محمد تورنگ نوشت: آنچه در ادامه آمده يادداشتي است در پي انتشار يادداشت هفته گذشته روزنامه «اعتماد» تحت عنوان
«آقاي طلايي، سردار بمانيد»
كه ميخوانيد. مقاله پرمهر دوست فرهيخته و خبرنگار پرسابقه حوزه حوادث،
جناب سينا قنبرپور خطاب به سردار مرتضي طلايي در جريده اعتماد، براي
نگارنده به عنوان همكار گذشته و دوستان انشاءالله هميشگي آقاي طلايي، از
چند جهت جذاب و پراهميت بود. اما آنچه انگيزه اصلي نگارش اين وجيزه شد، طعم
خوش به ياد آوردن ايام پرخاطره سالهاي فعاليت در اطلاعرساني فرماندهي
انتظامي تهران بزرگ و تجربه موفق همراهي و همياري حوزه رسانه براي ايجاد و
بسط امنيت پايدار بود. تاكيد و تكيه نويسنده عزيز بر موفقيتهاي به ياد
ماندني آن روزها، گرچه براي ايشان قرين حسرت بر خروج آقاي طلايي از حوزه
اجرا و ورود ايشان به عرصههاي تقنيني است، اما براي من فرصت تكرار و مرور
چرايي و چگونگي رقم خوردن آن تجربههاي موفق و نقش شخصيت اول آن نوشتار،
منش و روش او و نوع نگاهش به مسائل، تكاليف و فرصتهاي خدمت به نظام و مردم
عزيز ايران است. در اين نوشتار به دور از هرگونه مداهنه و تعارف و از
آنجايي كه اساسا تحليل مسائل سياسي و اجتماعي تعارف را نميپذيرد، سعي شده
است نكاتي بر حسب تجربه و تكليف درباره آقاي طلايي ذكر شود.
براي من كه ساليان طولاني دوستي و همكاري با آقاي طلايي را تجربه
كردهام، او را خواه در لباس شرف و افتخار دفاع از دين و ميهن، خواه در
كسوت پليس و حافظ ارزشها، نظم و امنيت جامعه، چه در مسند يكي از
قانونگذاران و ادارهكنندگان كلانشهر تهران و چه در قامت كانديداي انتخابات
مجلس، فردي يافتم كه هيچ گاه در كمين جايگاهي نبوده است؛ بلكه تلاش كرده
در هر فرصت خدمتي كه قرار دارد، از حداكثر ظرفيتهاي موجود براي خدمت به
مردم بهره گيرد، در عين اينكه هيچ گاه نيز از مسووليت شانه خالي نكرده است.
اگر راي بالاي مردم در انتخابات شوراها را نمره قبولي كارنامه او پس از
يك دوره بدانيم، به هيچ عنوان گزاف نخواهد بود كه سهمي از موفقيتهاي
مجموعه مديريت كلانشهر تهران را نيز ثمره تلاش يك تيم كاري و فكري قلمداد
كنيم كه او به عنوان يك عضو در كسوت رياست و عضويت «كميسيون فرهنگي-
اجتماعي شوراي اسلامي شهر»، براي تبديل يك نهاد خدماتي به نهادي اجتماعي و
پاسخي به اعتماد شهروندان، فعاليتهاي گستردهيي در سطوح خرد و كلان نظام
سياستگذاري كشور داشته است.
سردار طلايي همواره آمادگي خود را براي كمك و خدمت در هر جايگاهي كه
بتواند قدمي در ارتقاي كيفيت زندگي مردم و سربلندي نظام داشته باشد، اعلام
كرده است و دريغ كه سينا قنبرپور عزيز، دور ماندن سردار طلايي از حوزههاي
اجرايي به سبك گذشته، موضوعي است كه به ضروريات امروز جامعه و تكاليف ديني و
سياسي او برميگردد. اما اينكه فردي با هر سطح از توانايي جايگاهي بزرگتر
از جايگاه صندلي مجلس داشته باشد، ادعايي كه برادرمان در مقاله خود درباره
آقاي طلايي داشت، درست نيست و نگارنده با آن موافقتي ندارد زيرا مجلس
عصاره فضايل يك ملت است، نهادي كه به تعبير رهبر معظم انقلاب، بسان
تنظيمكننده ريل توسعه كشور عمل ميكند، و اگر سهم مرتضي طلايي از انتخابات
مجلس و تشكيل مجلس پويا و كارآمد، حتي فقط طرح دغدغهها و افزودن بر شور و
نشاط انتخاباتي و حضور آگاهانه مردم باشد، باز هم مجال اغتنام به واسطه
ايجاد و بهرهبرداري از تمام فرصتهاي خدمت است. براي طلايي كه هميشه
تكليفگرايي و عمل به آن سرلوحه تصميمگيريها بوده، به اعتقاد نگارنده
انتخابات مجلس نهم و حضور در آن نيز نميتواند خارج از اين الگو و ساختار
فكري قرار بگيرد. اگر باور داشته باشيم كه هركس در اين جامعه و نظام تكليفي
بر عهده دارد و عمل شايسته و اهتمام به آن اولويت اول و اولي بر هر چيز
ديگري است، آنگاه ديگر شكافي ميان «در مسند اجرا» يا «صندلي تقنين» نشستن
وجود نخواهد داشت. مهم به فعليت رساندن تمام ظرفيتهاي ممكن و بهرهبرداري
از تمام فرصتهاي خدمت است.
اميدوارم كه سردار طلايي به عنوان دوست مشترك نگارنده و آقاي قنبرپور،
همواره همانگونه كه او را شناختيم بماند و به لطف و مرحمت خداوند در خلق و
ايجاد فرصتهاي و تجربيات موفق خدمتگزاري به مردم و نظام، توانا و سربلند
باشد.
بیاین ببینید برای یه رای چیکار میکنه. چه خرجا و چه برنامه ها که از معیار های یه نماینده به دوره. من که بهش رای نمیدم.