گروه اجتماعی: عباس طاهری در یادداشت پیش رو بهمواجهه رسانهها در خصوص موضوع مشکلات بیآبی و ناآرامیهای خوزستان پرداخته و بهدوراز هیجانات برخی از این رسانهها، نگاهی کارشناسانه به مشکلات آبی این استان دارد و مینویسد: الآن که چند روزی از آرام شدن خوزستان میگذرد، شاید بتوان این متن را که چند روز پیش نوشتم بدون پیشداوری مطالعه کرد.
به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت به شرح زیر است:
1- بحث اول مواجهه غیردقیق، غیر کارشناسی و متأثر از احساسات رسانهها، کنشگران و مسئولان با موضوعات اینچنینی مانند سیل یا خشکسالی در خوزستان است. وایرال شدن اطلاعات و گزارههای مغشوش و اشتباه در این موارد بهشدت افزایش پیدا میکند، طوری که درنهایت کسی متوجه نمیشود اصل مشکل کجاست و چه طور باید سراغش رفت و راهحلش چیست؟! در حاشیه این قضیه و در نبود اطلاعات دقیق این فرصت طلایی برای آدمهای مسئول فراهم میشود که بگویند "ببینید در ۴۰ سال گذشته کلاً اینجوری سیاستگذاری کردیم که به اینجا رسیدیم " و همه مسئولیت بپذیرند بهغیراز ما و دریغ از یک خط توضیح که در دوره مسئولیتشان دقیقاً چه کردند...
بگذارید بحث را با مثالی پیش ببرم.
سر قضیه سیل دو سال پیش تعدادی از دوستان رسانهای و غیر رسانهای ما رفتند خوزستان که مشکل را از نزدیک ببینند. (که حتماً کار خوبی بوده و هست) این رفقا وقتی مشکلات کشاورزانی که کشتشان زیرآب رفته بود را دیدند، اصرار شدیدی را شروع کردند که فشار بیاورید کشت شلتوک برنج تو خوزستان آزاد شود (این خواسته کشاورزان بود). در اثر این فشارها و همراهی بخشی از مسئولان این اتفاق افتاد. همان زمان دوستان کارشناس میگفتند گول ترسالی امسال را نخورید. کشت شلتوک بهشدت برای کشاورز سودآوری دارد ولی آب زیادی مصرف میکند و بارشها کمی کم شود بحران درست میکند. از سمت دیگر نمیشود به کشاورز گفت برنج کشت نکن و اگر مجوزش رو دادی برای پس گرفتنش باید درگیریهای مشابه همین روزها را ببینیم.
2- از ۱۶۰ مترمکعب بر ثانیهای که از ابتدای هفته رهاشده از پشت سد حدود ۸ مترمکعبش به هور میرسد. بقیهاش کجاست؟ حالا دقیقاً آن رفتار از سر احساس و غیر کارشناسی سر قضیه گاومیشها و هور دارد تکرار میشود.
رسانه، مسئول و کنشگر دست در دست فشار میآورند که خروجی آب سد کرخه را بیشتر کنید. آب رها میشود و بالاخره به هور میرسد. تصاویر و متنهای احساسی از گاومیشها و بچههایی که دارند از پشت گاومیشها کلهمعلق میزنند توی آب همه رسانهها را پرکرده است؛ اما واقعیت چیست؟ واقعیت این است که ورودی رودخانه کرخه بیشتر از ۷۰ درصد نسبت به پارسال کمتر شده و پشت سد کاملاً خالی است. رها کردن این میزان آب یعنی دقیقاً کمتر از دو ماه دیگر نهتنها برای هور و گاومیشها آبی نخواهد بود، بلکه با مشکل آب شرب هم مواجه خواهیم شد و کشت محصول استراتژیک گندم هم طبعاً از بین میرود؛ یعنی علاوه بر مشکل آب گاومیشها، مشکل آب شرب و آب کشاورزی نرمال را هم خواهیم داشت!
در مناطق نزدیکتر به سد هم کشاورز خوزستانی برنجکار میبیند که آب بیشتر شده و برای کشت دوم و سوم شلتوک آماده میشود... ورود به این موضوعات مسئولیتپذیری بالایی میطلبد. طبعاً بیمحابا دمیدن در مطالبهای که آینده را سختتر میکند مسئولانه نیست...
3- هور که محل دعوای این روزهاست در حوضه آبریز کرخه است. از بالادست کرخه هم هیچ پروژه انتقال آبی تعریفنشده است. همه پروژههای انتقال آب روی سرشاخههای دز و کارون تعریفشدهاند که الآن درگیر تنش آبی نیستند.
فارغ از اینکه کسی این سؤال را نه میپرسد و نه پاسخ میدهد که مجموع آبی که از این تونلها منتقل میشود چقدر است و چقدر در کل مشکل آب خوزستان نقش دارد؟
خوب باید به عدد و رقمها توجه کنیم تا متوجه بشویم تأثیر این ماجرا چیست. اگر عددها درست در ذهنم باشد، مجموع آبی که از سرشاخههای کارون و دز به اصفهان و یزد (عمدتاً با مصرف شرب) منتقل میشود حدود ۷۷۰ میلیون مترمکعب در ترسالیها هست. مجموع آورده این دو رودخانه حدود ۲۸ میلیارد مترمکعب هست؛ یعنی حدود ۳ درصد از آب این دو رودخانه منتقل میشود.
