او در جایی دیگر به اقدامات زهره صادقی همسر سید محمد خاتمی اشاره کرده و مینویسد: زهره صادقی، همسر سیدمحمد خاتمی، در سال 1376 با شروع ریاست جمهوری همسرش عازم پاستور شد و هشت سال تمام ناظر بر امور و تصمیمگیریهای حوزه زنان و خانواده بود. وی در مدت اقامت در پاستور همواره در استقبال از میهمانان خارجی خاتمی در کنار او بود و به رسم ادب از همسران آنها استقبال میکرد، اما تا زمانی که از او دعوت نمیشد در سفرهای خارجی، رئیسجمهور را همراهی نمیکرد.
معاون وزير ارشاد در دولت خاتمي در بخش دیگری از یادداشت خود در مورد اقدامات اعظمالسادات فراحی همسر محمود احمدینژاد مینویسد: در آغاز ریاست جمهوری محمود احمدینژاد نامی از اعظمالسادات فراحی بر زبانها نبود، ولی تیر ماه 87 آغاز حضور وی در عرصه سیاست شد. وی در اولین سفر سیاسی خود به همراه همسرش به خاک ترکیه گام نهاد که این سفر بازتابی جالب در فضای بینالمللی داشت و روزنامه حریت ترکیه نوشت: «کسی نیست که محمود احمدینژاد رئیسجمهور ایران را نشناسد، اما برای اولین بار احمدینژاد به همراه همسرش دیده شد».
نتیجه گیری وی در این یادداشت را: جبر زمانه و نياز فزاينده اجتماعي و انتظارات زنان، مقامات جمهوري اسلامي را رفتهرفته به عرف ديپلماتيك نزديك ميكند، ولي نبايد از نظر پنهان بماند كه تهور و شجاعت و نوانديشي شخصيتهاي روحاني و ديني همچون هاشمي رفسنجاني و سيدمحمد خاتمي براي آوردن همسرانشان به عرصههاي اجتماعي- فرهنگي و سياسي مثالزدني است؛ چه در عرف خانوادههاي روحاني هنوز كه هنوز است مشاهده همسران روحانيان نسل پيشين در کنار شوهرانشان شگفتآور است و شايد هضم آن براي سنتيهاي دوآتشه دشوار باشد. بايد منتظر بود و در خرداد 1392 كه پلان چهارم دیپلماسی بانوان مقامات با مشخص شدن ساکن بعدی پاستور کلید میخورد، دید كه بانوي اول ايران يا همان «فرست ليدي» چه ميكند؟ آیا دیپلماسی بانوان به روند رو به رشد خود با حضور بانوی اول بعدی ادامه میدهد؟
متن کامل این یادداشت در سیویکمین شماره ماهنامه مدیریت ارتباطات منتشر شده است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com