کد خبر: ۱۱۲۷۱۹
تاریخ انتشار:

اضطراب، بلاي‌جان زنان

جام جم آنلاين: استرس از بازتاب‌هاي طبيعي بدن در مواجهه با خطر است و برخلاف عقيده عموم كه آن را واكنش غيرطبيعي تلقي كرده و با عكس‌العمل‌هاي عصبي هم‌معني مي‌دانند، استرس يك واكنش عادي است. در شرايط استرس‌زا، متابوليسم بدن به محض مواجه شدن با خطر آماده مبارزه مي‌شود و با آزادشدن آدرنالين و هورمون‌هاي ديگر اكسيژن‌رساني كرده و باعث افزايش توانايي شخص و واكنش آني او مي‌شود.
امروزه با توجه به شرايط زندگي، افراد مشكلات زيادي دارند، اين‌كه آنها با اين شرايط متغير، بر زندگي خود كنترل داشته باشند و از طرفي خود را نسبت به بهزيستي خانواده و اطرافيان مسئول بدانند باعث افزايش استرس در فرد مي‌شود. زنان نيز از اين قاعده مستثني نيستند. اغلب زنان فشار مسئوليت‌هاي سنگيني را در خانواده، كارهاي روزمره و شغل خود متحمل مي‌شوند و با اين استرس تا مرز فرسودگي پيش مي‌روند. تحقيقات نيز حاكي از آن است كه زنان نسبت به چهار دهه قبل مسئوليت‌هاي پيچيده‌تري را برعهده دارند. آنان فعاليت‌هاي درآمدزا را جايگزين كارهاي خانه كرده‌اند، ولي اين به آن معنا نيست كه كار در خانه را كنار گذاشته‌اند. در واقع فهرست كارهايي را كه بايد در طول روز انجام دهند، طولاني‌تر شده است. ‌نتيجه استرس زياد در زنان اين است كه آنان از خودشان راضي نيستند و احساس شادي نمي‌كنند، بنابراين تمام روابطشان و از جمله صميمي‌ترين آنها، سرشار از احساس ناخوشايند است . اين احساس ناخوشايند نيز كه مسري و قابل انتقال است به وسيله افراد خانواده جذب و تقليد مي‌شود و اين دور باطل ادامه مي‌يابد. ‌با توجه به اهميت استرس و تاثيرات ناشي از آن، لازم است زنان بدانند ‌ توانايي مواجهه با استرس را دارند. اگر خود بخواهند، در ميان گذاشتن ناكامي‌ها با دوستان محرم و خوب يا حتي گريه‌كردن مي‌تواند بدترين آثار استرس را كاهش دهد. همچنين زنان مي‌توانند با آگاهي از استرس‌زا بودن زندگي خود‌ براي بهتر زيستن روش مناسبي را انتخاب كنند و با اتخاذ رژيم غذايي مناسب، كم‌كردن وزن، ترك سيگار، خواب كافي و برنامه ورزشي منظم ناراحتي‌هاي خود را برطرف ‌ و به اين ترتيب به خودشان كمك كنند. گاه نيز پذيرش اين واقعيت كه هيچ‌كس نمي‌تواند تمام مشكلاتش را يكشبه از ميان بردارد يا پذيرش شكست‌هاي موقتي در فعاليت‌هاي روزمره مي‌تواند به آن دسته از زناني كه فشار زيادي را تحمل مي‌كنند كمك كند تا استرس خود را كاهش دهند.

زنان، نگران‌تر از مردان

با اين كه دقيقا مشخص نيست زنان در زمينه نگراني‌هايشان چه تفاوت‌هايي با مردان دارند، اما معمولا زنان نگران‌تر و پراسترس‌تر از مردان هستند. آنان اغلب نگران خانواده، والدين و روابط شخصي خود هستند. در يك بررسي وقتي از زنان و مردان خواسته شد ‌ در آزمون اضطراب شركت كنند، اغلب زنان اضطراب بيشتري را ثبت كردند. شايد بتوان گفت يكي از دلايل استرس و نگراني بيشتر در زنان گرايش آنان به درك و جذب احساسات ناخوشايند باشد و از آنجا كه زنان تحت تاثير عواطف منفي قرار مي‌گيرند، امكان دارد بيشتر در معرض اختلال اضطراب و افسردگي واقع شوند. اين تفاوت در دو جنس مذكر و مونث در تمام دوران كودكي تا نوجواني افزايش مي‌يابد. به اين شكل كه در پسران تفاوتي ديده نمي‌شود، اما عاطفه منفي در دختران افزايش مي‌يابد.

