبيق بدهيد خيلي هايش را ندارد مثلا مدل برخورد با دخترش كه صحيح نيست و پيشنهادهايش هم پيشنهادهاي درستي نيست و مي گويد اين را ول كن فردا در دانشگاه پسرهاي ديگري پيدا مي كني. بايد يك شخصيت بدون مشكل اخلاقي در اين فيلم باشد. یک تهمت عجيب و غريبي است و زود به بچه مسلمان ها زده مي شود كه شما فيلم را نديديد. بنده فيلم را ديدم. اين اسمش فرافكني است. تهيه كننده فيلم گفتند يونسكو مي گويد بافرهنگ ترين مردم آنهايي هستند كه سينما مي روند. اسلام مي گويد با فرهنگ ترين مردم متقي ترين و با تقوا ترين آنهاست. ما به يونسكو كار نداريم يونسكو كي هست كه بخواهد با فرهنگ ترين را براي ما تعريف كند؟ اصلا چه كساني در صدر يونسكو ايستادند كه بخواهند براي ما فرهنگ را تعريف كنند. اينها محل سوال جدي است. با فرهنگ ترين مردم كساني اند كه اهل علم و عمل و تقوا هستند. آني كه سينما مي رود خب برود سينما. حالا مگر تو سينما چي هست؟ چه خبر هست؟ تو سينما حلوا خير مي كنند؟
 

                        

 
مسعود فراستي همين لحظه گفت: آقا كجا برويم كه حلوا خير كنند؟
سيد حسين علوي: تشريف ببريد پاي روضه سيدالشهدا حلو خير مي كنند.
مسعود فراستي: بستگي به روضه اش دارد.
سيد حسين علوي: آدم مي كند همه را.
مسعود فراستي: اميدوارم. اگر آدم كند آدم سرش را پايين تر مي گيرد.
سيد حسين علوي: آن سيصد-چهارصد هزار شهيدي كه يكيش آن رفيق شما بوده كه شما بويي ازش نبرديد سيد مرتضي آويني كه هميشه ازش دم مي زنيد پاي روضه امام حسين(ع) آدم شده بودند.
مسعود فراستي: اين كه شما آدم شده باشيد بحث بيرون از جلسه است.
سيد حسين علوي: من آدم نشدم.
مسعود فراستي: معلوم است كه نشدي.
سيد حسين علوي: من كه ادعا ندارم آدم شدم. اگر آدم شده بودم يك چيزي مثل آويني مي شدم.
مسعود فراستي: كسي كه آدم شده باشد از مردم طلبكار نيست و نمي  گويد كي بويي برده از كسي يا نبرده.
سيد حسين علوي: من وسط صحبت شما نيامدم بگذاريد صحبت كنم.
مسعود فراستي: خيلي بي جا كردي شما.
(يكي مسئولان فرهنگسرا در اين لحظه  براي چندمين بار در بحث دخالت كرد كه امير قادري گفت: من خودم مديريت مي كنم شما مجري را براي چي گذاشتي؟ ادامه بدهید.)
مسعود فراستي: آدم بودن آن چيزي كه در اسلام هست بقيه را از خود آدم تر دانستن هست با حفظ اصول. اسلام دين اين چنين مبتذلي كه دوستان ارائه مي دهند نيست كه فقط خودشان آدم اند، هر كس يك ذره مويش بيرون باشد آدم نيست.
سيد حسين علوي( با خنده): من نمي دانم اين صحبت ها را از كجا مي آورند ايشان. آقا من صحبت از يك تار مو كردم اينجا؟
مسعود فراستي: براي آخرين بار باشد. از اين خبرها نيست كه فكر كنيد بتوانيد قمه بكشيد تو بحث فرهنگي. مي ايستم جلويتان. حواس‌تان را جمع كنيد.
سيد حسين علوي: دستتان درد نكند. قمه بكشيد. احسنت.
مسعود فراستي: شما قمه كشيد.من كه اهل بحث فرهنگي ام. 
سد حسين علوي(با خنده) : ما داريم صحبت مي كنيم. ما بحث از قمه كرديم؟ ببينيد آقاي فراستي اين كارها در شان شما نيست. 
مسعود فراستي: ولي در شان شما هست.
سيد حسين علوي: در شان من هم نيست.
مسعود فراستي: نشان داديد كه هست.
سيد حسين علوي: اقاي فراستي ادب داشته باشيد.
مسعود فراستي: شما بي ادبيد.
سيد حسين علوي: ما به شما بي ادبي نكرديم.
مسعود فراستي: از اول جلسه آن طلبه عزيز بي ادب بود.
