به گزارش بولتن نیوز، در حالی که جنگ در سرتاسر اوکراین بیداد می کند، دو نسخه از واقعیت که زمینه ساز درگیری هستند، به شکاف عمیقی خیره می شوند و هیچ کدام حقیقتی را به دیگری واگذار نمی کنند.
دیدگاه رایجتر و آشناتر در غرب، بهویژه در ایالات متحده، این است که روسیه همیشه یک کشور توسعهطلب بوده است و رئیسجمهور کنونی آن، ولادیمیر پوتین، تجسم آن جاهطلبی ضروری یعنی ساختن یک امپراتوری جدید در روسیه است:
جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا در 24 فوریه 2022 گفت: «این در مورد تمایل پوتین برای امپراتوری به هر وسیله لازم، همیشه در مورد موضوع تهاجم ؛ واضح و آشکار بود.
دیدگاه مخالف استدلال میکند که نگرانیهای امنیتی روسیه در واقع، واقعی است و روسها گسترش ناتو به شرق را علیه کشورشان میدانند. مواضع پوتین برای سالها روشن بوده است که در صورت ادامه گسترش ناتو به سوی مرزها ، احتمالاً با مقاومت جدی روسها حتی با اقدام نظامی مواجه خواهد شد.
این دیدگاه فقط توسط روس ها وجود ندارد. برخی از کارشناسان بانفوذ سیاست خارجی آمریکا نیز آن را پذیرفته اند.
از جمله، ویلیام جی. برنز، مدیر سیا در دوران بایدن، از سال 1995 در مورد تأثیر تحریک آمیز گسترش ناتو بر روسیه هشدار داده است. این زمانی بود که برنز، یک افسر سیاسی در سفارت ایالات متحده در مسکو، به واشنگتن گزارش داد که «خصومت نسبت به گسترش ناتو تقریباً در سراسر طیف سیاسی داخلی در اینجا یعنی روسیه احساس می شود.
اکنون، دیدگاه غرب این است که این اتحاد دیگر یک اتحاد ضد روسیه نیست، بلکه در عوض نوعی قرارداد امنیت جمعی با هدف محافظت از اعضای خود در برابر تجاوزات خارجی و ترویج میانجیگری مسالمت آمیز درگیری ها در داخل ائتلاف است.
ناتو با به رسمیت شناختن حاکمیت همه دولت ها و حق آنها برای متحد شدن با هر کشوری که مایل بودند، به مرور زمان به درخواست های دموکراسی های اروپایی برای پیوستن به این اتحاد پذیرفت. اعضای سابق پیمان ورشو تأسیس شده توسط شوروی، که نسخه شوروی ناتو بود، در سال 1990 به همراه سه جمهوری شوروی سابق - استونی، لتونی و لیتوانی - در سال 2004 به ناتو وارد شدند.
دیدگاه غرب این است که کرملین باید درک کند و بپذیرد که فعالیتهای ائتلاف، از جمله مانورهای مملو از تانکهای آمریکایی که در کشورهای نزدیک بالتیک به صحنه میروند و موشکهای مستقر در لهستان و رومانی - که ایالات متحده میگوید ایران را هدف قرار دادهاند. تهدیدی برای امنیت روسیه نیست.
نخبگان روس و افکار عمومی گسترده هر دو مدتهاست که با چنین گسترشی، یعنی قرار دادن راکت های آمریکایی در لهستان و رومانی و تسلیح اوکراین به تسلیحات غربی مخالف بوده اند.
زمانی که دولت رئیس جمهور بیل کلینتون برای وارد کردن لهستان، مجارستان و جمهوری چک به ناتو اقدام کرد، برنز نوشت که این تصمیم "در بهترین حالت زودرس و در بدترین حالت بیهوده تحریک آمیز بود."
وی ادامه داد: «در حالی که روسها در غم و اندوه و احساس ضعف خود غوطهور شدند، طوفانی از تئوریهای «خنجر از پشت» به آرامی گسترش یافت و اثری منفی بر روابط روسیه با غرب گذاشت که برای دههها باقی خواهد ماند.
در ژوئن 1997، 50 کارشناس برجسته سیاست خارجی نامه ای سرگشاده خطاب به کلینتون امضا کردند که در آن می گویند: «ما معتقدیم که تلاش کنونی ایالات متحده برای گسترش ناتو... یک اشتباه سیاسی با ابعاد تاریخی است» که «ثبات اروپا را متزلزل خواهد کرد».
در سال 2008، برنز، سفیر وقت آمریکا در مسکو، در بیش از دو سال و نیم گفتگو با بازیکنان کلیدی روسیه به وزیر امور خارجه کاندولیزا رایس نوشت، : «ورود اوکراین به ناتو برجسته ترین خط قرمز برای نخبگان روسیه (نه فقط پوتین) است.،
با تندترین منتقدان لیبرال، من هنوز کسی را پیدا نکرده ام که اوکراین را در ناتو چیزی جز چالش مستقیم با منافع روسیه نداند.
