کد خبر: ۳۳۷۹۹۱
تاریخ انتشار:
گفت‌وگو با عباس بهارلو

ناگفته‌هایی از انتشار اطلاعات 600 فیلم

عباس بهارلو همزمان با انتشار جلد چهارم «فیلم‌شناخت ایران» از موانع انتشار این‌گونه آثار با توجه به اینکه برخی فیلم‌ها اطلاعاتشان در دسترس نیست،سخن گفت.

این مورخ سینما بیش از سه دهه است در ثبت تاریخ سینما فعالیت دارد و با وسواس و دقت، موفق به تالیف کتاب‌های متعددی در این حوزه شده است که مورد استناد نویسندگان، اهالی رسانه، دانشجویان، محققان و.. قرار می‌گیرد. بهارلو به بهانه انتشار کتاب جدیدش در خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) حاضر شد و از جزییات جلد چهارم «فیلمشناخت ایران» سخن گفت، کتابی که مانند سه جلد قبلی‌اش شامل همه فیلم‌های ساخته شده به همراه لیست کامل عوامل مطابق با تیتراژ وسینماهای نمایش درآمده می‌شود.

در ادامه گفت‌و‌گوی ایسنا را می‌خوانیم:

آقای بهارلو، بالاخره جلد چهارم «فیلم‌شناخت ایران»، که به فیلم‌شناسی فیلم‌های تولیدشدۀ سینمایی در فاصلۀ سال‌های 1383 تا 1390 می‌پردازد، منتشر شد. نام و عنوان‌بندی چه تعداد فیلم در این مجلد ثبت شده و چه مدت برای تألیف آن وقت صرف شد؟

حدود ششصد فیلم. جلد سوم که اطلاعات فیلم‌های سال‌های 1373 تا 1382 را دربرمی‌گیرد سال 1392 منتشر شد و جلد چهارم، همین روزها در اواخر سال 1394.

هر کس که حتی از دور دستی بر آتش داشته باشد می‌داند که مشکلات تألیف چنین کتاب مرجعی چیست. به عنوان مثال ثبت تیتراژ کامل هر فیلم، نوشتن خلاصه داستان دقیقی برای هر کدام از آن‌ها، پیداکردن یک پوستر یا عکس برای هر فیلم و... چه مشکلات بیشتری پیش روی شما بود که کار تألیفی هر جلد را طولانی می‌کند؟

متأسفانه مشکلات و موانع زیادی وجود دارد که به بعضی‌هاشان در مقدمۀ کتاب اشاره کرده‌ام. در مدت بیست و چند سالی که روی مجموعۀ «فیلمشناخت ایران» کار می‌کنم و تا کنون چهار جلدش مربوط به سال‌های 1309 تا 1390 منتشر شده راه و روش تحقیق دربارۀ تهیۀ فهرست فیلم‌های تولید شده در هر سال و تهیۀ عنوان‌بندی کامل هر فیلم را می‌دانم. برای جلد چهارم گمان می‌کردم به دلیل آن‌که فیلم‌ها مربوط به تولیدات سال‌های اخیر است و هنوز از این سال‌ها فاصلۀ زیادی نگرفته‌ایم و فیلم‌ها و دفاتر فیلم‌سازی‌شان گُم‌وگور نشده‌اند سریع‌تر بتوان به مشخصات و اطلاعات کامل‌شان دسترسی پیدا کرد؛ اما خیلی زود متوجه شدم که موانع آن‌قدر زیاد هست که حد و اندازه‌ای ندارد. فهرست اولیه‌ای که از فیلم‌ها تهیه کردم گویای آن بود که تولیدات هر سال بین هشتاد تا صد فیلم (و در سال‌های اخیر بسیار بیش از این‌ها) است. به دلیل پیشرفت‌های فن‌آوری دیجیتال (D- CINEAM) روند فیلم‌سازی در سال‌های اخیر سهولت بیش‌تری پیدا کرده و به همین دلیل کمیت فیلم‌های تولید شده افزایش نظرگیری یافته است. تا آن‌جا که به کار من در این مجموعه مربوط می‌شود فهرست بلندبالایی از فیلم‌ها تهیه کرده‌ام که نه در سینماها به نمایش عمومی درآمده‌اند، نه از «شبکۀ نمایش خانگی» پخش شده‌اند، نه کارگردان جوانش را می‌شناسیم، نه سراغی از دفتر و دستک تهیه‌کنندۀ غیرحرفه‌ایش داریم و نه هیچ نشان دیگری؛ و حتی در اداره‌ای که مجوز ساخت فیلم‌ها را صادر می‌کند آدم مسئولی پیدا نمی‌شود که هم‌کاری کند؛ نه به درخواست دوستی‌های دیرینه پاسخ می‌دهند و نه به نامه‌های اداری معتبر؛ خلاصه این که کسی به کسی نیست و کم‌تر کسی اهمیتی به ثبت چنین اطلاعاتی می‌دهد. خلاصۀ کلام این‌که فیلم‌هایی ساخته شده‌اند که جز در نمایش جشنواره‌ای هیچ جای دیگری دیده نشده‌اند. فقط یک اسم‌اند و دیگر هیچ؛ و گمان می‌کنم اگر در جایی مثل کتاب‌های مربوط به «فیلم‌شناسی» ثبت نشوند همین یک اسم نیز دیر یا زود فراموش خواهد شد.

