درگير
و دار منتفي شدن استيضاح وزير ورزش، خواندن مصاحبه آتشين اسطوره فوتسال
ايران جالب توجه بود. مدتهاست از اختلافات بيشمار وحيد شمسايي و عباس
ترابيان ميگذرد اما به جاي آنكه اين اختلافات روز به روز كمرنگتر و به
دست فراموشي سپرده شود هر روز شعله آن زيادتر ميشود.
وحيد شمسايي به
خاطر برخي مسائل امسال تيم ندارد. حال آنكه همين چند وقت پيش بالاخره تيم
دبيري حاضر به همكاري با شمسايي شد اما باز هم رئيس كميته فوتسال
مشكلتراشي كرد و مانع از امضاي قرارداد اين بازيكن شد. منتها بايد ديد
دليل اين اختلافات چيست و ادامه آن به سود چه كسي تمام ميشود. در حال حاضر
آقاي گل فوتسال جهان و حسين شمس در يك جبههاند و صانعي سرمربي تيم ملي و
ترابيان در جبهه مخالف.
صانعي با وجود آنكه در قهرماني آسيا نتايج
خوبي نگرفت و تيم ملي فرصت آقايي در آسيا را از دست داد با حمايت عباس
ترابيان از هرگونه تغيير و تحولي در امان ماند. هر چند كه منتقدان تمام
تلاششان را كردند تا دير نشده مسئولان را وادار به واكنش منطقي كنند اما
كسي قادر نيست مقابل اهداف پشت پرده رئيس كميته فوتسال فدراسيون بايستد.
پس
از آن انتقادهاي حسين شمس به بدترين شكل ممكن پاسخ داده شد، هم از سوي
ترابيان و هم از سوي صانعي. حال پس از دعوت نشدن شمسايي به تيم ملي اوست كه
مجبور شده دست به افشاگري بزند. با نگاهي گذرا به مصاحبه مليپوش باسابقه
فوتسال ميتوان فهميد كه اين رشته هم به اندازه كافي حاشيه و دلالي دارد و
فقط به لطف اينكه نسبت به فوتبال كمتر در معرض ديد است راحتتر مورد
سوءاستفاده قرار ميگيرد. قطعاً شمسايي از بسياري از اتفاقات پشت پرده آگاه
است كه اينگونه ترابيان را آماج انتقاد قرار ميدهد حتي اگر اين ادعاها
تهمتي بيش نباشد بايد ديد در فوتسال چه ميگذرد كه كاپيتان چندين و چندساله
تيم ملي تا اين حد به ستوه آمده!
از بحث حواشي و دلال بازيها كه
بگذريم ميرسيم به اختلافاتي كه رسانهاي شده و هر روز يك نفر عليه ديگري
مصاحبه ميكند، ضربه مهلكي بر پيكره فوتسال ميزند. چند وقتي است كه ديگر
خبري از افتخارآفرينيهاي تيم ملي فوتسال نيست و جامجهاني پيش رو
(آبانماه) بهترين فرصتي است كه فوتسال ميتواند به اوج بازگردد. اما با
اين شرايط محال است چنين اتفاقاتي رخ دهد. وقتي بزرگان اين رشته به اين
صراحت و بدون ترس از كسي اينگونه به جان هم ميافتند و هر چه از همديگر
ميدانند روي ميز ميريزند تا خودشان را نجات دهند.
فدراسيون
فوتبال هم كه بيخيالتر از هميشه اهميتي به شرايط امروز فوتسال نميدهد و
كفاشيان نيز ترجيح ميدهد بيشتر نگران وزير ورزش باشد تا فدراسيون متبوعش.
شناخته شدههاي فوتسال هم كه به هيچ وجه حاضر به آشتي نيستند و خيال ندارند
پرچم سفيد را به علامت صلح بالا ببرند.
خودتان قضاوت كنيد. در
جامجهاني و در ميان غولهاي دنيا چه به روز تيم ملي ميآيد؟ آيا جز اين
است كه اختلافات كمر تيم ملي فوتسال را ميشكند و ناكامي ديگري را به ما
تحميل ميكند. معلوم نيست مشكلات درون خانوادگي اهالي فوتسال تا چه زماني
ادامه پيدا ميكند و تا كجا پيش ميرود. آنچه مشخص است اينكه سقوط در
رنكينگ جهاني و شكسته شدن ابهت ما كماكان ادامه پيدا ميكند، آن وقت آقايان
پشت سر هم از يكديگر انتقاد كنند و برگ برنده رو كنند.