بسته به اینکه علت آن را امپریالیسم روسیه یا توسعه طلبی ناتو بدانیم، پیامدهای متفاوتی برای بحران فعلی وجود دارد.
اگر فکر میکنید که جنگ در اوکراین کار یک امپریالیست مصمم است، هر اقدامی که کمتر از شکست روسها باشد، شبیه مماشات مونیخ 1938 خواهد بود و جو بایدن به نویل چمبرلین، نخستوزیر بریتانیایی بدل میشود که به خواستههای هیتلر برای گسترش قلمرو پذیرفت. در چکسلواکی تنها زمانی که نازیها پیوسته به سوی جنگ میرفتند، فریب خورده بود.
با این حال، اگر شما معتقدید که روسیه نگرانی های مشروعی در مورد گسترش ناتو دارد، درها برای بحث، مذاکره، مصالحه و امتیازات باز است.
با گذراندن دههها به مطالعه تاریخ و سیاست روسیه، من معتقدم که در سیاست خارجی، پوتین معمولاً بهعنوان یک واقعگرا عمل میکند، غیرعاطفی و غیراخلاقی پویایی قدرت را در میان دولتها ارزیابی میکند. او به دنبال متحدان احتمالی آماده برای در نظر گرفتن منافع روسیه است - اخیراً او چنین متحدی را در چین پیدا کرده است - و زمانی که معتقد است روسیه در معرض تهدید است، مایل است به نیروی مسلح متوسل شود.
اما گاهی او همچنین بر اساس تمایلات ایدئولوژیک خود، که شامل تاریخ ساخته او از روسیه است، عمل کرده است. گهگاهی، مانند تصرف کریمه در سال 2014، و با عجله، مانند تصمیم فاجعهبارش برای حمله به اوکراین، رفتار تکانشی انجام میدهد. الحاق کریمه پس از انقلاب میدان دمکراسی اوکراین در سال 2014، هم یک ضرورت راهبردی برای حفظ پایگاه دریایی دریای سیاه در سواستوپل و هم یک توجیه ملی گرایانه را با هم ترکیب کرد تا مهد خیالی مسیحیت روسیه و فتح تاریخی تزارها را به ارمغان آورد. بازگشت به دامان "سرزمین مادری".
احساس پوتین از ناامنی روسیه در برابر ناتوی بسیار قدرتمندتر، واقعی است، اما در جریان بن بست کنونی بر سر اوکراین، اظهارات اخیر او تب و تاب و حتی پارانوئیدتر شده است.
پوتین که معمولاً عقل گرا است، اکنون به نظر می رسد که صبر خود را از دست داده و تحت تأثیر احساسات خود قرار دارد.
پوتین به اندازه کافی تاریخ می داند که تشخیص دهد روسیه با - از دست دادن بخش هایی از لهستان، اوکراین، فنلاند و شرق ترکیه پس از انقلاب 1917 - به جز دوره کوتاهی قبل و بعد از جنگ جهانی دوم که استالین جمهوری های بالتیک را ضمیمه کرد و تکه هایی از فنلاند و سرزمین های متحد لهستان بین جنگ با اوکراین شوروی در قرن بیستم توسعه نیافته است.
پوتین خود از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991، از دست دادن یک سوم قلمرو سابق و نیمی از جمعیت آن آسیب دیده بود. در یک لحظه، اتحاد جماهیر شوروی ناپدید شد و روسیه خود را بسیار ضعیف تر و آسیب پذیرتر در برابر قدرت های بزرگ رقیب دید.
بسیاری از روس ها با پوتین موافق هستند و احساس رنجش و تحقیر، همراه با نگرانی از آینده دارند. نظرسنجی ها و تحلیلگران سیاسی روسی می گویند که اکثراً آنها خواهان جنگ نیستند.
رهبرانی مانند پوتین که احساس میکنند در گوشه و کنار قرار گرفتهاند و نادیده گرفته میشوند، ممکن است حمله کنند. او پیش از این تهدید کرده است که در صورت تلاش فنلاند و سوئد بی طرف برای پیوستن به ناتو، «عواقب نظامی و سیاسی» خواهد داشت. همانطور که گرجستان در سال 2008 از این ماجرا درس آموخت، ناتو کشورهای کوچکی را در مرز روسیه به خطر انداخته است که آرزوی پیوستن به این اتحاد را دارند.
میتوان شگفتزده کرد - مانند دیپلمات آمریکایی جورج اف. کنان، پدر دکترین مهار جنگ سرد که در سال 1998 نسبت به گسترش ناتو هشدار داد - آیا پیشرفت ناتو به سمت شرق امنیت کشورهای اروپایی را افزایش داده یا آنها را آسیب پذیرتر کرده است.
منبع: تبریز امروز
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com