اعتراف به جنایت در بیابان

به گزارش بولتن نیوز به نقل از روزنامه ایران، از ساعت 7 غروب دهمین روز فروردین ماه وقتی جسد خونین مردی در حوالی پل دانشگاه آزادراه خلیج‌فارس پیدا شد، تیمی از اداره 10 پلیس آگاهی تهران مأموریت یافتند تا رازگشایی کنند.

بررسی‌های تخصصی سر صحنه پیدا شدن جسد نشان داد که قربانی مردی 40 ساله بوده که کت سیاه‌رنگ، شلوار سرمه‌ای و پیراهن آبی داشته و از ناحیه سینه‌اش هدف ضربات چاقو قرار گرفته و کشته شده است.

کارآگاهان جنایی در نخستین اقدام تحت نظر دادرس شعبه 101 دادگاه کیفری آفتاب به بررسی آلبوم گمشدگان پرداختند و پی بردند روز یازدهم فروردین ماه مردی به کلانتری 131 شهرری رفته و ادعا کرده دامادش به نام «غلامرضا» از ساعت 4 عصر روز دهم –زمان پیدا شدن جسد- خانه را برای مسافرکشی ترک کرده و به طرز مشکوکی گم‌شده است.

وقتی مشخص شد که صاحب جسد همان مرد مسافرکش است یک آشنا که آخرین بار غلامرضا را در حال سوارکردن دو مسافر دیده بود تحت تحقیق گرفته شد و به افسر بازجو گفت: ساعت 5/5 عصر 10 فروردین از پاساژ مهدی واقع در شهرری خارج شده بودم که غلامرضا را دیدم که دو مسافر افغان را سوار خودرویش کرد و به سمت خیابان 24 متری به راه افتاد.

کارآگاهان که شکی نداشتند دو مسافر افغان عاملان قتل غلامرضا بوده و انگیزه‌شان سرقت بوده است مشخصات خودروی سفیدرنگ قربانی جنایت را در سیستم پلیس ثبت کردند تا این خودرو و سرنشینان آن هر جای ایران دیده‌ شدند توقیف و بازداشت شوند.

هنوز یک هفته از تجسس‌های پلیسی نگذشته بود که روز 18 فروردین ماه پلیس جنایی تهران گزارشی دریافت کرد که نشان می‌داد مأموران پلیس مبارزه با موادمخدر رفسنجان مردی افغان را که سوار بر خودروی قربانی جنایت بود به خاطر قاچاق موادمخدر دستگیر کرده و وی در زندان به سر می‌برد.

نورشاه 25 ساله که قاچاقچی مواد مخدر است خیلی زود با انتقال به پایتخت تحت بازجویی گرفته شد و پذیرفت قتل راننده مسافرکش را با همدستی یک افغان دیگر به نام تازه‌گل 40 ساله انجام داده است.

نورشاه گفت: من و تازه‌گل قاچاقچی موادمخدر هستیم و روز جنایت با تازه گل می‌خواستیم خودرویی را به سرقت ببریم تا با سفر به رفسنجان از آن برای ترانزیت و قاچاق موادمخدر استفاده کنیم.

وی افزود: ابتدا سوار خودروی دیگری شدیم تا به شهرری برویم. آن را دربستی کرایه کرده بودیم و قصد داشتیم آن را در مسیر سرقت کنیم اما خودرو دچار نقص فنی شد و به همین علت از سرقت آن و قتل راننده‌اش منصرف شدیم و برای انجام سرقت با یک خودروی دیگر به شهرری رفتیم. در برابر پاساژ مهدی شهرری سوار یک خودروی سفیدرنگ شدیم و از راننده خواستیم ما را به دامداری در محدوده بهشت زهرا برساند. تازه گل مرا چوپان گله گوسفند و نگهبان دامداری معرفی کرد. به این بهانه راننده را به بیابان‌های محدوده اتوبان خلیج‌فارس کشاندیم. زمانی که راننده از ما پرسید که «پس دامداری کجاست؟» من از پشت‌سر به او حمله‌ور شده و تازه گل نیز در حالی که در صندلی شاگرد راننده نشسته بود چند ضربه چاقو به راننده زد و او را به قتل رساند.

مرد افغان گفت: بعد از رها کردن جسد راننده در بیابان خودرو را به کارواش بردیم و چند روز بعد با آن برای جابه‌جایی موادمخدر به رفسنجان رفتیم و در آنجا بود که در تعقیب و گریز پلیسی دستگیر شدم.

کارآگاهان وقتی مشخصات قاتل اصلی را به دست آوردند مخفیگاه وی در باقرشهر را شناسایی کردند و تازه گل نیز پس از دستگیری پذیرفت ضربات چاقو را وی به راننده زده است.