کد خبر: ۵۲۰۷۷۰
تاریخ انتشار:
یک سال از خاموشی فرهنگ شریف گذشت

زخمه‌های بی‌همتای شریف

شریف در دنیای با کلام موسیقی توانست با شیوه‌ای متفاوت از انگشت‌گذاری و مضراب‌زنی، صدایی دیگر را از تار به گوش عاشقانش برساند تا آنجا که به جرگه سردمداران موسیقی اصیل ایرانی پیوست.او به سال ۱۳۱۰ در شهر آمل متولد شد.

گروه تئاتر و موسیقی: در میان نوازندگان متبحر موسیقی ایرانی کمتر هنرمندی را می‌توان یافت که با همنشینی قریحه و آفرینش، سبکی را ایجاد کرده باشد که به طرفة‌العینی با مخاطب خود زلفی گره بزند؛ بندرت می‌شود از کسی سخن گفت که رقص انگشتانش بر سیم‌های ساز را برای همیشه در یادها ماندگار کند. صدای ساز دیگر نوازندگان تار را اگر بخواهید گوش دهید و حدس بزنید نوازنده‌اش کیست ممکن است با کمی این پا و آن پا کردن پاسخی درست بدهید و البته احتمال جواب اشتباه هم کم نیست. ساز فرهنگ شریف اما، در همان چند ثانیه اول خودش را تام و تمام به شما معرفی می‌کند و مجالی برای حدس اشتباه نمی‌دهد و این همان اهمیت سبک و شیوه منحصر به فرد نوازندگی است که در کمتر کسی و حتی کمتر استادی می‌توان سراغ گرفت.

زخمه‌های بی‌همتای شریف

به گزارش بولتن نیوز به نقل از روزنامه شهروند، نوازش پنجه‌های فرهنگ شریف بر جسم بی‌جان تار، جان‌مایه موسیقی و زخمه سازش مرهمی بر تن رنجور زمانه بود. صدای پرسوز و حال ساز شریف برهنردوستان و هنرمندان غریب نیست و از رهگذر همکاری‌های بیشماری که با یاران خود داشته، یادگاری‌های بسیاری برجای گذاشته است. دوستانی همچون حسین قوامی، گلپا، ایرج، تاج اصفهانی، دلکش، غلامحسین بنان، محمدرضا شجریان، محمود محمودی خوانساری و....


شریف در دنیای با کلام موسیقی توانست با شیوه‌ای متفاوت از انگشت‌گذاری و مضراب‌زنی، صدایی دیگر را از تار به گوش عاشقانش برساند تا آنجا که به جرگه سردمداران موسیقی اصیل ایرانی پیوست.او به سال ۱۳۱۰ در شهر آمل متولد شد. تار را نزد استادان عبدالحسین شهنازی و مرتضی نی‌داوود تارنوازان بزرگ اواخر دوره قاجار و اوایل پهلوی آموخت اما شیوه نوازندگی وی به استادانش شباهتی نداشت وخاص فرهنگ شریف است. او یکی از تکنوازان و بداهه‌نوازان سرشناس موسیقی ایرانی است. نوازنده‌ای که با خلق الحان خاص توانست بیانی مستقل و اصیل به تار ببخشد. اما شریف تنها به نوای خاص سازش شهره نیست بلکه سیرت خاص او شهرت عالم موسیقی است. هنرمندی که مناعت طبع او هیچ گاه نگذاشت لب به شکوه و شکایت باز کند. هرگز کسی سخنی بیراه جز موسیقی از زبان او نشنیده است اما به یاد داشته باشیم دل هنرمند غوغای زمانه است که با سازش روایت می‌شود و این ویژگی فرهنگ شریف بود که مضراب و ساز زبان و کلام او شدند. زنده یاد فرهنگ شریف پس از گذران 85 بهار زندگی، 17 شهریور ماه سال 95 در بستر بیماری درگذشت؛ با هزاران ملودی که از او به یادگار مانده است. در آخرین گفت‌و‌گویی که با فرهنگ شریف داشتم، او گفت: «هر قدمی که برای موسیقی برداشته می‌شود مطمئن باشید جای دوری نخواهد رفت و به آینده این هنر خوشبین هستم تا ببینیم چه اتفاقی خواهد افتاد.» حالا تکلیفی مهم بردوش نسل امروز است تا میراث دار چهره ماندگار موسیقی ایرانی باشند.

