رهبر بصير انقلاب در جريان سفر
اخيرشان به خراسان شمالي به نكته اي دقيق و عميق پيرامون تسلط صهيونيست ها بر اغلب
رسانه هاي اروپايي و غربي اشاره و تصريح فرمودند؛«اين رسانه ها به گونه اي خبرسازي،
جهت سازي و تلقين مي كنند كه حتي سياستمداران غربي نيز تحت تأثير القائات آنها قرار
مي گيرند كه اين نكته مهمي است و...»
اكنون ماجراي خبر سفر هيئت پارلماني اروپا به ايران از نمونه هايي است كه حركت
زيگزاگي و بازي رسانه اي رسانه هاي وابسته به صهيونيسم را به وضوح و بدون پارازيت
نشان مي دهد.
درباره اين سفر كه نهايتاً لغو شد گفتني هايي هست كه ابعاد ماجرا را روشن مي كند؛
1- از مدتها قبل طرف اروپايي درخواست سفر به ايران را مطرح كرده و با موافقت
كشورمان بلافاصله رسانه هاي غربي اين موضوع را خبري مي نمايند.
پيش خبر رسانه هاي غربي حاكي از آن بود كه در 27 اكتبر- 6 آبان- تارجا كرونبرگ از
فنلاند، كرنليا ارنست از آلمان، ژوزف ويدنهولز از اتريش، ايزابل دورانت از بلژيك و
خوآن فرناندو لوپز آگيلار از اسپانيا در قالب هيئت 5 نفره اروپايي به ايران سفر
خواهند كرد تا به رايزني در خصوص مسائل في مابين و توسعه مناسبات پارلماني
بپردازند. اما از همان ابتدا تحركات و لابي صهيونيست ها نشان مي داد كه در نهايت
اين هيئت 5 نفره به تهران نخواهد آمد چرا؟
2- مواجهه ماه هاي گذشته جمهوري اسلامي با غربي ها در موضوع تحريم هاي يكجانبه و
غيرقانوني ضد ايراني، پاسخ صريح و بدون ابهام به پرسش فوق در بند قبل است.
وضعيت وخامت بار و رو به اضمحلال رژيم صهيونيستي كه در 20 ماه گذشته با تحولات
منطقه در بستر بيداري اسلامي شتاب گرفته واقعيت غيرقابل انكاري است كه غربي ها تلاش
كرده اند تا صهيونيست ها را از بن بست خارج نمايند.
يكي از ابعاد اين تلاش ها، تشديد فشارها بر ايران بوده تا به نوعي از الهام بخشي
انقلاب اسلامي در شتاب به تحولات منطقه بكاهند؛ خب طبيعي ترين كار در اين ميانه
حساس چه مي تواند باشد؟
آيا به روز كردن پروژه تحريم هاي ضد ايراني در اين راستا طراحي نشده است؟
به موازات اوج گرفتن سياست هاي ضد اسرائيلي و ضد آمريكايي و غربي در ميان ملت هاي
مسلمان، «تحريم»هاي ضد ايراني در دو لايه «افزايش» و «تشديد» نيز اوج مي گيرد. اول
ژوئيه، آمريكا تحريم نفتي را عليه جمهوري اسلامي با ادعاي فلج كنندگي به پيش مي كشد
و در همين ماه اكتبر جاري، اتحاديه اروپا در حوزه بانكي، حمل و نقل دريايي و انرژي
دور جديدي از تحريم ها را تصويب و اعمال مي كند.
اين در حالي است كه علي رغم بلوف هاي رژيم صهيونيستي مبني بر حمله احتمالي به
تأسيسات هسته اي ايران، آنها حمايت همه جانبه اي را از كشورهاي غربي در پيش بردن
تحريم هاي ضد ايراني داشتند.
بنابراين غرب و كشورهاي اروپايي در شرايطي كه پروژه تحريم ها بر ضد ايران را براي
خروج رژيم صهيونيستي از باتلاق مشكلات به پيش كشيده اند نمي توانند اراده اي براي
گفت و گو با ايران پيرامون موضوع «تحريم»ها داشته باشند. با اين حساب آيا مي توان
سفر واقعي هيئت پارلماني اروپا به ايران را انتظار داشت؟
3- شواهد و قرائن آشكارا نشان مي دهد هدف از انتشار خبر سفر يك هيئت پارلماني
اروپايي به ايران در راستاي مناسبات ديپلماتيك و سياسي نبوده است.
اينجاست كه بايد علت انتشار اين خبر را در جاي ديگر مورد واكاوي قرار داد.
بخشي از هدف انتشار اين خبر به صورت گسترده و بعد لغو سفر را مي بايست در مانور
رسانه اي رسانه هاي غربي آدرس داد.
هدف اين بازي رسانه اي القاء انزواي ايران در عرصه ديپلماسي بين المللي است.
اما به تعبير صحيح تر بايد گفت هدف اين بازي رسانه اي، انتقام از پيروزي خيره كننده
ايران در اجلاس عدم تعهد در تهران - در شهريورماه گذشته- بود.
در آن مقطع زماني با اوج گرفتن تحريم هاي به اصطلاح گزنده تبليغ گسترده اي در دستور
كار رسانه هاي غربي بود تا وانمود نمايند ايران بر اثر تحريم هاي اقتصادي در عرصه
سياسي منزوي شده است.
اما نتيجه چه شد؟ بيش از 100 كشور در اجلاس تهران شركت كردند تا جايي كه حتي برخي
رسانه هاي غربي اذعان كردند كه اين اجلاس نشان داد سياست هاي ضدايراني شكست خورده
است.
بنابراين عجيب نيست مقارن با فضاي فعلي، رسانه هاي غربي در تلاش باشند انتقام آن
اجلاس و بسياري از پيروزي هاي ديگر را از ايران بگيرند كه طرفي نبستند.
4- ماجراي سفر هيئت پارلماني اروپايي به ايران البته ابعاد ديگري دارد و منحصر به
تلاش ها و تحركات رسانه اي غرب نيست. اين قسمت از ترفند و دسيسه آنها نيز مكمل همان
پروژه تحريم هاي ضدايراني است.
اگر دستور كار اصلي اروپايي ها با ابلاغ آمريكايي ها و صهيونيست ها پروژه تحريم ها
بر ضدجمهوري اسلامي است؛ بدون شك تلاش خواهند كرد تا فشارهاي ديگري را براي پيش
بردن اين پروژه ضميمه نمايند.
بنابراين غربي ها از لغو سفري كه اصلا اراده اي براي انجام آن نداشتند به دنبال
بهره برداري به اصطلاح «حقوق بشري» از آن نيز بوده اند.
طرفه آنكه سرنخ اين قضيه در تقسيم كار ميان اتحاديه اروپا و گزارشگر حقوق بشر در
امور ايران قابل مشاهده و رويت است.
دقيقا در ماه اكتبر كه دور تازه تحريم هاي اتحاديه اروپا عليه ايران در لوكزامبورگ
به تصويب مي رسد احمد شهيد گزارشگر به اصطلاح حقوق بشر سازمان ملل در امور ايران
نيز فعال شده و گزارش سوم خود درباره آنچه كه نقض حقوق بشر در جمهوري اسلامي ايران
ناميده بود را منتشر مي نمايد و چند روز پيش نيز متن گزارش مزبور را به دفتر كميته
سوم حقوق بشر سازمان ملل ارائه مي دهد.
اكنون مقارن با اين تلاش ها و تحركات حقوق بشري بر ضد ايران، هيئت پارلماني اروپا
براي سفر به ايران شرط [!] مي گذارد كه بايد با دو محكوم در حبس كه جرايم آنها
بنابر راي دادگاه صلاحيت دار صادر شده ملاقات كند!
جالب تر آنكه يك روز قبل از سفر هيئت پارلماني اروپا به آن دو مجرم، جايزه حقوق
بشري داده مي شود!
خب، با اين شرايط در حالي كه محرز است اين هيئت پارلماني اهداف مغرضانه اي عليه
ايران اسلامي را دنبال مي كند شايسته است كه شرط آنها پذيرفته شود؟
بي شك پاسخ منفي است و جمهوري اسلامي اجازه نمي دهد كه در امور قضايي و قانوني
ايران دخالت شود.
اين نكته را نيز بايد علاوه كرد كه هيئت پارلماني اروپا در موقعيت و جايگاهي نيست
كه بخواهد براي مذاكره و گفت و گو با ايران «شرط» بگذارد. وضعيت بحران زده اين قاره
كه هر روز وخيم تر نيز مي شود گوياي اين مطلب است.
5- و بالاخره بايد گفت؛ اقدام به موقع جمهوري اسلامي ايران در لغو سفر اين هيئت
پارلماني پاسخ هوشمندانه و قاطعي بود كه بازي رسانه اي و حقوق بشري اروپايي ها را
بي اثر كرد و دست تناقضات و دروغ پراكني هاي آنها را برملا نمود.
آنچه در اين ميان قابل تامل بوده موضوعي است كه در صدر اين نوشته به آن اشاره شد و
آن نكته راهبردي است كه رهبر انقلاب آن را شكافتند كه گاهي سياستمداران غربي نيز
تحت تاثير القائات رسانه هاي خودشان قرار مي گيرند.
در اين ماجرا كه فرآيند آن از مدتي قبل كليد زده شد گويا رئيس پارلمان اروپا-
مارتين شولز- تحت تاثير جوسازي ها و فضاسازي هاي رسانه ها قرار گرفته و واقعيت ها
را براي لحظاتي فراموش كرده است.
او جمعه گذشته در جريان جايزه به دو مجرم ايراني با ژست حقوق بشري اينچنين جوگير
شده و نطق مي كند كه؛ «مردم ايران در شرايط وحشتناك و سختي هستند و... و اتحاديه
اروپا با اين جايزه- معروف به جايزه ساخاروف- به آنها دلگرمي مي دهد.»
ناگفته پيداست جناب شولز آنچنان در حبس رسانه اي به سر مي برد كه خيابان هاي اروپا
طي يكسال گذشته را نديده است كه چطور مردم اروپا فرياد مي كشند، اعتراض مي كنند و
ديگر قادر به تحمل دروغ هاي سياستمداران اروپايي و غربي وابسته به آمريكا و
صهيونيسم نيستند.
حسام الدين برومند
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com