برخی قضایا به جهت ماهیت خاصی که دارند یا در شرائط خاصی که هستند یا نباید شروع شوند و یا باید برای شروع آن حداکثرِ تدبیر تمهید شود وگرنه در هر صورت برای کشور خسارت خواهد بود، حال اگر این قبیل امور، به صورت ناشیانه آغاز شود خسارت و آبرو ریزی آن ده چندان خواهد بود
اگر
بخواهیم مصادیق گذشته این موضوع را مثال بزنیم به سؤال از رئیس جمهور و
طرح آبرسانی به دریاچه ارومیه میتواند مصادیق خوبی برای آن باشد
. زمانی
که بحث دریاچه ارومیه در مجلس هشتم مطرح شد به طراحان گفتم با طرحِ غیر
کارشناسی و احساسیِ موضوع ، در هر حال به کشورخسارت وارد میکنید چون اگر
تصویب شود قطعا دولت قدرت تامین اعتباری که برای آن دیده اید را نخواهد
داشت و ایجاد مشکل می شود، اگر اعتبار آن را مجلسیان کاهش دهند راه به جائی
نمی برد و به گونه ای دیگر ایجاد مشکل میشود و اگر تصویب نشود مشکل
شدیدتر خواهد بود چون با احساسات مردم بازی می شود و در بین گزینه های فوق
آخری اتفاق افتاد و خسارتی که به کشور وارد کرد شدید و غیر قابل جبران بود
که به آن نمی پردازم.
بحث
سؤال از رئیس جمهور خصوصا با متن کاملا غیر کارشناسی آن نمونه دومی بود که
به آبرو ریزی بانی و ذاکر منجر شد و رئیس جمهور حرفهايی زد که بهتر است
وارد آن نشویم ولی آنچه مسلم است اینکه این سؤال از نکات تاریک مجلس هشتم
شد .
اما
مثال نقد و به روز این موضوع استیضاح وزیر ورزش است که روز يکشنبه اتفاق
افتاد .اینجانب نمی خواهم وارد ماهیت این موضوع شوم وتنها بحث شکلی در باره
آن دارم.
بر
اساس آنچه رسانه ها نوشته اند: حسن کامران وقتی به عنوان اولین ناطق در
موافقت با استیضاح سخنرانی میکرد همه نمایندگان دور او جمع شدند و با
فریاد اجازه این کار را نمیدادند از جمله رئیس یکی از کمیسیونها که رئیس
مجلس در این حال گفت: «آقایان اجازه بدهید صحبت کند او هم حق سخنرانی
دارد». در بین سخنرانی کامران، لاریجانی سخنان او را قطع کرد و گفت: طرح
استیضاح به دلیل حد نصاب افتادن امضاها منتفی شد که با داد و فریاد
نمایندگان به نشانه موافقت روبه رو شد البته کامران با این موضوع به شدت
مخالفت کرد. چیزی
نگذشته بود که دوباره لاریجانی مجددا گفت: امضای مورد نیاز کسب شد و
استیضاح مجددا در دستور کار قرار می گیرد البته این سری رئیس مجلس عصبانی
شد و با تندی گفت: دیگر نماینده ها حق کم یا زیاد کردن امضا برای استیضاح
را ندارند و باید به همین منوال پیگیری شود که کامران از این موضوع خوشحال
شد و به ادامه سخنرانی پرداخت.
در
پایان سخنرانی دومین موافق طرح استیضاح یک باره رئیس مجلس اعلام کرد: به
دلیل به حد نصاب نرسیدن امضاها طرح استیضاح وزیر ورزش منتفی شده و از دستور
کار خارج میشود که این سری نیز با فریاد نمایندگان همراه بود.
عباسی
که قهرمان جلسه استیضاح امروز بود در حالی با غرور صحنعلنی را ترک کرد که
نمایندگان باز با همان آش و کاسه از صفر کارهای خود را شروع کردند.
آنچه
ملاحظه کردید بخشی از خبر شبکه دانشجو بود وسایر خبرگزاریها با عباراتی
مشابه ، به طرح موضوع پرداختند ولی من میخواهم بگویم این استیضاح بدون
بررسی و کارشناسی دقیق بود ونباید شروع می شد و وقتی شروع شد فرقی نداشت که
سرنوشت آن چه باشد چون در هر حال خسارت بود.
خسارت
آنچه اتفاق افتاد روشن است و نیاز به توضیح ندارد و هر چه موضوع بازتر شود
آبرو ریزی آن بیشتر خواهد شد به گونهای که رسانه ها طنز گونه با آن
برخورد کردند و معلوم نیست چه اتفاقی در عرض یک هفته افتاد که اولویت
استیضاح جای خودش را به مسائل دیگر داد.
اما
اگر استیضاح مطرح می شد و رای می آورد خسارت بیشتری داشت زیرا حتما احمدی
نژاد از حد اکثر اختیار خود برای معرفی سرپرست استفاده میکرد و تا بهمن
ماه وزارت ورزش با سرپرست اداره می شد و بر فرض رئیس جمهور حاضر می شد برای
6 ماه باقیمانده وزیر معرفی کند اولا هرکسی حاضر به پذیرش وزارت نبود
ثانیا حتما فرد دلخواه مجلس را معرفی نمی کرد و مجلس مجبور بود به وزیری
رای دهد که قبولش ندارد و اگر رای نمی آورد خسارت دو چندان می شد.
ثالثا وزیر 6 ماهه قبل از مسلط شدن بر کار، باید با آن خداحافظی می کرد و
در هر حال خسارت سنگینی به ورزش وارد میشد.
اما
اگر وزیر استیضاح می شد و استیضاح رای نمی آورد به طریقی دیگر برای مجلس
خسارت بود و وزیر در باقیمانده دوران وزارتِ خود برای مجلس تره هم خورد نمی
کرد.
نتیجه
اینکه در این قبیل موارد قبل از آغاز آن باید بصورت جدی و به دور از اغراض
سیاسی کارشناسی شود و تبعات آن سنجیده شود تا خسارات آن به حد اقل برسد و
اگر مصلحت مهمی بر آن مترتب نیست اصلا شروع نشود و حقوق مجلس به طریق دیگری
استیفاء شود .
باید
تدبیری اندیشیده شود تا 10 نفر از نمایندگان نتوانند با تهیه طرحِ غیر
کارشناسی استیضاح ، مجلس را به دنبال خود به راه غیر قابل بازگشتی ببرند که
در هر حال ادامه مسیر، یا بازگشت از آن خسارت است واستیضاح را در منظر
دیگران به استهزاء بکشاند که نتیجه ای برای نظام جز خسارت نداشته باشد