 

حافظ موسیقی مردمی

حسین علیزاده
ردیف دان
آهنگساز و نوازنده

 

هنگامی که موسیقی سنتی و نواختن ردیف بار دیگر از سوی مرکزحفظ واشاعه موسیقی حیاتی دوباره یافت، در همان دوران جبهه‌ای به وجود آمد که آیا موسیقی باید اثرگذار باشد یا اینکه تنها یک فن است! البته من معتقدم در این زمینه باید بسیار منصفانه و دقیق نتیجه‌گیری داشته باشیم.


استاد فرهنگ شریف درآشنایی من و همنسلانم با تار تأثیر بسزایی داشته است. صدای تارشریف با خاطرات کودکی ما عجین شده است؛ زمانی که صدای تار استاد از رادیو پخش می‌شد نه تنها برای اهل فن بلکه برای توده مردم جذابیت خاصی داشت. نکته‌ای که لازم است بدان اشاره شود اینکه وقتی صحبت از موسیقی ایرانی و ردیف به میان می‌آید، باید بر مبنای بداهه نوازی باشد؛ مسأله مهمی که متأسفانه در کلاس‌های تدریس موسیقی ایرانی چندان به آن اهمیت داده نمی‌شود. توصیه من به دانشجویان علاقه‌مند به موسیقی این است که برای موضوع بداهه نوازی درموسیقی ایرانی تحقیق و پژوهش‌های بسیاری داشته باشند. کسانی که در موسیقی ایرانی و بویژه در نوازندگی تار توانستند جنبه بداهه نوازی و حتی موسیقی سنتی را درمقطعی حفظ کنند، افرادی‌اند که این موسیقی را مردمی کردند، اما می‌بینیم که دردانشگاه‌ها یا مراکزآموزشی خط و مرز تلخ نوازی و شیرین نوازی تعیین شده است.

درصورتی که می‌توان به تمام کسانی که نسبت شیرین نوازی داده شده تلخ نواز هم بگویند. بعد از انقلاب آقای مجید کیانی اصطلاح شیرین نوازی را متداول کرد ولی درواقع باید گفت موسیقی ای که جنبه مردمی و ویژگی‌های مردم پسند آن بیشتر شده است. در واقع با این سازها همان موسیقی‌های دستگاهی اجرا شده اما با لحنی که جذابیت بیشتری برای مردم دارد و فرهنگ شریف نیز از جمله هنرمندانی است که نقش بسیاری در موسیقی داشته است. در دوره‌ای که مردم با موسیقی سنتی خودشان رابطه‌ای نداشتند، ساز شریف یا دیگرهنرمندان رادیو که به موسیقی ردیفی شکلی مردمی داده بودند باعث ارتباط بیشتر مردم با این ساز شد؛ اما باید این پرسش را از خودمان بپرسیم که تار در زمان میرزا حسین قلی فراهانی بیشتر شناخته شده بود یا در دوران فرهنگ شریف؟ پاسخ این است که هیچ کدام از این سطوح ارتباطی با یکدیگر ندارد، بنابراین باید با بررسی تمام و کمال این موضوع ها جایگاه هنرمندان مشخص شود و آنها را در جای خودشان ببینیم. فرهنگ شریف نوازنده بزرگ تار ایران بود. زمانی که آموختن تار را از هنرستان نزد استاد هوشنگ ظریف آغاز کردم در سال‌های بعد از انقلاب هر از گاهی به اتفاق استاد ظریف و همسر ایشان (پروین صالح) به دیدار استاد شریف می‌رفتیم. به خاطر دارم حدود 25 سال پیش که در امریکا اجرای کنسرت داشتم و فراموش کرده بودم سیم اضافه تار را همراه خود داشته باشم، شرایط به گونه‌ای شد که مجبور بودم سیم تار را تعویض کنم اما متأسفانه به دلیل تعداد اندک نوازندگان تاردر امریکا نتوانستم سیم تار پیدا کنم؛ تا آنکه یکی از دوستانم گفت اگرهمین حالا با آقای شریف تماس بگیرید ایشان حتماً سیم تار را به دست شما می‌رسانند؛باور نداشتم استاد شریف به منِ جوان که آمده بودم ساز بزنم توجه و اهمیتی نشان دهد، اما با وجود مسافت طولانی راه در کوتاه‌ترین زمان، بهترین سیم‌های تار را به‌ دست من رساندند و برایم آرزوی موفقیت کردند و البته این اتفاق درس بسیار بزرگی برای من بود.