بعید می‌دانم ثبت نام و نشان این فیلم‌ها برای خیلی‌ها کم‌تر اهمیتی داشته باشد.با وجود این، یک کتاب مرجع چند سال برای پیداکردن عنوان‌بندی تعدادی فیلم، که بسیاری‌شان خیلی هم ارزش هنری و حتی تجاری ندارند، معطل می‌ماند؛ باعث هدر رفتن انرژی و فرسودگی می‌شود و گاهی فکر می‌کنی این همه سال برای جست‌وجوی اطلاعات چنین فیلم‌هایی چه وقتی هدر رفته است.

عباس بهارلو

با این حساب به‌نظر می‌رسد که حتی برای بسیاری از تهیه‌کننده‌ها و کارگردان‌ها هم ثبت اطلاعات فیلم‌شان در چنین کتاب مرجعی چندان اهمیتی نداشته باشد

بیش‌وکم همین طور است. اصلاً مگر برای بسیاری‌شان به نمایش عمومی درآمدن فیلم‌شان اهمیت دارد؟ در سال‌های اخیر بسیاری از تهیه‌کنندگان سودشان را در مرحلۀ پیش‌تولید به جیب می‌زنند، از چند جا وام‌های بلاعوض می‌گیرند و اگر به این نتیجه برسند که نمایش عمومی فیلم‌شان سودی برای آن‌ها ندارد از خیر نمایش‌اش و هزینه‌کردن برای تبلیغات و پخش آن صرف‌نظر می‌کنند. برای اغلب این به اصطلاح تهیه‌کننده‌ها مطلقاً اهمیتی ندارد که نام و نشان فیلم‌شان در جایی ثبت شود. در روزهایی که در تدارک تألیف همین جلد چهارم بودم واقعاً به این نتیجه رسیدم که بسیاری از ششصد فیلمی که در فاصلۀ سال‌های 1383 تا 1390 ساخته و اطلاعات‌شان در کتاب درج است، در همین مدت کوتاه، فراموش شده‌اند و گمان نمی‌کنم بودونبودشان برای هیچ‌کس، حتی سازندگان خود فیلم‌ها، چندان اهمیت و ارزشی داشته باشد. مکالمۀ من و دوستانم برای دریافت اطلاعات پاره‌ای از همین فیلم‌ها، از بعضی تهیه‌کننده‌ها و کارگردان‌ها، گاهی زجرآور و این روزها که به یادم می‌آید مضحک است و حرف زدن درباره‌شان ثبت یک موقعیتِ تراژیک کمیک است.

با وجود همۀ مشکلات و دردسرها ادامۀ تألیف چنین کتابی قطعا ضروری است

قبلاً هم گفته و نوشته‌ام که دوستان بسیاری و شاید خود شما برای سهولت کار، پیشنهادهای متعددی ارایه داده‌اند که تا پایان مراحل تحقیق و اجرای فنی جلد چهارم به آن‌ها گردن نگذاشتم. اهم پیشنهادها، با این استدلال که باید از ایده‌آل‌گرایی دست برداشت، این‌ها است: در مورد فیلم‌هایی که دسترسی به اطلاعات کامل آن‌ها دشوار است به همان عنوان‌بندی پردۀ اول فیلم استناد شود؛ فیلم‌هایی که اساساً رد و نشانی از آن‌ها نیست و ممکن است فقط یک کپی از آن‌ها در خانۀ کارگردان یا تهیه‌کننده موجود باشد به کل حذف شوند و فقط نام‌شان، فهرست‌وار، در پایان کتاب درج شود؛ زیرا کوتاه‌آمدن از ایده‌آل‌ها بهتر از رفتن راه‌های بی‌ثمر یا طاقت‌سوز یا عدم‌انتشار ادامۀ این مجموعه است. این را هم گفته‌اند که همۀ فیلم‌های مهم و شاخص، چه با مجوز سینمایی یا ویدیویی و حتی آن تعدادی که بدون مجوز ساخته می‌شوند در کتاب ثبت شوند؛ زیرا ملاکِ بود یا نبود و هست و نیست یک فیلم افرادی نیستند که مجوز فیلم‌ها را صادر کرده‌اند یا خواهند کرد. مجموعۀ این استدلال‌ها که بسیاری از آن‌ها بی‌راه هم نیستند معیارهای دیگری را برای جلدهای بعدی کتاب می‌طلبد که می‌توان در آینده روی جزییات آن اندیشید.

به نظر می‌رسد که عصر دیجیتال و تولید آسان‌تر فیلم‌هایی که تعدادی‌شان بدون مجوز هم ساخته می‌شوند و هیچ خبری از ماجرای تولید آن‌ها هم درز پیدا نمی‌کند و اساساً بسیاری‌شان نمایش هم داده نمی‌شوند یکی از سختی‌ها و دشوارهای تألیف کتاب «فیلم‌شناخت ایران» باشد

دقیقاً. تولید فیلم با سازوکارهای آنالوگ (نگاتیو و پزتیو و ظهور و چاپ در لابراتوار) تقریباً پایان یافته و رواج فن‌آوری دیجیتال موجب شده که هر سال تعداد انبوهی فیلم بلند ساخته شود؛ فیلم‌هایی که گاه در سکوت مطلق خبری تولید می‌شوند، به نمایش عمومی و حتی خصوصی درنمی‌آیند، به هیچ جشنواره‌ای ارسال نمی‌شوند یا اگر می‌شوند به بخش‌های گوناگون جشنواره راه نمی‌یابند و به نمایش درنمی‌آیند، در دفاتر شناخته‌شدۀ سینمایی تولید نمی‌شوند، نشانی از سازندگان اصلی آن‌ها در دست نیست و کم‌ترین راهی برای ارتباط با آن‌ها وجود ندارد و اگر هم وجود داشته باشد برخی از آن‌ها تمایلی به ثبت مشخصات فیلم‌هاشان ندارند یا اگر هم داشته باشند هم‌کاری نمی‌کنند. معیارهای من در تألیف چهار جلد کتاب «فیلمشناخت ایران» سبب شد که مشخصات پاره‌ای از فیلم‌ها را به‌رغم آن که اطلاعات کامل‌شان در اختیارم بود در کتاب نیاورم. «فیلمشناخت ایران» تا به این‌جا ثبت مشخصات و اطلاعات فیلم‌هایی است که سینمایی اطلاق می‌شوند. بنابراین مشخصات فیلم‌های تلویزیونی (تله‌فیلم) یا ویدیویی (که فاقد پروانۀ سینمایی هستند) در کتاب ثبت نشده‌اند. اگر چه معتقدم کیفیت تعدادی از فیلم‌های ویدیویی بالاتر از بسیاری از فیلم‌های به اصطلاح سینمایی است که مشخصات‌شان را در کتاب آورده‌ام. این را هم بگویم و بگذرم که پس از رواج فناوری دیجیتال فیلم‌های زیادی با مجوز ویدیویی ساخته می‌شوند و پس از آن بر اساس ضابطه یا رابطه و طی‌کردن مراحل قانونی یا پرداخت «سکه» و دادن «شیرینی» مجوز سینمایی دریافت می‌کنند، یا به دلایلی از دریافت مجوز سینمایی بازمی‌مانند. بنابراین کم نیستند فیلم‌های بی‌ارزش ویدیویی که به صرف دریافت مجوز سینمایی مشخصات‌شان در کتاب ثبت شده، و چند فیلمی که ارزش ثبت داشته‌اند به دلیل مجوز ویدیویی نام‌شان در کتاب نیست. هر چند تناقض عجیبی است؛ اما از آغاز کار بنا نداشتم فیلم‌های بلند تلویزیونی و ویدیویی را در کتاب ثبت کنم و اگر بنا می‌داشتم مسلماً کتاب کیفیت دیگری می‌داشت.البته این را هم می‌دانم که اگر قرار باشد جلدهای بعدی این مجموعه منتشر شود، دیگر معیارهای تعریف‌شدۀ قبلی کاربردی ندارد و باید بر اساس معیارهای دیگری کار تألیف این کتاب را از پیش بُرد.

