سخت کوشی افراد موفق + 13 نمونه موردی

به گزارش بولتن نیوز به نقل از بیشتر از یک، بعضی‌ها اعتقاد دارند که موفق‌ها، «استعداد خدادادی» دارند. این افراد با این بهانه فوق العاده (!) خود را توجیه کرده‌اند که هرگز موفق نشوند.
نقش استعداد و ژنتیک البته در موفقیت انکار ناپذیر است؛ اما سخت کوشی و سرسختی و تلاش، نقش بسیار بسیار مهم‌تری دارد.

در ادامه قصه‌هایی جالب از سخت کوشی افراد موفق با هم بخوانیم.

تیم کوک؛ زود بیا، دیر برو…!

استیو جابز با راه اندازی و توسعه اپل، میراث بزرگ و ماندگاری برای جهان و شخص آقای تیم کوک (مدیر فعلی شرکت عظیم اپل) بر جای گذاشت؛ اما آیا موفقیت افراد موفق، بدون سخت کوشی و تلاش مستمر آن‌ها، ادامه پیدا خواهد کرد؟
نقش آقای تیم کوک در موفقیت کنونی و پیوسته اپل اگر بیشتر از استیو جابز نباشد، کمتر نیست.
نقل قول‌ها و ماجراهای فراوانی که اطرافیان آقای کوک تعریف می‌کنند، حاکی از سخت کوشی و اعتیاد به کار آقای تیم کوک است.
نشریه فورچون در یکی از شماره‌هایش، داستان روتین روزانه آقای کوک را منتشر کرده بود. او هر روز ساعت چهار و سی دقیقه صبح از خواب بر می‌خیزد و با آدابی خاص، کار روزانه‌اش را آغاز می‌کند.
معمولاً بعد از ورزش، اولین کار او، چک کردن ایمیل و یک برنامه ریزی روزانه است.
تیم کوک اولین کسی است که در دفتر کارش حاضر می‌شود و آخرین نفری است که آنجا را ترک می‌کند.

ماری بارا؛ یادگیری را متوقف نکن!

خانم مری بارا (ماری بارا) کارآفرین و مدیر ارشد اجرایی آمریکایی است که در حال حاضر به‌عنوان مدیر عامل اجرایی شرکت جنرال موتورز فعالیت می‌کند.
خانم بارا نخستین زنی است که به ریاست یکی از خودروسازان اصلی و سرشناس دنیا منصوب شده است.
خانم بارا در سال 2017 از سوی مجله فوربز در فهرست قدرتمندترین‌های جهان، در رتبه 62 قرار گرفت.
بارا در سن 18 سالگی شروع به کار کرد و در یک دانشکده مهندسی ثبت‌نام کرد. در آنجا به عنوان بازرس قطعات یک دستگاه مشغول به کار شد.
او با تصمیم‌گیری‌های هوشمندانه پله به پله ارتقای شغلی پیدا کرد و از نردبان موفقیت بالا رفت.
روزنامه فایننشال تایمز گزارش می‌دهد که همکارانش می گویند او اولین کسی است که هر روز صبح به دفتر کارش می‌آید.
او فرهنگ جدیدی از کار تیمی و همکاری را با خود به جنرال موتورز آورد و نزدیکانش شاهد این نکته‌اند که او به شدت سخت کوش و پر تلاش است.
بارا همین الآن هم که مدیرعامل جنرال موتورز است، برای رشد و پیشرفتش مدام وقت می‌گذارد. مثلاً به تازگی در یکی از دوره‌های سطح بالای مدیریتی مدرسه کسب وکار هاروارد شرکت کرده است. او هرگز از مدیریت بر یک شرکت ببین المللی با درآمد سالانه 200 میلیارد دلار مغرور نشده و هرگز دست از تلاش و سخت کوشی بر نمی‌دارد. خانم بارا نمونه‌ای بارز از سخت کوشی افراد موفق است.

مارک کیوبن؛ تعطیلات بی تعطیلات…!