از فرهنگ شریف بسیار باید سخن گفت؛ این هنرمند بزرگ درهیچ کجا وهیچ تریبونی علیه کسی صحبتی نکرده و مثل سازش گوش نواز و دل نواز بود. استاد شریف موسیقی تدریس نمی‌کرد و در این مورد باید گفت گروهی از استادان و نوازنده‌هایی که موسیقی سنتی را به شکل مردمی‌تر اجرا می‌کردند در کار آموزش موسیقی نبودند. آموزش رشته‌ای تخصصی است و البته حال و حوصله خاصی هم می‌طلبد. عده‌ای از جنبه اجرایی با موسیقی حس و حالی پیدا می‌کنند که نمی‌توانند درونیات یا تکنیک‌های شخصی خود را انتقال بدهند اما آثار این استادان از رادیو و تلویزیون شنیده و همه گیر می‌شود و در ضمن مقلدان بسیاری هم پیدا می‌کند. افراد بسیاری هستند که به شیوه فرهنگ شریف یا جلیل شهناز ساز می‌نوازند بدون اینکه مستقیماً ازآنها درس گرفته باشند؛ این هنرمندان تدریس نمی‌کردند و کارشان اجرای موسیقی بود ما نباید از همه نوازنده‌ها انتظار داشته باشیم سر کلاس حاضر باشند و تدریس کنند.

 

فرهنگ‌مندی شریف

صدیق تعریف
ردیف‌دان، خواننده و نوازنده تار

 

فرهنگ شریف به اعتبار منابع موجود، در خانواده‌ای اهل فرهنگ متولد شد و بالید. پدرش پزشکی بود که با اهالی هنر، بخصوص اهل موسیقی مجالست و مؤانست داشت. از این‌رو این پزشک ارجمند نزد استاد علی اکبر خان شهنازی به فراگیری تار مشغول بود. فرهنگ شریف چهار ساله ناظر بر تمرینات پدر به طور خود آگاه و ناخودآگاه، خواسته و ناخواسته نواخت‌های تار پدر را می‌شنیده و آنها را به حافظه خود می‌سپرده است و طبق همان روایات، گاه و بیگاه آموخته‌های از یاد رفته پدر را به او متذکر می‌شده است و همین توجه و بروز استعداد، پدر بافرهنگ را وامی دارد که توجه ویژه نسبت به او پیدا کند. بنابراین او را به کلاس آموزش تار عبدالحسین خان شهنازی رهنمون می‌کند. بنابر آن روایات در ۱۲ سالگی نخستین تک نوازی‌اش را در سال‌های ابتدای تأسیس رادیو با موفقیت بسیار اجرا می‌کند. عبدالحسین خان شهنازی که تار را به تأسی از شیوه نواختن سنتی و کلاسیک پدر و عمویش یعنی آقا حسینقلی و میرزا عبدالله می‌نواخت، اما در عین حال با شیوه‌ای منحصر به خود ریزها و تک‌ها را پرسرعت، تهاجمی و شلاقی اجرا می‌کرده است.

