۱۶- Shaun Of The Dead
(ادگار رایت، ۲۰۰۴)
درست بعد از موفقیت ریچارد کرتیس در عرصهی فیلمهای کمدی رمانتیک بریتانیایی با فیلم «در واقع عشق»، ادگار رایت این ژانر را با ژانر وحشت درآمیخت. این فیلم کمدی رمانتیک زامبی، حرفهی کاری رایت، سایمون پگ و نیک فراست را متحول کرد.
۱۷- Brokeback Mountain
(انگ لی، ۲۰۰۵)
با این که زمان زیادی از پخش فیلم «کوهستان بروکبک» نمیگذرد، اما این فیلم یکی از فیلمهای پیشگام سینما بود. فیلم بازیهای بینظیر جیک جیلنهال و هیث لجر را به تصویر کشید. این فیلم در بفتا و مراسم کن غوغایی به پا کرد، با این حال در یکی از عجیبترین تصمیمهای هیئت داوران اسکار، اسکار بهترین فیلم را به «تصادف» باخت.
۱۸- Pan’s Labyrinth
(گیرمو دل تورو، ۲۰۰۶)
با تصاویر تخیلی تاثیرگذار و برداشتهای نفسگیر و خشناش از جنگ و فاشیسم، «هزارتوی پن» تمام المانهای فیلمهای دل تورو را در خود دارد. این فیلم احساسی و بی نظیر، داستان اوفلیا و تلاشش برای انجام سه ماموریت، دل تورو را به عنوان یک فیلمساز بینظیر به همه اثبات کرد. این فیلم به راحتی داستانهای تخیلی را با ماجراهای جذاب شخصیتهایش ترکیب کرده است.
۱۹- No Country For Old Men
(برادران کوئن، ۲۰۰۷)
فیلم نئو وسترن خشن و خوشساخت برادران کوئن در اصل یک فیلم مهیج نفسگیر با طراحی صدایی بینظیر است. این فیلم در هر صحنه، هنرش را در روایتگویی به رخ میکشد.
۲۰- The Dark Knight
(کریستوفر نولان، ۲۰۰۸)
اگر «بتمن آغاز میکند» یک ادیسهی روانشناسانه باشد که بروس وین را در دل مخاطب جا کرده است، «شوالیهی تاریکی» یک داستان جنایی عظیم است که در ابعادی گسترده روایت میشود. داستان مهیج و روایتگویی آن خارقالعاده است و پیچشهای شخصیتهای آن موهای تنتان را سیخ میکند. علاوه بر آن هیث لجر در نقش جوکر ، شخصیت منفی که سایهاش را بر روی شهر گاتهام انداخته است، جلوی دوربین رفته است. یک فیلم کتابهای کمیک برجسته که حرف زیادی برای گفتن دارد.
۲۱- Avatar
(جیمز کامرون، ۲۰۰۹)
با اینکه داستان علمی تخیلی جیمز کامرون مخالفانی هم دارد، اما «آواتار» از همان ابتدا خیلیها را جذب خودش کرد. این فیلمساز موفق شد سیارهاش را آنچنان زیبا و هیجانانگیز خلق کند (به همراه یکی از بهترین جلوههای ویژهی سهبعدی سالهای اخیر) که مخاطب را به شدت درگیر آن کرد. به این ترکیب مقابلهی همیشگی خوب و بد را هم اضافه کنید و ترکیب نهایی یکی از بزرگترین و هیجانانگیزترین ماجراهای سالهای اخیر سینما را شکل خواهد داد.
۲۲- Inception
(کریستوفر نولان، ۲۰۱۰)
کریستوفر نولان بعد از «شوالیهی تاریکی» با بلاکباستری بدیع که در آن اشارههایی از اکشن باند و «ماتریکس» به چشم میخورد، بازگشت. «تلقین» که ترکیبی بیپایان رویاهایی درون یکدیگر بود، هنوز هم مخاطب را با پیچشهای داستانیاش شوکه میکند.
۲۳- Bridesmaids
(پال فیگ، ۲۰۱۱)
تا سال ۲۰۱۱ دوران اینچنین کمدیهایی برای مردان هالیوود تمام شده بود، تا این که «ساقدوشها» نفس تازهای به این ژانر بخشید. کمدی پال فیگ با ستارههایش کریستین ویگ، مایا رودولف و ملیسا مککارتی لبخند را بر لب مخاطب آورد. اما علاوه بر اینها، این فیلم موفق شد شخصیتهایش را همراه با مشکلاتشان به دقت به تصویر بکشد. این فیلم با فروش باورنکردنیاش در گیشه ثابت کرد کمدیهای با شخصیتهای اصلی زن، فراتر از چیزی بودند که تهیهکنندگان مرد سالها سعی داشتند به همه بقبولانند.
