به چند ماه پیش برمیگردیم، به روزهایی که استقلال به دنبال گزینههای سر مربیگری بود و فهرستی از نامها پشت سر هم ردیف شده بودند. در بین گزینههای مطرح شده سه نفر بیشتر از همه شانس داشتند؛ علیرضا منصوریان، ایگور استیماچ و حسین فرکی...
به گزارش بولتن نیوز؛اولي نتوانست رضايت مسئولان نفت را جلب كند، دومي به ايران آمد و به توافق نيز دست يافت اما مخالفت دو مسئول ارشد وزارت ورزش و جوانان باعث ديپورت او شد و سومي نيز كه با سپاهان قهرمان شده بود، همان روز اول به بهرام افشارزاده «نه» گفت.
آمدن پرويز مظلومي به استقلال ماجراهاي زيادي دارد. او جزو گزينههاي اين تيم نبود. در هيأتمديره آبيها دو، سه مخالف داشت اما نفوذ منصور پورحيدري و البته تلاشهاي چند دوست مشترك با همكاري معاون ارشد وزارت ورزش باعث شد ابر و باد و مه و خورشيد و فلك دست به دست هم دهند تا مظلومي بازگشت دوبارهاي به استقلال داشته باشد. مخالفتهاي منتقدان او به گونهاي نبود كه مانعي در اين راه ايجاد كند و در نهايت شبانه و در طبقه چهارم ساختمان خيابان سئول حكم پرويز مظلومي امضا شد.
استقلال دو فصل را با ناكامي مطلق و تحقير پشت سر گذاشت، قرار گرفتن در رتبههاي پنجم و ششم ليگهاي سيزدهم و چهاردهم با چاشني شكست در دربيهاي رفت و برگشت سرمربي جديد را با چالش بزرگي روبهرو كرده بود. مظلومي به خوبي ميدانست پا به دهان شير گذاشته است و هواداران تيفوسي استقلال ديگر طاقت ناكامي را ندارند! او كه دو فصل تقريباً خوب را با استقلال سپري كرده و به عقيده خودش به دلايل غيرفني پس از قهرماني در جام حذفي جايش را به شخص ديگري داده بود، با شعار آشتي هواداران به استقلال آمد و زمام امور را در دست گرفت.
شايد خوشبينترين هواداران استقلال نيز در ابتداي فصل تصور چنين روزهايي را نميكردند. اگر در آن روزها از يك طرفدار آبيپوش ميپرسيديم استقلال توانايي قهرماني در دو جام حذفي و ليگ برتر را خواهد داشت يا نه، پاسخ منفي ميشنيديم اما مظلومي دست به كار بزرگي زد و استقلال را به جايي رسانده است كه منتقدانش در هيأت مديره چارهاي جز تعريف و تمجيد ندارند. او تيمش را به فينال حذفي رسانده و براي قهرماني تنها ذوبآهن را پيش رو دارد. در ليگبرتر نيز با صدرنشيني به تعطيلات رفت و يكي از مدعيان اصلي و جدي قهرماني محسوب ميشود. چند روز پيش و بعد از اينكه نشست هيأتمديره استقلال با وزير ورزش و جوانان به پايان رسيد، با يكي از مخالفان چند ماه پيش آقاي سرمربي روبهرو شديم. وقتي به او گفتيم هنوز هم منتقد مظلومي هستيد لبخندي زد و اين جمله را بر زبان آورد: اصلاً من حامي اول پرويز هستم. اين شهامت را دارم بگويم اشتباه ميكردم و خدا را شكر مخالفتهاي من تأثيري در اين انتخاب نداشت. برويد از خود مظلومي بپرسيد هر روز با او در تماس هستم و اولين اساماس را بعد از بازيهاي استقلال من ميدهم!
مظلومي نگران است، نگران نيمفصل دوم. او به خوبي ميداند فوتبال روي ديگري نيز دارد و طعم تلخ آن را هم چشيده است. هنوز خاطرات كابوسوار ليگ يازدهم از جلوي چشمانش رژه ميرود. تيمي كه با اختلاف 7 امتيازي قهرمان نيمفصل شده بود با رفتن فرهاد مجيدي و آسيبديدگي مهرههايي همچون مجتبي جباري، خسرو حيدري، آندرانيك تيموريان و كيانوش رحمتي دستش خالي شد و در پايان فصل به مقام سوم رسيد. او نميخواهد تجربه آن روزهاي برزخي تكرار شود و براي جذب بازيكنان مدنظرش پايش را در يك كفش كرده است! او اين بار كوتاهبيا نيست و ميخواهد هر طور شده تيمش را تقويت كند.
ناراحتي و البته دلخوري او بابت همين اتفاقات است. او ميگويد: «نميخواهم تيمي را كه با چنگ و دندان به اينجا رساندهام با دست خودمان خراب كنيم. تيم احتياج به تقويت دارد و بايد چند مهره كليدي اضافه شوند.»
منبع:خبرورزشی