سيد حسين علوي: به من چه؟
مسعود فراستي: به تو چه؟ تو نشستي جايش رئيس جان.
سيد حسين علوي: آقاي فراستي "تو" لفظ مبتذلي است.
مسعود فراستي: "تو" مبتذل نيست. تو صميمي است. ظريتش را نداري شما. آن طلبه عزيز با بحث خدا و شيطان ضد اخلاق رفتار كرد. شما هم وقتي به مردم توهين كرديد ضد اخلاق رفتار كرديد. وقتي به من گفتي بويي از آويني نبردم ضد اخلاق رفتار كردي. اگر بحث اخلاق را دوست داري اينها اخلاق است.
سيد حسين علوي: مي دانم اين فضا اقتضايش همين است. علوي با خنده ادامه داد: به شما توهين نكردم فضاي خودمان را مي گويم شما زياد به دل نگير. خوب است اين جا جمهوري اسلامي است. يك نگاهي هم در جمهوري اسلامي وجود دارد كه بعضي دوستاني كه در اين جلسه هستند سازگار نيست. ولي  جمهوري اسلامي اين فضا را به وجود آورده كه اين بحث ها مطرح بشود. خوشحالم از اينكه حداقل نظام اين ظرفيت را دارد كه كسي مثل آقاي فراستي مي آيد از سيد مرتضي آويني مايه مي گذارد.
امير قادري: همين طور بالعكس. ما هم از نظام متشكريم که اجازه‌ی حرف زدن به شما می‌دهد.
سيد حسين علوي: اقاي قادري شما مثل اينكه نقظه مقابل عرائض بنده هستيد.
امير قادري: چرا؟
سيد حسين علوي: شما كاملا موضع داريد آقاي قادري شما در جايگاه منتقد ما هستيد. شما به عنوان مجري نشستيد.
امير قادري از حاضران پرسيد : شما از حرف هاي من موضع برداشت كرديد؟ اكثريت حاضران گففتند خير. و تعدادی هم گفتند بله. قادري ادامه داد: من همانطور كه انتقادهايي به جريان روشنفكري دارم به جريان انصار حزب الله هم دارم.
سيد حسين علوي با پايان بحث ادامه داد: كي گفته من عضو انصار حزب الله هستم؟ گفته شد نگاه ما به دين يك نگاه متحجرانه و اقليت است. متحجر اولا يك فحش است و بايد ثابت بشود. اگر ما متن آيات قرآن را مي خوانيم و درباره آنها صحبت مي كنيم چه اقليت باشيم چه اكثريت. اولا كه ما اقليت نيستيم. اگر اقليت بوديم كه فضا در دست ما نبود. مردم اسلام و حقيقتش را مي خواهند بي تعارف. حرف من و ديگران را هم نمي خواهند. كسي در اين فيلم با وكيل كار ندارد يك دستگاه قضايي را مي بيند كه يك آدم بي گناه را برده بالاي دار و روحاني با قيافه مبتذل و مضحكي آيه قرآن مي خواند. هر كسي اين را در سينما ديد خنديد. اين چه تصويري از روحاني است؟ اين چه تصويري از قصاص است؟ من كجا از فيلمهايي كه شما مي گوييد فيلمفارسي اند حمايت كردم؟ ممكن است به آن فيلم ها هم نقد وارد باشد. اين يعني وقتي ما جواب نداريم متوسل مي شويم به حرف هاي ديگر. مي گويند اين نقد توسعه و جريان دلارهاي نفتي بود. خب ما هم با اين جريان مشكل داريم. اصلا همه درد ما اين بوده. يك روزي به يك دولتي به خاطر اين مسئله انتقاد مي كرديم و امروز به همين دولت به خاطر اين مسئله انتقاد داريم. ما نه نوكر آن دولت بوديم نه اين دولت. كي مجوز صادر كرده كه ما با هر وسيله اي بتوانيم هر فيلمي را پخش كنيم. گفتند كه مسئله ما سينما نيست و سياست است. ما در مورد فردي صحبت كرديم كه ايشان رئيس كارگروه فرهنگي  دولت محترم بوده. آدمي كه در حوزه فرهنگ كار مي كند. من كار به ور سياسي او دارم اما اينجا ندارم. اين آدم براي اينكه منويات غير اسلامي خودش را در سينما و هنر حاكم كند دارد بيت المال مسلمين و جايگاه نظام جمهوري اسلامي را به لجن مي كشد. ما از اين برچسب ها نمي ترسيم. به قول شهيد همت هر برچسبي مي خواهند بزنند. اين ملت انقلاب كرده است. اين ملت خواهان اسلام و  احكام شريعت نبوي است. حالا شايد قشر شما خواهان اينها نباشد. فكر كنيد اسلام چيز ديگري است غير از اين. فكر كنيد در اسلام جواز تشييع الفاحشه صادر شده. 