زخمه‌های بی‌همتای شریف

فرهنگ شریف از دل آموزش‌های این استاد ارجمند که عمر کوتاهی هم داشت متولد می‌شود. طرفه آنکه ریتم، سرعت، نرمش و تمپوی تارنوازی فرهنگ شریف به اقتضای زمانه، سیستم پخش زنده رادیو، مهربانی ذاتی و سلیقه ویژه‌اش نسبت به شیوه اجرایی استادش عبدالحسین خان شهنازی بسیار آرام‌تر و با طمأنینه‌تر بوده است. دردا و دریغا که جامعه هنری و فرهنگ شریف، عبدالحسین خان شهنازی را بسیار زود هنگام، هنگامی که هنوز کاملاً از چشمه لایزال هنر او سیراب نشده بود از دست داد و از آن پس «فرهنگ شریف» نوجوان و مشتاق و جویای کسب آموزش موسیقی نزد ماندگارانی چون علی اکبر خان شهنازی و بعدها استاد مرتضی خان نی داود به شاگردی و تلمذش ادامه داد. دو استاد بلامنازعی که هر کدام در نوع خود صاحب سبک و سیاق یگانه و منحصر به فرد بوده‌اند. استاد علی اکبر خان شهنازی که صفحات ماندگار و متعددی در تک نوازی و ردیف نوازی و همچنین صفحاتی همراه با پهلوانان بزرگ و قدرتمند و ماندگار آواز ایران نظیر «استاد اقبال آذر» و جناب «دماوندی» به یادگار گذاشته است و استاد مرتضی خان نی داود که صفحات متعدد و ماندگاری همراه با ماه بانوی ماندگار آواز ایران «قمرالملوک وزیری» به گنجینه‌های جاویدان موسیقی ایران زمین افزوده است.


ماندگار ماندن تنها به اعتبار تک نوازی، کاری بس سترگ و مشکل به شمار می‌آید و کمتر نوازنده‌ای را می‌توان سراغ داشت که فقط و فقط و تنها به صرف تک نوازی ماندگار شده باشد. یکی از این نادران نادر همانا فرهنگ شریف است که صرفاً و تنها به اعتبار تک نوازی‌های متعدد و ویژه‌اش از ماندگاران این هنر شریف به شمار می‌آید. (البته لازم به ذکر است که فرهنگ شریف در طول زندگی هنری‌اش علاوه تک نوازی، آهنگ‌های متعددی هم برای خوانندگان مختلف ساخته و پرداخته که اغلب این آهنگ‌ها نیز به اجرا در آمده‌اند.) اساساً یکی از ویژگی‌ها و مختصات هنر به طور عام شاگردی کردن و در مکتب استاد تلمذ کردن است. در حقیقت شاگرد باید همه آن چیزهایی را که بنا به ضرورت می‌تواند گنجینه و مخزنی باشد برای خلاقیت و پردازش‌های آینده‌اش از استادانش بیاموزد و به فراخور شخصیت، فرهنگ، ذوق و سلیقه، دانش، بینش، محیط، تاریخ و... هرآنچه آموخته است را از صافی ذهن خلاقش بگذراند و طی یک پروسه زمانی به سبک و سیاق و درجه‌ای از خلاقیت برساند که خود صاحب سبک و سیاق و امضای منحصر به فرد خود گردد و به شکل خاص در حوزه هنر موسیقی و باز به شکل خاص‌تر در نواختن و اجرای تار. در 100 سال اخیر سرآمدان و نامداران و ماندگاران و استادانی بزرگ همانند آقا حسینقلی، میرزا عبدالله، درویش خان، مرتضی خان نی داود، علی اکبر خان شهنازی، کلنل علینقی وزیری، لطف‌الله مجد، جلیل شهناز، محمدرضا لطفی و سرانجام استاد فرهنگ شریف از این‌گونه سرآمدان و ماندگارانند.

تک تک این بلندمرتبه‌گان این رشته شریف هر کدام به وضوح و روشنی نواختن سازشان منحصر به فرد بوده و در یک نگاه پژوهشی و تحلیلی بدرستی و وضوح می‌توان تفاوتی آشکار و روشن در سبک و سیاق نوازش تار این هنرمندان بزرگ را شاهد بود. و به لحن و زبانی دیگر هر کدام از این نامداران برای خود صاحب سبک و شیوه‌ای هستند که در عین حال که پا در گذشته شیوه و سبک نواختن گذشتگان و استادانشان دارند، هر کدام زبان و بیان خاص خود را دارا هستند. از جمله این بزرگان است، استاد فرهنگ شریف عزیز فرهنگی که در حوزه نوازش تار «شریف است و با فرهنگ.» تحلیل و آنالیز و بررسی سبک‌ها و شیوه‌های تار نوازی مجال و فرصتی دیگر می‌طلبد نه هم‌اکنون و هم امروز که همگی ما در این روزگار بی‌سامان و غم انگیز و روزگار وانفسا و تأسف آور وضعیت کنونی موسیقی در سالگشت درگذشت این شریف فرهنگ‌مند به سوگ نشسته‌ایم.

 

هنر ماندگار «شریف»

داریوش طلایی
نوازنده تار

از همان دوران کودکی، وقتی صدای سحرانگیز ساز فرهنگ شریف را از رادیو می‌شنیدم برایم جذبه خاصی داشت. صبح، با آهنگ صبحگاهی در چهارگاه با تار فرهنگ شریف بسیار دل‌انگیز آغاز می‌شد. در آن روزگار، رادیو نقشی مهم و حضوری پررنگ در زندگی مردم داشت.؛از رایانه و تلفن همراه و پخش صوت خبری نبود. مردم به‌معنای واقعی با رادیو زندگی می‌کردند. از میان همۀ ژانرهای موسیقی رادیو، موسیقی اصیل به نوع خالص و غیرپاپ آن اطلاق می‌شد و فرهنگ شریف یکی از چهره‌های شاخص آن بود.


صدای ساز او که در زمان خود بسیار بدیع و متفاوت بود در ساعات مختلف شبانه روزشنیده می‌شد؛ از قطعه صبحگاهی چهارگاه که پرتحرک و امیدآفرین بود تا لالایی شب‌هنگام که ترکیبی نبوغ‌آمیز از فواصل موسیقی غربی و ایرانی و ابوعطایی و سراسر تنوع بود در سونوریته، نوانس، تعلیق و حالتی که از سر تفسیرناپذیری به آن «باحال» می‌گویند. در رادیوی آن زمان، رسانه اصلی و ملی ایران، موسیقی اصیل ایرانی را تعداد اندکی از هنرمندان همچون عبادی، کسایی، شهناز، شریف، یاحقی، بدیعی، ورزنده، محجوبی، بنان، گلپایگانی و ایرج ارائه می‌کردند که هریک سبک‌ و‌ سیاق خاص خود را داشتند؛ و در عین حال سبک همگی، به‌فراخور کارکرد رادیو، هم مخاطب اهل فن و موسیقی‌شناس را جذب و راضی می‌کرد و هم برای مردم کوچه‌ و‌ بازار جذاب و دلنشین بود و بعدها بعضی آن را تحت عنوان سبک رادیویی شناسایی کردند. از آن زمان، که کودکی مشتاقِ شنیدن و کپی کارهای فرهنگ شریف بودم، تا امروز پس از گذشت بیش از پنجاه سال در عصری که شاید هیچ‌چیز مثل آن روزگار نیست هنوز ساز او را مجموعه‌ای از ذوق، پختگی، بی‌تکلفی و بسیاری ویژگی‌های وصف‌ناشدنی می‌‌دانم که جلوه‌ای از ذوق زیبایی‌شناسی و روح اصیل هنر ایرانی است. او از جمله هنرمندانی است که جایگاه هنری‌اش در موسیقی ایرانی ماندگار است.

 

لطافت پنجه و شیرینی مضراب

فخری ملک‌پور
موسیقدان
و نوازنده پیانو

 

با زنده یاد فرهنگ شریف موسیقیدان بزرگ و با سابقه کشورمان نزدیک به هفتاد سال پیش آشنا شدم. خانه ما محفل موسیقیدان‌های ممتاز زمان بود و ایشان از جوانی با مرحوم پدرم معاشرت داشتند. فرهنگ شریف شاگرد عبدالحسین خان شهنازی بود (نخستین استادی که من ازایشان بهره برده ام) و بعدها نزد استادان دیگری نظیر حاج علی اکبر خان شهنازی و مرتضی خان نی داوود مشق کرد. استاد فرهنگ شریف ازهمان جوانی پنجه شیرینی داشت و سال‌های سال با استادم مرتضی خان محجوبی و دوستان هنرمند‌شان نظیراستاد حسن کسایی، استاد پرویز یاحقی و استاد حسین تهرانی همکاری می‌کرد و صد‌ها برنامه خصوصی و برنامه رادیویی ازایشان در دست است. لطافت پنجه‌ها، شیرینی مضراب‌ها، تخصص در صداگیری‌های عالی از تار، قدرت بداهه نوازی، ایجاد حس آرامش و صفا از خصوصیان ساز جناب شریف بود. ایشان هنرمندی بسیار با شخصیت، مهربان، مردم دوست، آرام و صلح جو و با متانت بود و این شاخصه اخلاق متعالی فرهنگ شریف ارزش هنر نوازندگی ایشان را دو چندان می‌کرد. ازاستاد فرهنگ شریف فقط خاطرات خوب و خوش برایم باقی مانده است و بسیار خرسندم که در اواخر عمرش توانستیم با همکاری جناب استاد شجریان و فرزندشان درکنار استاد فرهنگ شریف همکاری داشته باشیم که نتیجه این همکاری در یک آلبوم منتشرشده است و در دسترس علاقه مندان به موسیقی قرار دارد.

زخمه‌های بی‌همتای شریف

 

نوازنده ششدانگ

داریوش پیرنیاکان
نوازنده تار و آهنگساز

 

استاد فرهنگ شریف از چهره‌های بسیار بارز تارنوازی ایران است. زمانی که موسیقی در رادیو تعطیل شد نوازنده‌های برجسته‌ای چون استاد شریف ادامه دهنده راه موسیقی بودند. شیوه تارنوازی شریف مختص به خود اواست و با نوازندگی دیگر استادان تارنواز بسیار متفاوت خواهد بود. مضراب استاد شریف بسیار شفاف است و همواره از ملودی‌های زیبایی استفاده می‌کرد. بداهه نوازی‌ که در لحظه می نواخت و خلق می‌کرد. او از نظر نوازندگی یکی از بهترین‌ها و سرآمدان موسیقی ایران است. افرادی هستند که تنها نواخته‌های متأخر آقای شریف را مد نظر قرار داده‌اند و ایشان را شیرین نواز معرفی کرده‌اند در صورتی که اگر به قطعات دوران جوانی ایشان گوش کنید خواهید دید که از تکنیک بسیار بالایی برخوردار است؛ به‌عنوان مثال اگر کارهای استاد علی نقی وزیری را نظیر «دخترک ژولیده» یا «بندباز» بشنوید، حتی نمی‌توانید تشخیص بدهید کدام نواخته استاد وزیری بوده و کدام نواخته استاد فرهنگ شریف است. این موضوع صلابت و تکنیک بالای استاد شریف را نشان می‌دهد. اما اینکه کلمه شیرین نواز را برای استاد شریف به‌کار می‌برند، قبول ندارم. در موسیقی شیرین نواز و تلخ نواز وجود ندارد بلکه باید شیوه استاد شریف را با شیوه قدما مقایسه کنیم و بگوییم شیوه‌ای که متمایز از قدما است و به قول قدما نوازنده‌ای ششدانگ هستند. سونوریته ساز ایشان بسیار زیباست و از تکنیک‌های زیبایی برای زینت ساز استفاده می‌کردند که پیش از خودش این زینت‌ها استفاده نشده است و ابتکارخود آقای شریف بوده است. همچنین پایه‌های چهار مضرابش با نوازندگان دیگر متفاوت است. اما از همه برجسته تر، شخصیت استاد شریف بوده و همیشه گفته‌ام این نام خانوادگی بسیار با مسما و برازنده ایشان بوده است. من حتی یک بار هم ندیدم این مرد هنرمند پشت سر کسی حرف بزند یا کار کسی را نقد کنند. به تمام معنا انسان شریفی بود. یاد و خاطره استاد فرهنگ شریف در تاریخ موسیقی ایران خواهد ماند و زمانی که صدای ساز شریف هست یعنی همیشه زنده است.

 

سرشار از کرامت‌های انسانی

کیوان ساکت
نوازنده تار و سه تار

پس از حضور استاد علینقی وزیری در عرصه موسیقی ملی ایران و در پی آن ایجاد سبک‌ها و شیوه‌هایی متفاوت با استادان قدیم مانند میرزاعبدالله و آقاحسینقلی، موسیقی ایران شاهد ظهور هنرمندانی شد که شیوه نوازندگی را دگرگون ساختند. در رأس آنها نام فرهنگ شریف می‌درخشد. سخن از مردی است که علاوه بر داشتن شیوه‌ای نو در نواختن و بیان احساس از سجایای اخلاقی و روحی چنان برخوردارست که مردمان را شیفته می‌کند. از شیوه ساز زدن استاد نمی‌گویم، چه آنان که با این استاد حشر و نشری داشته‌اند بر این مدعا صحه می‌گذارند. انچه من از این مرد بزرگ تاکنون دیده‌ام جز احترام به انسان و حرمت‌های انسانی نبوده ست. پنجه شیرین و مضرابی خوش صدا و طبعی روان هر شنونده‌ را مجذوب می‌کند. ٦٠ سال همدم مردم بودن، دردها و شوق‌ها را بیان کردن و هماره مورد احترام مردم بودن، اقبالی است که تنها کسانی از زمره استاد فرهنگ شریف بدان دست می‌یابند. اگر از نزدیک با استاد شریف حشر و نشری داشتید بدرستی گفته من بیشتر پی می‌بردید. فقدان استاد شریف تنها از دست شدن یک نوازنده تار نبود، بلکه پایان نسلی بود که مهم‌ترین ویژگی‌اش پاسداشت کرامت‌های انسانی، عزت نفس و آراستگی در ظاهر و باطن بود؛ چیزی که اگر نگویم امروز در نسل جوان یافت نمی‌شود باید بگویم اندک یاب است.

 

فرهنگ بداهه نوازی موسیقی ایران

پروین صالح
نوازنده ویولن و قیچک

 

آقای فرهنگ شریف هنرمندی بزرگ، نازنین و به مانند نامش شریف و بزرگوار زیست. آشنایی و همکاری من با ایشان به سالیان بسیار دور در تلویزیون و رادیو باز می‌گردد. آن زمان به مدت سه روز در هفته با حضور دوستان و استادان هنرمندی همچون فرهنگ شریف، علی اصغر بهاری، بزرگ لشگری، امیر ناصر افتتاح، سیاوش زندگانی، سیمین غانم و... در برنامه رادیویی «گل ها» با مرحوم مرتضی حنانه همکاری داشتیم. استاد فرهنگ شریف به زیبایی و در حد اعلا ساز می‌نواختند و بی‌تردید فرهنگ بداهه نوازی موسیقی ایران است.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین