مستحضريد؛
طرح استيضاح وزير ورزش وجوانان كه با رسيدن حد نصاب امضاء نمايندگان
بالاخره پس ازماهها اعلام تهديد و هشدار توسط مجلس بنا بر برنامه قبلي،
روز ۱۶ مهر ماه در دستور كار قوه مقننه قرار گرفته بود با گذشت مدتي از
جلسه ، با اعلام علي لاريجاني و براساس رويهاي كه اصلا تعجب برانگيز نبود
به دليل اولويت رسيدگي به مسائل اقتصادي از دستور كار خارج شد .حسن کامران
در حين نطق دردفاع از استيضاح بود كه رئيس مجلس وسط حرف وي رفت و با بيان
اين که «حليمه عالي» راي خود را براي استيضاح وزير ورزش و جوانان پس گرفته
است گفت:» با اين حساب استيضاح از حد نصاب افتاده است.»
همانطور
كه ذكر شد عدم توانايي مجلس در انجام وظيفه نظارتي خود نكته جديد و تعجب
آوري نبوده ومسبوق به سابقه است و بر اساس همين تجربه هم عباسي وزير ورزش
با حضور خود در اين نهاد از ساعت ۶ صبح روز ۱۶ مهر ماه بالاخره توانست با
روندي كه به آن لابي ميگويند روند استيضاح را عوض كند و نتيجه اعلام شده
را بگيرد.
البته
پيش از آن هم نمايندگان در معرض اين تهديد قرار گرفته بودند كه درصورت
استيضاح وزير ورزش، ملک زاده دبير کل عزل شده شوراي عالي امور ايرانيان
خارج از کشور كه قبلا در زندان اوين هم شرف حضور پيدا كرده والبته پس از
آزادي به سمت معاون مالي و اداري وزارت امورخارجه رسيده و دوباره به دليل
طرح استيضاح صالحي درمجلس از اين سمت عزل شده، به سمت سرپرست وزارت ورزش
منصوب ميشود تا ديگر كسي هوس استيضاح به سرش نزند.
اما
اين اهمال كاري يا معامله مسئلهاي بود كه با شانتاژ رسانه ملي بر سر آن
علي رغم تكراري بودن ، به قول معروف حرص مخاطب را درآورد. داستان از اين
قرار بود كه بخش خبري ۲۰:۳۰ شب دوشنبه ۱۷ مهر ماه با تهيه يك برنامه با اين
موضوع كه حذف استيضاح از دستور كار مجلس درست بوده و در راستاي «اصلي ،
فرعي» كردن كارها انجام شده، اقدام به ارتباط تصويري با حسن كامران يكي از
طراحان اصلي استيضاح وزير ورزش و البته مخالفان حذف استيضاح از دستور كار
نمود و در خلال اين برنامه نيز مجري مربوطه با توسل به هر شيوهاي سعي كرد
كامران نماينده اصفهان را تحت فشار قرار دهد و به او بقبولاند كه در شرايط
فعلي طرح استيضاح كار اشتباهي بوده و طرفداران آن اساسا از تشخيص
اولويتهاي كشور محرومند.
اما
اين عضو كميسيون تلفيق كه به هيچ وجه زير بار حرف تحميلي مجري دست پاچه كه
سعي داشت هرچه زودتر قضيه را جمع كند نميرفت،در پاسخ گفت: بحران اقتصادي
ماههاست كه گريبان كشور را گرفته است. يعني از همان مقطعي كه آقايان
نماينده طرح استيضاح را امضاء كردهاند! يعني اين عده همان موقع هم
نميدانستند كه رسيدگي به وضعيت اقتصادي دراولويت قرار دارد؟ آيا ميتوان
پذيرفت كه يك نماينده درعرض يك شب كه نه در عرض چند ساعت به اين مسئله واقف
شده باشد؟ در زماني که اختلاس ۳ هزار ميليارد توماني رخ داد ما موضوع
استيضاح وزير امور اقتصادي و دارايي را مطرح کرديم اما در همان مقطع هم
برخي از نمايندگان گفتند که وزير اقتصاد قول درست کردن شرايط را داده است و
استيضاح منتفي شد.
كامران
در ادامه با خونسردي خطاب به مجري مضطرب كه مرتب سوال خود را با فشار
بيشتري و با پشتوانه پخش يك ميان برنامه تصويري از اعلام نظر مخالفان
استيضاح تكرار ميكرد گفت:آره قربونت بشم! اين مسئله يك حالت بدخيم دارد و
يك حالت خوشخيم. حالت خوش خيم اين مسئله اين است كه نمايندهها سهل انگاري
كردند وحالت بدخيم آن اين است كه تحت فشار شديد قرارگرفتند و معامله
كردند.
نماينده
اصفهان در ادامه با پاسخ به مجري كه باز هم مثل صفحه سوزن خورده همان سوال
را تكرار ميكرد گفت: ببينيد، اساسا سوال شما غلط است.مجلس يك وظيفه
نظارتي دارد و زماني كه به مدارك متقني دست پيدا كرد كه لازمه يك اقدام مثل
استيضاح است بايد به نحو احسن آن را انجام دهد و اولويت بندي به اين شكل
مفهومي ندارد. زيرا اساسا هركاري سرجاي خوش بايد انجام شود.
