کد خبر: ۱۰۱۱۱۱
تاریخ انتشار:
مواضع دوگانه رئيس‌جمهور سابق تمامي ندارد

كسي ديگر او را جدي نمي‌گيرد

روزهاي پرالتهاب بعد از انتخابات ۸۸ سران جبهه اصلاحات وقتي كه تجمع‌كنندگان روز ۲۵ خرداد را ديدند چنان به خود مغرور شده بودند كه فكر مي‌كردند با چماق «آنارشيسم اجتماعي» مي‌توانند مقابل مردم‌سالاري نظام بايستند.
حبيب تركاشوند
مرجع : روزنامه جوان
 مردم‌سالاري همان شعاري بود كه در هشت سال دولت اصلاحات بيشترين بروز را داشت و در كمتر سخنراني آقاي خاتمي، سران اصلاحات و تحليل‌ها و يادداشت‌هاي روزنامه زنجيره‌اي اين گروه طي آن دوره مي‌توان يافت كه نامي از دموكراسي يا مردم‌سالاري نبرده باشند. 

‌آن روزهاي پرالتهاب كه «پتك جمهوريت» بر سر اين فرقه سنگيني مي‌كرد، چاره‌اي نداشتند تا به همه شعارهاي پرطمطراقي چون آزادي بيان و حق مردم در تعييين سرنوشت خويش كه داده بودند و همه ريسمان‌هايي كه طي هشت سال بافته بودند، پشت پا بزنند و رويه‌اي ديگر براي خلاصي خود از مخمصه رويگرداني مردم از خود بيابند. 

درست همانند غرب كه شعار آزادي بيانش شامل حال مقدس‌ترين باورهاي انسان‌ها مي‌شود اما هنگامي كه اين شعار براي منافع غرب خطرساز مي‌شود، حتي سؤال كردن از يك موضوع همچون هولوكاست نيز با جريمه سنگين روبه‌رو خواهد شد. 

حكم مرگ و زندگي براي اصلاح‌طلبان هر روز كه از تقويم شمسي مي‌گذرد يك روز به موعد انتخابات سرنوشت‌ساز رياست جمهوري (البته براي اصلاح‌طلبان) نزديك‌تر شده و از تابلوي روزشمار انتخابات يك عدد كاسته مي‌شود. خاتمي و رفقاي خود خوب مي‌دانند كه اين انتخابات براي قماش اصلاح‌طلبان حكم مرگ و زندگي را دارد و چنانچه نتوانند خودي نشان دهند، شايد براي هميشه از قاموس سياسي نظام اسلامي نه با چوب نظام كه با اهرم مردم طرد خواهند شد، از اين رو مجبوند اين روزها نقاب همسويي با نظام بر چهره بزنند. تئوريسين‌هاي جبهه اصلاحات مي‌دانند تنها گزينه‌اي كه ممكن است شانسي براي اصلاح‌طلبان به ارمغان داشته باشد، خاتمي است چراكه دوگانگي رفتار خاتمي را در كمتر شخصيتي مي‌توان يافت. 

خاتمي هنوز خود را رجل سياسي نظام مي‌داند
وي از يكسو سعي مي‌كند با ادبياتي مورد پسند جبهه اصلاحات خود را تنها منجي اين گروه نشان دهد و از سويي با ادبيات مزورانه اينگونه نشان دهد كه هنوز «رجل سياسي» نظام است. 

وي در مواضع اخير خود مي‌گويد: «بياييد فضا را باز كنيد، ما مي‌خواهيم جريان اصلاحات را نقد كنيم!» اين موضع در حالي است كه هنوز خاتمي وضعيت خود را مشخص نكرده كه با نظام است يا اپوزيسيون نظام. چگونه مي‌توان باور كدر كسي خود را جزئي از نظام بداند اما با براندازان نظام فاصله و برائت خود را اعلام نكند و انان را دوستان خود بداند. 

فتنه ۸۸ يك پروژه تمام‌عيار براي براندازي نظام بود كه نه تنها اپوزيسيون نظام كه تمام دستگاه‌هاي اطلاعاتي غرب براي ان بسيج شدند. وي انتظار دارد خود را هنوز همراه سران اين فتنه عظيم نشان دهد و از طرفي از نظام انتظار دارد كه به قول خودش شرايطي براي نقد جريان اصلاحات باز شود. 