من مي گويم به چه مجوزي يك مردي پرده درانه به زني مي گويد الآن وقت حال است. برويم بچه دار بشويم. چرا اين را جواب نمي دهید.
غلامرضا موسوي: خب شوهرش است.
سيد حسين علوي: شوهرش است برود در منزل شان بگويد چرا جلوي دوربين سينما مي گويد. (خنده حضار) برود تو رختخواب اين حرف را بزند. مگر شما كاري كه تو دستشويي مي كنيد را مي آييد در خيابان بكنيد؟ الآن من دستم را در دماغم بكنم همه تان از من مشمئز مي شويد چه برسد به اين سطح از بي حيايي. هر چيزي يك حدي دارد. آيا اخلاق و شرع هيچ حد و مرزي ندارد؟ آقاي ناظر پخش تو خواب بودي وقتي اين فيلم از جلويت پخش مي شده؟ تو كجا بودي؟ كدام يكي از شما حاضريد مسايل داخل رختخوابتان را در سينما پخش كنيد؟ مگر اينكه خيلي بي حيا و بي شرم باشيد. مگر اينكه اينجا جمهوري اسلامي نباشد كه روي خون 400 هزار شهيد خوابيده. آقاي فراستي گفتند هيچ كس نماينده خدا نيست. اين ته حرفشان هست. ته نگاهي كه از دلش من مادر هستم مي آيد اين هست. چيزي كه تويش ولايت خدا را قبول ندارد. كه از طريق بند گان برگزيده خدا اعمال مي شود.اين امامي كه ازش مايه گذاشتند در مقدمه كتاب ولايت فقيه مي فرمايد ولايت فقيه همان ولايت رسول الله هست. تكليفتان را  با اينجاها روشن كنيد. از دل بحث نپذيرفتن ولايت بنده گان  برگزيده خدا كه بدنبال احياي كلمه الله هستند چنين فيلم هايي بيرون مي آيد. شما اگر ولايت الله را قبول داشته باشيد حيا مي كنيد چنيني چيزي را در فيلم پخش كنيد. به فرض كه دوستان مي خواستند نقد توسعه بكنند كه اتفاقا سازنده اين فيلم جزو مناديان حمايت از مدرنيست ها بوده و پاي  بيانيه هاي انتخاباتي آقاي هاشمي و ميرحسين موسوي را امضا كرده كه طرفدار جامعه مدرن بودند. كي در اين مملكت توسعه گرايي را باب كرد؟ سيد مرتضي آويني چند كتاب عليه اين جريان نوشت؟ اما وقتي پاي انتخابات برسد از همين آدم ها حمايت مي كنيم چون اساسا دنبال اين هستيم و فيلممان هم در راستاي تشييع الفاحشه اي است كه در راستاي نگاه توسعه محور ادبيات غربي وجود دارد. تكليفمان را با اسلام روشن كنيم. راحت بگوييم بنده احكام الله را قبول ندارم. انسان در جامعه مدرن در جايگاه جاعل حق و باطل نشسته انسان مدرن جعل حق و باطل مي كند. مي گويد اين من است كه مي گويد چه چيزي درست است و چه چيزي غلط است.اما انسان توحيدي فقط به اين مي انديشيد که جاعل الحق و خالق الحق چه مي گويد. كساني اين بحث ها را جدي نمي گيرند همان كساني اند كه بحث قرآن راجع به ربا را شوخي مي گيرند. كساني كه پاي خون شهدا ايستادند اجازه نمي دهند كه اين تفكر و زحمت سي وسه ساله كه برايش خون دل خورده شده توسط هر كسي  اعم از دول هاشمي خاتمي يا احمدي نژاد به قهقرا برود. ما با كسي عهد اخوت نبستيم.
مسعود فراستي: اجازه نخواهيم داد يك ادعاست. كي ادعا نيست؟ موقعي كه يك بحث جدي فرهنگي را ممتد و با برنامه جلو ببريد.اينكه اجازه نخواهيم داد فقط قمه مطرح مي شود. اگر برنامه مبارزه فرهنگي نداشته باشيد اجازه خواهيد داد. اگر اين ريختي كه شما بحث كرديد باشد من هيچ اميد به اجازه نخواهيم داد شما ندارم.
سيد حسين علوي: ما اميد داريم.