از طرف ديگر، زنان بيش از مردان به جنبه‌هاي منفي خود دقت مي‌كنند. اين موضوع سبب احساس پريشاني بيشتر آنان مي‌شود. همچنين آنان به جنبه‌هاي احساسي درون خود توجه بيشتري مي‌كنند. البته اين مورد چندان هم بد نيست، اما هر چه شخص به پاسخ‌هاي احساسي ناخوشايند خود بيشتر توجه كند، احتمال استرس وي بيشتر مي‌شود. از اين‌رو توجه بيشتر زنان به احساسات دروني بر ميزان هراس و اضطراب آنان مي‌افزايد. همچنين زنان به حوادث ناخوشايند و دردناك زندگي واكنش بيشتري نشان مي‌دهند كه اين امر نيز مي‌تواند بر شدت اضطراب آنها بيفزايد.‌استرس و نگراني‌هاي مزمن در زنان مي‌تواند روي دستگاه ايمني بدن تاثير منفي بگذارد و گاه روي دستگاه‌هاي بدن از جمله دستگاه گوارش نيز تاثير نامساعد برجا مي‌گذارد. استرس‌ها در زنان اغلب به نشانه‌هاي اضطراب منجر مي‌شود. گرفتگي عضلات، سردردهاي تنشي، مشكلات مربوط به خواب و دشواري در تمركز كردن از جمله مواردي است كه مي‌توان به آنها اشاره كرد. نگراني سبب مي‌شود ‌ فرد از لحظه فعلي خارج شود، به اين ترتيب توجه كردن و متمركز شدن روي كاري كه وي در دست دارد، برايش مشكل مي‌شود، بازدهي كاري وي پايين مي‌آيد و بهره‌وري نقصان مي‌يابد.

برخي از نشانه‌هاي استرس در زنان

احساس گناه ‌هنگام استراحت و تفريح: زنان معتاد به استرس ‌ هنگام استراحت و تفريح، احساس گناه مي‌كنند و نمي‌توانند اين حالت را تحمل كنند. در آنان همواره يك تعارض دروني ميان آنچه‌ مي‌خواهند انجام دهند و آنچه بايد انجام دهند، وجود دارد و اگر تفريح كنند و سرگرم باشند تصور مي‌كنند ‌وسوسه شده‌اند و احساس گناه مي‌كنند.

نكته: بررسي‌ها نشان داده است‌زنان بيشتر از مردان افكار هراس‌برانگيز را در ذهن خود تكرار مي‌كنند. اين وضع سبب مي‌شود‌ گاه زنان نتوانند فعالانه مسائل را حل كنند و در نتيجه پريشاني و استرس آنان افزايش مي‌يابد

انتقاد دائم از خود و ديگران: افراد معتاد به استرس نه‌تنها ديگران را نقد مي‌كنند، بلكه از خودشان نيز بشدت انتقاد مي‌كنند، مثلا زناني با چنين خصوصيتي دائم خود را با زنان برتر از خود مقايسه مي‌كنند و هيچ‌گاه توجهي به ويژگي‌هاي منحصر به‌فرد خود نداشته و از خود نيز احساس رضايتمندي نمي‌كنند.

تمايل نداشتن به روابط زناشويي: براي زنان معتاد به استرس، برقراري ارتباط با همسرشان مانند نوعي تعهد كاري است و اين نوع ارتباط موجب كسالت آنان مي‌شود. در واقع اين گروه از زنان به اين دليل كه برقراري ارتباط را نوعي دستاورد محسوب نمي‌كنند، نمي‌توانند به آساني و با اشتياق به طرف آن گرايش داشته باشند.