سلمان رشدي براي خاتمي «موضوعي پايان يافته» بود
يكي از مواضع وي در چند روز اخير نامه به دبيركل سازمان همكاري‌هاي اسلامي در پي هتاكي پيامبر اعظم (ص) است. وي در اين نامه طرح گفت‌وگوي تمدن‌هاي خود را راهكاري مطمئن براي امروز مي‌داند. ظاهراً آقاي خاتمي به ياد نمي‌آورد در همان سالي كه به پيشنهاد وي به نام سال گفت‌وگوي تمدن‌ها نامگذاري شد با دميدن در شيپور «جنگ صليبي» جديد به استقبال گفت‌وگوي تمدن‌هايش آمدند. او اين روزها كه در عرصه قدرت نيست از لزوم برخورد قاطع با مسببان هتاكي اخير سخن مي‌گويد اما توضيح نمي‌دهد چرا آن روزگاري كه هنوز بر مسند قدرت بود نه تنها در مقابل سلمان رشدي (كه بايد وي را پدر هتاكان به مقدسات اسلامي ناميد) اقدامي نكرد بلكه با مواضعي كاملاً منفعلانه در مقابل غرب داستان سلمان رشدي را در اين زمان موضوعي خاتمه‌يافته تلقي كرد و وزير خارجه وي نيز عنوان داشت كه «جمهوري اسلامي در اجرا يا عدم‌اجراي فتواي قتل سلمان رشدي دخالت نخواهد كرد، اين در حالي است كه فتواي تاريخي امام راحل كه گاه اين افراد سنگ ايشان را به سينه مي‌زنند، منحصر به زمان خاصي نبود و حتي هنگامي كه شايعه توبه رشدي مطرح شد، حضرت امام فرمودند: سلمان رشدى اگر توبه كند و زاهد زمان هم گردد، بر هر مسلمان واجب است با جان و مال تمامى هم خود را به كار گيرد تا او را به درك واصل گرداند. 

آيا هتاكي روزنامه‌هاي زنجيره‌اي و عاشوراي ۸۸ كمتر از امروز بود؟
خاتمي امروز مدعي مي‌شود كه بايد در مقابل هتاكان ايستاد اما كافي است صفحات تاريخ را كمي به عقب برگردانيم و روزنامه‌هاي زنجيره‌اي كه ارمغان آزادي به مردم انقلابي ايران بود را تورقي كنيم. آنگاه است كه مي‌بينيم هتاكي‌هاي آن روز نسبت به مقدسات اسلامي كمتر از اين فاجعه اخير نيست. مي‌توان در اعتراض به خدا هم تظاهرات كرد، خشونت فاجعه كربلا را نسبت دادن به خشونت پيامبر (ص) با مشركين، دين را توده ملت‌ها و حكومتها دانستن و ده‌ها مورد ديگر كه زبان از گفتنشان شرم دارد. تفاوت اين دو توهين آن است كه هتاكي امروز را يك صهيونيست و هتاكي آن روزها را عده‌اي كه خود را به اصطلاح تابع اسلام مي‌دانستند انجام مي‌دادند. 

روز عاشوراي سال ۸۸ و تنها چند ماه بعد از انتخابات رياست جمهوري عده‌اي كه خود را حاميان خاتمي و موسوي مي‌دانستند با سوت و كف در خيابان‌هاي تهران حاضر شدند تا نشان دهند هيچ نسبتي با مردم متدين ايران اسلامي كه آن روز را در عزاي بزرگ عالم سينه‌زنان به خيابان‌ها مي‌آيند، ندارند. آيا جناب خاتمي امروز كه ظاهراً محكوم كردن هتاكي بورس روز است حاضر شد اين اقدام موهنانه و يزيدي جنبش سبز را محكوم نمايد و از آنها تبري بجويد؟ 

خاتمي در مواضع اخير خود همسو با فشار اقتصادي غرب بيكار ننشسته و با زير سؤال بردن آمارهاي رسمي و سياه‌نمايي محض از وضع موجود بدون كوچك‌ترين اشاره‌اي به دستاوردهاي مؤثر دولت و نظام طي ساليان اخير سعي مي‌كندخوراك فكري بي‌بي‌سي و ساير رسانه‌هاي وطني را فراهم كند.
در پايان بايد گفت جناب پرزيدنت سابق به جاي مواضع دوگانه و آسمان و ريسمان بافتن براي نجات از منجلابي كه خود براي خود ساخته‌ايد، يكبار موضع شفاف خود را نسبت به نظام و بدخواهان نظام مشخص كنيد.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین