کم نبوده فیلمهایی که بابت نقشهای منفی ماندگار و قدرتمندی که به نمایش گذاشتهاند مورد توجه و تمجید قرار گرفتهاند
گروه فرهنگ و هنر: کم نبوده فیلمهایی که بابت نقشهای منفی ماندگار و قدرتمندی که به نمایش گذاشتهاند مورد توجه و تمجید قرار گرفتهاند و گاهی اوقات مهمترین دستاوردهای بسیاری از فیلمهای سینمایی در پرتوی وجود یک شخصیت منفی عمیق و تاثیرگذار به دست آمدهاند.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از دی جی کالا مگ، در ادامه قصد بررسی چند نمونه از آنتاگونیستهای سینما را داریم که بابت ایفای نقشهای معروفشان جایزه اسکار بردهاند. احتمالا نیازی به توضیح ندارد که جایزه اسکار به تنهایی و لزوما تاییدکننده کیفیت نیست اما سوای جایزه اسکار در عملکرد درخشان بازیگران این لیست ۵ نفره توافق کلیتری نیز وجود دارد.
۵- جین هکمن در «نابخشوده»
«نابخشوده» (Unforgiven) یک وسترن مدرن است. وسترنی که ساختارها و نرمهای معمول این ژانر را دستکاری میکند و در آن قهرمانها و شخصیتهای شرور لزوما به همان شکل و شیوه سابق نمایش داده نمیشوند. نابخشوده ساخته سال ۱۹۹۲ در میان مشهورترین وسترنهای دهه ۱۹۹۰ میلادی قرار دارد و با مجموعه پرستاره بازیگرانش به یکی از آثار موفق این دهه تبدیل شد.
در این اثر وسترن
جین هاکمن نقش یک کلانتر کینهجو را ایفا میکند که تصورش از اجرای قانون در بسیاری موارد به نوعی بیقانونی دامن میزند. هنگامی که زنی به شکلی وحشیانه مورد حمله قرار میگیرد، کلانتر مجازات درخوری را برای عاملین واقعه در نظر نمیگیرد و در واکنش دوستان زن برای سر مسببین حمله جایزه تعیین میکنند. اینجاست که
کلینت ایستوود به عنوان یک هفتتیرکش بازنشسته از راه میرسد و تقابل او با هکمن روایت فیلم را پیش میبرد.
با جدیترشدن این جدال، تفاوتهای نقشهای اجتماعی هفتتیرکش (خلافکار سابق) و کلانتر رنگ میبازد و مرد قانون حاضر است هر کاری بکند تا نشان دهد حق با او است. هکمن در نابخشوده با موفقیتی مثالزدنی توانسته ابهام و پیچیدگیهای اخلاقی اثر و نقش را درون بازی خود نمایش دهد و بابت همین فیلم جایزه اسکار بهترین بازیگر
نقش مکمل مرد را به دست آورد.
۴- لوئیز فلچر در «دیوانه از قفس پرید»با تماشای
«دیوانه از قفس پرید» (One Flew Over the Cuckoo’s Nest) به این نتیجه میرسید که
لوئیز فلچر یکی از نفرتانگیزترین شخصیتهای سینمایی است که تا به حال دیدهاید. یک پرستار سرکوبگر، خشک، بسیار بیرحم و صورتسنگی که مطلقا نمیتوانید هیچ رگهای از احساسات را در چهره یا رفتارش پیدا کنید.
فلچر نقش شخصیتی را بازی میکند که از نظر اجتماعی احتمالا فردی مهربان و مسئولیتپذیر به نظر میرسد و اتفاقا رویه و سطح شخصیت او هم با همین رفتارها آغاز میشود. با این وجود گذر زمان نشان میدهد که چه خشونت وحشتناکی پشت آن ظاهر مودب و مرتب قرار گرفته است.
بازی فلچر آنقدر خوب از کار درآمده که صحنه درگیری معروفش با
مکمورفی (با بازی
جک نیکلسون) و تلاش مکمورفی برای خفهکردن او احتمالا یکی از بهترین خفهکردنهای کل تاریخ سینما باشد. لحظهای که مخاطب هم همراه مکمورفی با خشمی مهارناپذیر میخواهد از شر این نماد سرکوب امیال و آزادی رها شود.
فیلم
میلوش فورمن تلاش مداومی دارد برای رسیدن به عمق شخصیتها و درونیترین لایههای احساساتشان. رسیدن به این درونیات و افشای مکانیزمهای سرکوبی که بسیاری از ساکنین بیمارستان روانی را به گرفتارانی در قفس تبدیل کرده که در اسارتی خودخواسته فرو رفتهاند نیاز به شخصیت شرور قدرتمندی دارد تا در رابطه تضادآمیز با او بسیاری از بحرانها و زخمها سر باز کنند.
لوئیز فلچر در سال ۱۹۷۵ موفق شد بابت ایفای این نقش جایزه اسکار بهترین بازیگر
نقش اصلی زن را به دست بیاورد.
۳- خاویر باردم در «جایی برای پیرمردها نیست»اگر دنبال یکی از بدپیلهترین قاتلهای چنددهه اخیر تاریخ سینما میگردید که با خونسردی هر چه تمامتر اهدافش را دنبال میکند و در عین حال شکستناپذیر و تسخیرناپذیر به نظر میرسد، یکی از بهترین گزینهها
آنتون شیگور با بازی
خاویر باردم است در فیلم سینمایی
«جایی برای پیرمردها نیست» (No Country for Old Men).
ظاهرا شیگور از نظر روانی شرایط چندان پایداری ندارد و گاهی اوقات صرفا براساس بخت و اقبال دست به آدمکشی میزند؛ رفتاری که او را حتی ترسناکتر میکند. با این وجود وقتی به دنبال هدفش باشد غیرقابل مهار است و مثل یک شبح از هر سد و مانعی عبور میکند.
شیگور شخصیتی است کاملا متناسب با فیلم و جهان کم و بیش ارزشزدوده و پوچگرایانه آن که دیگر جایی برای ارزشهای گذشته و پیرمردان حامل آن الگوها و ارزشها باقی نگذاشته. رفتار او، تسلط بر حرکات صورت و بدن، دیالوگها و شخصیتپردازی ویژهاش شیگور را در میان قاتلهای بهیادماندنی تاریخ سینما قرار داده و خاویر باردم هم برای ایفای این نقش جایزه بهترین بازیگر
نقش مکمل مرد را در هشتادمین دوره جوایز اسکار به دست آورد تا اولین بازیگر اسپانیایی برنده این جایزه لقب بگیرد.
۲- هیث لجر در «شوالیه تاریکی»بر سر اینکه
هیث لجر محبوبترین
جوکر تاریخ سینما است و یکی از موفقترین تجربههای بازیگری در فیلمهای ابرقهرمانی را ارایه کرده شک چندانی وجود ندارد. لجر در سال ۲۰۰۸ بابت ایفای نقش جوکر اسکار بهترین بازیگر
نقش مکمل مرد را به دست آورد و در همان سال هم بر اثر مسمومیت دارویی در سن ۲۸ سالگی درگذشت.
مرگ او باعث شد هوادارانش حتی بیش از قبل به آخرین نقش برجسته او توجه نشان دهند. به باور بسیاری از منتقدان، لجر با جدیت و وقف کامل خود در نقش جوکر توانست عمق روانشناختی ویژه و ابعاد جدیدی به این شخصیت بدهد.
شوالیه تاریکی که قسمت دوم
مجموعه بتمن نولان بود از قسمت اول مجموعه فضایی تیرهتر داشت و پیچیدگیهای خاص رفتاری و شخصیتی قهرمانهایش را میکاوید. جوکر سناریوهایی را طراحی میکرد تا ایمان بتمن به خیر و شر را تضعیف کند و همزمان مخاطبان هم تا لحظات آخر در قضاوت نهاییشان با ابهامات زیادی روبرو میشدند. لجر در ایفای نقش جوکر موفق شد عملکردی نشان دهد که در تناسبی کاملی با فضای شرحداده شده فیلم باشد و به عنوان یکی از شخصیتهای منفی فیلمهای ابرقهرمانی در خاطر هواداران این آثار ماندگار شود.
۱- آنتونی هاپکینز در «سکوت برهها»بعید است نام
«هانیبال لکتر» به گوشتان نخورده باشد. یک قاتل زنجیرهای که با بازی
آنتونی هاپکینز در
«سکوت برهها» (The Silence of the Lambs) یکی از مشهورترین شخصیتهای منفی هر لیست سینمایی خواهد بود.
هاپکینز چنان در نقش دکتر لکتر فرو رفته بود که به باور بسیاری از منتقدان استانداردهای جدیدی در ایفای یک نقش منفی کاریزماتیک توسط او بنیان نهاده شد.
گرچه آنتونی هاپکینز تنها بازیگری نبوده که در تاریخ سینما نقش هانیبال لکتر را بازی کرده (پیش از او
برایان کاکس در فیلم
شکارچی انسان همین نقش را ایفا کرده بود) اما موفق شد به کلی لکتر را تصاحب کند و با نام بردن از این شخصیت صرفا اسم آنتونی هاپکینز به میان میآید.
بازی هاپکینز درنده خویی و طبیعت واقعی یک
قاتل بیرحم را آشکار کرده است در عین حال که بسیاری از کلیشهها درباره یک قاتل سایکوپات را کنار میزند. سکوت برهها از آن دست فیلمهایی است که بخش قابل توجهی از موفقیتش را مدیون بازی موثر شخصیت منفی است؛ بازیگری که بخاطر ایفای نقش در این فیلم جایزه اسکار بهترین بازیگر
نقش اصلی مرد را هم تصاحب کرده است.