مارک کیوبن سرمایه‌دار بزرگ آمریکایی است. آقای کیوبن صاحب تیم دالاس ماوریکس، شرکت «اچ دی نت» و چند شرکت دیگر است. او فارغ‌التحصیل دانشگاه ایندیانا است و از خبره‌ترین سرمایه‌داران نسل جدید آمریکا محسوب می‌گردد. بیش از 2 میلیارد دلار سرمایه دارد.
در نگاه اول به نظر می‌رسد شانس یا رسیدن یک ارث کلان عامل این موفقیت است؛ اما با نگاهی عمیق‌تر به زندگی آقای کیوبن، مشخص می‌شود چنین موفقیت عظیمی بدون سخت کوشی به دست نیامده است.
او تعریف می‌کند در دورانی که هنوز خبری از سرمایه نبود، از غروب تا 2 صبح، مشغول مطالعه و تلاش و یادگیری در مورد نرم افزارهای جدید بود. او به مدت هفت سال تمام به هیچ تعطیلاتی نرفت و فقط مشغول یادگیری بود.

ماریا داس گراکاس سیلوا فاستر؛ ماشین جنگی زرهی!

خانم فاستر مدیر شرکت پترو براس در برزیل است. این زن برزیلی شرکتی نفتی را مدیریت می‌کند که فروش سالانه‌اش 105 میلیارد یورو است. وی در سن 24 سالگی فعالیت خود را در این شرکت آغاز کرد و هم اکنون بیش از 80 هزار کارمند دارد.
نشریه بلومبرگ در مورد سخت کوشی افراد موفق مقاله‌ای منتشر کرد و از اخلاق کاری خستگی ناپذیر خانم فاستر گزارش جالبی ارائه داد. این نشریه از خانم فاستر با عنوان «Caveirao» یاد کرده است که به زبان اسپانیولی به معنای «ماشین جنگی ضدگلوله زرهی» است.

جف بزوس؛ سخت کوشی جایگزین استعداد…!

جف بزوس مدیرعامل آمازون و هم اکنون ثروتمندترین مرد جهان است. خودش می‌گوید: «مطمئن باشید موفقیت هرگز اتفاقی به دست نمی‌آید. هرگاه فرد موفقی را دیدید، به دنبال گذشته‌اش باشید و ببینید چه فراز و نشیب‌هایی را از سر گذرانده است…»
آقای بزوس همیشه اخلاقیات کاری بیرحمانه ای داشته است. او در مورد خودش می‌گوید: «من خیلی باهوش نیستم. استعداد خاصی ندارم. حتی هیچوقت ارتباطات مؤثری هم نداشتم! فقط یک چیز را فهمیدم. اینکه برای همه این موارد، یک جایگزین وجود دارد؛ و آن تلاش و سخت کوشی است. من تلاش را جایگزین مهارت می‌کنم. استقامت را جایگزین استعداد می‌کنم. مدت‌ها پیش متوجه شدم که چیزی که می‌توانم انجام دهم این است که سخت‌تر از بقیه کار کنم. نه لزوماً باهوش‌تر، بلکه قطعاً سخت کوش تر…»

خواهران ویلیامز؛ خواهران آهنی!

سرنا و وینس ویلیامز، دو تنیس باز سرشناس آمریکایی هستند. خواهران ویلیامز برنده 25 گرنداسلم بزرگ هستند و مدال‌های پیاپی جهانی، المپیک و بین المللی دارند. ونوس ویلیامز هفدهمین تنیسور برتر تاریخ است.
این دو خواهر جزء محبوب‌ترین و مطرح‌ترین تنیسوران دنیا هستند؛ اما همان‌طور که گفتیم، این موفقیت‌ها شانسی و تصادفی به دست نیامده‌اند.
این دو خواهر از 6 سالگی هر روز ساعت 6 صبح از خواب بیدار می‌شده‌اند و به زمین تمرینی که از محل زندگی‌شان هم دور بوده می‌رفتند و تا حوالی ظهر به تمرین می‌پرداختند.
سپس بعد از استراحت تا نزدیکی‌های شب و تاریکی هوا دوباره به تمرین می‌پرداختند.
آن‌طور که مادرشان تعریف می‌کرده: «سرنا و وینس، آن‌قدر تمرین می‌کردند که من به جای آن‌ها خسته می‌شدم. آن‌ها با بدنی پر از عرق و خاک، به خانه می‌آمدند و همان‌طوری روی تخت ولو می‌شدند و به خواب می‌رفتند. خوابشان برای من آن‌قدر دوست داشتنی و عمیق بود که نمی‌توانستم مانع از ورزش کردنشان شوم. آن‌قدر شوق تمرین داشتند که تمام زندگی‌شان را وقف تنیس کردند…!»
جوهانا کونتا تنیسور مشهور دیگر نیز درباره ونوس ویلیامز، گفت: «من کاملاً احساس می‌کنم که سن برای این تنیسور یک فاکتور نیست. او یک ورزشکار عجیب و ترسناک است و من مقابل او احساس حقارت می‌کنم. از اینکه قرار است با او بازی کنم هیجان‌زده هستم.»

