امیر حسین کاکایی در این باره مینویسد: "یکی از برجسته ترین ویژگیها امام (ره) پیش از آن که یک رهبر معنوی یا سیاسی باشد، شاعر بودن وی است. اکثر سیاستمداران دنیا به خاطر داشتن روحیه خشن از نعمت لطافت در کلام بی بهرهاند. اما یک اگر امام خمینی(س) را از نظر علم طب سنتی از جمله افراد "دَمَوی" بدانیم داشتن ویژگی رهبر بودن و شاعر بودن برای ایشان مسئلهای دور از انتظار نیست زیرا از جمله خصوصیات افراد دموی داشتن ویژگی رهبری در جامعه و داشتن لطافت کلام و شاعری در وجود خودشان است. امام چه پیش از آن که رهبر انقلاب اسلامی ایران شود و چه بعد از آن همواره این موهبت الهی خود را در قالب نگارش شعر و متون ادبی حفظ کردهاند..."
در مجله حضور(شماره 47- زمستان 82) میخوانیم: اولیاءالله، که وارثان روحانی انبیاء هستند، دل و زبانشان هرگز از یاد خدا غافل نمیشود. امام خمینی هم از آن شخصیتهایی بودند که رهبری امت اسلام و هدایت نهضت به ثمر نشسته اسلامی را به عهده داشتند. ایشان همیشه به ذکر الهی مشغول بودند و لحظه ای از یاد خداوند غفلت نمیورزیدند. همین ویژگی خاص است که اشعار ایشان را تأثیرگذار کرده است. چنانچه شاعر، متصف به چنین صفات خاص باشد، اشعار وی نیز، خالص و روحانی خواهد بود. یقینا اشعار امام خمینی، حاصل غرق شدن ایشان در ذات الهی یا فناء فی الله و نتیجه شهودی لقاءالله است.
از نظر ادبی نیز، امام خمینی آثار منظوم و منثوری از خود به یادگار نهاده اند. آثار منظوم امام خمینی، تحت عنوان "دیوان امام" به چاپ رسیده است. این دیوان، شامل 149 غزل، 116 رباعی، 3 قصیـده و دهها قطعه و شعر است. علاوه بر آن، غزلیاتی را که امام خمینی در ایام شباب و جوانی خود سروده بودند، در طی قیام اسلامی و چندین هجرت متوالی، مفقود شدند.
همانطور که امـام خمینی در تمام شعبههای زندگی، تأثیرات عمیقی گذاشته، در ادبیات نیز، اثرات ویژهای برجای نهاده است. ایشان، محققان، اهل قلم و شعرا را جهت نوشتن علیه ظلم و جور برانگیختند و با این عمل خود، به انقلاب سرعت بخشیدند. در ادب فارسی کنونی، ما شاهد تأثیرات عمیقی هستیم. این تأثیرات در طول جنگ ایران و عراق به اوج خود رسید.
اگرچه امام خمینی در آثار منظوم خویش از سبک عراقی استفاده کرده است، ولی در کلام ایشان، الفاظ و اصطلاحات جدیدی را مشاهده میکنیم که مأخوذ از ادبیات عصر حاضر است. همچنین در مضامین، بعضی از الفاظ و کلمات چنان زیبا ادا شدهاند که ادبیات فارسی را به سمت و سوی جدیدی سوق داده است.
امام خمینی از سه سبک معروف و رایج در اشعار فارسی، یعنی سبک هندی، سبک خراسانی و سبک عراقی روی یک سبک کار کردند.
اکثر تعابیر و اصطلاحات موجود در آثار منظوم امام خمینی، در آثار منظوم عرفا و صوفیان کرام نیز، مشاهده می شود. چون، آن حقیقتی را که در عالم شهود، میتوان درک و لمس کرد، ولی در قالب الفاظ نمیتوان ادا کرد، عرفا سعی کردهاند این حالات و مشاهدات را در قالب اشارات و رموز بیان کنند و قابلیت درک معانی آن را به اهل شهود بدهند. عوامالناس و افراد بیبهره از این علم، نه تنها از فهم اصطلاحات شهودی قاصرند، بلکه چه بسیار مواقع نیز، در درک ظاهری و سطحی این اصطلاحات، با مشکل مواجه میشوند.
