گروه اجتماعی: چند هفتهای است که بحث کمآبی تهران به صدر اخبار رسانههای داخلی و شبکههای اجتماعی آمده است. کلیپهایی از سد کرج (امیرکبیر) منتشر شد که مخزن کمآب این سد را نشان میدادند و موجی از نگرانی درباره بحران آب در پایتخت به راه انداختند. بلافاصله پس از این فضاسازی رسانهای، جلسهای در شورای برنامهریزی و توسعه استان تهران برگزار شد که منجر به تصویب پروژههایی با بودجهای در حدود ۵۰۰۰ میلیارد تومان شد. اما آیا واقعاً تهران در آستانه یک بحران آبی بزرگ قرار دارد، یا این صرفاً یک عملیات رسانهای بود که توانست سیاستگذاران را تحت تأثیر قرار دهد؟
به گزارش بولتن نیوزبررسی دادههای ۵۲ ساله ورودی آب به سد کرج نشان میدهد که در ماههای دی و بهمن، میزان ورودی آب به مخزن این سد در کمترین حد خود قرار دارد. این روند طبیعی بوده و ارتباطی با بحران خاصی ندارد. در واقع، در زمستان، ذخایر آب این سد همیشه کم بوده است، اما با آغاز فصل بهار، به دلیل بارشهای فصلی و ذوب شدن برفهای بالادست، ذخیره آب افزایش مییابد. بنابراین، ادعای کمآب بودن این سد در زمستان، صرفاً برجستهسازی یک روند طبیعی است که سالهاست تکرار میشود.
اگر نگاهی به آمار رسمی بیندازیم، تصویر متفاوتی به دست میآید. طبق گزارش سازمان هواشناسی کشور، میزان بارش در استان البرز از ابتدای سال آبی جاری تا ۱۹ اسفند ۱۴۰۳، تنها ۰.۴ درصد کمتر از سال گذشته بوده است (تنها ۰.۵ میلیمتر کاهش). از سوی دیگر، میزان پرشدگی سدهای تأمینکننده آب تهران تا نیمه اسفند ۱۴۰۳ نسبت به سال گذشته، ۱۱ درصد افزایش یافته است.
این آمار نشان میدهد که برخلاف روایتهای ترسناک برخی بلاگرها، وضعیت سدهای تهران نهتنها بحرانی نیست، بلکه نسبت به سال گذشته بهبود یافته است. با این حال، این دادههای علمی در میان هیاهوی رسانهای جایی پیدا نکردند و به نظر میرسد که افکار عمومی، بیشتر از تحلیلهای کارشناسی، تحت تأثیر تصاویر احساسی قرار گرفتند.
یکی از مهمترین پیامدهای این بحرانسازی، تصویب ۵۰۰۰ میلیارد تومان بودجه در جلسه شورای برنامهریزی و توسعه استان تهران بود. این جلسه که در فضایی پرتنش و تحت فشار افکار عمومی برگزار شد، چندین پروژه را تصویب کرد که جزئیات آن چندان شفاف نیست. این سؤال مطرح میشود که چرا این بودجه هنگفت، بدون بررسیهای دقیقتر، پشت درهای بسته تصویب شد؟
این اتفاق نشان میدهد که بحرانسازی رسانهای میتواند نقش تعیینکنندهای در سیاستگذاریهای کلان داشته باشد. در حالی که کارشناسان توصیه میکنند که میزان آب ذخیرهشده در سد کرج را باید در فروردین و اردیبهشت رصد کرد، تصمیمات فوری بر اساس کلیپهای کوتاه در شبکههای اجتماعی گرفته شده است.
ماجرای سد کرج نشان میدهد که چگونه ترکیب رسانههای اجتماعی، احساسات عمومی و تصمیمگیریهای عجولانه میتواند بر سیاستگذاریهای کلان تأثیر بگذارد. تصویب ۵۰۰۰ میلیارد تومان بودجه در حالی که دادههای آماری نشان میدهد که تهران در وضعیت بحرانی نیست، جای سؤال دارد.
در این میان، جای خالی یک بحث جدی درباره مدیریت رسانهای، نحوه تصمیمگیریهای کلان و نقش دادههای علمی در سیاستگذاری بهشدت احساس میشود. آیا سیاستگذاران بر اساس دادههای واقعی تصمیم میگیرند، یا در دام موجسازیهای رسانهای میافتند؟
پاسخ به این سؤال، تنها در شفافسازی تصمیمات و بررسیهای علمی دقیقتر نهفته است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com