۲۴- Avengers Assemble
(جاس ویدون، ۲۰۱۲)
چهار سال بعد از اولین فیلم «آیرونمن»، استودیوی مارول آیرونمن، کاپیتان آمریکا، ثور، هالک، عنکبوت سیاه و شاهینچشم را در کنار یکدیگر جمع کرد. قاعدتا فیلمی با شش شخصیت اصلی که پیش از آن پنج فیلم دیگر از آنها بر روی پرده رفته بود، بر روی کاغذ شانسی برای موفقیت نداشت. اما کارگردان-فیلمنامه نویس آن جاس ویدون روایتگویی کمیک فیلم را تبدیل به ساختاری سینمایی کرده و به همراه فیلمنامهای بینظیر و پر از صحنههای از اتحاد شخصیتهای اصلی آن را ارائه کرد. این فیلم به معنای واقعی کلمه، یک معجزه بود.
۲۵- Gravity
(آلفونسو کوآرون، ۲۰۱۳)
شاخصههای بلندپروازانهای که سبک سینمایی آلفونسو کوآرون را تعریف میکنند، این بار در فضای بیرون از کرهی زمین و در یک فیلم علمی-تخیلی مهیج دیده شدند. فیلمبرداری سیال و در فضای بدون جاذبهی زمین امانوئل لوبزکی تلاش دکتر رایان استون (ساندرا بولاک) را برای زنده ماندن در برابر کیهان بیانتها و رهایی او از انزوای درونی و تولد دوبارهاش را در یک داستان ۹۱ دقیقهای نفسگیر به مخاطب ارائه کرده است.
۲۶- Birdman
(الخاندرو گونسالس اینیاریتو)
انتخاب مایکل کیتون برای بازی در نقش بازیگری که هنوز درگیر روح ابرقهرمانی که نقش او را سالها قبل بازی کرده بود، فقط بخشی از المانهایی است که «بردمن» را به فیلمی بینظیر تبدیل میکند. این فیلم که مهر تائید دیگری بر توانایی فیلمبردار امانوئل لوبزکی است، داستان اینیاریتو از بازیگری گیرافتاده در بحران را در قالب یک فیلم برداشت بلند به تصویر کشیده است.
۲۷- Mad Max: Fury Road
(جرج میلر، ۲۰۱۵)
این فیلم که ۳۰ سال بعد از «مکس دیوانه: آنسوی تاندردوم» بیرون آمد، تمام المانهای تصویر سینمایی که کارگردان این اثر سی سال پیش در ذهن خود داشت را به شکلی تکامل یافته بر روی پرده برد. تعقیب و گریزهای ماشینی این فیلم در صحرا کاملا استثنایی بوده و فیلم شخصیت جدید و فراموشنشدنی را با بازی شارلیز ترون به همه معرفی میکند.
۲۸- Moonlight
(بری جنکینز، ۲۰۱۶)
«مهتاب» در طی سه خط داستانیاش به لحظههای کوتاهی میپردازد که تاثیر زیادی بر روی زندگی یک فرد دارند. این فیلم بینهایت زیبا با گرفتن اسکار بهترین فیلم، جای پای خودش را در فیلمسازی آفریقایی-آمریکایی محکم کرد.
۲۹- Get Out
(برو بیرون، ۲۰۱۷)
اولین تلاش جوردن پیل برای کارگردانی، این کمدین را به عنوان خالق جدید آثار ترسناک معرفی کرد. «برو بیرون» داستانی به شدت سرگرمکننده با حال و هوای The Twilight Zone و The Stepford Wives داشته و مخاطبان را میخکوب خود میکند. این فیلم در دوران بعد از ریاست جمهوری اوباما، انتقاداتی به نژادپرستی پنهان در آمریکا را در قالب اثری بینظیر ارائه کرد.
۳۰- Black Panther
(رایان کوگلر، ۲۰۱۸)
این فیلم چیزی بیشتر از یک فیلم مارول با ابرقهرمانی سیاهپوست بود. «پلنگ سیاه» به مشخصههای ویژهی این فرهنگ پرداخته و مفاهیمی مثل مشکلات آفریقایی-آمریکاییها و نتایج فرهنگی استعمار را در ماجراجویی فوقالعاده به تصویر کشیده است. علاوه بر این، «پلنگ سیاه» واکاندا را به مخاطبین معرفی میکند، دنیایی که بعد پاندورای «آواتار» یکی از خیرهکنندهترین دنیاهای سینمایی است.
منبع: بلاگ نماوا
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com