نظرات امام خمینی (ره) درباره هنر
"... گیرم که قلمفرسایان هنرمند ، بتـواننـد میـدانهاى شجاعت و دلاورى آنـان و قـدرت و جسـارت فـوق العاده آنها را در زیـر آتـش مسلسلها و تـوپها و تانکها ترسیـم نمایند و نقاشان و هنرپیشگان بتـواننـد پیـروزیهاى هنـرمنـدانه آنان را در آن شبهاى تـار در مقابل مـوشکها و بمب افکنهاى دشمـن غدار و عبـور از پیچ و خمهاى سیمهاى خاردار و کـوههاى سر به فلک کشیده و بیرون کشیدن دشمنان خـدا از سنگـرهاى بتـونـى و مجهز به جهازهاى پیشـرفته را مجسـم نمایند ، لکـن آن بعد الهى عرفانى و آن جلـوههاى معنوى ربانى که جانها را به سـوى خـود پـرواز مـى دهـد و آن قلبهاى ذوب شـده در تجلیات الهى را با چه قلـم و چه هنر و چه بیانى مى تـوان ترسیـم کرد؟"
در آستانه سالگـرد هفته دفاع مقـدس:
" تنها هنـرى مـورد قبـول قـرآن است که صیقل دهنـده اسلام نــــاب محمـدىصلیاللهعلیهوآلهوسلم ، اسلام ائمه هـدىعلیهالسلام ، اسلام فقـرإ دردمنــــــد ، اسلام پابرهنگان ، اسلام تازیانه خـوردگان تاریخ تلخ و شرمآور محرومیتها باشـد. هنـرى زیبـا و پاک است که کـوبنـده سـرمایه دارى مـدرن و کمـونیسـم خـون آشـام و نـابـود کننـده اسلام رفـاه و تجمل ، اسلام التقاط ، اسلام سازش و فـرومایگـى ، اسلام مـرفهیـن بـى درد و در یک کلمه اسلام آمریکایـى باشـد. هنر در مـدرسه عشق ، نشان دهنده نقاط کـور و مبهم معضلات اجتماعى ، اقتصادى ، سیاسى ، نظامى است. هنر در عرفـان اسلامـى تـرسیـم روشـن عدالت و شـرافت و انصـاف و تجسیـم تلخکامـى گرسنگان مغضـوب قدرت و پـول است. هنر در جایگاه واقعى خود ، تصویر زالوصفتانى است که از مکیدن خـون فرهنگ اصیل اسلامى ، فرهنگ عدالت و صفا لذت مـى برنـد. تنها به هنرى بایـد پرداخت که راه ستیز بـا جهانخـواران شـرق و غرب و در رإس آنان آمـریکا و شوروى را بیاموزد.
هنرمندان ما تنها زمانى مى تـوانند بى دغدغه کـوله بار مسـوولیت و امانتشان را زمیـن بگذارند که مطمئن باشند مردمشان بـدون اتکإ به غیـر ، تنها و تنها در چـارچـوب مکتبشـان به حیـات جـاویـدان رسیـده اند و هنرمنـدان ما در جبهه هاى دفاع مقـدسمان ایـن گـونه بـودنـد ، تـا به ملا اعلا شتـافتنـد و بـراى خــدا و عزت و سعادت مردمشان جنگیدنـد و در راه پیروزى اسلام عزیز ، تمام مـدعیان هنر بى درد را رسـوا نمودند. خدایشان در جـوار رحمت خـویـش محشورشان گرداند."
شعری از حضرت امام(ره)
من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم
چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم
فارغ از خود شدم و کوس أناالحق بزدم
همچو منصور خریدار سردار شدم
غم دلدار فکنده است بجانم شرری
که بجان آمدم و شهره بازار شدم
در میخانه گشائید برویم شب و روز
که من از مسجد و از مدرسه بیزار شدم
جامه زهد و ریا کندم و بر تن کردم
خرقه پیر خراباتی و هشیار شدم
واعظ شهر که از پند خود آزارم داد
از دم رند می آلوده مددکار شدم
بگذارید که از بتکده یادی بکنم
من که با دست بت میکده بیدار شدم
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com