استرس، بزرگ‌ترين مشكل زنان شاغل

زنان وظايف بسيار مهمي ‌در زندگي بر دوش دارند. مادري، همسرداري و خانه‌داري، هركدام بار سنگيني را بر زنان تحميل مي‌كند. در اين ميان اگر زنان شغلي خارج از منزل نيز به عهده داشته باشند، مسئوليت آنها چند برابر مي‌شود، خصوصا اگر شغلي از دشواري بالايي برخوردار باشد. اين دشواري و ويژگي‌هاي استرس‌زاي زنان وضع جسماني و رواني مادر را در معرض استرس مفرط قرار مي‌دهد و در نتيجه استرس تاثيرات منفي خود را بر روابط خانوادگي، سلامت جسماني و رواني خود مادر و تمامي اعضاي خانواده‌ بخصوص كودكان كه نيازمند حمايت جدي از طرف مادر هستند، مي‌گذارد.

زنان شاغل علاوه بر اين كه درگير عوامل استرس‌آور سنتي مانند خواسته‌هايي كه فرزندان، همسر و والدين‌شان از آنان دارند، هستند در معرض استرس‌هاي قابل ملاحظه محيط كار نيز قرار دارند. ‌ در بسياري از خانواده‌هاي دو والدي، مادران شاغل‌ براي تامين مخارج زندگي نقش عمده‌اي بر دوش دارند و در اكثر خانواده‌هاي تك‌والدي، تنها نان‌آور محسوب مي‌شوند. ‌مطالعات نشان داده است‌ مبارزه‌طلبي‌هاي برتري‌جويانه مردان ميانگين فشار خون را حتي در زمان خواب افزايش مي‌دهد، اما بالعكس در زنان، آنچه فشار خونشان را بالا مي‌برد، تعارض‌هاي بين فردي، فشار كارهاي منزل و مخصوصا مشكلاتي است كه احتمالا بين زن و همسر يا فرزند پيش مي‌‌آيد. مسلم اين است كه مردان پس از كار روزانه استرس‌آور، وقتي به خانه برمي‌گردند استراحت مي‌كنند، اما زنان، پس از انجام دادن همان گونه مشاغل و بازگشت به خانه استراحتي ندارند و اين استرس‌هاي ناشي از ‌شيفت دوم‌ كار روزانه است كه بسياري از زنان را از لحاظ عاطفي و جسماني به زانو درمي‌آورد. زناني كه ‌ بيرون از منزل كار مي‌كنند و در ضمن همسر يا مادر هم هستند با تعارض و تضادي ميان كار بيرون و كار منزل روبه‌رو مي‌شوند. برخي از زناني كه شاغل هستند احساس گناه مي‌كنند كه طي ساعات روز بيرون از منزل به سر مي‌برند. اين دسته از زنان وقتي به منزل بازمي‌گردند به جاي استراحت بايد جبران كارهاي عقب‌افتاده را بكنند و بيشتر كار مي‌كنند. از طرف ديگر برخي از اين زنان كه تمام مدت ‌ بيرون از منزل كار مي‌كنند از توقعات و انتظارات فرزندان و همسرشان دلگير مي‌شوند و تحت تاثير اين دلگيري حالشان خراب مي‌شود.

به طور كلي استرس زنان شاغل زماني محسوس است كه يكي از شرايط زير مصداق داشته باشد:

ـ مسئوليت زياد و كنترل كم

ـ محدود بودن شانس پيشرفت و با اين حال ميل به پيشروي

ـ داشتن مدير بي‌صلاحيت

ـ دريافت دستمزد ناكافي در ازاي كار

ـ قطع شدن كار

ـ ملال‌انگيز و تكراري بودن كار

ـ وجود تبعيض در كار

با توجه به شرايط فوق مي‌توان گفت پراسترس‌ترين مشاغل زنانه كارهاي كارمندي است كه در طول روز اغلب موارد فوق را به تكرار انجام مي‌دهند. در اين ميان مديران زن در شرايط كمي بهتري هستند. زن در مقام رئيس و سرپرست، از امكانات بيشتري برخوردار است و مي‌تواند درباره فعاليت روزانه‌اش تا حدود زيادي تصميم بگيرد. در ضمن امكان اين كه آنان مورد تمجيد و تحسين قرار بگيرند نيز زياد است. با اين حال اين عده نيز با فشارها و نگراني‌هايي دست به گريبانند كه مردان از آن مبرا هستند و آن تبعيضات جنسي و مسئوليت‌هاي خانوادگي است.

معصومه اسدي / جام‌جم

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین