تحولات سوريه اگر هنوز داراي هويت
تركيبي سياسي و امنيتي است و در كنار قيل و قال هاي حوزه ديپلماسي كماكان صداي شليك
گلوله ها نيز به گوش مي رسد اما نشانه هاي واضحي وجود دارند كه از فرجام دوره
فعاليت بازيگران امنيتي نظامي در اين كشور، خبر مي دهند. تاكيد فراوان رژيم
صهيونيستي بر لزوم دست زدن به يك اقدام بزرگ نظامي بين المللي براي مهار ايران و
سوريه يكي از اين نشانه هاي واضح است. چرا كه براساس الگوي «تقسيم نقش» قرار بود
اسرائيلي ها در دوره خيزش هاي اسلامي سكوت كنند و بازي را به آمريكا، اروپا و رژيم
هاي عرب وابسته به غرب واگذار كنند. از منظر آمريكايي ها دخالت رژيم صهيونيستي
امكان اداره روند تحولات منطقه را از غرب سلب مي نمايد. براساس اين الگو، تا چندي
قبل سران رژيم صهيونيستي كمتر اظهارنظر مي كردند ولي در دو- سه هفته اخير حجم
اظهارنظرهاي سران اين رژيم درباره سوريه و ايران آنقدر فراوان شده است كه از آن بوي
«تغيير الگو» به مشام مي رسد و در عين حال از شكست سياست غرب در برابر روند تحولات
منطقه خبر مي دهد.
تحولات سوريه پس از جريان غربي اهانت به پيامبر اعظم(ص) از دو طريق رويكرد و
تغييرات اساسي پيدا كرده است. اين تحولات از يك طرف از جدال درون منطقه اي كه تلاش
مي شد كه شيعه و سني ديده شود، بخشي از يك جدال فراگير بين المللي ناظر بر ضربه زدن
به جهان اسلام ديده مي شود و از طرف ديگر سخن گفتن از منازعه اي كه مخالفان خارجي
بشار اسد آن را سوري سوري معرفي مي كنند، از منظر افكار عمومي خلاف مصالح اسلام
محسوب مي شود. از اين رو از فشار رواني روي نظام سياسي سوريه به ميزان زيادي كاسته
شده است.
يكي از جنبه هاي بحران سوريه تاكنون رفتار اخلال گرايانه تركيه بوده است. آنكارا طي
حدود يك سال گذشته تلاش كرد تا از طريق يك جابجايي سياسي در دمشق، فضاي تنفسي خود
را در حوزه عربي باز كند اما دولت اردوغان نتوانست اين مسير را به درستي مديريت
نمايد. آنكارا در زماني كه نياز به جلب نظر دولت عراق داشت، همزمان با دخالت امنيتي
در سوريه، جنگ ديپلماتيك اعلام نشده اي را عليه بغداد به راه انداخت. تركيه با
حمايت جدي و در بالاترين سطح از طارق هاشمي كه از نظر دولت بغداد سرپل جدي تروريزم
است و به اين دليل به اعدام محكوم شده است، خشم دولت و مردم شيعه عراق را عليه خود
برانگيخت و ناشي گري دولت آنكارا، روابط بغداد- دمشق را به سطح يك «رابطه
استراتژيك» سوق داد و اين يك كمك ويژه اردوغان به بشار اسد به حساب مي آيد. از سوي
ديگر دولت اردوغان محرك هاي امنيتي و نظامي را عليه سوريه فعال كرد و اين در حالي
بود كه احاطه اردوغان به دستگاه هاي امنيتي- نظامي تركيه كمتر از آن است كه بتواند
هدايت يك پروژه امنيتي نظامي را در خاك كشور همسايه به عهده بگيرد و اين بار را به
سرانجام برساند از اين رو طي ماه هاي اخير شاهد اعتراض فراوان نظاميان تركيه به
سياست امنيتي دولت اردوغان عليه سوريه بوده ايم. به نظر مي رسد طي هفته هاي اخير
دولت اردوغان پيام هاي لازم را از درون جامعه حنفي تركيه دريافت كرد. نظرسنجي هاي
محافل تركيه اي حكايت كننده مخالفت نزديك به 85 درصدي 40 ميليون حنفي تركيه از
اقدامات ضدسوري اردوغان بود اين در حالي است كه مخالفت صددرصدي 19 ميليون كرد شافعي
و 23 ميليون ترك و عرب علوي با برنامه ضدسوري دولت آنكارا هم بايد به عدد مخالفت
اضافه كرد. در همان حال طي هفته هاي اخير از همگرايي منطقه اي حوزه عربي عليه سوريه
كه اردوغان مخالفت آنان را مستمر و استراتژيك به حساب مي آورد، به شدت كاسته شد،
عربستان جايگاه كانوني خود را به مصر سپرد و قطر و تركيه را وسط ميدان معارضه نظامي
تنها گذاشت. اين رخدادها تاثير عمده اي روي رفتار تركيه گذاشت و آن را محتاط كرد.