کارلوس غصن؛ همیشه روی هوا؛ قاتل هزینه‌ها!

کارلوس غُصن کارآفرین، بازرگان و مدیر ارشد اجرایی متولد برزیل است که تابعیت فرانسه و لبنان را نیز دارد. او مدیریت مدیره و مدیر عامل اجرایی شرکت‌های خودروسازی رنو و نیسان را بر عهده داشته است که از طریق ریاستش در شرکت رنو-نیسان آلیانس بر این دو خودروساز بزرگ جهان، مدیریت کرده است.
غصن که مثالی عالی برای سخت کوشی افراد موفق است، در اواخر دهه 1990 میلادی، در پی مدیریت بحران مالی و نجات شرکت نیسان از ورشکستگی، به شهرت رسید تا جایی که به وی لقب قاتل هزینه‌ها داده است!
آقای غصن در سال نزدیک به 240 هزار کیلومتر پرواز می‌کند تا به شعبه‌های مختلف شخصاً سر بزند و مدیریتی عالی بر کار داشته باشد. نشریه فوربس می‌گوید آقای غصن علاوه بر پروازهای کاری، به صورت متوسط بیش از 65 ساعت در هفته در دفترش مشغول کار مداوم است.
کارلوس غصن به مطالعات مدیریتی فراوان مشهور است. همین مطالعات باعث تصمیمات فوق العاده او و در نتیجه تبحرش در نجات از ورشکستگی می‌شود.

لی کا-شینگ؛ یک گذشته سخت!

بازرگان، سرمایه‌گذار و نیکوکار هنگ کنگی است که در چین متولد شده است. او برای مدتی ثروتمندترین مرد آسیا بود. مجله فوربز دارایی وی را 31 میلیارد دلار اعلام کرده و در فهرست ثروتمندترین افراد جهان، شینگ را در رتبه هشتم قرار داده است.
آقای شینگ در حال حاضر رئیس هیئت مدیره شرکت‌های هاتچینسون وامپو و چونگ کنگ (بزرگ‌ترین اپراتور پایانه‌های کانتینری جهان) است.
اما آقای کا، در سن 15 سالگی مدرسه را ترک کرد و در یک کارخانه پلاستیک کار می‌کرد. او در مصاحبه با نشریه فوربز از سختی‌هایی که در طول این سال‌ها متحمل شده تعریف کرد.
او در سال‌های نوجوانی نزدیک به 14 ساعت در روز کار می‌کرد. از طی کشیدن شرکت تا ارسال بسته‌های پستی، تلفن جواب دادن و از خستگی همان جا خوابیدن…!

شریل سندبرگ؛ زنی با سری شلوغ!

خانم Sheryl Sandberg مدیر ارشد عملیات فیس‌بوک است. او در ژوئن 2012 برای عضویت در هیئت مدیره فیس‌بوک انتخاب شد تا نخستین زن در این مقام باشد.
شریل سندبرگ در سال 2012 در فهرست سالانه 100 نفر تأثیرگذار در سطح جهانی به انتخاب مجله تایم، قرار گرفت. با در نظر گرفتن سهامی که او از فیس‌بوک و شرکت‌های دیگر دارد، میزان ارزش اموال او در ژوئن 2015 بیش از 1 میلیارد دلار برآورد شده است.
معروف است که او رأس ساعت 5 و سی دقیقه بعدازظهر دست از کار می‌کشد و ساعاتی را با خانواده می‌گذراند؛ اما به محض خوابیدن بچه‌هایش، کارش را تازه آغاز می‌کند و تا صبح به صورت آنلاین کار می‌کند.
خانم سندبرگ به سخت کوشی مشهور است و از نمادهایی است که برای سخت کوشی افراد موفق مثال می‌زنند.
او یک فرد بسیار موفق و با نفوذ یک شرکت چند میلیارد دلاری است، یک نویسنده بسیار موفق و یکی از معروف‌ترین حامیان برای کار و اشتغال زنان.
در حقیقت او علاوه بر کار، یک فعال اجتماعی است. به نظر شما سخت نیست یک فرد با این همه مشغله، کلی فعالیت اجتماعی هم انجام دهد و به خانواده‌اش هم رسیدگی کند؟