اما الآن اگر از خوزستانیها بپرسید چرا آب هور کمِ است یکصدا میگویند که آب ما را بردهاند و دادهاند به فولاد مبارکه و ... گاومیشهای ما آب ندارند.
تأکید میکنم هور را کرخه تغذیه میکند و از سرشاخههای کرخه هیچ پروژه انتقال آبی تعریفنشده است!
واقعیت این ست که آورده آبی کرخه بالای ۷۰ درصد به دلیل خشکسالی کم شده و در مسیر رسیدن به هور هم آب برای کشت شلتوک برداشت میشود. ولی در خوزستان کسی این را باور نمیکند. چون نفع ذینفعان قومی و طایفهای در خود استان بهخصوص هرچه به شمال استان نزدیکتر میشویم در نپذیرفتن این واقعیتهای واضح و انداختن مشکل به عهده یک دشمن فرضی ست.
مثلاً میگویند در اصفهان برنج کشت میشود (که البته نباید بشود) ولی نمیگویند مساحت زیر کشت برنج در اصفهان ۶۳۰ هکتار است و در خوزستان ۲۵۰ هزار هکتار است. (اعداد را از ذهن گفتم شاید دقیق نباشد ولی نسبتها همین حدود است) مشخص است که این عدد سطح زیر کشت اصفهان واقعاً تأثیری در بحران آبی خوزستان ندارد. ولی شلتوککار خوزستانی حتماً حاضر نیست این را بپذیرد.
درباره اینکه وزارت نفت چقدر به مسئولیتهای اجتماعی در خوزستان عمل کرده است (که خوب نقص جدی در این بخش واضح است) و نقش نفت در خشکیدن هور، ترجیح میدهم سکوت کنم که واضح است چه کردهاند.
4- وزارت نیرو، جهاد کشاورزی و نفت زیرمجموعه دولتاند و باهم این وضع را ساختند. درباره اینکه چرا صنایع سنگین با مصرف آب بالا در مرکز کشورند باید صحبت شود. درباره کشت شلتوک و نیشکر حکومت مسئول است مردم را توجیه کند و نمیکند. (رسانهها عکس کار قبلیشان را انجام بدهند) درباره تخریب محیطزیست، پنهانکاری و لابیهای محرمانه، بودجههای کلانی که وارد استان میشود و معلوم نیست که چه میشوند، درباره ظلمی که به اعراب میشود در توزیع مسئولیتهای استانی، درباره نبود نیروی بومی در رأس، به کار نگیری! نیروهای بومی در پروژهها، از آمایش سرزمینی که وجود ندارد تا خطوط انتقال آبی که ساخته نشده، از الگوی کشت اشتباه تا جلوگیری نکردن از برداشت غیرمجاز آب، از فجایع مدیریتی فاضلاب و تصفیه آب شهرهای جنوبی تا نوع استفاده شهرهای شمال استان و هزاران هزار نکته دیگر میتوان حرف زد! اما اینها راهکارهای قطعی نیست.
5- خلاصه مشکلات را شاید بتوانم اینطور لیست کنم:
۱. ندادن حقابه رودهای کارون و کرخه
۲. سدسازی و تونلهای انتقال آب بیرویه بدون توجه به محیطزیست و پیوستهای اجتماعی
۳. لایروبی نکردن رودها و طرحهای آبخیزداری
۴. عدم لولهکشی آب به روستاها و عدم توجه ماشینهای انتقال آب
۵. کشاورزی سنتی و مدرنیزه نشدن آبرسانی
۶. تصفیه نبودن آب اغلب شهرهای استان در حد بیماری پوستی و سرطانی و...
۷. وجود تأسیسات نفتی و پتروشیمی
۸. تبعیض نسبت به مناطق عربی
۹. نبود فاضلاب شهری و کانالهای مهار آبهای سطح
6- راهکار؟ خب همینها را بسپارید دست مدیر توانمند و با برنامه در کنار پیوست رسانهای و قضایی. ترک فعل را جرم انگاری کنیم و مدعیالعموم سفت بنشیند بالای سر مسئول که اگر در برنامه به هر علتی کار پیش نرفت پوست سر مسئول را بکنند. همزمان رسانهها دستبهکار شوند درباره اصلاح الگوی کشت مردم را توجیه کنند. به اعتراضات هم در رسانه ملی سهمی بدهیم که حرف مردم شنیده شود.
راستی مدیران قبلی را هم سر کوتاهیهایشان به صلابه بکشید...
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
واقعا توی ذوقم حورد...!!!
مگردرهمین خوزستان مناطق بختیاری نشینی مثل مسجدسلیمان واندیکا که آنهمه محرومیت وکمبودامکانات دارند عرب هستند....؟
خوب این تبعیضی که شمامی گویید گروهک تروریستی «الاحوازیه» هم می گوید ...!!!
یعنی فقط درحق عربها تبعیض شده؟؟
مناطقی مثل دهدز که بین دوتاسدکارون واقع شده ومشکل کمبودآب دارد هم عرب نشینه؟؟؟
این چه تحلیلیه...؟؟؟!!!!!
ن