مسعود فراستي: اگر از قول من مي گوييد كه هيچ كس نماينده خدا نيست و اينطور تحريفش مي كنيد، هيچ تقوايي در صحبتتان نيست و تازه دانشي هم درش نيست. من گفتم در اين جمع آن كسي كه خودش را نماينده خدا دانست و بقيه را شيطان، هيچ كس اينجا نماينده خدا نيست. اينجا بحث فرهنگي مي كنيم وتبادل نظر . نه شما از كسي مي ترسي و نه من از كسي. در فيلم راجع به قصاص و نقد قصاص صحبت نمي شود. اين فيلم راجع به قصاص نيست. فضا و آدم ها فيلم كاملا قادرند به ما بگويند اين اقشار تازه به دوران رسيده مدرن چي اند، چگونه زندگي مي كنند و بن بستشان چي هست. اين بن بست را فيلم به راحتي نشان مي دهد. به اندازه اين حرف فرم دارد و اين فرم محتوا مي سازد و من را ضد اين نوع زندگي مي كند. اگر مشروب نشان مي دهد در جهت تاييد نيست اما بسياري از سريال ها و فيلم هاي ما از همين كلام و روش استفاده مي كنند و تاييد مي كنند. فيلمي كه جايزه بهترين فيلم را در جشنواره بهش دادند خيلي وضعش بدتر از اين حرفاست.  من صحبت هايي كه راجع به فيلمفارسي گفتم در رابطه با آقاي علوي نگفتم. من ايشان را نمي شناسم و هيچ مطلب سينمايي ازش نخواندم. در رابطه با آقاي فهيم گفتم. مبارزه فرهنگي مبارزه اي است طولاني. مبارزه اي است بين آگاهي و عدم آگاهي. آگاهي و عدم آگاهي با تهديد، با ارعاب، با شانتاژ و قمه جواب داده نمي شود. 
بحث به اظهار نظر مردم رسيد.
مسعود فراستي: فكر مي كنم اين تمرين اول در اين زمينه بحث ها بود و خيلي تمرين بدي نبود و يواش يواش ياد مي گيريم يك خورده محترم تر و با صبر بيشتر صحبن كنيم.
غلامرضا موسوي: خيلي خوب است هم سعه صدر داشته باشيم و صحبت هاي همديگر را تحمل كنيم. و اگر اين مباحث ادامه پيدا كند بيشتر از روش هاي ديگر مي تواند جواب بدهد.
امير قادري( درپايان): من فقط گله دارم از دوستاني كه حسن نيت ما  را نديدند... وظيفه همه ما اين است چه از موضع امنيت ملي  نگاه مي كنيم چه از موضع اسلام نگاه كنيم و چه از موضع انساني نگاه كنيم بدانيم  تا اين مملكت افراد آگاه نسازد ماجرا همين است. تا وقتي كه ما در چهارچوب هاي سياسي صحبت كنيم نمي توانيم صحبت كنيم. فيلم من مادر هستم چه خوب باشد چه بد نكته اي كه درآن وجود دارد، اين که فيلم فريدون جيراني است. و اين فيلمي نيست كه براي جشنواره خارجي ساخته شده باشد. و جدا از خوب يا بد بودن فيلم اين عقيده فريدون جيراني و گروهش است. ما بايد تفكر فريدون جيراني را به عنوان كسي كه توانسته خودش را بروز بدهد نقد كنيم. اگر بخواهيم قبل از اين وارد حوزه شعار بشويم يك سري نوكر براي مملكت تربيت مي كنيم كه همه  اين نوكرها ديديم بعدا سر ازكجا درآوردند. يعني خیلی از این نوکرها به قول دوستمان يا در بي بي سي بودند يا مغضوب شدند يا... تا ما "فرد" تربيت نكنيم...
سيد حسين علوي: شما داريد درباره نظام جمهوري اسلامي صحبت مي كنيد. هر كس كه نوكر نظام جمهوري اسلامي بود در دهه هشتاد عوض شده؟ كي گفته؟
امير قادري: نوكر يعني كسي كه براي طرفداري اش فكر نكرده. نه كسي كه علاقه مند بوده و فكر كرده و پذيرفته. بحث ما درباره علاقه مند يا رهرو نيست. ما داريم راجع به نوكر صحبت مي كنيم. من مي گويم اگر ما نگذاريم آدم ها خودشان بشوند و خودشان آگاهي پيدا كنند نتيجه اش مي شود اين. اگر هم اين جلسه را براي من مادر هستم ترتيب داديم به خاطر اين بود كه اين فيلم براي فرصت طلبي و براي نمايش در جشنواره هاي خارجي و محافل حزبي و پول هاي رانتي ساخته نشده است. صادقانه‌ترین شکل سازنده‌اش است

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین