قرار عاشقانه یک خبرنگار

به گزارش بولتن نیوز؛ فاطمه شایسته پهلوان خبرنگار بولتن نیوز در مشهد در از مراسم عرفانی سالگرد حاج قاسم نوشت: دوسال از شهادت حاج قاسم و همراهانش میگذرد و هرچه به سال روز شهادت نزدیک تر میشویم حال و هوای مردم هم رنگ و بوی مکتب حاج قاسم را له خود میگرد.

در این ایام از هرکس در مورد حاج قاسم سوال پرسیده میشد با بغض عجیبی در صدا و گاهی به همراه مروارید های اشک به سوال ها جواب میدادن.

امروز سال روز شهادت حاج قاسم است؛ باخبر شدیم امشب ساعت یک و بیست و دو دقیقه مراسم یاد واره شهادت سردار دلها و یاران اسمانی ایشان در مسجد رضویه واقع در چمن 59 به یاد ساعت شهادت حاج قاسم شروع میشود.

ساعت دوازده بامداد به وقت مشهد به محل اعضام شدیم؛ باورش برایمان سخت بود. حجله زیبایی باعکس حاج قاسم مقابل درب مسجد بود؛ تمام فضای مسجد با سخنان حاج قاسم و عکس شهدا و...  دیزاین شده بود.

در ادامه خبر فاطمه شایسته خبرنگار حاضر در صحنه نوشت: پسر بچه ای را کنار عکس شهید حاج قاسم نشسته بود و برگه ای در بغل دارد و مثل ابر بهار گریه میکند؛ برای عوض کردن حالش پرسیدم: اقا کوچولو ژنرال سلیمانی رو
میشناسی؟  گفت:*نه! ولی حاج قاسم نامی میشناسم که خودش رو سرباز مردم می دونست*.

پرسیدم این حاج قاسم که میگی کجاست؟ گفت:*همین جاست!*

به قلبش اشاره کرد و برگه دستش را بهم نشان داد و گفت:*حاج قاسم هنوز اینجاست! شاید ادم های بد به شهادت رسونده باشنش ولی برای ما همیشه زنده ست و تو قلب ما جاداره* نقاشی در دستانش کار خودش بود نقاشی ساده ولی پر مفهومی بود.

میان مردم حاضر در مراسم چرخ میزدم که؛ اقای ارجایی؛ شهر دار مشهد را دیدم! برایم جالب بود که کسی نگفته بود ایشون در مراسم حضور دارن تا خبر نگار ها در مراسم حضور پیدا کنن علت این کار را از جناب سرهنگ طالبی جویا شدم؛ گویا ایشون هم از حضور شهر دار تاره باخبر شده بودن؛ علت را از خود ایشان جویا شدم که گفتن:*دخترم من برای دل خودم تو این مراسم شرکت کردم نه دل بچه های رسانه! میخواستم ناشناس باشم که گویا موفق نبودم!*

به سمت جایگاه شام غریبان سردار دلها رفتم همه شمع روشن میکردن *ناگهان صدای گریه و شیون بلند شد؛ به سمت درب رفتم دیدم پیکر شهیدی وارد مراسم شد*. همه در حال و هوای خودشون بودن اونجا متوجه شدم که مراسم مورد قبول شهدا بوده چرا که بی ریا برگزار شده بود و سند این حرفم پیکر شهیدی است که بدون هماهنگی وارد مراسم شد و مهر قبولی را بر مراسم *قرار عاشقی*زد. امید وارم سال دیگه در تمام کشور و تمام مساجد چنین مراسم هایی را داشته باشیم.