اولين پرسشي كه در پي بالا گرفتن تنش بين سوريه و تركيه پيش ميآيد، اين است كه آيا اين دو كشور با يكديگر وارد جنگ ميشوند؟ تركيه مدتهاست كه خود را بيش از اندازه آلوده مسائل داخلي سوريه كرده است.
ديگر
كشورهاي منطقه چه مخالف و چه موافق اسد تا حدودي خود را دورتر از آتش
تحولات نگه داشتهاند، اما آنكارا نتوانسته است اين فاصله را رعايت كند،
اين مسئله باعث شده بيشتر نگاهها براي آغاز يك جنگ منطقهاي به سمت تركيه
زوم شود. با اين وجود زمينههاي موجود و برآورد تحولات منطقه نشان ميدهد
كه ميان دو كشور همسايه جنگي صورت نخواهد گرفت، به اين دليل كه تركيه براي
آغاز جنگ در سه سطح ملي، منطقهاي و بينالمللي با اما و اگرهاي فراواني
روبهرو است.
در سطح ملي دو عامل بيش از همه نمايان است. افكار
عمومي داخل كشور با شروع جنگ عليه سوريه يا هر همسايه ديگر مخالف است. بايد
به ياد داشت كه حمايت ملي و مشروعيت مردمي براي آغاز و ادامه يك جنگ براي
هر دولتي از اهميت حياتي برخوردار است. يكي از پذيرفته شدهترين تحليلها
در خصوص شكست امريكا در جنگ ويتنام اين بوده كه مردم اين كشور حمايت خود از
ادامه جنگ را قطع كردند و همين سرآغازي بر شكست شد.
مقامات تركيه
نيز در حال حاضر براي شروع جنگ حمايت و مشروعيت مردمي را پشت سر خود
ندارند. اما مسئله بعدي ملي و داخلي به اسلام گرا بودن دولت بازمي گردد. پس
از فروپاشي امپراتوري عثماني در سال ۱۹۲۲ و روي كار آمدن نظاميهاي
مليگراي سكولار، تركيه جنگي با همسايگان نداشته است. مقامات اين كشور تنها
در ۲۳ فوريه ۱۹۴۵ از متفقين حمايت كردند و به شكل كاملاً تشريفاتي وارد
جنگ شدند. اين تنها ورود به جنگ تركيه از سال ۱۹۲۳ تا سال ۲۰۱۲ بوده است در
حالي كه طي اين مدت اسلامگراها از شانس و موقعيت بسيار كمي براي كسب قدرت
برخوردار بودهاند و تنها دورهاي كه توانستهاند چند سال متوالي (از سال
۲۰۰۲ تا كنون) بر سر قدرت بمانند در همين دوره بوده است و حال اگر طي اين
مدت تركيه را وارد جنگ كنند، موقعيت خود را به خطر انداخته و با اين اتهام
مواجه ميشوند كه اسلام گرايان تركيه جنگطلب هستند و نبايد قدرت را بيش از
اين به آنها سپرد. در هر صورت تركيه بيش از ۸۰ سال و حتي در سختترين
شرايط بينالمللي (۱۹۴۵ - ۱۹۳۹) از جنگ فاصله گرفته است، بنابراين شهروندان
اين كشور به لحاظ رواني آمادگي جنگ را ندارند.
در سطح منطقهاي
نيز تركيه با مشكلات فراواني روبهرو است و در شرايط ورود به جنگ با
چالشهاي خاص و حتي پيشبيني نشدهاي مواجه خواهد شد. نوع رابطهاي كه
تركيه تا به حال با كردهاي كشور خود و منطقه داشته، آسيبپذيري اين كشور را
در مواقع بحراني جنگ افزايش داده است و اگر تركيه وارد جنگي با هر يك از
همسايگان شود، كردهاي مخالف آنكارا زمينه را براي انتقامگيري از آنكارا
مهياتر ميبينند، به خصوص كه سوريه نيز از جمعيت كرد قابل توجهي برخوردار
است.
كردهاي عراق نيز كه طي چند مدت اخير مورد حمله نيروهاي تركيه
قرار گرفتهاند، ميتوانند منسجمتر عمل كنند و عليه تركيه وارد عمل شوند،
به خصوص كه برخي از عوامل منطقهاي از اين توان برخوردار هستند كه جنگ را
قومي كرده و وارد مرزهاي تركيه كنند، بنابراين تركيه از اين لحاظ بسيار
آسيبپذير است. مسئله بعدي حضور و فعاليت القاعده در سوريه و منطقه است. در
اين شرايط تركيه بايد كاملاً محاسبه كند كه اگر مناطق مرزي و داخلياش
دچار بحران شود، القاعده چه واكنشي نشان خواهد داد و در برابر اسلامگرايي
تركيه چگونه عمل خواهد كرد.
مهمتر اينكه نبايد بازيهاي ميان دولتي
را فراموش كرد. عربستان و قطر اگر چه نسبت به تحولات كنوني منطقهاي
همطراز با تركيه عمل ميكنند، اما بدشان نميآيد كه به عنوان رقيب، تركيه
را تضعيف شده ببينند. تركيه حتي در صورت ورود به جنگ با سوريه ايران را نيز
از خود دور خواهد كرد. با توجه به اينكه سياستهاي تهران و آنكارا در قبال
دمشق همسان نيست، اما تركيه در برابر ايران سعي ميكند محتاطتر عمل كند.
جداي از اين مسائل منطقه خاورميانه در كل به يك انبار باروتي شده شبيه است
كه تنها نياز به يك جرقه دارد، بنابراين مقامات تركيه از اين مسئله آگاه
هستند كه نبايد به دنبال جنگ باشند.
سطح بعدي چالش تركيه براي آغاز
جنگ به نظام بينالملل و بازيهاي كلان آن باز ميگردد. امريكا هم خواهان
حذف اسد از قدرت است و هم از دوره پس از اسد ميترسد. همان موضعي كه
اسرائيل نيز دچارش است. روسيه و چين به شدت از شروع جنگ و ماجراجوييهاي
تركيه مخالف هستند و اين مخالفت را با امريكا بيان ميكنند نه آنكارا!
مهمتر از همه اين است كه تركيه متحد ناتو است. پس از بالا گرفتن تنش بين دو
كشور ناتو جلسه اضطراري برگزار كرد. نتيجه نشست نيز اين شد كه «ناتو از
تركيه حمايت ميكند». اين در حالي است كه اگر ناتو به اين تعريف و تأييد
ميرسيد كه يكي از متحدانش از سوي كشوري غير متحد مورد حمله قرار گرفته،
ميبايست بر اساس تعهدات داخلي به كشور مهاجم حمله كند اما تنها به حمايت
لفظي بسنده كرد.
ناتو به خوبي از اين مسئله آگاه است كه ورود به
جنگ با سوريه نه تنها ميتوان فضاي امنيتي نظام بينالملل را تشديد كند،
بلكه روسيه را حساس كرده و حتي شاخكهاي بمبهاي هستهاي آن را بجنباند. . .
ساده است خمپاران شهر هاي مرزي تركيه فقط و فقط كار ارتش آزاد سوريه است كه مي خواهند با اين كار آتش جنگ تركيه وسوريه را شعله ور كرده و در اين اثنا به اهداف خود برسند. وگرنه سوره بيكار است در اين گير و دار نا به سامان داخلي يه مشكل خارجي هم برا خودش بتراشد. خدا لعنت كند منافقان را كه فقط تخم دشمني ميكارند.
دوم مقدار قابل توجهی از درامدهای کشور ترکیه به خاطر صنعت توریسم است اونها اونقدرها هم احمق نیستند این بازار پر از منفعت رو در این بحران شدید اقتصادی دنیا نابود کنند و از بین ببرند اونهم به خاطر یه حماقت
سوم مردم ترکیه اصلا این جنگ رو نمی خواند هم به خاطر مسلمانی هم به خاطر اینکه می دونند جنگ اونها به خاطر منافع امریکا و اسرائیله هم به خاطر اینکه دولت ترکیه جایگاهشو به خاطر پیروی کورکورانه از غرب و امریکا از دست داده