مایکل جردن؛ ثروتمندترین ورزشکار تاریخ!

شاید عده کمی باشند که مایکل جردن را نشناسند. آقای جردن یکی از مشهورترین، ثروتمندترین و تأثیرگذارترین ورزشکاران کل تاریخ است.
اگر میخواهید از سخت کوشی افراد موفق بدانید اما، مایکل جردن چنین لقب‌هایی را راحت به دنبال خودش نمی‌کشد.
او سختی‌های بسیار زیادی را تحمل کرده تا به چنین جایگاه عظیمی در ورزش جهان برسد.
زمانی که مایکل به تازگی وارد لیگ حرفه‌ای شده بود، کیفیت پرتاب‌هایش چندان جالب نبود، اما او برای برطرف کردن این مشکل دست روی دست نگذاشت و در فصل تعطیلات لیگ روزانه صدها پرتاب انجام می‌داد تا بالاخره توانست به جایگاه ایدئال و مورد نظرش برسد.
او پس از پایان تمرینات تیمی، حدود 5 ساعت در محل تمرین می‌ماند و تمرین پرتاب و دفاع انجام می‌داد. خودش تعریف می‌کند که در اوایل کارش، به شدت از طرف هم تیمی‌هایش مسخره می‌شده است؛ اما او به جایگاهی که در آینده به دست می‌آورد، باور داشته است. او می‌دانسته که روزی نتیجه این تمرینات طاقت فرسا را خواهد گرفت.
رفته رفته استعداد یاب های بسکتبال به وجود چنین پدیده‌ای پی بردند و او را کشف کردند.
مایکل اما هرگز دست از تلاش نکشید.
او برای بهتر شدن روزانه 5 ساعت بیشتر از دیگران تمرین می‌کرد. به نظر شما چند ورزشکار در جهان هستند که علاوه بر 6-7 ساعت تمرین، حاضرند 5 ساعت اضافه‌تر تمرین کنند؟
مارتین سورل، خستگی ناپذیر و تمام نشدنی
فایننشال تایمز به او لقب «مرد خستگی ناپذیر» داده است. آقای مارتین سورل که در حال حاضر مدیر ارشد اجرایی شرکت دبلیو پی پی است، هر روز ساعت 6 صبح در محل کار حاضر می‌شود و تا پاسی از شب کار می‌کند.
جالب است روزی یک مشتری ساعت 6 صبح به شرکت ایمیل می‌زند و بلافاصله پاسخش را دریافت می‌کند. پاسخ دهنده کسی نیست جز مدیر ارشد شرکت؛ مارتین سورل!

ایلان ماسک؛ دو برابر کار کن!

ایلان ماسک، مدیرعامل چندین شرکت میلیارد دلاری است.
او به خاطر اخلاق کاری خستگی ناپذیرش، مشهور است. در یک مصاحبه از او خواسته شد توصیه‌ای به کسانی که می‌خواهند راهش را بپیمایند، کند. او گفت: «به کارآفرینان دیگر توصیه می‌کنم برای موفقیت، باید دو برابر افراد معمولی تلاش کنند. اگر دیگران 40 ساعت کار می‌کنند، شما باید 80 ساعت کار کنید. این کار باعث می‌شود اثر مرکب عظیمی در زندگی شما ایجاد شود و به موفقیت برسید.»
بعد از سومین تلاش ناموفق برای پرتاب موشک به فضا در سال 2008، ماسک گفت:

هفت هفته بعد، اسپیس ایکس اولین شرکت خصوصی شد که با موفقیت، موشکی را به مدار زمین رساند…

ایندرا نویی؛ مادر خوب، تاجر خوب!

ایندرا نویی، کارآفرین، بازرگان و مدیر ارشد اجرایی آمریکایی هندی‌تبار است و در حال حاضر مدیر عامل اجرایی و رئیس هیئت مدیره شرکت پپسی.
خانم نویی در سال 2013 در رتبه 13 از فهرست قدرتمندترین زنان جهان نشریه فوربز قرار گرفت.
خانم نویی در حال حاضر یکی از قدرتمندترین و شناخته‌شده‌ترین زنان در تجارت است؛ اما او همین الآن هم تا ساعت 5 صبح در دفترش مشغول به کار است. در حالی که همه به خانه‌هایشان رفته‌اند…
خانم نویی اعتراف کرده است که ممکن است تمایل و تعهد شدید او به کارش، باعث شود مادر چندان خوبی به نظر نرسد! اما تمام تلاشش را می‌کند که با یک برنامه ریزی خوب، هر دو وظیفه را عالی انجام دهد.

کوبی برایانت؛ 10 ساعت تمرین در شبانه روز

در ادامه مقاله سخت کوشی افراد موفق میخواهیم به کوبی برایانت بپردازیم.
کوبی بین برایانت بسکتبالیست بازنشسته برجسته آمریکایی و تاجر است.
از او به عنوان بهترین بسکتبالیست تاریخ یاد می‌شود و به عقیده برخی کارشناسان برایانت از مایکل جردن هم بهتر بوده است.

امام موفقیت‌های او از استعداد خدادادی‌اش نبوده است!
او می‌گوید: «همیشه، همیشه، همیشه. واقعاً تشنه یادگیری بودم… بازی کردن با بچه‌های هم‌سن‌وسال خودت و حالا کمی بزرگ‌تر یک چیز است ولی من همیشه می‌خواستم تنه‌ام به تن بزرگ‌ترها بخورد، رقیب‌های جدی. هم تیمی‌های پدرم من را جدی نمی‌گرفتند. این موضوع دیوانه‌ام می‌کرد. اگر سه تا شوت پی در پی وارد حلقه می‌کردم کمی به من توجه می‌کردند ولی می‌گفتند چون بچه‌ام چندان جدی من را دفاع نمی‌کنند. آن لحظه‌ها بود که به خودم می‌گفتم: هر جور شده باید یک پرتاب دیگر داشته باشم، فقط یکی بیشتر و بعد بااام! به من می‌گفتند همین است بچه جان، همین! من تا جایی ادامه می‌دادم که مجبور شوند خیلی جدی و با خشونت دفاعم کنند، وقتی هم این کار را می‌کردند توپ به ردیف بیستم صندلی‌های سالن می‌رسید… از 14 سالگی عاشق بسکتبال بودم… قبل از آن در طول روز و آن هم هر روز بسکتبال بازی می‌کردم ولی دلیلش فقط عشقی بود که به این رشته داشتم. برایم چالشی بود که می‌خواستم از پسش بر بیایم. از ساعت 4 صبح به مدت 8 تا 10 ساعت هر روز بسکتبال بازی می‌کردم… آن‌هایی که دوست دارند شب‌ها وقتی به خانه برمی‌گردند، پازل‌ها را درست کنند در نظر بگیرید؛ بعضی‌ها پازل 20 قطعه‌ای درست می‌کنند، بعضی‌ها 50 قطعه‌ای و بعضی‌ها پازل هزار قطعه‌ای. در ذهنم همیشه به خودم می‌گفتم اگر قرار است روزی بازیکن بزرگی در بسکتبال باشی باید به پازل 5 میلیون قطعه‌ای حمله کنی. خب در این میان همه قطعات را هم نداشتم ولی خودم به ساختنشان دست زدم. ایده اینکه نتیجه خواهد داشت را همیشه در سرم داشتم ولی مطمئن نبودم. واقعاً فوق العاده بود. نیمه‌های شب از خواب بیدار می‌شدم تا تمرین کنم و به نظرم این چیزها طبیعی نبود. همیشه ساعت 2 یا 4 صبح از خواب بیدار می‌شدم تا تمرین کنم. همیشه.»