اعلام بسته شدن مرزهاي تركيه با سوريه كه با حركت نمادين ارتش در مرز انجام شد و
اظهارات «رياض الاسعد» سركرده شبه نظاميان تروريست مبني بر اينكه نيروهاي خود را
كاملاً از تركيه خارج كرده است، نشانه دشواري هاي فراواني است كه تركيه با آن مواجه
گرديده است.
يكي ديگر از جنبه هاي بحران سوريه رفتار سازمان ملل و شوراي امنيت بود. سازمان ملل
و شخص دبيركل تاكنون روي مشروعيت مخالفان تاكيد داشت و در صدد بود با صدور قطعنامه
در شوراي امنيت، سوريه را در شرايط سخت قرار دهد اما در نهايت اين سازمان تنها
توانست از طريق مجمع عمومي سازمان ملل چند قطعنامه محكوميت كه الزام آور نيستند،
صادر نمايد. مواضع اخير دبيركل مبني بر توقف خشونت در سوريه و تاكيد اخضر ابراهيمي
بر گفت و گو با اسد و مذاكره با ايران و تاييد چارچوب نشست هاي قاهره كه با حضور
ايران همراه بود، همه نشان دهنده آن است كه اخضر ابراهيمي نمي خواهد مسير كوفي عنان
را برود. اين روند نشان داد كه سازمان ملل بعد از شكست پرونده امنيتي تلاش مي كند
تا «ميان» و نه متمايل به يكي از دو طرف ديده شود. اين موضوع فضاي ديپلماتيك جديدي
را فرا روي سوريه قرار داد تا جايي كه بعضي از پايتخت هاي غربي كه دفاتر ديپلماتيك
خود در دمشق را به حال نيمه تعطيل درآورده بودند، از آمادگي خود براي بازگرداندن
سفرا خبر دادند و دهها مقاله در رسانه هاي مهم اروپا درج شد كه در آن تغيير نظام
سوريه را حداقل در شرايط فعلي غيرممكن ارزيابي مي كردند.
يكي ديگر از جنبه هاي بحران سوريه رفتار مخالفان اسد بود. تا حدود چهار ماه پيش،
«ارتش آزاد سوريه» و «مجلس ملي» كه ماهيت خارجي داشتند، محور تحولات سوريه به حساب
مي آمدند اين دو، «لائيك خارجي» به حساب مي آمدند از حدود دو ماه پيش كه ناكارآمدي
اين دو مجموعه به اثبات رسيد، «القاعده» به ميدان آمد و از سوي آمريكا و نيروهاي
همگرا با آن به طور جدي و آشكار مورد حمايت واقع شد. غرب و بخصوص آمريكا دنبال اين
بود كه با شبح القاعده، سوريه را وادار به تسليم نمايند. القاعده در اين ميدان شيوه
جنايت هاي خاص را در پيش گرفت حوادث تلخ و تكان دهنده نظير ماجراي حولا به اين
منظور صورت گرفت و رسانه اي شد اما برخلاف تحليل غرب، اين جنايت ها دست ارتش سوريه
را در اقدامات تلافي جويانه و تشديد فشار بر محاربين باز كرد و از اين رو ارتش بدون
هيچ مانع رواني به پاكسازي حلب، حمص، درعا و دمشق دست زد و هزاران نفر از تروريست
ها را از ميان برداشت. در اين ميان فضاي جهان اسلام پس از پخش فيلم اهانت آميز عليه
پيامبر بزرگوار اسلام به هيچ وجه تحمل رفتارهاي اختلاف افكنانه در جهان اسلام را
نداشت و لذا مشكل القاعده در سوريه مضاعف گرديد.
نكته ديگر اين است، موقعيت منطقه اي همراهان سوريه طي يكي -دو ماه اخير به نحو
بارزي بهبود پيدا كرد. ايران به عنوان متحد استراتژيك سوريه به رياست جنبش عدم تعهد
رسيد و عراق دوست سوريه به رياست اتحاديه عرب رسيد و از آن طرف موقعيت عربستان و
قطر در سازمان هاي منطقه اي تا حد زيادي تضعيف شد به گونه اي كه طي دو ماه اخير
شاهد غيبت مقامات عربستان يا كاهش سطح حضور ديپلماتيك عربستان در بسياري از نشست
هاي مهم منطقه بوده ايم. شكست برنامه تغيير در سوريه تا مدت ها محافل همگرا با غرب
در منطقه را به حاشيه مي برد و از اين رهگذر يك بار ديگر ثابت شد كه غرب قادر به
مديريت صحنه اي كه در نقطه مقابل آن جبهه مقاومت قرار دارد نيست و در جبهه اي كه يك
طرف آن مقاومت باشد امكان غلبه به نفع غرب وجود ندارد.
يك نكته مهم ديگر در بحران سوريه وضعيتي بود كه در جغرافياي لبنان براي حزب الله
پيش آمد. غرب و همگرايان لبناني آن تحولات سوريه را يك چالش كمرشكن براي حزب الله
مي دانستند چرا كه فضاي توام با خشونت حاكم بر رفتار دولت و مخالفان دولت سوريه را
با استراتژي شناخته شده حزب الله كه پرهيز از ورود به چالش هاي داخلي بود مغاير مي
دانستند. آنان معتقد بودند حزب بر سر دوراهي حمايت از دولت متحد خود در دمشق و حفظ
استراتژي پرهيزگرايانه ناچار به حمايت از دولت اسد شده و اين حيثيت حزب الله را در
لبنان و ساير كشورهاي عربي مخدوش مي كند و در نهايت حزب الله را به انزوا مي برد.
در عالم واقع هم اين دشواري و تنگنا براي حزب الله وجود داشت. در اين ميان حزب الله
در بحران سوريه ورود نكرد و هيچكس نتوانست به سندي مبني بر دخالت حزب الله دست پيدا
كند اما در همان حال يك تعهد اخلاقي مبني بر كمك به اسد به دوش حزب الله سنگيني مي
كرد فضايي كه پس از اهانت به ساحت پيامبر بزرگوار اسلام در جهان اسلام به وجود آمد،
حزب الله را از حاشيه به متن آورد. در اين صحنه حزب الله مثل هميشه به صحنه آمد.
دفاع جانانه حزب الله از پيامبر اسلام(ص) و برتري مراسمي كه در بيروت و بقيه شهرهاي
لبنان به نسبت بقيه كشورهاي جهان اسلام برگزار شد موقعيت جديدي براي حزب الله داد
رقم زد و اعتماد به نفس جديدي به نيروهاي حزب الله و پشتيبانان منطقه اي آن داد.
تحولات سوريه در نهايت در يك فرايند سوري سوري قرار گرفته است از اين رو طي هفته
هاي اخير شاهد نشست هاي مخالفان سياسي نظام سوريه در برابر مخالفان امنيتي سوريه در
دمشق بوديم. روسيه و ايران ابتكار عمل تحرك سياسي و مديريت توافق دولت و مخالفان را
به عهده گرفته اند. اين موضوعي است كه تحولات سوريه را به يك سرانجام مناسب سوق مي
دهد اما البته بدون ترديد تلاش بازوهاي ترور غربي ها در سوريه به اين زودي از حركت
باز نمي ايستد و مطمئنا طي هفته هاي آينده هم شاهد رخدادهاي ناخوشايند امنيتي
خواهيم بود اما ديگر زمان اميد بستن به اين اقدامات به سر آمده است. ضمن آن كه
تروريست ها و حاميان غربي و منطقه اي آنها به وضوح دريافته اند كه بايد براي
اقدامات تروريستي خود هزينه هاي بسيار سنگين جاني و حيثيتي بپردازند.
سعدالله زارعي
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
با سلام. علت سکوت و امتیاز دهیهای مختلف از بحرین تا سوریه و ایران و حتی خود حجاز و عربستان، خوف تا سر حد مرگ آل خبیث و ذریه شثطان از ورود به دوره حج ابراهیمی و تجمع ملیونی مسلمانان و تبدیل آن به یک حج واقعی و به یاد ماندنی است.
از این نقطه ضعف اشغالگران حرم قدس ابراهیمی باید آگاه وبه حد غیر قابل برگشت استفاده نمود حتی اگر روابط دیپلوماتیک که سهل است، حجاج ما را از جده و مدینه برگردانند. به لطف ا.. هر گامی که این فرقه صهیونی بردارند، در راستای رسوا شدن هر چه بیشترانان به عنوان صهونیستهای قاتل خونخوار در لباس عربی است و خود باز هم باعث غلیان خشم مسلمین جهان بر علیه اشان و معرفی شدن آنان بعنوان مدافع اشغالگران فلسطین میشود.
این بازی "باخت باخت" برای اشغالگران حجاز نتیجه ای جز در انزوا ی کامل قرار گرفتن آل خبیث و در نتیجه آن تشدید سرعت لغزش آنان به جهنم نیست و همین امر هم خواب را از چشمشان ربوده است.
باید تصور کرد که اگر آنان این تحلیل را نداشتند، خفقان مرگ نمیگرفتند و از ترس ، کاهن اعظمشان را از کعبه آمالش، آمریکا به سرزمین اشغالی عربستان باز نمیگرداندند.
اگر آل سعود از مسلمین برای سر ندادن صدای مرگ بر اسرائیل بیعت میگیرند،این پاشنه آشیل آنها است. تیر را باید به آنجا زد.
پس پیشنهاد خودم از مسیری که باید طی گردد تا در فرصت باقیمانده تمهیدات لازم برای زدن تیر کاری به آل خبیث را در زیر میاورم:
امسال برائت از مشرکین در همه جا و بوسیله همه کس.
مراسم برائت از مشرکین در ایران همزمان در همه مساجد، خیابان ها و بقاع متبرکه با حضور ائمه جمعه و جماعت و مراجع دینی که دل برای اسلام میسوزانند برگزار شود.
لبنانی ها و پاکستانی ها هم منتظر اشاره و اعلام این حرکت از سوی ایرانیان دلبند به پیامبر عزیز اسلام هستند تا فریاد بر علیه مشرکین را با انزجار از هجمه بر علیه محمد (ص) در هم بیامیزند.
به "ندای مقام عظمای ولایت، امام خامنه ای" ستادی قوی در شهر مقدس قم تشکیل شود.
این ستاد متشکل ازدلسوزان بصیر زیربط شامل:
شخص خود و یا نمایندگان کلیه مراجع تقلید ،
سردار نقدی،
رئیس رسانه ملی و مسئولان شبکه های ملی و بین المللی آن از جمله العالم و پرس تی وی
و نیز وزرای مربوط اعم از،
وزیر کشور،
وزیر خارجه،
وزیر آموزش و پرورش،
وزیر علوم، تحقیقات و فن آوری،
وزیر ارشاد،
وزیر دفاع،
رئیس سازمان تبلیغات اسلامی،
ریاست ستاد ائمه جمعه،
ریاست نهاد نمایندگان رهبری در دانشگاه ها ،
برای انجام همزمان و یکپارچه این مراسم در ایران شکل بگیرد واز پیش با تبلیغ گسترده همزمان شود .
به لطف خداوند متعال، مطمئنا امسال و سالهای بعد، فریاد مرگ بر انگلیس، اسرائیل ، امریکا و فرانسه در عرفات طنین انداز و اکوی آن تا پایان مراسم در طوافهای حرم ابراهیمی از گلوی مستضعفین جان به لب آمده طنین افکن میشود. این ندائی است که مانند صور اسرافیل حتی جانهای آن گروه از به ظاهر مسلمانان خفته در قبر روش زندگی غربی را هم بیدار و دوباره زنده میکند.
این میتواند هدیه جهانی دوم انقلاب اسلامی ایران و رهبری آن برای جهان اسلام پس از روز جهانی قدس باشد.
اگر امسال را درست از اذناب شیطان چون آمریکا و اسرائیل و دیگر مشرکین برائت بجوئیم سالهای بعد در رکاب امام خامنه ای در مکه و مدینه حج بجا می آوریم و در سراسر بلاد اسلامی این فریاد خاموش نشدنی را میشنویم.
این بار هم مستضعفین بصیر و پر درد ، برندگان جام اطاعت از خدا خواهند بود اگر آنها را سازماندهی کنیم. باسمه تعالی