و
بالاخره ۲۰:۳۰ كه از قبل ميدانست احتمالا از پس نماينده كار كشتهاي مثل
كامران برنمي آيد، پس از قطع ارتباط تصويري با او يك گزارش مثلا مردمي از
مصاحبه با دو سه نفر به نمايندگي از۷۵ ميليون ايراني پخش كرد و
گفت:«ببينيد!حتي مردم عادي هم ميفهمند بايد كارها را اصلي فرعي كرد! والان
موضوع اصلي اقتصاد است.»
شانتاژ
۲۰:۳۰ به دليل ناشي گري مجري و مهارت حسن كامران بيش از آنچه ميبايست كش
پيدا كرد و باعث شد نتيجه معكوس و مغاير با آنچه مد نظر صدا وسيما بود حاصل
شود و اين سوال دراذهان مخاطبان اين دانشگاه بزرگ شكل بگيرد كه آيا اساسا
رسانه ملي خود اعتقادي به اصلي فرعي كردن برنامههايش دارد؟
رياست
اين سازمان عريض و طويل و پرخرج چه پاسخي براي سوال مخاطبان خود در مورد
اولويت بندي توليدات صدا و سيما دارد؟ برچه اساسي سالهاست اولويت برنامه
سازي در صدا و سيما ، ترويج لا اباليگري ، دوستي دختر و پسر ، به تصوير
كشيدن صحنههاي رمانتيك كش دار، نمايش آخرين مدل آرايش صورت توسط بازيگران و
مجريان زن ، نمايش زنان بدحجاب در مصاحبههاي فرمايشي ، هيولا نمايي از
زنان چادري ، بهكارگيري دختران جلف دركسوت يك مجري چادري ، نمايش راديويي
بالا رفتن مجريان زن و مرد از كول همديگر و دهها مورد ديگر است؟
احتمالا
بايد پاسخ برادر ضرغامي به اين سوالات را در لزوم اولويت بندي برنامههاي
رسانه ملي از سوي طراحان آن براي بازگرداندن هرچه سريعتر كشور به شرايط پيش
از انقلاب در مواردي چون كشف حجاب وعرياني دانست. همچنين ميتوان در فهرست
اين اولويتها ، ايجاد تنفر عمومي از زنان چادري، الگو سازي از يك دختر
جلف براي همسالانش و باز كردن فصل نويني از روابط نامشروع محرم ونامحرم
درجمهوري اسلامي و آن هم به شكل رسمي را نيز قرار داد.
براين
اساس اجراي قانون عفاف وحجاب كه سالهاست خاك ميخورد از اولويت كاري رسانه
ملي خارج شده و سازمان صدا و سيما نيزيكي از۲۶دستگاه مجري اين قانون محسوب
نميشود. برهمين اساس است كه برادر ضرغامي با وجود ديدن زنان مكشفه و
بيحجاب درخيابان و درشرايطي كه نيروي انتظامي به عنوان تنها دستگاه مجري
قانون عفاف وحجاب به وظيفه قانوني خود در برخورد با آنان عمل ميكرد ، حتي
يك دقيقه برنامه هم در راستاي حمايت از اين ارگان تحت فشار ازسوي دولت،
نساخت و پخش نكرد.
براساس اين روند است كه ساخت هرگونه برنامه در راستاي ترويج عفاف و حجاب از اولويت كاري رسانه ملي خارج شده است.
پس
بايد به قول برادر كامران به برادر ضرغامي نيز گفت ،آره قربونت بشم! وضعيت
شما و سازمان تحت فرمانتان دوحالت بدخيم و خوش خيم دارد. درحالت خوشخيم
شما و زير مجموعه سهل انگار و مسامحه كاريد و درحالت بدخيم مشغول فتح
سنگرهاي خودي و تحويل آن به دشمن هستيد. و مثل برخي ارگانهاي ديگر كه
امروز رسما درجبهه معارضه فرهنگي در مقابل شعائر ديني قرار گرفتهاند،
تصميمي براي اصلاح خود نداريد.آره قربونت بشم!
در همین هفته های گذشته شبکه یک برنامه ای رو پخش می کرد که درباره سریال های دفاع مقدس بود، ظاهرا آخرین قسمت این برنامه هم بود که من دیدم، مجری مرد محمد سلوکی بود و مجری زن یک خانمی که نمی شناسم و کاشف به عمل آمد که ایشون تهیه کننده برنامه زنده هم هستند که البته اگر تهیه کنندکی شون هم مثل اجراشون باشه باید گفت احتمالا از اقوام مدیران هستند. این خانم نمونه بهكارگيري دختران جلف دركسوت يك مجري چادري هست
حالا توی اون برنامه از کسی مثل شهریار بحرانی دعوت شده بود. با توجه به تسلط و تجربه آقای بحرانی زمانی که برای صحبت با ایشون بود کم و باعث این شد که صحبت های کارشناسی خوب جاش رو بده به خانم بازیگری که لباسشون مناسب نبود و البته افتضاح بود و خود کارگردان هم نمی دونست چه طوری از مهمان برنامه تصویر بگیره، از دور، از چهره از کجا، به خاطر همین مجبور بود مجری خودساخته رو بیشتر نمایش بده
این هم نمونه ی برنامه صدا و سیما