در زندان دانشجوی حقوق شدم

به گزارش بولتن نیوز، دانش‌آموزی که در نوجوانی مرتکب قتل شده بود و با پرداخت دیه ۵۰۰ میلیون تومانی از قصاص فاصله گرفته است، روز گذشته در آخرین جلسه دادگاه گفت که در مدت هفت سال حبس موفق به ادامه تحصیل و قبولی در رشته حقوق شده است.

دهم اسفندماه سال ۸۸ مأموران پلیس تهران از قتل مرد میانسالی در خیابان رسالت باخبر و در محل حاضر شدند. بررسی‌ها نشان داد که مقتول هدف چاقوی دو سارق موتورسوار قرار گرفته است. رهگذران که سارقان را گرفتار کرده بودند، آنها را تسلیم پلیس کردند. بعد از انتقال جسد به پزشکی قانونی، دو متهم مورد تحقیق قرار گرفتند. آرمین ۱۶ ساله گفت: همراه دوستم سعید، سرقت می‌کردم. هنگام حادثه قصد سرقت کیف مقتول را داشتیم که مقاومت کرد به خاطر همین با چاقو به او ضربه زدیم. او توضیح داد: یکبار از مدرسه به خانه برمی‌گشتم که سعید اصرار کرد به خانه‌شان بروم تا الکل مصرف کنیم.   قبول کردم و بعد از مصرف الکل قرار شد با موتور در خیابان گشت بزنیم. در حال پرسه‌زنی، سعید کیف رهگذری را سرقت کرد. بعد از آن بود که شروع به سرقت کردیم. متهم در شرح حادثه هم گفت: آن روز بعد از مصرف مشروب با موتور راهی خیابان شدیم. مرد میانسالی را که در حال صحبت با تلفن همراهش بود، دیدیم. فرصت را مناسب دیدیم و می‌خواستیم کیفش را قاپ بزنیم، اما او مقاومت کرد. من از ترس یک ضربه چاقو به او زدم که با همان ضربه فوت شد. سعید ۱۸ ساله هم حرف‌های آرمین را تأیید کرد.

پرونده بعد از کامل شدن بررسی‌ها در شعبه ۷۱ دادگاه کیفری استان تهران بررسی شد. دو متهم در جریان محاکمه هم حرف‌های اولیه خود را برای دادگاه شرح دادند. هیئت قضایی بعد از شور آرمین را به اتهام مباشرت در قتل به قصاص و به خاطر سرقت به حبس محکوم کرد. سعید هم به اتهام معاونت در قتل و شرکت در سرقت به حبس محکوم شد. بعد از تأیید رأی در دیوان عالی کشور آرمین موفق شد با پرداخت دیه ۵۰۰‌میلیون تومانی از مجازات قصاص فاصله بگیرد، بنابراین ‌ پرونده برای رسیدگی از جنبه عمومی جرم به شعبه رسیدگی کننده فرستاده شد. او روز گذشته بعد از اینکه قاضی رسمیت جلسه را اعلام کرد، در جایگاه قرار گرفت و گفت: آن زمان خیلی کم سن و سال بودم و متأسفانه فریب حرف‌های رفیقم را خوردم. خلاف‌هایم از زمانی شروع شد که شروع به مصرف الکل کردم. سرقت برایم تفریح شده بود اما الان برایم جرم سنگینی است. یک دوست ناباب سبب شد تا قاتل شوم.

قاضی: در این چند سال چه چیزی خیلی آزارت می‌داد؟

حضور در زندان خیلی آزار دهنده است اما عذاب وجدان بیشتر اذیتم می‌کند. عذاب وجدان به‌خاطر اینکه کسی را کشته‌ام و مادرم که به خاطر من در این مدت سرطان گرفته است. پدر و مادرم برای پرداخت دیه مجبور شدند، خانه‌شان را بفروشند و الآن مستأجر هستند. متهم سرش را با گریه پایین انداخت و گفت نمی‌دانم چطور می‌توانم جبران کنم.

قاضی: آیا در این مدت اشتباهاتت را جبران کردی؟

فکر نمی‌کردم آزاد شوم، اما وقتی رضایت اولیای دم را شنیدم گویا زندگی دوباره گرفتم و تصمیم گرفتم برای شادی روح مقتول و بخشش گناهانم پنج جزء قرآن را حفظ کنم و قرائت قرآن را خوب یاد بگیرم و مقام دوم را کسب کنم. در زندان ادامه تحصیل دادم و هم اکنون دانشجوی رشته حقوق در مقطع کارشناسی هستم. همچنین در رشته‌های ورزشی نیز چندین مقام آوردم. به دستور رئیس زندان‌ها از زندان رجایی‌شهر به زندان فشافویه و بعد به زندان قزل‌حصار منتقل شدم و در هر زندان در مسابقات مختلف دارای مقام و رتبه شدم.

من قبل از زندان خیلی اهل نماز نبودم اما الآن نمازهای واجبم ترک نمی‌شود، حتی نماز شب می‌خوانم. خودم را عادت داده‌ام دائم‌الوضو باشم چون اعتقاد دارم آدمی که دائم‌الوضو است، خطاهایش کمتر است.

قاضی: چه تضمینی است وقتی آزاد شدی دوباره مرتکب جرم نشوی؟

قول مردانه می‌دهم. من قبل از هرکس به خدا و خودم قول داده‌ام و از خانواده و اجتماع می‌خواهم مرا بپذیرند و قبولم داشته باشند تا فرصت جبران داشته باشم.

قاضی: بعد از آزادی می‌خواهی چکار کنی؟

با شرف زندگی کنم و برای جامعه با ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر فرد مؤثر و مفیدی باشم. برای پدر و مادرم نبودن‌ها و اذیت‌هایم را جبران کنم.

قاضی گفت: اینکه چند جزء قرآن را حفظ کرده‌ای خوب است، اما آن گونه که در تاریخ آمده خیلی از افراد حافظ قرآن بوده‌اند و مرتکب جنایاتی هم شدند که در تاریخ به بدنامی یاد می‌شوند.  اینکه بخواهی برای پدر و مادرت کاری انجام دهی انجام وظیفه می‌کنی اما آنها در این مدت نشان دادند که با هر سختی شده می‌توانند زندگی‌شان را اداره کنند و نیازی به فرزندشان ندارند.

بهترین کمک در حق آنها این است که بدنامی این چندساله را با فروبردن خشم، زندگی شرافتمندانه و مردانه به روزهای خوشنامی رقم بزنی و نمونه یک انسان کامل باشی و آنها را بعد از این همه سرافکندگی سرافراز کنی.  متهم در آخرین دفاعیاتش گفت: می‌خواهم به حرمت این ایام هر چه زودتر آزاد شوم تا دیگر پدر و مادرم در مسیر زندان اذیت و سرگردان نشوند.

هیئت قضایی بعد از شور رأی به آزادی متهم داد.

منبع: روزنامه جوان