فیلمشناخت سینمای ایران

بارها در نشست‌های حضوری و مصاحبه‌هایتان به موضوع سرقت از آثارتان و حتی همین فیلم‌شناخت‌ها اعتراض و گلایه کرده‌اید. می‌شود در این مورد بیش‌تر توضیح بدهید؟

بله، بارها گفته و نوشته‌ام که سرقت سرقت است، و سارق هم سارق. چه آن دزدی که از دیوار خانۀ مردم بالا می‌رود و اسباب زندگی‌شان را بار می‌زند، چه آن سارق دون‌پایه‌ای که شیشۀ اتومبیلی را می‌شکند و داشبورد را خالی می‌کند یا ضبط‌صوت را از جا می‌کند و با خود می‌برد، چه آن شیر ناپاک خورده‌ای که جیب کارگر و کارمندی را می‌زند و دستمزد یک ماه او را به جیب می‌ریزد، چه آن‌ها که فیلم فلان تهیه‌کننده را هنوز به نمایش درنیامده یا در گرماگرم نمایش عمومی قاچاقی تکثیر و پخش می‌کنند و چه آن دزدان اقتصادی «دانه‌درشتی» که همواره گفته می‌شود نام‌شان برای عموم افشا می‌شود و نمی‌شود همگی با عمل مجرمانه‌ای که انجام می‌دهند حق را ناحق می‌کنند.

در کنار این‌ها افراد یا مؤسسه‌هایی هم هستند که با استفادۀ کلی یا جزیی از کتاب‌ها و متن‌های پژوهشی در یک رشتۀ خاص (مثل سینما، پزشکی، جغرافیا، تاریخ، نرم‌افزار و مانند این‌ها) و انتقال آن‌ها در لوح‌های فشرده و وب‌سایت‌ها و وبلاگ‌ها حقوق مادی و معنوی نویسندگان و پژوهش‌گران را ضایع می‌کنند. اغلب این افراد یا صاحبان مؤسسه‌ها حتی به خود زحمت هم نمی‌دهند از صاحب یا صاحبان اثر کسب اجازه کنند. این رفتار سارقانه آشکارا مغایر با مادۀ 23 «قانون حمایت حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان» (مصوب آذر 1348) است.

این قانون چه می‌گوید؟

می‌گوید: «هر کس تمام یا قسمتی از اثر دیگری را که مورد حمایت این قانون است به نام خود یا به نام پدیدآورنده نشر یا پخش یا عرضه کند به حبس تأدیبی از شش ماه تا سه سال محکوم خواهد شد.»

موارد محکومیت هم داشتیم؟

بله. مواردی که پیگیری قضایی شده، افراد خاطی محکوم شده‌اند.

این روزها مشغول چه کاری هستید؟

نوشتن کتابی دربارۀ تاریخ سالن‌های سینما در تهران، از آغاز تا امروز.

و حرف آخر...؟

امیدوارم بعد از این کسی پیدا بشود و مجموعۀ «فیلمشناخت»ها را با همین کیفیت ادامه بدهد.

انتهای پیام

برای مشاهده مطالب اقتصادی ما را در کانال بولتن اقتصادی دنبال کنیدbultaneghtsadi@

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین